جناب آقای حسینیان، جنابعالی فیلم «یتیمخانهی ایران» ساختهی آقای ابوالقاسم طالبی را مشاهده كردید، ارزیابی شما از این فیلم چیست؟
حجتالاسلام حسینیان: بسم الله الرحمن الرحیم. در مجموع به نظر این فیلم، یكی از فیلمهای فاخر صنعت سینمای انقلاب است. به عنوان یك مخاطب و كارشناس تاریخ معتقدم فیلم از لحاظ تاریخی دقیق است و از حیث پرداختن به یك موضوع بكر، پیام، انقلابی و مستند بودن و دشمنشناسی واقعاً كمنظیر بود.
گفتید كه فیلم از لحاظ "پیام" نیز بینظیر بود، پیام این فیلم چه بود؟
حجتالاسلام حسینیان: فیلم دو پیام داشت: یك پیام ساختاری و یك پیام ماهوی. پیام ساختاری آن پاسخ به سادهاندیشان یا دكانداران روشنفكری بود كه مدعی هستند هنر به متعهد و غیرمتعهد تقسیم نمیشود. این فیلم نشان میدهد هنر متعهد ما را به عزت، ایستادگی در مقابل دشمن، حیات طیبه و خروج از نكبت، ذلت و مردن خفتبار فرامیخواند.
پیام محتوایی فیلم چه بود؟
حجتالاسلام حسینیان: فیلم مردم را به حیات طیبه دعوت میكرد و نشان میداد كه تسلیم، سازش و فرار از مرگ پایانی جز ذلت و مرگ ندارد، مرگی تحقیركننده و جان دادن در كثافات و لجنزار نكبت؛ ولی ایستادگی در مقابل دشمنان بشریت فقط عزت میآورد: یا مرگ باعزت یا پیروزی باعزت. این همان پیامی است كه قرآن در گوش ما فریاد میكند: «هل تربصون بنا الّا احدی الحسنیین». پیام محتوایی دیگر فیلم نقش رهبری و بهقول فیلم علمدار بود. اگر مردم ایران در آن زمان، رهبری چون امام خمینی یا امام خامنهای داشتند به مرگ بیاثر كه حتی در تاریخ مغفول بماند، مبتلا نمیشدند.
شما به انقلابیبودن فیلم اشارهای داشتید، آیا این فیلم را در راستای انقلاب میدانید؟
حجتالاسلام حسینیان: ببینید انقلابها همیشه خالق ارزشهای خاصی بودهاند. ایستادگی، استقامت و دشمنستیزی یكی از ارزشهای انقلاب اسلامی بود كه از ایران چهرهای قدرتمندانه در مقابل ابرقدرتها ساخت. این فیلم ما را به این ارزش دعوت میكرد. به نظرم با ظهور و رشد مردانی چون طالبی در سینمای ایران، سینمای دینی و انقلابی پس از چند دهه بیتحركی یا كمتحركی در حال خیزش جدید است.
بعضیها میگویند فیلم نتوانسته است نقش روحانیت در جنگ جهانی اول را روشن كند؟
حجتالاسلام حسینیان: موضوع فیلم جنگ جهانی اول نیست، بلكه موضوع آن بدبختی و فلاكتی است كه با اشغال ناشی از جنگ بینالملل توسط انگلیسیها برای ایران پیش آمد و هنر سینما در این است كه مسائل مهم همان موضوع را نمادسازی میكند و این فیلم توانسته بود در این نمادسازی موفق باشد. ضمن اینكه مخاطب با این فیلم ارتباط عاطفی برقرار میكند و همراه داستان میشود.
«یتیمخانه ایران»، نماد گرسنگی، بیماری و ناامنی مردم ایران بود. بیمارستان محقر كنار یتیمخانه نماد درمان و خدمات دولت و آقای بنكدار پدر نماد بازاریهای متدین و بنكدار جوانِ جنگلی نماد مبارزان و آن سید روحانی نماد روحانیت مبارز چون مدرس و آن شیخ نماد روحانیت مرتجع ایران بود. البته به نقش آیتالله محلاتی در فارس و آیتالله نجفی در اصفهان هم اشاره داشت.
با این حال برداشت بسیاری از بینندگان غیبت روحانیت در مبارزه با اشغال بود و نماد روحانیت هم در كمك غذایی به مردم تبلور یافته بود.
حجتالاسلام حسینیان: این یك واقعیت تاریخی است. در جنگ بینالملل اول جهان اسلام و تشیع را بحرانی فرا گرفته بود كه در آن مقطع ایران فاقد مرجعیتی قدرتمند بود. اجازه دهید یك مقدمهای اشاره كنم. كشور اسلامی عثمانی متشكل از كشورهای لبنان، سوریه، فلسطین، اردن، عراق، مصر و عربستان در این جنگ همپیمان دول اتحاد مثلث یعنی آلمان و اتریش ـ هنگری بود و دولتهای فرانسه، انگلیس، صربستان و روسیه یا همان اتفاق مثلث در مقابل دولتهای اتحاد بودند. عراق كه مركز شیعیان بود در اوایل جنگ از جنوب و جزیره فاو مورد تجاوز نیروهای انگلیسی قرار گرفت و كمكم به اشغال آنها درآمد. مرجعیت شیعه در عراق مستقر بود. مرجعیت عراق، آیتالله سیدمحمدكاظم یزدی، محمدتقی شیرازی و آیتالله شیخالشریعه اصفهانی سخت درگیر رهبری، سازماندهی و فرماندهی نیروهای ضداشغال در عراق بودند. جنوب ایران نیز به تصرف نیروهای انگلیسی درآمد. آیتالله شیخ محمدحسین برازجانی، آیتالله اهرمی در بوشهر، آیتالله حاج شیخ جعفر محلاتی در شیراز و آیتالله لاری در جهرم مشغول سازماندهی نیروهای ضداشغال بودند. حوزهی علمیهی تهران بعد از اعدام حاج شیخ فضلالله نوری هنوز كمر راست نكرده بود و آیتالله مدرس در استانبول دولتِ در تبعید ایران را رهبری میكرد. لذا فرد برجستهای در تهران نمانده بود. بهعلاوه حوزه علمیه قم نیز هنوز تأسیس نشده بود و تنها مدارس محلی داشت.
در فیلم نشان میدهد كه بسیاری از مردم ایران در اثر گرسنگی و وبا میمیرند.
حجتالاسلام حسینیان: با كمال تأسف باید عرض كنم این یك واقعیت مغفول تاریخ ایران است. گزارشگران تلفات این قحطی را از سه تا ده میلیون یعنی دو سوم مردم ایران گزارش میدهند، ولی مدعیان و ناسیونالیستهای ایرانی و روشنفكرانی كه برای ورود نیروهای اسلام به ایران مجالس سوگواری برپا میكردند، هرگز نه ماتمی گرفتند و نه اشكی ریختند، چون عامل این جنایات انگلیس بود. این فیلم از این زخم تاریخ پردهبرداری كرد و واقعاً جای سپاس دارد. به نظرم یكی از نقاط قوت این فیلم نشان دادن عمق این فاجعهی تاریخی است و واقعاً مخاطب را متأثر میكند و ستمی كه بر مردم ایران رفته است را به تصویر میكشد.
آیا در این مظلومیت تاریخی روحانیت مقصر است؟
حجتالاسلام حسینیان: بله، روحانیت نیز كوتاهی كرده است. شما نگاه كنید در زمان حكومت عثمانیها جنایتی نسبت به ارامنه رخ داد. ارامنه دهها سال است كه هرساله به یاد كشتهشدگان مجالس و تظاهرات بهپا میكند. درست در همان زمانها نزدیك به هفتاد هزار شیعه توسط عثمانیها قتلعام شدند، ولی موضوع فراموش شد. فیلم اشارهای به این فراموشی در مورد شیخ فضلالله نوری دارد. شیخ فضلالله مجتهد بزرگ تهران توسط روشنفكران به سرِ دار رفت و قاتلیناش به آزادیخواهی شهرت یافتند و شهید به مستبدین انتساب یافت، ولی حوزهها از این پرچم استقلال نیز دفاع نكردند و با سكوتشان با دشمنان عزت و استقلال ایران همراه شدند.
در مورد مسئلهی قحطی و مرگ مردم ایران ما چه وظیفهای داریم؟
حجتالاسلام حسینیان: مورخان باید به تبیین این مسئله بپردازند و آموزش و پرورش نیز در كتابهای تاریخی باید این فاجعه را بگنجاند، چنانكه در این فیلم به آن اشاره میكند. شورای انقلاب فرهنگی یك روز را به عنوان پاسداشت از این قربانیان و اظهار تنفر از انگلیس نامگذاری كند. نویسندگان هرسال باید مقالاتی در این زمینه بنویسند. شعرا باید مرثیه بسرایند. شهرداری به كمك هنرمندان مجسمهساز باید در بعضی میادین هنر تجسمی بیافریند. ائمه جمعه هرسال روزی را به این موضوع بپردازند. رادیو، تلویزیون، رسانهها، جراید و پایگاهها و خلاصه همانطوری كه موضوع آن قتلعام مردم ایران توسط انگلیسیها بود احیاء آن مرثیهی ناسروده نیز باید عام و فراگیر باشد. بحمدا... در این سالها مخصوصاً یك سال اخیر آثار سینمایی فاخری مرتبط با موضوعات تاریخی مهم و سرنوشتساز توسط جبههی مؤمن و انقلابی تولید شده است كه انشاءا... با حمایت استمرار یابد و گستردهتر شود. هرچه در این زمینهها كار شود و آثار فاخر و دقیق تولید شود جا دارد.
فیلم آقای طالبی هیجانآور هم بود، شما در كجای فیلم بیشتر احساساتی شدید؟
حجتالاسلام حسینیان: واقعاً سرتاسر فیلم پر از حكمت، پیام و هیجان بود؛ ولی وقتی در پایان فیلم نوشته شده بود «هدیه به فاطمه زهرا(سلامالله علیها) به امید گوشهی چشمی»، همه وجودم مملو از احساس شد و بر خلوص و شجاعت آقای طالبی غبطه خوردم. شجاعتی تحسینبرانگیز در دنیای واـ تعهدی كه رئیسجمهورِ روحانی ما هم برای همرنگی با جماعت منورالفكر رنگ میبازد. طالبیِ متعهد، شجاعانه عشق و ایمانش را به رخ همگان كشید.
در پایان چنانچه مطلبی به عنوان حسن ختام دارید بفرمایید.
حجتالاسلام حسینیان: آنچه از دستم برمیآید دعا برای آقای طالبی است. از بازیگران نیز به دلیل بازی بسیار خوبشان خصوصاً قهرمان فیلم كه واقعاً در چهرهای قهرمانانه ظهور پیدا كرد تشكر میكنم. از بازیگر نقش آقای سیدروحانی كه گویی صد سال با منش، حركات، سكنات و آداب روحانیت همزادی داشته و از سایر بازیگران صمیمانه تشكر میكنم و آنها را به خدا میسپارم. باشد كه آنها نیز جزء پیامآوران مظلومان این سرزمین مقدس قرار گیرند.