علی‌ مطهری شخصیتی که باید عطای(!) حضورش را به حرمت پدرش تحمل کرد

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، سنت خطرناک دولت اعتدالیون با رکورد 62 سخنرانی بر هم خورده در هر صورت و شکلی محکوم و مطرود همه اقشار و نخبگان سیاسی و اجتماعی است لاکن رفتارهای دو گانه دولت و بخصوص وزارت کشور در بر خورد همسان و برابر قانون با هر حرکت مخل اجتماعی باعث شد تا بالاخره این استراتژی غلط سیاسی دامن همانهایی را که در برابر برهم زنندگان سخنرانی نیروهای ارزشی انقلاب اسلامی سکوت را بر اجرای قانون و نظاره گر بودن را بر پاسداری قانونمند از امنیت اجتماعی و سیاسی ترجیح داده بودند را هم بگیرد.

دولت بدون عقبه سیاسی و اجتماعی که دائما وعده های شاذ می دهد و اجرای آنرا با چالش های رسانه ای به باد فراموشی می سپارد و در چند ماه مانده به عمرش نیز اجرای وعده های انتخاباتی خود را به دوره دوم حواله می کند طبیعی ترین روش برای ادامه این راه همین چالش ها و رفتارهای دو گانه می داند.

در دولت اصلاحات شعار "زنده باد مخالف من " داده می شد اما در دولت یازدهم حتی این شعار را هم کسی نه در زبان و نه در عمل ندیده است .در آن دوره هم آزادی بیانی جز برای "موافق من" نبود و در پوشش این شعار شدیدترین حملات را به ارکان فرهنگی – اسلامی و ایرانی کشور وارد ساختند ولی کسی هم تاکنون نگفته است که رئیس دولت وقت، محرمانه به صورت حضوری یا با مکاتبه و نامه نگاری درخواست بر خورد با رسانه های منتقد را کرده باشد اما در دولت یازدهم رئیس دولت این عمل را انجام داده است ؛ نوبرانه ای که فقط در دولت تدبیر و امید حسن روحانی توسط منتقدان "دَشت " شده است و شاید تکراری هم برای گذشته و یا آینده آن نتوان تصور نمود .

 بررسی و ارزیابی بر هم خوردن سخنرانی ها را می توان از ابعاد شخصیت شناسی ، جایگاه شناسی سیاستمداران، از دیدگاه حاکمیتی و نظام سیاسی و... مورد توجه قرار داد لاکن بنظر این قلم شخصیت شناسی و جایگاه شخصیت ها در نظام سیاسی کشور بسته به عمق و گستردگی تاثیر گذاری منطقه ای و ملی ایشان در نوسان است.

یک استاندار یا فرماندار و یا یک بخشدار و حتی یک دهدار هم می تواند در نقش یک سخنران تاثیر گذار ظاهر شود اما گسترش و عمق نفوذ شخصیتی و جایگاه وی اجازه رشد یابی به سمت ابعاد ملی را پیدا نمی کند و برهم خوردن آن هم انعکاسی نخواهد داشت به جز منطقه تحت نفوذ و اثر خویش، اما وقتی همین بررسی و شاخص ها را به پایتخت منتقل کرده و شخصیت ها را با در نظر گرفتن شخصیت سیاسی و اجتماعی شان مشاهده می کنیم برهم خوردن سخنرانی هایی که اینان در آن حضور دارند و یا خود سخنران محفل هستند دیگر حرکتی نیست که براحتی بتوان از کنارش گذشت .

در این قسمت نظراتی بیشتر از همه بگوش می رسد و آن هم مواضعی است که جریانات سیاسی به نفع خود تفسیر کرده و جریان رقیب را مقصر قلمداد می کنند اما باید به صدای سومی هم گوش داد و آن صدای ملت است. آیا این امکان وجود ندارد که ملت ایران در اعتراض به تغییر مواضع و رفتارهای سیاسی برخی از سیاسیون ، آنان را شایسته آن جایگاه ندانسته و بدلیل فقدان مشروعیت مردمی اجازه صحبت راهم به آنان نمی دهند ؟ وقتی مقبولیتی وجود ندارد چگونه انتظار می رود که جایگاه حاکمیتی نظام در اختیار فاقدان مقبولیت قرار گیرد؟

 به این موضوع هم آقایان توجه کنند شاید اندکی از راه به غلط رفته خود را اصلاح و به ریل اصیل انقلاب اسلامی بازگشته و متنبه شوند. علی ای حال در یک و دو روز گذشته  گویی دوباره خوراکی برای رسانه های زنجیره ای جهت انحراف افکار عمومی در باب انتظارات مردم از دولت فراهم آمده است که با گذشت زمان و نزدیک شدن به انتخابات سال آتی بهنظر می رسد حجم و دامنه جنجال های رسانه ای که در حالت عادی هیچ بردی در جامعه ندارند امروز بهترین بهانه برای جنجال های رسانه ای باشد.

