به گزارش پایگاه 598، کیهان نوشت: هر سه این افراد، در ابتدای دولت یازدهم
توسط رئیسجمهور معرفی شده بودند اما نمایندگان مردم، با لحاظ کردن دلایل
مختلف، دست رد به سینه آنها زده و از راهیابی به وزارت بازماندند.
در
این بین، سلطانیفر، به دلیل عدم سابقه مدیریت مناصب مهمی چون وزارت از
اخذ رای اعتماد نمایندگان بازماند، اما صالحی امیری، کاندیدای آن روز وزارت
علوم به دلیل سوابق سوء در وزارت اطلاعات و حاشیههای متعدد نتوانست رای
اعتماد نمایندگان را بگیرد و دانشآشتیانی هم به دلیل حضور فعال در فتنه
هشتادوهشت و همراهی و همدستی با براندازان نظام، شایسته تصدی پست وزارت
تشخیص داده نشد.
اکنون
و معرفی دوباره این افراد از سوی روحانی به مجلس، دهنکجی آشکار به مردم و
لجاجت است و نشان میدهد که دولت، هیچ اهمیتی به منافع ملی نمیدهد و با
پافشاری بر انتصاب افراد مشکوک و حتی مجرم و مفسد، آینده کشور را با خطرات
جبرانناپذیری مواجه میکند.
برای
آشنایی با سوابق و عملکرد پیشین این افراد، مرور اظهارات نمایندگان مخالف
صالحی امیری و دانشآشتیانی که منجر به عدم اعتماد نمایندگان مجلس به آنها
شد را مرور میکنیم و قضاوت را به مردم واگذار میکنیم تا خود داوری کنند
معرفی دوباره چنین افرادی، از سر خیرخواهی برای مردم است یا برای لجاجت و
تقسیم غنیمت بین افراد حزب و قبیله خودشان!؟
صالحی امیری
سیدرضا
صالحی امیری در ابتدای دولت یازدهم به عنوان وزیر ورزش و جوانان معرفی شده
بود، حالا به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی شده است!! به نظر
میرسد اگر او به عنوان وزیر صنعت هم معرفی بشود نباید تعجب کنیم!
صالحی
سوابق اجرایی مختلفی دارد که هیچ یک از آنها ربطی به وزارت ارشاد ندارد و
معلوم نیست یک چهره امنیتی قرار است در آن وزارتخانه چه کند!؟ برخی سوابق
او عبارت است از: رئیس کمیته اجتماعی شورای عالی امنیت ملی -عضو هیئت
رئیسه مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری - مشاور رئیسجمهور در دولت
خاتمی- عضو شورای اجتماعی کشور- عضو شورای اطلاعرسانی دولت - معاون
پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام.
میبینید که وی هیچ سمت فرهنگی و هنری نداشته است و البته پس از ناکامی از
رسیدن به وزارت ورزش و جوانان، رئیس کتابخانه ملی شد! (ارتباط دو پست را
ملاحظه بفرمایید) شاید بتوان گفت مهمترین سمت فرهنگی عمر صالحی امیری،
ریاست بخش فرهنگی ستاد انتخاباتی روحانی در سال 92 بوده و لابد باید به پاس
خدمات آن روز وی، اکنون قلب فرهنگی و هنری کشور در اختیار این چهره امنیتی
قرار بگیرد!
روز رای اعتماد در سال92
در روز رای اعتماد به صالحی امیری، سخنان مهمی مطرح شد که با هم بخشی از آن را مرور میکنیم:
یکی
از مخالفان امیری، الیاس نادران بود که حقایق تکاندهندهای از عملکرد سوء
وی بیان کرد. نادران در بخشی از نطق خود دلایل مخالفتش را اینگونه
برشمرد: به مواردی چند از دلایل فقدان صلاحیت آقای صالحی برای وزارت ورزش و
جوانان اشاره میكنم.
1
. پرونده بیمه ایران. این پرونده كه حكایت از فساد مالی گسترده
سازمانیافته دارد تا به حال به اتهامات دهها تن از متهمان پرونده رسیدگی و
برای بخشی از آنها برای بیش از 50 متهم احكام جزایی و كیفری صادر شده است.
