به گزارش پایگاه 598، ابراهیم حاتمیکیا با بیان اینکه در سینمای ایران فیلمساز مؤلف به شدت
تحت فشار و در حال حذف شدن است، اظهار کرد: جریان اقتصادی امکان خودنمایی
به آن را نمیدهد و بخشی از این جریان به سمت جشنوارههای خارجی کشیده شده
چون آنجا این امکان را به آنها میدهند.
به
گزارش ایسنا، این کارگردان سینما که سهشنبه (۱۸ آبان) در نشست «سینما و یک
دیدگاه» در سیوسومین جشنوارهی فیلم کوتاه تهران سخن میگفت، با بیان
اینکه تقوای بچههای فیلمکوتاه بسیار بیشتر از فیلمسازان حرفهای است،
اظهار کرد: این فضا با فضای سینمای الان خیلی فرق دارد و اعتراف میکنم نسل
جدید بسیار خوب است و دوشادوش حرفهایها جلو آمده و در جشنواره پارسال هم
تازهواردها با قدرت ظاهر شدند. معتقدم هرچه این جوانها جولان پیدا کنند،
سینما رشد خواهد کرد.
حاتمیکیا در خصوص دیدگاهش نسبت به تفاوت
فیلمسازی «حرفهای» و «مؤلف» اظهار کرد: اعتقاد دارم هر دو نوع فیلمساز
لازمهی سینماست. فیلمساز حرفهای که بتواند انواع فیلمها را بسازد
همانقدر احتیاج است که فیلمسازی که میتواند مکنونات شخصیاش را بسازد.
همه نمیتوانند مؤلف باشند و این کار جنمی میخواهد که فرد بتواند
مؤلفههای شخصی خود را در فیلم اعمال کند. از طرفی فیلمهایی را که نیاز
جامعه است، نمیتوان به اینها سفارش داد اما فیلمسازانی هستند که
حرفهایاند و هر جنس فیلمی که از آنها بخواهند میتوانند بسازند.
وی
با بیان اینکه فیلمساز مؤلف بشدت تحت فشار است و در حال حذف شدن است،
ادامه داد: جریان اقتصادی امکان خودنمایی به آن را نمیدهد و بخشی از این
جریان به سمت جشنوارههای خارجی کشیده شده چون آنجا این امکان را به آنها
میدهند اما در سینمای داخل فضایی ندارند. در دههی شصت در یک جشنواره طیفی
از این فیلمسازها مانند من، امیر نادری، کیانوش عیاری و بسیاری دیگر در
کنار هم حضور داشتند اما الان اینطور نیست.
کارگردان فیلم
«بادیگارد» در پاسخ به این پرسش یکی از حاضران که آیا از جایی به شما سفارش
میدهند که چه فیلمی بسازید، گفت: سفارشپذیری برای ما سخت است و اگر ممکن
بشود فسادآور است. کسانی که فکر میکنند میتوانند به ما سفارش بدهند تا
دلتان بخواهد بوده، اما این اتفاق نیفتاده است. من حکایتهایی با خود و
جامعهام دارم که اصلاً امکان ندارد کسی از بیرون بتواند سفارش بدهد و اگر
سفارشی هم بسازم، فیلم درستی ساخته نمیشود.
او با بیان اینکه
فیلمساز مؤلف نمیتواند فیلمی غیر از آنچه مکنونات خودش است بسازد، اظهار
کرد: فیلمساز مؤلف جهانش را توضیح میدهد؛ او جهان منحصر به فرد خود را
دارد که شاید با یکی دو فیلم هم دیده نشود اما بعدها میتوان مؤلفههایش را
از کارش استخراج کرد.
حاتمیکیا با اشاره به اینکه وقتی من فیلم
میسازم تهیهکنندههای دولتی و غیردولتی هم به من میگویند همین فیلم را
بساز، توضیح داد: چون آنها هم به آنچه که من در نظر دارم علاقهمندند؛ اما
فیلمساز مؤلف در نهایت آنچه را خودش میخواهد میسازد و احترامی دارد که
کسی که به او کاری میسپارد میداند نمیتواند به او بگوید چه کار کند.
فیلمساز مؤلف پنهان نمیکند و عریانترین هنرمند است که جهانش را در فیلمش
نشان میدهد.
حاتمیکیا با بیان اینکه من ادعای فیلمسازی حرفهای
ندارم چون این نوع فیلمسازی را بلد نیستم گفت: بعضیها فکر میکنند من هر
کاری میتوانم بکنم اما من فقط جهانی را میسازم که مال خودم است. زمانی هم
که بخواهم وارد حوزه فیلمسازی مؤلف شوم با فیلمسازان تازهکار در یک ردیف
قرار میگیرم.
این کارگردان سینما که در جمع پرشمار فیلمسازان جوان
در پردیس سینمایی چارسو سخنرانی میکرد، گفت: در دورانی که بچهها
فیلمهای اولیه خود را میسازند و آن را با من در میان میگذارند، سعی
میکنم جوابی به پرسشهای آنان ندهم چون ممکن است وقتی فیلم را میسازند
نتوانند جهان خاص خود را خلق کنند. اما مطمئنم لابهلای نوشتههای آنان یک
جهان ذهنی وجود دارد که بعد از چند کار دیده خواهد شد. بنابراین سرکوب
کردن آنان را شبیه هم میکند؛ ما اغلب آنها را سرکوب میکنیم اما آنها
برای کارشان به اعتمادی نیاز دارند که الان نیست.
