به گزارش پایگاه 598، بعد
از افشای خیانت همسر چه کار باید کرد؟ باید جدا شد یا ماند؟ آیا باید به
بچه ها گفت که پدریا مادرشان چه کار کرده است؟ آیا اعتماد از دست رفته را
می توان به زندگی برگرداند؟ در این یادداشت به نقل از تسنیم، به هفت سؤال مهم درباره چگونگی مواجهه با خیانت همسر پاسخ میدهیم.
به بچهها چه بگویم؟یکی
از نگرانیهای مهم بعد از خیانت این است که چگونه این مسئله را با بچهها
مطرح کنیم. در این مورد چند نکته را در نظر داشته باشید:
اول
از همه این که هر چیزی که الآن به فرزندانتان میگویید غیر قابل تغییر
است. پس خوب به چیزهایی که میخواهید به آنها بگویید، چیزهایی که فعلاً
نمیخواهید بگویید و چیزهایی که اصلاً نمیخواهید بگویید فکر کنید. یادتان
باشد شاید بعداً فرصتی برای عوض کردن گفتههایتان نباشد و یا فرزند شما آن
را باور نکند پس آینده نگر باشید و جای پشیمانی برای خودتان باقی نگذارید.
دوم؛
فرزندان شما بر حسب سن میتوانند مقادیر مختلفی از واقعیتهای زندگی را
درک کنند پس به سؤالات هر یک از آنها به فرا خور سنشان پاسخ مناسب بدهید.
گذشته از این، از گفتن حرفهای قضاوتمندانه و یا جزئیات اتفاقاتِ رخ داده
به آنها پرهیز کنید. راهی که معمولاً توصیه میشود این است که به آنها
بگویید «در حال حاضر بین من و پدر یا مادر شما مشکلاتی به وجود آمده است
اما ما داریم همه سعیمان را میکنیم که آنها را رفع کنیم. ما میدانیم که
در خانه تنش به وجود آمده ولی این تقصیر شما نیست. هر دوی ما مثل همیشه
شما را دوست داریم و مراقبتان هستیم هر چند ممکن است به نظرتان اوضاعمان
مثل قبل نباشد».
با چه کسی حرف بزنم؟
گفتن
از خیانت همسر پیش دیگران و عمومی کردن آن، یک جور رفتار پرخاشگرانه است
که فقط به همسر خیانت کار شما آسیب نمیزند بلکه به خود شما، بچههایتان و
دیگر اعضای خانوادهتان هم صدمه وارد میکند.
گذشته
از این، فاش کردن چنین مسئلهای در فضاهای عمومی حال شما را بهتر نخواهد
کرد. پس وقتی میخواهید مشکلتان را با کسی در میان بگذارید به این فکر
کنید که آن فرد در بلند مدت چه کمکی میتواند به حل مسئله و بهبود حال شما
بکند. شاید الآن دلتان بخواهد پیش همه سفره دلتان را باز کنید و در کوتاه
مدت هم از این کار احساس سبکی بکنید اما مطمئناً گرفتاریهایی که این
حرفها بعدها برایتان به وجود میآورد سنگینتر از این احساس خوب موقتی
خواهد بود.
من میخواهم همه چیز را بدانم. آیا این منطقی است؟
اکثر
کسانی که مورد خیانت واقع میشوند دوست دارند بیشتر از چیزی که همسرشان
میگوید درباره آن بدانند. این نه فقط حق شما بلکه بخش مهمی از فرایند
بهبود شما است چرا که وقتی میبینید واقعیت، به بدی قصههایی که در ذهنتان
ساخته بودید نیست حالتان بهتر میشود. توصیه مهمی که در این جا برایتان
دارم این است که برای دانستن اطلاعات بیشتر درباره این مسئله، دست پاچه
نشوید و اجازه بدهید که این افشاگریها در حضور یک روانشناس زوج درمانگر
انجام بشود. این برای هر دوی شما بهتر است.
اگر من رابطه بیشتری با همسرم برقرار کنم آیا خیانت او متوقف خواهد شد؟
شما
علت خیانت نیستید. پس فکرهایی مثل «اگر من جذابتر، لاغرتر، زیباتر،
جوانتر و... بودم این اتفاق نمیافتاد» را دور بریزید. هر مشکلی که فرضاً
بین شما و همسرتان وجود داشته است دلیلی برای خیانت او نمیشود. شاید اگر
سعی کنید رابطه بیشتری با او برقرار کنید یا مثلاً وزن کم کنید، غذاهای
مورد علاقه او را بپزید و یا لباسهای جذاب بپوشید برای دقایقی حال بهتری
داشته باشید اما مطمئناً مشکلی از شما حل نخواهد شد. پس خودتان را گول
نزنید و به دنبال راه حلی واقعی و با ماندگاری بالا باشید!
آیا میتوانم قانونهایی برای زندگیمان وضع کنم؟
بله.
اولین قانونی که باید وضع کنید قانون «ادامهی خیانت، ممنوع» است. «دروغ» و
«پنهان کاری» را هم ممنوع کنید. همچنین درباره «در جریان خرج و مخارج قرار
گرفتن»، «به موقع به خانه آمدن و در صورت تأخیر اطلاع دادن» و «تماس
برقرار کردن با همدیگر در طی روز» قانون بگذارید. اگر همسر شما برای نجات
زندگیتان جدی باشد به این قوانین به چشم یک فرصت نگاه خواهد کرد. برای وضع
قوانین نیز میتوانید از روانشناس کمک بگیرید.
آیا دوباره به او اعتماد خواهم کرد؟
ساختن
اعتماد کار آسانی نیست بخصوص وقتی که این اعتماد یک بار خراب شده باشد. پس
عجله نکنید. خوش بین باشید، اگر همسرتان خواهان نجات زندگیتان باشد، شما
میتوانید اعتمادی با کیفیتی بیشتر از قبل ایجاد کنید. شاید باور نکنید اما
زن و شوهرهایی هستند که معتقدند خیانت باعث شد آنها ترکهای پنهان
رابطهشان را بشناسند و همسران بهتری بشوند.
آیا باید طلاق بخواهم؟
طلاق
چارهی اجتناب ناپذیر خیانت همسر نیست. قبل از اینکه برای طلاق اقدامی
بکنید، دست کم شش ماه به خودتان فرصت بدهید تا خوب به چیزی که واقعاً از
زندگیتان میخواهید فکر کنید و همه جوانب تصمیمی را که میگیرید بسنجید.
شاید بد نباشد که این مدت را دور از همسر سپری کنید تا فضای آرام تری برای
فکر کردن داشته باشید. همچنین میتوانید با کمک گرفتن از یک روانشناس یا
مشاور پایههای تصمیمتان را مستحکمتر کنید.