هنوز به اتهامات همه افراد رسیدگی نشده است و اگر روزی از این پرونده
رمزگشایی شود و سیاسیون، مدیران اجرایی و كارچاقكنها به مجازات برسند
بخشی از دین قوه قضائیه به نظام، مردم و شهدا ادا خواهد شد. این پرونده یك
متهم اساسی دارد به نام «د. س» كه شاهكلید بسیاری از مفاسد این پرونده
است.
اقاریر و
اعترافات این فرد به پرداخت رشوه و تحت عناوین مختلف برای رتق و فتق امورش
در نهادهای بانكی، نظارتی و قضایی حكایت از وسعت شبكهای دارد كه به او
خدمات میدادند. او مدعی است در چند نوبت مجموعاً 300 میلیون تومان به شخص
آقای صالحی پرداخت كرده است. در سال 89 هم حكم جلب آقای صالحی صادر شده ولی
تا به حال اجرایی نشده است. بنابه اظهار یكی از مسئولان عالیرتبه قوه
قضائیه به جناب آقای دكتر لاریجانی ریاست محترم مجلس هنوز به اتهامات همه
افراد این پرونده رسیدگی نشده و در مرحله بازپرسی است. آن مقام در مورد شخص
آقای صالحی به جناب آقای دكتر لاریجانی مسائلی را گفتند كه اگر صلاح
دانستند واگویی كنند.
و اما در مورد مسئله خوزستان؛ در زمان مدیریت ایشان در خوزستان دو اتفاق ناگوار افتاده است:
1.
به دلیل انفجار در لولههای گاز مدیر وقت وزارتخانه از ایشان (به عنوان
مدیر کل وقت اطلاعات خوزستان) میخواهد كه متهمین را پیدا كند. این امر
ممكن نمیشود. عدهای از رزمندگان دفاع مقدس كه از خادمان ملت بودند ولی با
گرایش چپ را به اتهام انفجار لولهها زندانی میكنند و آن قدر مورد ضرب و
شتم قرار میگیرند كه یكی از آنها اقدام به خودكشی میكند. شكایت میكنند،
شكایت به دفتر رهبری میرسد. رهبر معظم انقلاب این شكایت را به دفتر بازرسی
ارجاع میدهد و دفتر بازرسی مأموری را برای رسیدگی به پرونده به خوزستان
اعزام میكند. آن فرد كه تعدادی از نمایندگان مجلس علنی شهادت دادهاند
گفته است كه ما به یقین دریافتهایم كه این اتفاق به دستور ایشان صورت
گرفته است. گردش كار كردیم و تدبیر صورت گرفته آن چیزی است كه خدمتتان
قرائت میشود و عزیزان رؤسای مجلس هم در جریان هستند.
الف ـ توبیخ مدیركل اطلاعات استان خوزستان.
ب ـ از متهمین به نحو مقتضی اعاده حیثیت شود.
ج ـ مدیركل اطلاعات استان خوزستان را به جلب رضایت متهمین برائتیافته از اتهام منتسبه ملزم نماید.
2.
در مورد قاچاق كالا در آن منطقه، فرمانده وقت سپاه خوزستان شهادت داد و
برادر عزیزمان جناب آقای دكتر رهبر هم كه دیروز در جلسه با ایشان بودیم
قرار شد از مسئول وقت وزارتخانه در این رابطه استشهاد بگیرند. ایشان تماس
گرفتند و آن فرد گواهی داد كه این قاچاق توسط ایشان و دوستانشان در
نفتكشها صورت گرفته و این گزارش به مراجع ذیربط هم گزارش شده است. مدیركل
وقت اطلاعات بعد از اعزام ایشان از خوزستان به تهران همه این موارد را
گواهی كردهاند. دوستانی كه تماس گرفتند در جریان هستند.
3
. نقش ایشان در فتنه 88؛ در یكی از جلسات از ایشان پرسیدم چرا معاون وقت
وزارت اطلاعات گفته است كه شما به دلیل اینكه یكی از عناصر فعال فتنه 88
بودید ممنوعالتصویر شدید؟ ابتدا از اینكه این نامه را صادر كردهاند اظهار
بیاطلاعی كرد و بعد در دفاع از خود مسائلی را گفت كه تأملبرانگیز است.