حاتمیکیا در پاسخ
به سؤال یکی از حاضران دربارهی دیدگاهش نسبت به فیلمهای طرفدار صلح و
بطور مشخص فیلمهای عباس کیارستمی گفت: من اعتقاد دارم که هر فیلمساز باید
فیلم خودش را بسازد و احترام عزیزی مثل کیارستمی هم بجاست؛ اما بحثی که در
مقطعی راه افتاده بود بحثی بود که من در دوران جنگ با آن مسئله داشتم. آقای
بهشتی به عنوان مدیر سینمایی آن دوران باید خیلی جوابها بدهند؛ با وجود
تمام احترامی که برای این استاد قائلم اما باید پرسید چرا فیلم جنگ ساخته
نشد و سینمایی که اصلیترین جریان سینمای بعد از انقلاب بود و مؤلفههای
خاص خود را داشت، در آن دهه دنبال نشد.
کارگردان فیلم «چ» در پاسخ
به این سؤال که دیدگاهش دربارهی تغییر ایدئولوژی یک فیلمساز و گرایش به
ایدئولوژی دیگر چیست، اظهار کرد: من هم ممکن است تغییراتی در طول زمان
داشته باشم و این عیبی ندارد؛ اما اگر فیلمساز شجاعت گفتن این تغییر را
نداشته باشد پسندیده نیست. نمیشود که هیچکس ایدئولوژی نداشته باشد. هرکس
بایدها و نبایدهای خود را دارد. اما فیلمساز باید شجاعت اینکه پای حرفش
بایستد را داشته باشد. زمانی که فیلم «وصل نیکان» را ساختم بسیار از شرایط
کشور عصبی بودم و همان زمان یکی از منتقدان شروع کرد به افشا کردن من که
حاتمیکیا چنین و چنان است؛ خب چه اشکالی دارد!؟ من آن زمان اینطور بودم.
حاتمیکیا
با بیان اینکه کسانی مثل بیضایی و تقوایی به نوع فیلمسازی خودشان مصر
بودهاند افزود: استاد بیضایی کم فیلم ساخت و همهی آن هم بخاطر ممیزی
نبود. کسانی مثل بیضایی و تقوایی فیلمهای سنگین میسازند و سخت میسازند.
بنابراین تهیهکننده هم به سختی به سمت آنها میرود. وقتی آقای بیضایی یکی
از فیلمهای مرا مونتاژ میکرد به او پیشنهاد دادم که با دوربینهای سبک و
کوچک فیلمسازی کند و جهان خاص خود را دنبال کند اما او هم به نوع فیلمسازی
خودش مصر بود.
وی خطاب به فیلمسازان جوان حاضر در سالن گفت: اگر روی
فیلمسازی خودتان مصر باشید کمکم جهانی شکل میگیرد و دیگران میگویند این
فیلمساز در این حوزهی خاص خوب فیلم میسازد اما باید توجه کرد که سینمای
مؤلف بسیار مستعد دکان شدن است و این خطرناک است.
ابراهیم حاتمیکیا
در ادامهی این نشست درخصوص نیاز به کلاسرفتن و آموزش دیدن برای فیلمسازی
نیز اظهار کرد: ما از نظر امکان فیلمسازی کشور خوبی داریم و از این نظر
نسبت به کشورهای خاورمیانه خیلی جلوتریم. سینما آداب دموکراسی را به شما
یاد میدهد؛ سینما یعنی به تو فرصت میدهم آنچه میخواهی بگویی. حالا شاید
کسی بخواهد برود در کلاس و تلمذ کند، اما همهچیز بستگی به خود شخص دارد.
تا فرصت دارید هرچه در ذهن دارید بیرون بریزید و هرچه دوست دارید بگویید.
اگر زیر دست یک استاد بیفتید تبدیل میشوید به او و دیگر خودتان نیستید.
کارگردان
فیلم «آژانس شیشهای» درخصوص نیاز به پول برای شروع فیلمسازی با اشاره به
دوران اولیهی فیلمسازی خودش گفت: فیلم اولم «هویت» و فیلم دومم
«دیدهبان» بود که در سپاه ساختم و به من گفتند حق نداری پولی برای خودت
برداری و آن سال فقط یک سفر مکه به من دادند. فیلم سومم را که ساختم تف هم
کف دستم نینداختند! و حتی زمانی که «وصل نیکان» را به عنوان فیلم چهارمم
ساختم اصلاً پول گرفتن مسئلهام نبود. اگر یک فیلمساز جوان این دوران را
نگذراند و حرفهایی که میخواهد بزند از میان سختیها بیرون نیاید، چشمهای
از او نمیجوشد.
این کارگردان سینما با بیان اینکه سینمای آمریکا
را محترم میشمارم و از سینمای اروپا هم حرفهای تازه و جسارتش را دوست
دارم، دربارهی نگارش فیلمنامههای آثارش نیز گفت: من قصهگویی را دوست
دارم و دوست دارم آدمها را در موقعیتی قرار دهم که عقل و دلشان با هم
درگیر شوند. قواعد سینما را هم بلدم اما بشدت با کتاب فیلمنامه نویسی «سید
فیلد» کار میکنم و کتاب راهنمای من محسوب میشود. اما از جایی به بعد رها
میشوم و دیگر نمیتوانم برای نوشتنم قالب بگذارم و آنجا دیگر جهان خود من
است.
حاتمیکیا در پایان گفت: فکر نکنید بادیگارد را یکشبه نوشتم.
نگارش آن هشت سال وقت برد و این مدت فقط صرف بخش فنی نوشتن نمیشود و شامل
کشمکش درونی خودم است اما من تکنیک را هم قبول دارم و بشدت تکنیکیام.