1- سخن در باره علی مطهری است؛ کسی که هر از چند گاهی با زبان بدن و زبان سر حضورش را دم به دم تازه می کند. این روش غلط هم همچنان مانند بسیاری از روش های دیگر جماعت سیاست باز، برای ماهم بیگانه نیست مگر فردی بنام" نوری زاد " را از یاد برده ایم که آنقدر علاقمند به پوشیدن لباس شهرت بوده و هست که او هم هر از چند گاهی با نامه نگاری های خود به رهبر انقلاب با زبان بی زبانی تمنای دستگیری و شهرت را دارد و سوگمندانه این روش به مذاق علی مطهری نماینده و نائب رئیس مجلس دهم شورای اسلامی هم خوش آمده است و او هم با تاسی به این روش با موضوعات مختلفی، فریاد خواه "لباس شهرت " در عالم سیاست است.

2- لغو سخنرانی علی مطهری در مشهد به دستور دادستان مشهد بوده است پس دلیل این جارو جنجال رسانه ای برای چیست؟

3- سال گذشته هم هشت تشکل دانشجویی طی نامه ای به استاندار مشهد با توجه به رفتارهای تفرقه افکنانه علی مطهری از استاندار می خواهند که از اجرای سخنرانی جلوگیری بعمل آوردند. این درخواست که از عالی ترین مقام دولت در استان و رئیس شورای تامین استان صورت گرفته است توسط این تشکل ها امضاشده است : جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد، انجمن اسلامی دانشگاه پیام نور مشهد، بسیج دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد، جامعه اسلامی دانشجویان دانشکده شهید منتظری مشهد، بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نورمشهد و بسیج دانشجویی دانشکده شهید منتظری مشهد امضا کرده‌اند توجه به سابقه یاد شده نشان می دهد که حضور نامبرده در مشهد مسئله ساز بوده و اقدام دادستان مشهد در لغو سخنرانی کمکی بوده است به امنیت شهر مشهد.

4- امسال نیز دوباره همین جریان تکرار شده و علی مطهری قصد سخنرانی را داشت که جو شهر مشهد مناسب تشخیص داده نشد و برابر دستور مقام قضایی سخنرانی وی لغو شد در این رابطه تشکل های دانشجویی سراسر کشور و شهر مشهد با دادن بیانیه هایی خواستار محاکمه مطهری شدند./ این تشکل ها عبارت بودند از: جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه های صنعت نفت اهواز، علوم پزشکی کاشان، منتظری مشهد، فردوسی مشهد، فرهنگیان پردیس شهید بهشتی مشهد، دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین، دانشگاه شهید باهنر کرمان، دانشگاه بناب، علوم پزشکی کرمان/انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه بیرجند، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، انجنن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه زاهدان، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خوارزمی، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه اراک، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه شهید باهنر کرمان/ بسیج دانشگاه صدا و سیما/ جمعیت رهروان راه امام(ره)/ جوانان حامی گفتمان انقلاب اسلامی/ جبهه وحدت زنان انقلاب اسلامی خراسان رضوی.

5- البته سال گذشته در جریان لغو سخنرانی علی مطهری در کرج نیز وی نوک پیکان خود را مانند امروز مشهد به سمت امام جمعه کرج گرفت که بعدا به سوء ظن بی جای خود پی برده و پوزش خواهی کرد.

در مجموع نمی توان برای علی مطهری در بازی های سیاسی سیاست بازان جایگاهی بیشتر از یک عامل و سرباز پیاده سایه نشینان دنیای سیاست در نظر گرفت لذا نباید در بررسی شخصیت شناسی و جایگاه شناسی وی که بیشتر از نام و در سایه پدر ارتزاق جایگاه می کند بیش از یک عامل میدانی جایگاه بیشتری برایش در نظر گرفت .روزی در کنار اصولگرایان و روزی در کنار اصلاح طلبان در پوست اعتدال خزیده و شاید فردا در کسوتی دیگر؛ هرچه هست باید او را تحمل کرد و به احترام پدرش تازمانی که در داخل خطوط نظام حرکت کرده و در جایگاه نمایندگی گذران زندگی می کند صبور باشیم.