اما لازم است بدانیم كه آقای صالحی در هر دورهای به فراخور اقتدار و قدرتی
كه در آن بوده است چرخش كرده است. از جناب آقای ریشهری تا مدیریت راست بر
وزارت و تا 76 به بعد كه اصلاحطلب میشود و تا 88 كه در ستاد جناب موسوی
همراه همكاران وزارت اطلاعاتش حضور پیدا میكند و تا بعد از آن كه خود را
نماینده مجموعه ولایت و حكومت میداند و میگوید من از طرف نظام مأموریت
داشتهام و این گزارشها را به آنجا میفرستادهام.
یك
بار ایشان به من گفت شما با فلانی در دفتر مقام معظم رهبری تماس بگیر تا
بگوید من چه همكاریهایی با نظام داشتهام. گفتم به شرط اینكه شما نوار
جلساتی كه اخبار دفتر را هم میبردی به ما بدهی تا با هم گوش كنیم. خلاصه
آنكه دوستان متعدد با این عزیز تماس گرفتهاند و ایشان فرمودند نفیاً و
اثباتاً نسبت به آقای صالحی هیچ نظری نداریم.
یك
نامهای است كه باز در جریان فتنه نوشته شده است. معاون وقت وزارت در سال
88 توصیه میكند كه شما حمایت نكنید، نایستید و در جریان فتنه باقی نمانید.
دوستان برای دفاع از خودشان نامهای نه صفحهای را تنظیم میكنند.
نامهای كه روی امضاكنندگان و تدوینكنندگان نامه جام زهر در مجلس ششم را
سفید كرده است. من ابا و شرم دارم فرازهای آن را بخوانم، عذرخواهی میكنم.
ایشان در پاسخ به اینكه چرا این نامه را امضا كرده؟ بارها به انحای مختلف
جوابهای متعدد دادند، از اینكه امضا نكردم، از اینكه شب امضا كردم، از
اینكه صبح دیدم و پس گرفتم، از اینكه یك نامه دیگری را من امضا كردم و
ارتباطی با این نامه نداشتهام.
در مورد مدارج علمی ایشان هم جناب آقای دكتر توكلی خدمتتان فرستادند كه چه خدماتی كردهاند.
فخرالدین احمدی دانشآشتیانی
دانشآشتیانی
در ابتدای دولت یازدهم بهعنوان وزیر علوم معرفی شد. او البته اکنون
بهعنوان وزیر آموزش و پرورش معرفی شده در حالی که فاقد هرگونه سابقهای در
این وزارتخانه است و کمترین آشنایی و ارتباطی با بدنه این دستگاه مهم و
معضلات و مشکلات متعدد آن ندارد!
آشتیانی
مسئولیتهای مختلفی در وزارت علوم داشته است از جمله وی در مقاطعی معاون
عمرانی و معاون پشتیبانی وزارت علوم بوده است و اکنون نیز استاد رشته
زلزلهشناسی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی است! اینکه بین سمت معاونت
عمرانی یا بین رشته زلزلهشناسی چه سنخیتی با تصدی وزارت آموزش و پرورش است
را باید جناب روحانی توضیح بدهد اما هرچه هست، معلوم است که در همه
تشکیلات عریض و طویل آموزش و پرورش، یک فرد کارآمد و توانا برای اداره این
سمت وجود ندارد و باید از دوستان و رفقا و همحزبیها استفاده شود!
روز رای اعتماد در سال92
مخالف
اول آشتیانی، دکتر جعفری بود. وی با مخاطب قرار دادن آشتیانی گفت: «
اطلاعاتی كه ما داریم یكی از فرزندان جنابعالی در اسپانیاست، یكی در مالزی
است و یكی در كانادا. آقای رئیسجمهور بزرگوار! خیلی از این دوستانی كه
معرفی میكنید ظاهراً خانوادهها دوست ندارند در این مملكت زندگی كنند
البته ایشان پاسخ بدهند چرا این اتفاق میافتد؟ اساتید و دانشجویان عزیز را
نباید در مقابل مجلس قرار داد. دیدم با رؤسای دانشگاهها در حمایت از وزیر
پیشنهادی مصاحبه شده است كه این نكته القا شود كه گویا اساتید چیزی
میخواهند و مجلسیان متفاوتاند. برادر رئیسجمهور عزیز! شما رفتید در
دانشگاه به نماینده تشكلها چون گفتید وقت ندارم اجازه صحبت ندادید با چه
جرئتی امضای 800 استاد را برای این كار میگیرند؟ آنجا برای صحبت و شنیدن
وقت نیست اما برای گرفتن امضا وقت هست؟ به نظر میرسد كه فضا باید متفاوت
شود.»
