به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه جوان، حوزه امنيت و منافع ملي از جمله حوزههايي است كه كمتر كسي
را ميتوان يافت كه نسبت به اهميت و ضرورت آن واقف نباشد و تقريباً همه
كساني كه از عقلانيت فكري و سياسي برخوردارند، سعي ميكنند گفتارها و
رفتارهاي خود را به گونهاي تنظيم كنند كه چالشي براي اين حوزه ايجاد نشود.
چراكه از نگاه استراتژيستها، هرگاه امنيت ملي يا منافع ملي يك كشور
دستخوش رفتارهاي سياسي افراد يا جريانهاي سياسي قرار گرفت، بايد انتظار
داشت كه حوزههاي ديگر عملكردي نظام يا سيستم سياسي مورد بيتوجهي و چالش
جدي قرار گيرد. از برآيند رفتاري همه شخصيتهاي سياسي دنيا اين برداشت
ميشود كه رعايت امنيت و منافع ملي كشور خط قرمز آنها محسوب شده و در كمتر
شرايطي است كه فعل و انفعالات سياسي يا رقابتهاي حزبي، اين شخصيتها را بر
آن داشته كه به خود اجازه دهند حوزههاي امنيت و منافع ملي را
وجهالمصالحه اميال شخصي يا حزبي خويش قرار دهند.
جالب آنكه وقتي
بحث امنيت و منافع ملي كشور مطرح ميشود، برخلاف عرف معمول، ميبينيم فلان
نماينده پارلمان يا مقام دولتي، با رقيب خود در حزب ديگر همسو شده و درست
حرفي را ميزنند يا اقدامي را انجام ميدهند كه رقيب او درصدد انجام آن
است. شنبه كه مصاحبه و اظهارات غيرمسئولانه علي مطهري، نايبرئيس مجلس
شوراي اسلامي را در روزنامه آرمان ديدم، اين سؤال در ذهن نقش بست كه جايگاه
منافع و امنيت ملي جمهوري اسلامي كجاست كه يك نماينده آن هم نايب رئيس
مجلس شوراي اسلامي آن در شرايطي كه حتي يك شهروند عادي بدون هيچ مسئوليتي
در اين كشور ميفهمد كه اوباما و همه تصميمگيران كاخ سفيد با جنگ رواني در
راستاي پروژه ايرانهراسي و توجيه اينكه رفتار ايران پس از برجام ناقض
امنيت ملي امريكاست و هر روز تحريم پشت تحريم را عليه ايران تصويب يا تمديد
ميكند كه مبادا ايران اسلامي خطري براي او باشد، چرا بايد اين نماينده كه
قاعدتاً بايد بهره هوشي وي بالاتر از يك شهروند بيسواد دورافتاده در فلان
نقطه كشور باشد، سخني بگويد يا موضعي بگيرد كه دستاويز ديگري براي تحريم و
پروژه فشار به ايران باشد. اينكه از نگاه علي مطهري پرتاب عزتمندانه موشك
در راستاي منافع ملي با لحن تحقيرآميز «موشكپراني» براي اجرانشدن برجامي
كه مذاكرهكنندگان آن، امروز بر اشتباه خوشبيني خود به امريكا اعتراف
ميكنند، با چه نيتي صورت ميگيرد جاي تأمل و بسي تأسف دارد. در حالي كه
امريكاييها هم قواي خود را بسيج كردهاند تا با تصويب و تمديد تحريمها و
لحن تند «همه گزينهها روي ميز است»، ايران اسلامي را از مسير انتخاب نموده
خود باز دارند، نشانه رفتن و آماج قرار دادن قدرت نظامي ايران و اقتدار
معنوي جمهوري اسلامي توسط اين نماينده مجلس، حكايت غريبي است.
كاري
به ديگر مواضع مطهري نداريم كه بخشي را بايد ديگراني پاسخ دهند كه امروز در
مقابل اين نسبت دادنها، سكوت اختيار كردهاند. از جمله اينكه علي
لاريجاني، رئيس مجلس شوراي اسلامي از نگاه علي مطهري، روزگاري در اردوگاه
اصولگرايان بود اما امروز به اصلاحطلبان نزديك شده و بايد از اين پس وي
را در اين اردوگاه تعريف كرد، که پاسخ به اين موضع مطهري به عهده لاريجاني
است. اما آنچه مهم است سكوت نمايندگان مجلس در مقابل اظهارات غير مسئولانه و
غير عقلاني مطهري است كه منافع ملي و مؤلفههاي قدرتساز آن را كه همانا
فعاليتهاي موشكي بخشي از آن است، به سخره گرفته است. كاملاً روشن است يا
آقاي مطهري درك درستي از منافع ملي و چه بسا امنيت ملي كشور ندارند يا در
يك پازل هماهنگ با دشمن براي تسهيل در روند اتهامزنيهاي غرب و فشارهاي
ناجوانمردانه امريكا بهرغم توافق هستهاي به دنبال دور جديد فشار به
ايران توسط غرب هستند و اين همان چيزي است كه نهادهاي به اصطلاح حقوق بشري
عليه ايران نيز پس از برجام دنبال ميكنند.
نكته اساسي آنجاست كه
چرا بايد افرادي همچون «اليت انگل» نماينده ارشد دموكرات عضو كميته امور
خارجي و از حاميان طرح «ايسا» يا «اد رويس» نماينده جمهوريخواه و رئيس
كميته روابط خارجي مجلس نمايندگان امريكا براي فشار به ايران با وجود
اختلاف سليقه حزبي كه دارند و اتفاقاً از شدت زيادي هم برخوردار است، به
دنبال همگرا و همرأي كردن 435 نماينده كنگره باشند و بدون هيچ مخالفي
قانونی را عليه ايران به تصويب برسانند و همه اختلافاتشان را براي چيزي كه
نام آن را «منافع ملي» امريكا نامگذاري كردهاند، بسيج كنند.
به
همين ميزان نمايندگان «سنا»ي امريكا كه بارها و بارها ديدهايم رگهاي گردن
خود را به جهت تضاد ديدگاهي عليه هم كلفت ميكنند، با رأي قاطع از تصويب
طرح «ايسا» بر ضد ايران اسلامي دفاع ميكنند، اما نايب رئيس مجلس شوراي
اسلامي كه قسم خورده است از منافع و امنيت ملي اين كشور دفاع كند، هم راستا
با اوباما، جانكري، ترامپ و دنياي غرب، فعاليتهاي موشكي نظام و دفاع از
حريم منافع جمهوري اسلامي را با سخنان انشاءالله نسنجيده خود به چالش
ميكشاند. اصلاً يك پيشنهاد؛ مگر فلان اصلاحطلب در باب ارتباط با غرب و
باور به اينكه در مقابل دنياي غرب، ما تواناييهاي لازم را نداريم نگفته
بود نه تنها بايد تلاش شود همه مايحتاج خود را از غرب تأمين كنيم، بلكه
براي تغييرات اساسي در آينده اين كشور حتي ميتوانيم مديران وارداتي نيز
داشته باشيم، چرا براي كليد زدن به اين پروژه، ما از برخي از نمايندگان خود
شروع نكنيم و علي مطهري را كه فاقد توان فهم منافع ملي جمهوري اسلامي است،
صادر و به جاي آن «اليوت انگل»، «ادرويس» و ... كه منافع ملي و امنيت ملي
را به خوبي فهم ميكنند وارد كنيم!
هرچند امروز نبايد علي مطهري را
سرزنش كرد و بايد كساني را سرزنش كرد كه بدون بررسي جوانب و شرايط جامعه،
روزي كه سخنراني مطهري در شيراز بر هم خورد يا برنامه سخنراني او در مشهد
به دلايلي برگزار نشد و رئيسجمهور محترم تمام قد ايستاد و به همه
دستگاههاي اطلاعاتي، امنيتي و سياسي كشور ابلاغ فرمودند كه بررسي كنند و
مقصران عدم برگزاري جلسه سخنراني علي مطهري را شناسايي و معرفي كنند، بي
آنكه لحظهاي فكر كنند كه چه تعداد سخنراني در دنيا توسط نمايندگان پارلمان
آن كشور به دليل اختلاف سليقه در جامعه برگزار نميشود كه نه خود آن
نماينده و نه هيچ مقام دولتي خم به ابرو نياورده و آن را محصول طبيعي جوامع
مدرن ميدانند، پس سخنان خارج از عرف و غير مسئولانه مطهري را بايد نتيجه
چنين برخوردهاي گزينشي و سياسي رئيسجمهور دانست كه امروز مطهري را در
مقابل منافع و امنيت ملي جمهوري اسلامي قرار داده است.
چرا بايد در
نظامي كه هزاران شهيد براي امنيت آن نثار شده است، نايب رئيس مجلس آن اين
امنيت را به چالش كشيده و با سخنان ساختارشكنانه، عرق شرم را بر جبين
امنيتآفرينان آن بنشاند كه مجبورند به جهت مصالح و منافع بزرگتر نظام
مظلومانه در مقابل بيتوجهي به مؤلفههاي اقتدارآفرين و قدرتساز شهيدان
خود، مهر سكوت بر لب زنند. اما نمايندگان مجلس يقين بدانند مسئوليت از گردن
آنها سلب نشده است و آنها بايد نسبت به انتخابي كه در مقام نايب رئيس فلان
نماينده انجام دادهاند، در پيشگاه ملت ايران و شهيدان پاسخگو باشند.