به گزارش پایگاه 598، «سعدالله زارعي» در سرمقاله شماره امروز «كيهان» نوشت:
رجب طيب اردوغان ميان لزوم اصلاح سياستهايي كه شكست خورده است و نياز تركيه به نقشآفريني در پروندههاي مهم منطقه، دچار وضعيتهاي متناقض شده و از اين رو تركيه اردوغان ميخواهد روش خود را تغيير دهد اما نه به گونهاي كه مهمترين رقيب منطقهاي آن يعني ايران از آن سود ببرد. تأكيدبر اهميت گفتوگوهاي سوري- سوري و در عين حال متهم كردن ايران به عدم تمايل به راهحل سياسي در اين راستا صورت ميگيرد و اين در حالي است كه از يك سو گرايش به گفتوگوي سوري-سوري در واقع تغيير رفتار به حساب ميآيد چرا كه لازمه آن پذيرش دولت دمشق است. همه ميدانند كه بدون حضور دولت، مذاكرات سوري- سوري معنايي ندارد و از سوي ديگر متهم كردن ايران به بيعلاقگي به روند سياسي در حالي است كه گفتوگوها عمدتاً به نفع دولت سوريه و به ضرر معارضه است و دقيقاً در همين روست كه گروههاي تروريستي تمايل چنداني به مشاركت در گفتوگوها نداشته و خود را ملتزم به تصميمات كنفرانسهاي صلح نميدانند.
در مورد رفتار ماههاي اخير تركيه، توجه به نكات زير ضرورت دارد:
1- راهبرد ابتدايي حزب عدالت و توسعه در خصوص منطقه بر پايه حل مشكل با همسايگان و به تعبير «احمد داود اوغلو» وزير خارجه و نخستوزير سابق، «صفر كردن مشكلات با همسايگان» استوار بود اما زماني كه دو كشور عرب جنوب تركيه درگير بحراني شدند، اردوغان سياست به صفر رساندن مشكلات خارجي تركيه را به فراموشي سپرد و به سراغ بازسازي امپراتوري عثماني! رفت. اردوغان به قدرت رسيدن اخوانالمسلمين در مصر كه يك سال بيشتر به درازا نكشيد را فرصتي براي احياء سيطره تركيه بر منطقه عربي دانست و به تجهيز گروههاي تروريستي در عراق و سوريه دست زد اما از موضوع احياء ميراث سلطان عبدالحميد زمان زيادي نگذشت و به زودي اردوغان متوجه شد كه در محل، امكاني براي احياء امپراتوري عثماني وجود ندارد و لذا يك گام به عقب گذاشت و پروژه «تركيه» بزرگ را پيش كشيد. منظور از «تركيه بزرگ» در واقع تعدادي ادعاي تاريخي است كه جريان «تركهاي جوان» يا آتاتوركيستها در زمان شكلگيري تركيه- در سال 1303 ش- آن را مطرح كرده بودند. اردوغان با لشكركشي به منطقه كوچك «بعشيقه» واقع در شمال غرب استان كركوك و تلاش براي بسط حضور خود در منطقه «تل عفر» واقع در غرب موصل و از آنسو با لشكركشي به منطقه «اعزاز» در شمال غرب استان حلب سوريه و تلاش گسترده براي تصرف «الباب» در شمال غرب حلب تقلا كرد تا زمينهاي حد فاصل كركوك تا سواحل مديترانهاي سوريه را به خاك تركيه ملحق نمايد. همين روزها نشريه «يني شفق» وابسته به حزب عدالت و توسعه طي مقالهاي زمينهاي از كركوك تا اسكندرون را منطقه عربي تركيه دانست و نوشت «بخش جدا شده بايد به مام ميهن بازگردد.» تلاش تركيه براي تداوم حضور و گسترش مناطق تحت تصرفش در دو كشور عراق و سوريه تاكنون به جايي نرسيده و به هزينه سنگيني منجر شده است. بنابراين بعيد نيست كه اردوغان به زودي از پروژه «دولت بزرگ» هم دست بكشد.
2- شكست سياست صفرسازي مسائل با همسايگان در درون تركيه به بروز سوالات زيادي منجر شده است. انتقادات زيادي كه از درون حزب عدالت و توسعه و نيز از سويي شخصيتهايي مثل «عبدالله گل» و «داود اوغلو» به گوش ميرسد و علاوه بر آن فاصله مطلقي كه همه احزاب سياسي تركيه با اردوغان و حزب حاكم او پيدا كردهاند، شرايط سختي را براي تركيه رقم زده است. اردوغان در اين ميان به جاي آنكه به اصلاح واقعي سياستهاي به شكست رسيده دست بزند با وارد كردن شوكهاي پيدرپي تلاش ميكند تا توجهات را از موضوع اصلي كه مستقيما اقتدار او را نشانه رفته است، به مسائل حاشيهاي معطوف نمايد اما مسلما اين موضوع زمان زيادي دوام نميآورد.