پس از او، دکتر
زاكانی نماینده وقت مردم تهران دلایل خود در مخالفت با آشتیانی را برشمرد
که شاه بیت آن، نقشآفرینی او در فتنه 88 بود. زاکانی در بخشی از صحبتهایش
گفت: «سپردن مدیریت آموزش عالی كشور و مدیریت دانشگاهها به فعالان فتنه
سال 88 و عناصر افراطی دقیقاً برخلاف مصالح كشور است. مجلس با انقلاب،
شهیدان و امام عزیز پیوند ناگسستنی دارد. جناب آقای روحانی از تابستان 92
تا پاییز93، 5 نفر را برای وزارتخانه معرفی كردند كه همه آنها جزء افراد
افراطی و در حقیقت به یك نوعی با این جریانات پیوستگی داشتند. ما تعجب
میكنیم. آیا اصرار جناب آقای رئیسجمهور بر سپردن دانشگاهها به دست یك
جریان خاص برای شما تعجبآور نیست؟ آیا تقاضای مجلس تقاضای نامعقول و
نادرستی است؟ آیا حل مشكل پیشآمده درخصوص وزارت علوم كار دشواری است؟
نمایندگان
وقتی جوابی برای این سؤالات پیدا نمیكنند، یك احساس و یك برداشت واقعی
دارند و آن اینكه دستهایی پشت پرده است.... امروز جناب آقای دانشآشتیانی
معرفی شده كه به اعتقاد بنده با استناداتی كه بیان میكنم از عوامل
گرداننده فتنه است. این آن راستگویی دولت است.
بیان داشتند كه اگر 10 نفر را هم رد كنید هر بار ما در همین مسیر به شما
معرفی میكنیم. هر بار تأكید بیشتری داریم این همان چیزی است كه مورد
اعتراض ماست. ...آقای آشتیانی در كتاب تاریخ شفاهی آموزش عالی در دوره جناب
آقای معین بیان داشتند كه «ما نگذاشتیم بسیج دانشجویی به داخل دانشگاهها
بیاید». سال 68 مقام معظم رهبری فرمودند كه: «من با بسیج دانشجویی موافق
هستم و او را لازم و ضروری میدانم»، سال 69 افتخار آقای دانشآشتیانی این
است كه علیرغم تأكید بسیاری از كسانی كه اصرار میكردند امام پیامش روشن
است و حضور بسیج دانشجویی در دانشگاهها لازم است، ایشان میگوید ما
ایستادیم و استدلال كردیم كه بسیج به خارج از دانشگاه برود و این استدلال
ما مورد پذیرش واقع شد. بیان میدارند كه در همین كتاب بعد از جلسه همان
دوستان به ما گفتند یعنی همانهایی كه میگفتند بسیج به داخل دانشگاه برود
براساس پیام امام و منویات مقام معظم رهبری در سال 68 ایشان بیانشان این
بود كه همانها به من گفتند تو به دانشگاه خیانت كردی. این بیان صریح خود
ایشان هست.
جناب آقای
دانشآشتیانی از مؤسسین حزب مشاركت است. ایشان بیانیههای مختلفی را امضا
كرده. هم مؤسس حزب مشاركت است و هم عضو شورای مركزی حزب مشاركت است. در
واقع اسنادش موجود است. در مجلس ششم تحصن شد. من تعجب میكنم از جناب آقای
مطهری ایشان میخواهد مجلس نهم را با مجلس ششم مقایسه كند. مجلس ششم تحصن
شد برای چه؟ برای جلوگیری از امر انتخاباتی كه یك امر قانونی بود. جناب
آقای دانشآشتیانی 119 نفر از اساتید بیانیه رسمی دادند و در 11/7 سال 82
به نفع تحصنكنندگان روزه سیاسی گرفتند.
