روزنامه شرق در بخشی از گفتگوی خود با هاشمی رفسنجانی نوشته است:
میخواهم یک کم به بعدتر از این ماجرا بپردازیم، دورانی که شما در رأس دولت بودید. پس از آن کمی اندیشه هم عوض نشده بود. اندیشه سیاسی هم در ایران تکامل یافت. دولت آقای خاتمی بعد از شما به هر حال رویکردش توسعه سیاسی بود. شما موافقید که در دولت شما به توسعه سیاسی کمتر پرداخته شد. آیا با این حرف بنده موافق هستید؟
نه، اما با شعارش بله. آقای خاتمی شعار سیاسی در دوره اصلاحات سیاسی دادند ولی حقیقتش این بود که در دوران سازندگی به آنچه که آنها بعد میخواستند انجام بدهند پرداخته شده بود. من نمونه میگویم. یکی از مهمترین نمودهای توسعه سیاسی انتخابات است. مگر نه؟
بله.
در آخرین انتخابات که برگزار کردیم- یعنی هم در آخرین انتخابات مجلس و ریاستجمهوری- نصاب مشارکت در انتخابات رییسجمهوری، دیگر به آن سطح نرسید. بعد از برگزاری این انتخابات هیچکس اعتراض نداشت، با اینکه تبلیغات و امکانات نیروهای سنتی حکایت از آن میکرد که دیگری رای بیاورد، ولی فضایی در کشور درست شد و با دو تا سخنرانی که کردم و وزارت کشور و اینها را کنترل کردم، آن انتخابات بسیار خوب انجام شد. من با نامزد دیگر یعنی آقای ناطق نوری هم موافق بودم و در جلوگیری از تقلب در انتخابات وظیفه شرعی و قانونیام را انجام دادم. در دوره آقای خاتمی ما دیگر به آن عدد نرسیدیم؛ یعنی 30میلیون و خردهای با سلامت کامل شرکت کردند قبلش هم انتخابات مجلس برگزار شد که انتخابات بسیار سالمی بود و رقابت هم بسیار جدی بود. تعادل برقرار بود. نیروهای اصولگرا و اصلاحطلب تقریبا شبیه و نزدیک به هم مشارکت کردند. مگر توسعه سیاسی چیست؟ در مطبوعات انتقادات خیلی شدیدی میشد. اگر روزنامه «سلام» و بیان را ببینید، همت و نگرش آنها انتقادی بود. یک ستون الوسلام داشتند که هر چه میخواستند مینوشتند. همین افراد منتقد را در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری که قبلا نبود و تازه ابداع کرده بودم، آوردم. طیف منتقدان دولت همه از من حکم گرفتند. البته خودشان ملاحظاتی داشتند. در بقیه مسایل هم همینطور بود؛ یعنی دلمان میخواست که انتقاد شود و حرف بزنند و جواب بدهیم.