بحران انرژی در سایه اختلافات نفت و نیرو؛
به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه کیهان، «رحلت
ناگهانی» آیتالله هاشمیرفسنجانی برای رهبر و ملت ایران سخت بود و
میتوان گفت در دو دهه گذشته مرگ هیچ شخصیتی به اندازه مرگ او برای کشور
شوکآور نبود. پیام بسیار بلند و پرنکته رهبر معظم انقلاب اسلامی و مقایسه
آن با پیامهای دیگر هم عظمت این تفاوت را به خوبی نشان میدهد. مرحوم
هاشمی روز سهشنبه با حضور بزرگ مردم تهران و بر دوش آنان راهی سفر آخرت شد
و در کارنامه 82 ساله او آنقدر نقاط برجسته وجود داشت که بتوان گفت
انشاءالله «راضیهًْ مرضیه» خدا را ملاقات خواهد کرد.
هاشمی
البته از جمله شخصیتهایی بود که تقریبا همواره موافقان بزرگ و مخالفان
بزرگی داشت و در هر دو سر طیف هم اهل حقیقت و اهل باطل وجود داشتند و
میتوان گفت از این رو بود که هیچکس از کنار «رحلت ناگهانی» او عبور نکرد و
همه مکثی کرده و گواهی دادند که یک شخصیت موثر سیاسی جهان از میان رفته
است.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران،
هاشمی رفسنجانی یک شخصیت محوری نهضت حضرت امام بود و در این راه تا آنجا
استقامت کرد که میتوان بدون مبالغه او را «مجاهدی نستوه» دانست. شکنجههای
تقریبا منحصر بفردی که جامعه ما کم یا بیش از آن خبر دارد کافی است تا
بگوییم او در مسیر حمایت از امام راحل عظیمالشان به تمام معنا فداکاری
کرد. در این میان رژیم پهلوی، آمریکا و انگلیس و هر فرد و جریان مرتبط با
آنها به دلیل مخالفت با نهضت اسلامی حضرت امام با هاشمی نیز به عنوان یکی
از سرداران آن مخالف بوده و در همه فشارها علیه او همداستان بودند. در این
دوره هاشمی البته موافقان بزرگی هم داشت، بخش وسیعی از نخبگان مذهبی و
تودههای متدینی که آوازه فداکاری هاشمی را شنیده بودند، طیف وسیع موافقان
او را در این دوره تشکیل میدادند.
بعد
از پیروزی انقلاب اسلامی به طیفی که در گذشته مخالف آقای هاشمی بودند،
منحرفین، منافقین و ملیگرایانی که مخالف استقرار نظام جمهوری اسلامی و
بویژه مخالف الگوی ولایتفقیه بودند، اضافه شدند و حقد و کینه آنان از امام
و روحانیت و اصل هویتبخش ولایتفقیه بطور طبیعی به سمت هاشمیرفسنجانی به
عنوان یک معتمد اصلی حضرت امام رفت کما اینکه در این دوره تودههای متدین و
نخبگان اسلامگرا هم از آنجا که او را یک «ستون انقلاب اسلامی» دانسته و
تمام آمال و آرمان خود را در سایه انقلاب قابل تحقق میدانستند، به هاشمی
رفسنجانی دل بسته بودند و به طور جدی از او حمایت میکردند؛ رأی بالای
مردم به هاشمیرفسنجانی در سه دوره مجلس شورای اسلامی در زمان حیات حضرت
امام از این موضوع حکایت میکند. بنابراین در مرحله ده ساله «تثبیت» انقلاب
اسلامی نیز هاشمی مخالفان بزرگ و موافقان بزرگی داشت.
تشییع پرشکوه و کمنظیر مردم تهران و برگزاری
پرتعداد مجالس سوگواری در شهرستانها به خوبی نشان داد که مردم قدر
شخصیتهای دلسوز خود را میدانند و پاسخگوی مهری که دیدهاند هستند. ارتحال
ناگهانی آیتالله هاشمی دو طیف موافقان و منتقدان هاشمی رفسنجانی را بشدت
متاثر کرد کما اینکه در خطوط رسانههای غربی و عربی وابسته به غرب میتوان
نفرت آنان از هاشمی رفسنجانی را دید.
در تشییع
جنازه آیتالله هاشمی در تهران همه نخبگان منتقد و بخش عمده تودههایی که
در عملکرد اقتصادی او اشکال میدیدند آمده بودند، طیفهای بسیجی، هیاتی و
مردم محروم غلبه داشتند و این نشان میدهد که هم رشته پیوند آیتالله با
این بخش از مردم و هم محبت گرم این مردم تا آخرین روز حیات آقای هاشمی
رفسنجانی برقرار بوده است. در راهپیمایی بزرگ پشت جنازه این شخصیت که به
تعبیر رهبر معظم انقلاب، «نمونه کمنظیری از نسل اول مبارزان ضد ستمشاهی و
از رنجدیدگان در این راه پرخوف و خطر» بود، هم عظمت مردی که بر دوشهای
محبت مردم تشییع میشد، برجسته بود و هم عظمت مردمی که با اشاره رهبری و
جمعبندی دقیق رهبری از 59 سال دوستی ایشان با مرحوم آیتالله
هاشمیرفسنجانی به صحنه آمدند، آشکار بود. خداوند آیتالله عزیز ما را در
جوار رحمت واسعه خویش جای دهد و این مردم قدرشناس را برای انقلاب نگه دارد.