به گزارش پایگاه 598 به نقل از مشرق، سعید معروف از لحاظ فنی در سال های اخیر جزو مفاخر والیبال ایران در
عرصه بین المللی به حساب آمده و یکی از 3 پاسور برتر حال حاضر جهان به شمار
می رود.
اما این ستاره ظرف ماه های اخیر و قبل از
آغاز بازیهای المپیک 2016 ریو و در خلال لیگ برتر والیبال رفتارهایی از خود
بروز داد که حالا جامعه والیبال نسبت به این بازیکن بزرگ با دیدگاهی کوچک و
کم ارزشتر از قبل صحبت می کنند.
معروف ظرف
این مدت رفتارهایی کرد که اکثریت مخاطبان والیبال و ورزش قهرمانی در ایران
آن را نکوهیده و در نهایت منجر به این شد بازیکنی که خود باید الگوی
جوانترهای تازه وارد به والیبال باشد به نوعی خودزنی کرده و مورد شماتت
قرار گرفته و کارشناسان در مقام نصیحت کننده به او درباره اش مصاحبه کرده
اند!
این اتفاق برای بازیکنی که نزدیک به سن
بازنشستگی از ورزش قهرمانی والیبال بسر می برد و شاید تا چند سال بعد او
را در کسوت مربی کنار تیم های بزرگ ایران ببینیم نه تنها دور از شأن و
جایگاهش است بلکه تأثیر منفی روی بازیکنان جوانتر می گذارد. آنهایی که تازه
وارد این عرصه شده و حتی دوست دارند راه رفتن شان در میدان مسابقه را هم
شبیه به ستاره های این رشته کنند.
تازه ترین حاشیه
ای که کاپیتان تیم ملی ایجاد کرده مربوط به دیدار تیمهای بانک سرمایه و
پیکان و در حضور داورزنی رئیس فدراسیون والیبال است؛ در اواخر بازی معروف
در اعتراض به قضاوت شاهمیری نه تنها با تیم داوری دست نداد بلکه مانع دست
دادن بازیکنان تیمش با داوران هم شد!
برای بررسی اتفاقی که در جریان دیدار پیکان و بانک سرمایه رخ داد سراغ
بهنام محمودی،
علی شاکری و
ناصر شهنازی از کارشناسان والیبال رفتیم. یکی
از نسل نزدیک به معروف و دیگری
از قشر مطبوعات و رسانه در جایگاه کارشناسی و یکی
در کسوت مربیگری و پیشکسوتی که خود از نزدیک سالیان سال با این بازیکن کار کرده است.
ناصر شهنازی در گفت و گو با
خبرنگار مشرق،
درباره این اتفاق اظهار داشت: «من ایراد اول را به مسئولان برگزاری این
بازی سنگین و مهم می گیرم که از قبل اعلام کردند برای برگزاری این دیدار از
ویدیو چک استفاده می کنند ولی در نهایت بازی بدون آن برگزار شد در حالی که
پیش از این در چند بازی که شاید به اندازه این دیدار هم اهمیت نداشت از
این سیستم استفاده شده بود. همین اصل سبب شد تا بازیکنان تحت تأثیر برخی
اشتباهات سهوی داوران زیر فشار بازی از کوره در بروند».
علی شاکری
گزارشگر همین بازی و کارشناس والیبال هم همین نظر را داشت و بهره گیری از
تکنولوژی روز در خلال برگزاری چنینی بازی هایی را در کاهش تنش در جریان
مسابقات مؤثر می دانست.
شاکری
به مشرق گفت: «پرورش داوران با سواد و تأسیس آکادمی داوری یا چیدمان درست
تیم داوری هم می تواند نقش بسزایی در جلوگیری از بروز این قبیل مسایل داشته
باشد. شاید اگر در بازی پیکان و بانک سرمایه دستگاه ویدیو چک سالم بود و
از آن استفاده می شد این مشکلات تا 70 درصد کاهش پیدا می کرد».
بهنام محمودی اما درباره دست ندادن سعید معروف با شاهمیری داور بازی در پایان ست چهارم برای تعیین زمین ست پنجم به مشرق گفت: « من
با بی اخلاقی در ورزش مخالفم. کاری ندارم که چه اشتباهی رخ داده یا نداده
است ولی این را می دانم که بعد از بازی مراجع زیادی برای اعتراض کردن وجود
دارد که می توان از طریق قانونی به آنها مراجعه و اعتراض کرد اما با بی
اخلاقی مخالفم».
کاپیتان سال های نه
چندان دور تیم ملی والیبال کشورمان ادامه داد: «قطع به یقین ما به سن
پیشکسوتی می رسیم ولی آنها هرگز به جایگاه ما بر نمی گردند پس باید از حالا
رفتاری را پیشه کنیم که وقتی به سن پیشکسوت رسیدیم جوانترها هم به ما
احترام بگذارند. من نمی دانم بین معروف و داور چه گذشته است و آنها را از
این نظر قضاوت نمی کنم ولی معتقدم وقتی کمیته انضباطی و مراجع دیگر هستند
حتما می توان از آن طریق حق را به حقدار رساند».
اما شهنازی
خیلی با این نظر بهنام حمودی موافق نبود و از معروف حمایت می کرد. وی به
مشرق گفت:« حتما سعید تحت فشار زیادی این کار را کرده ست. البته من هم
معتقدم که بازیکن باید خویشتن داری اش را حفظ کند به ویژه کسی در جایگاه
معروف، ولی باز حتم دارم سعید ناخواسته این رفتار را بروز داده و بیرون از
زمین دوباره با شاهمیری که سالهاست با هم رابطه دوستانه ای دارند رفاقت می
کند».
