«گور خواب دوستی» اگر به یک سیاستمدار بیاید فقط احمدی نژاد است. تنها اوست
که اگر بر سر «خانه قبرها»ی ایشان حاضر شود، با آنها خوش و بش کند، حتّی
عکس یادگاری بگیرد یا برای محرومیّتشان صدا بلند کند و سنگشان را به سینه
بزند، متهم به فیلم بازی کردن و ادا در آوردن نمی شود. نه گورخوابها، که
همۀ حاشیه نشین ها، از کارگران کوره پز خانه و سیگارفروشها و عمله های روز
مزد و نمکی ها بگیر تا پرورشگاهی ها و دستفروشها و لحاف دوزها و
لبوفروشها و بادکنکیها بیش از سه سال است که رییس جمهور ندارند. لیست
محرومان را ادامه دهم تا کمیته امدادیها و بچه های بهزیستی و روستایی ها و
دانشجوهای شهرستانی و طلبه های بی نوا و معلم های باشرافت و گاری چی ها و
کلفتهای شمال شهر و اخراجیهای انرژی هسته ای و ...صدها هزار انسان شریف
دیگر را هم شامل شود.
در داستان گورخوابان آنچه بیش از همه قلب را می آزارد و عقل را به شگفتی وا می دارد چشم و هم چشمی مضحک و رسوایی است که «اعتدال چی های کاخ نشین» و «سینماچی های برج عاج نشین» و «فتنه چی های لندن نشین» برای اثبات مراتب گورخواب دوستیشان به راه انداخته اند:
رییس دولتی که مشاور سریع القلمش لبوفروش و رانندۀ تاکسی و امثالهم را فضولهای سیاست ایران اعلام کرد و سخنگوی دولتش ، مدیرِ«مال مردم خور» صندوق توسعۀ ملی را ذخیرۀ انقلاب خطاب کرد امروز سینه چاک گورخوابها می شود!
کارگردان سینمایی که گفتگو با مطبوعات وطنی را بی کلاسی و عار می داند و ترجیح می دهد تا طرفهای مصاحبه اش روزنامه های لندن و پاریس باشند، نمایش هم پیاله شدنش با گورخوابهای شهریار را روی صحنه می برد!!
فتنه گری که انتخاب احمدی نژاد با رأی گورخوابان و امثالهم بقدری برایش سنگین است که حاضر می شود ژست دموکراتیک سبزش را با چوب و چماق شعبان بی مخ در خیابان های تهران طاق بزند اما زیر بار رأی آنها نرود، از آنتن انگلیس خبیث عزای عمومی اعلام می کند!!!
حنای این زبر و زرنگیها البته رنگ باخته است؛ دیری نخواهد پایید که دست خدا از آستین رأی جمهور بیرون خواهد آمد. احمدی نژاد عصای موسای جمهور بود که دو بار در 84 و 88 باطل السحر فتنۀ اشراف شد. اشراف جادوگری که امروز از منع حکیمانۀ احمدی نژاد مفرّی برای ترکتازی خود ساخته اند، به قدرت الهی جمهور جاهلند.
معجزۀ جمهور فقط در عصای احمدی نژادی تمام نمی شود؛ گاهی جمال یدبیضاء بیش از جلال عصا از کار ملک و ملّت گره گشایی می کند.