3- تركيه اردوغان وانمود ميكند كه در انتخاب بين مسكو و واشنگتن، مسكو را ترجيح داده و اين در حالي است كه اساس همگرايي مسكو- آنكارا، كردها هستند. حزب اگرچه به دليل نفوذ مالي كشورهاي عربي به درخواستهاي مكرر رهبران كردي پاسخ منفي داده است اما در عين حال ارتباطش با كردها محفوظ و برجسته باقي مانده است.
اين در حالي است كه از آنجا كه كردها مسئله روسيه نيستند، مسكو تلاش ميكند تا با همراهي با تركيه، اين كشور را به خود ملحق نمايد. در بازي تركيه- روسيه «زمان»، طرف اصلي پيروز ميدان را به ما معرفي خواهد كرد. اما اين نكته را ميتوان با قطعيت زيادي گفت كه اردوغان نميخواهد اردوگاه غرب را ترك كرده و به سمت مسكو برود. اردوغان در تلاش است با برگ روسيه، غرب را وادار به پذيرش مجدد خود نمايد. از اين رو ميتوان گفت اگر مشكل فيمابين تركيه و كردها از طريق روسيه حل نشود، اردوغان بار ديگر خواستار «كمك ويژه» غرب براي غلبه بر كردها خواهد شد اما در عين حال به گمان روسيه، اردوغان و حزب او ميتوانند يك «شريك معتبر» براي حل سياسي پرونده سوريه باشند. روسيه مدتي است كه به غلط گمان ميكند پيروز بزرگ جبهه مقاومت كه ضمنا با همراهي ارتش روسيه نيز همراه بود، براي حل پرونده جنگ در سوريه كفايت ميكند و با شقه كردن گروههاي تروريستي ميتوان كاملا بر پديده تروريزم غلبه كرد. وقايع ديروز «ديرالزور» سنگ محكي براي ارزيابي اين مسائل است. داعش حدود دو ماه پس از آنكه در يك عمليات سنگين، «تدمر» واقع در شمال شرق حمص را از دست نيروهاي روسيه گرفت، بار ديگر به جنوب مناطق شهري «ديرالزور» حمله كرد و تلاش نمود اين منطقه را به تصرف درآورد. پس كاملا واضح است كه حتي اگر همه كشورها در «آستانه» گردهم آيند هيچ تضميني براي توقف شرارتهاي داعش و حتي تداوم مذاكرات سياسي وجود ندارد.
4- بعضي با اشاره به قطع و وصل شدن نسبتا سريع روابط تركيه با رژيم صهيونيستي و يا ارتعاش شديد روابط با روسيه و نيز روابط متغير تركيه با گروههاي تروريستي مثل داعش، اردوغان را فردي باهوش ارزيابي كرده و گفتهاند كه اردوغان كسي است كه موقعيتها را خوب ميشناسد و با آن همراه ميگردد. اما در عين حال با نگاه به نتايج اين سياستها ميتوان گفت تركيه اردوغان هرگز نتوانسته است نتيجه بازيهاي منطقهاي را به نفع خود حل كند. پرونده روابط تركيه و مصر طي 6 سال گذشته، پرونده روابط مصر و عربستان طي اين دوران و پرونده روابط تركيه و عراق به خوبي نشان ميدهند كه در هيچ منازعهاي موقعيت تركيه شاهد بهبود نبوده است. سفر اخير ييلدريم به عراق كه توام با تحليلهاي انحرافي رسانهها شد و يا عضويت آنكارا در گروه مذاكرات صلح مسكو هم كه با تبليغات زيادي همراه گرديد، به خوبي سطح اقدامات تركيه را بيان ميكنند. سفر نخستوزير تركيه به عراق، اساسا با اين شعار صورت گرفت كه تركيه درصدد بيرون بردن نيروهاي خود از بعشيقه است، اما امتناع تركيه از اقدامي كه نخستوزير آن در يك كنفرانس رسانهاي وعده داده بود، از شكست گفتوگوهاي تركيه در بغداد خبر ميدهد.
5- اردوغان آرام آرام حمايت ايران را از دست ميدهد و اين بزرگترين قمار رجب طيب اردوغان است. فاصله گرفتن تركيه از ايران در حالي است كه مقامات حزب حاكم در تركيه ميدانند ايران عليرغم نفوذ بسيار گستردهاي كه در ميان كردها و علويهاي تركيه دارد بر ثبات تركيه و موفقيت حزب عدالت و توسعه تاكيد داشته است. ايران در جريان كودتاي خردادماه، ، تنها همسايه تركيه بود كه در نقطه مقابل كودتاي نظامي قرار داشت و با دولت همراهي كرد. فاصله گرفتن تركيه از ايران به كاهش علاقه تهران براي بقاء دولت رجب طيب اردوغان انجاميده و در گام بعد به شرايط جديدي منتهي ميگردد. اردوغان ميداند زمين به هيچوجه در زير پاي او محكم نيست و هر لحظه ميتواند در معرض گردباد قرار گيرد در آن شرايط فاصله آنكارا با تهران، مشكلات اردوغان را افزايش داده و رسيدن او به راهحل را دشوارتر ميكند.