در همین ارتباط نظر علی شاکری را هم پرسیدیم که وی بدون تعارف تر از دو کارشناس دیگر حرف زد و خاطر نشان کرد: « متأسفانه
طی 3، 4 سال گذشته بعد از جدایی ولاسکو از تیم ملی نظم و انضباط تیم ملی
به اندازه بعد فنی آن پیشرفت نکرده است. هر چه ما از نظر فنی پیشرفت کردیم
ولی از نظر اخلاقی پسرفت داشتیم و اگر به سرعت جلوی این پسرفت گرفته نشود
تبعات بدی برای والیبال در آینده شاهد خواهیم بود».
کارشناس
والیبال کشورمان ادامه داد:« پیشرفت فنی باید همراه با ظرفیت سازی باشد.
تا وقتی ولاسکو بود این دو همسان با هم بالا می رفت ولی بعد از آن متأسفانه
مربیان نتیجه گرا باعث شدند تا بازیکن سالاری در والیبال رواج پیدا کند.
در کشورهای پیشرفته به موازات آیین نامه های قراردادی، آیین نامه های
اخلاقی هم وضع شده تا بازیکن در چارچوب مشخصی رفتار کند و با دریافت مبالغ
بالا بداند که تحت شرایطی خاص می تواند از این منبع مالی بهره برداری کند».
شاکری تأکید کرد:« متأسفانه مشکل دیگر این روزهای ورزش ما نتیجه گرا شدن مدیران است. مدیران
ما برای اینکه صندلی شان حفظ شود حاضر هستند مقطعی فکر کنند و اراده قوی
برای پر کردن خلاء نظم وانضباطی مشاهده نمی شود. بعد از ولاسکو بازیکنان از
چارچوب نظم و انضباط خارج شده و مربیان بعدی مرعوب توان فنی بازیکنان شدند».
این
کارشناس والیبال اشاره ای هم به اقبال غلط عمومی از این قبیل ستاره های
پوشالی داشت و گفت:« در این سالها که قحطی قهرمان در کشور را داریم والیبال
ما در سطح بین المللی با توفیقات گسترده ای مواجه شده که هر موفقیت با
انفجارهای احساسی علاقمندان چند میلیونی به این رشته نیز همراه بوده است و
در چنین وضعیتی حتی اگر مسئول یا مقامی هم بخواهد نسبت به یک بی اخلاقی
واکنش نشان بدهد خیلی ها او را به سکوت وادار می کنند و نتیجه اش عقب نشینی
در قبال این رفتارها می شود».
نکته ای که
بهنام محمودی
به این بحث اضافه کرد این بود که:« موسوی، غفور، معروف و امثالهم تاج و
پیشانی والیبال ایران هستند و به لحاظ رفتاری باید مراقب باشند که وقتی در
جایگاه الگویی برای یک عده جوان تازه وارد به این عرصه قرار می گیرند تمام
رفتارهای شان حتی جزیی ترین آنها زیر ذره بین است. من خودم هم این دوران را
سپری کرده ام و می دانم که حتی راه رفتن یک ستاره هم می تواند برای نوجوان
الگو باشد.
این بزرگان والیبال اگر حواس شان به خودشان نباشد پایه گذار بدعت بدی در این رشته می شوند».
موضوعی که محمودی به آن پرداخت از زاویه ای دیگر مورد نظر علی شاکری
بود که گفت:« در جامعه ای که قهرمان ندارد وقتی به یکباره امکانات مالی
وسیعی به آن تزریق می شود به همان اندازه هم این ستاره ها را تحت تأثیر شوک
وارده قرار می دهد. ستاره های والیبال ما باید با درآمدهای آنچنانی در
مسیر درستی هم حرکت کنند و از مسایل انسانی دور نشوند. در
دنیا بیشتر ستاره ها در امور خیریه مشارکت می کنند و سعی دارند به هر نحوی
به جامعه بفهمانند که از اجتماع دور نیستند و همه چیز را درک می کنند ولی
ستاره های ما همه دنبال ساختمان سازی و احداث پاساژ و پول روی پول گذاشتن
افتاده اند و به کلی از مسایل انسانی دورشده اند که این هم می تواند در
رواج بی اخلاقی بین آنها تأثیر مستقیم داشته باشد. مسئولان ورزش
باید از این حیث هم در امر ظرفیت سازی بازیکنان رده ملی را به درستی هدایت
کنند که متأسفانه آنها هم بیشتر از هر چیز دنبال حفظ صندلی مدیریت شان
هستند».
ناصر شهنازی در
این باره که برای جلوگیری از بروز این قبیل مشکلات چکار باید کرد توضیح
داد:« به اعتقاد من کادر فنی تیم ها می توانند نقش مهمی در این باره داشته
باشند. اگر آنها فارغ از هیجانات حاکم بر بازی بتوانند نسبت به آرای داوری
با سعه صدر بیشتری عمل کنند و این هیجان را به شاگردان شان منتقل نسازند
قطعا در خلال برگزاری مسابقه هم کمتر و یا اصلا شاهد تکرار این قبیل مسایل
نخواهیم بود».
شاکری
برای متوقف شدن این بی اخلاقی ها گفت:« باید در کنار قراردادهایی با
جزییات و تبصره های وسیع برای رسیدن بازیکنان به درآمد بیشتر و بیشتر،
مباحث اخلاقی را هم قید کنند. اصلا فدراسیون باید یکبار برای همیشه منشور
اخلاقی را تعریف کند که هر کس از دایره مقرارت آن خارج شد با جرایم سنگین
مالی مواجه شود. البته قطعا این نمی تواند عامل صددرصدی بازدارنده از بروز
چنین بی اخلاقی هایی باشد ولی باید کار را از جایی شروع کرد وگرنه این مشکل
هر روز وسیع و وسیعتر می شود».