کد خبر: ۴۰۰۸۷۸
زمان انتشار: ۱۲:۱۲     ۲۰ آبان ۱۳۹۵
این روزها بیکاری دغدغه همه مردم است چرا که تمام درها برای ایجاد اشتغال به‌روی جویندگان کار بسته شده است.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، این روزها بیکاری معضل بسیاری از خانواده‌ها و فارغ‌التحصیلان است و به‌عبارتی به دردسری نگران‌کننده برای خانواده‌ها تبدیل شده است.

در حالی مرکز آمار نرخ بیکاری تابستان 95 را با 0.5 درصد افزایش نسبت به بهار 95 حدود 12.7 درصد اعلام کرده که ورود دهه هفتادی‌ها به بازار کار را کنار دهه شصتی‌های جویای کار شاهد هستیم.

پیش‌بینی می‌شود که تعداد افراد متقاضی کار در صف بیکاری به بیش از 5 میلیون نفر هم برسد. برخی کارشناسان تعداد بیکاران را  تا 1400 حدود 11 میلیون نفر پیش‌بینی می‌کنند.

نکته جالب اینجاست که وقتی در شهر از جوانان سؤال می‌کنیم که "وضعیت این روزهای بازار کار را چطور ارزیابی می‌کنید؟"، برخی می‌گویند دولت تدبیر با وعده حل مشکل بیکاری آمده، اما اکنون نتیجه عکس مشاهده می‌شود و هیچ مسئولی قادر به پاسخگویی نیست بلکه تمام مشکلات را به گردن دولت قبلی می‌اندازند.

 کارشناسان بیان می‌کنند نه کار است نه تولید و بسیاری از تولیدات فلج شده و نه‌تنها اشتغال ایجاد نشده، بلکه به‌سبب کم‌رونق بودن بخش تولید خیلی‌ها هم بیکار شده‌اند.

بیست و دومین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها هم فرصتی شد تا صدای بیکاران یک بار دیگر شنیده شود.

 یک جوان دهه هفتادی که کاردانی فنی دارد با بیان اینکه آیا هیچ مسئولی از وزارت کار در نمایشگاه حضور ندارد، می‌گوید: بیکاری دردسر اصلی زندگی من است، این روزها سراغ هر کاری که می‌روم یا بیمه ندارد یا حقوق پایین‌تر از حقوق وزارت کار دارند.

این جوان بیان می‌کند: به هر حال خرج دارم. همیشه که نمی‌توانم از پدرم پول تو جیبی بگیرم. در حال حاضر موفق به پیدا کردن کاری که آینده مطلوب داشته باشد، نشده‌ام. لیسانس و فوق‌لیسانس در جامعه ما بیکارند چه برسد به من.

خانم دیگری که دانشجوی سال سوم رشته مدیریت دولتی است، وقتی از او درباره شغلش می‌پرسم بی‌اختیار می‌گوید: دست روی دلم نگذارید. با پارتی و بدون پارتی هر چقدر می‌گردم کار پیدا نمی‌کنم.

وی ادامه می‌دهد: بیکاری این‌ روزها به موضوع عادی تبدیل شده است. در خانواده‌ام مشاهده می‌کنم که جوانی با مدرک دانشگاهی در سال 50 اکنون معلم و کارمند بانک هستند.

مرتضی جوان دیگری است که بیان می‌کند با داشتن کارت پایان خدمت و مدرک دانشگاهی مشکل شغل دارد.

وی می‌گوید: چندین مهارت را دارم اما هر کجا مراجعه می‌‌کنم بیان می‌کنند که "فعلاً نیاز به نیروی کار نداریم". به‌تازگی به‌واسطه زبان انگلیسی که بلد بودم مشغول کار شدم، اما درآمد آن‌چنانی ندارد و ترجیح دادم تدریس را ادامه ندهم و اکنون به‌صورت بازاریاب برای یک شرکت مواد خوراکی مشغول کار شده‌ام.

رضا هم 30ساله است و فارغ‌التحصیل رشته مهندسی عمران از دانشگاه آزاد. از دوران دانشجویی در یک مغازه مشغول به کار بوده و کارش را همچنان ادامه می‌دهد اما با حقوق کم و بدون بیمه که تنها برای دوران دانشجویی مناسب است. از وضع موجود ناراضی است و می‌گوید مدرکش را فقط برای راضی نگه داشتن پدر و مادرش گرفته وگرنه می‌داند که مدرک عمران دانشگاه آزاد جایی خریدار ندارد.

جوان دیگری که از این غرفه به آن غرفه در نمایشگاه مطبوعات رفت و آمد می‌کند، می‌افزاید: مرکز آمار شمار بیکاری را 3 میلیون نفر اعلام می‌کند، اما وقتی نگاهی به اطراف می‌اندازیم، می‌بینیم که تعداد بیکاران بیش از اینهاست. مسئولان وعده تسهیلات را می‌دهند اما به‌راستی تسهیلات به چه‌کسی پرداخت می‌شود؟

این افراد تنها چند نفر از کارجویانی هستند که از این شرکت به آن شرکت به‌دنبال کار هستند، آگهی‌های استخدام را روزانه زیر و رو می‌کنند و دست به دامان دولت و آشنایان می‌شوند. این روزها هم در نمایشگاه مطبوعات به‌دنبال مسئولان، غرفه‌ها را زیر و رو می‌کنند. آیا کسی هست که صدای جوانان بیکاران را بشنود؟
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
Netherlands
۲۲:۴۸ - ۲۰ آبان ۱۳۹۵
۰
۰
وقتی میرزا تقی خان امیر کبیراز وزارت معزول وبه کاشان تبعید شددر کاوانسرایی میان راه دوستی رادید ولحظاتی بایکدیگر گپ زدند.امیر کبیر گفت من ابتدا فکر می کردم که مملکت وزیر دانا می خواهدومدتی بعد به این نتیجه رسیدم که مملکت شاه دانا می خواهد اما اکنون می فهمم که مملکت ملت دانا می خواهد.پس اگر ملت دانا باشد وفریب دروغهای سیاستمداران ووعده های سرخرمن آنان رانخورند وحقشان رامطالبه کنند مملکت به سوی ترقی وعدالت پیش خواهد رفت.
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها