به گزارش پایگاه 598، متن پایین نگاشتهای است راجع به آنچه در معاونت فرهنگی دانشگاه رازی کرمانشاه میگذرد:
«میگفتند اصلاح طلبیم
حتی خدا را هم قبول نداشتند»
1. «مسئولان و گروه فرهنگی دانشگاه رازی کرمانشاه بهدلیل برگزاری برنامهای حاوی اهانت به پیامبران «اولوالعزم» عزل و محاکمه شوند.»
2. «من معتقدم اینها نه شاعر بودند نه خردمند. خزعبلات و مزخرفاتی به عنوان شعر گفتند که استهزای انبیای الهی بود. بنده هم متأسف و ناراحتم... این سهل انگاری دیگر نباید اتفاق بیفتد.»
نقل قول اول از آیت الله "علما" نماینده ولی فقیه در استان کرمانشاه و مطلب دوم از استاندار کرمانشاه است. این جملات ناظر به برگزاری یک مراسم شب شعر در برنامهای دانشجویی است که در آن به انبیای الهی توهین و اشعار منافی عفت عمومی خوانده شد!
اما چه شد که عبدالحمید علیزاده؛ معاونت فرهنگی دانشگاه رازی به این نقطه رسید که خروجی فعالیتهایش از این دست باشد: «برگزاری جشن در روز شهادت امام موسی کاظم علیه السلام، اکران فیلم تمجید از استکبار با عنوان "حرامزادههای بیشرف"، دعوت از عناصر حامی فتنه و نیز خویشاوندان فتنهگران 78 و 88 که حتی در تبلیغ مراسم، نام مبارک شهید را از تالار "شهید شهریاری" این دانشگاه سرقت کردند و... تا اخیرا برگزاری شب شعری با عنوان قندپهلو و شعرخوانی به سبک جاهلیت که در آن به توصیف زیباییهای اندام زنان و قاذورات و... پرداخته شد،»
نگارنده در سالهای 91 تا 93 دانشجوی دانشگاه رازی کرمانشاه بوده و بهواسطه فعالیت تشکیلاتی و همچنین عضویت در شورای ناظر بر نشریات دانشگاه، مسائل غمناکی را به چشم دیده که قلب هر انسان متدین و آزادهای را به درد میآورد.
متأسفانه در این مجموعه فردی دانشجوی مقطع دکتری بود (الف.الف) که تا آن زمان بهدلیل مسائل امنیتی چند بار دستگیر و بازداشت شده بود. وی در دانشگاه ضمن برقراری ارتباط با مسؤولان نشریات توقیف شده، اقدام به چاپ جریدهای میکرد که آکنده بود از مسائل ضداخلاقی و ضددینی؛ تا جایی که در شورای ناظر بر نشریات دانشگاه با موافقت تمامی اعضا توقیف شد.
در این نشریات مطالب عجیبی چاپ میشد؛ یک روز تیتر زده بودند: "ستار بهشتی یا شهید بهشتی" که در آن به شخصیت والای شهید بهشتی توهین شده بود. روز دیگر اصول کمونیستی را چاپ میکردند و در شمارهای هم به حجاب و عفاف حمله میشد.
این گروه افتان و خیزان به حیات سیاسی خود ادامه داد و کار به جایی رسید که تحت لوای اعتدال و اصلاحطلبی، تحرکات جدیدی را در دانشگاه پیریزی نمودند.
اما قسمت دردناک ماجرا از این قرار بود که گروه مذکور حتی به وجود خدا نیز اعتقاد نداشتند؛ چه رسد به اینکه اصلاح طلب باشند و معتقد به اصل نظام.
نگارنده بارها به صورت حضوری با اعضای این گروه صحبت نموده که در خلال آن معلوم شد اصلا مقولهای بهنام «اخلاق» در نزد ایشان جایگاه ندارد!
معالأسف کار با انتصاب معاونت جدید فرهنگی بالا گرفت و دانشجویی که چندبار بهدلیل مسائل امنیتی دستگیر و بازداشت شده و در حال حاضر مشروط به «تعهد» قادر به ادامه تحصیل است، از طرف آن معاونت به تدریس در کارگاه نشریهنویسی گماشته شده است!
هرچه بگندد نمکش میزنند ... وای به روزی که بگندد نمک
دردآورتر آنکه معاونت دانشگاه رازی تحت تأثیر نفوذیهای ارزشگریز، امروز عموم دانشجویان متدین و دغدغهمند را با تعابیر سخیفی از قبیل "گردآلو" و... مینوازد!
امید است ریاست محترم دانشگاه رازی هرچه زودتر به مطالبه دانشجویان توجه نشان دهد و پیشنهاد نماینده محترم ولی فقیه در استان مبنی بر عزل فوری مسؤول خاطی را عملی نماید.