اسنادش موجود است.... جناب آقای دانشآشتیانی در حزب مشاركتی بودند كه در
بیانیه حزب مشاركت هست، تحصن و استعفای تاریخی نمایندگان نقطه عطفی در روند
پیشرفت دموكراسی در ایران است. جبهه مشاركت در انتخابات اول اسفندماه شركت
نمیكند این جبهه با روند فعلی شركت در انتخابات مجلس هفتم را نه ممكن
میداند و نه مفید. ایشان عضو همین جبهه است، مؤسس همین جبهه است، مؤسس
همین جبهه منحله است. لذا ایشان بیانیههای مختلفی دارند. به آن روز هم
بسنده نكردند. این نیش قلم و بیانشان را تا امروز هم ادامه دادند. در
پایگاه اطلاعرسانی دولت شما به بیانیهای میرسید كه 128 نفر از اساتید،
دو روز قبل از استیضاح آقای فرجیدانا آنجا بر علیه همین مجلس بیان داشتند
همانجا ذكر میكنند: «اكنون با جسارت (یعنی همین مجلس)، به میدان آمده و
با كارشكنی و غوغاسالاری مقابل متولی حركت علمی كشور ایستاده و سهمخواهی
میكند».
آقای
رئیسجمهور! ما از چه كسی سهمخواهی كردیم؟ به مردم بگویید. به مردم اسامی
كسانی كه از شما سهمخواهی كردند به مردم آشكارا بیان كنید. این بیانی است
كه امضای جناب آقای دانشآشتیانی پای او هست. ممكن است ایشان بگوید من
نمیدانستم این امضاها را كردم. البته امضاها خیلی متعدد است، ما یك جا از
ایشان خواستیم شما لااقل در گذشته تكذیب میكردید. كجا تكذیب كردید؟ امروز
كه نیاز به رأی هست، از چند روز پیش تا امروز همه وزرا بسیج شدند، همه
وزارتخانهها بسیج شدند برای مجلس دارند وعده میدهند. آقای آشتیانی یك
حضور فعالی در فتنه داشتند، من خواهش میكنم آن فیلم را بگویید پخش كنند،
خوب توجه كنید.
(در این هنگام از سخنرانی مقام معظم رهبری در صحن علنی فیلمی به نمایش درآمد كه مضمون بیانات معظمله چنین است)
«كسانی
بودند كه در مقابل حركت علمی و پیشرفت علمی مانعتراشی میكردند، اینها
نباید تكرار بشود، دانشگاه را مركز جولان سیاسی و تلاشها و فعالیتهای
جناحهای سیاسی قرار ندهید.»
پس
از پخش سخنان رهبر معظم انقلاب و فیلم حضور آشتیانی در جمع فتنهگران در
دانشگاه تهران، زاكانی ادامه داد: خوب توجه كنید. ما به آقای میلیمنفرد به
واسطه حضور در تحصن رأی ندادیم. آقای دانشآشتیانی مربوط به دانشگاه
امیركبیر نیست. از دانشگاه دیگر آمده به امیركبیر. دقت كنید! ببینید ایشان
تكذیب میكنند كه در فتنه بوده. در امیركبیر این فیلم دو دقیقه بیشتر نیست.
نشان میدهد ایشان نه تنها در این تحصن شركت كرده، بلكه گرداننده این تحصن
است، از گردانندگان این تحصن است. آنجایی كه رفته با دو نفر دارد صحبت
میكند. یك نفر از آنها دستگیرشده زمان فتنه است...
توضیح
میدهم. نكته دوم اینكه نفر بعدی آقای صالحی بغل ایشان نشسته، رئیس
دانشگاه علم و صنعت بود. ایشان خدمت شما عرض كنم بعد از صحبت آقای
دانشآشتیانی بلند شد، بیانش در این تحصن چه بود؟ بیانش این بود نه تنها
ما اینجا نشستهایم اعتراض داریم باید تلاش كنیم همه اساتید كشور را بسیج
كنیم و معترض قرار بگیریم.
جناب
آقای دانشآشتیانی! شما حضورتان را تكذیب میكنید؟ آنجا جایی نیست از چندی
قبل رسانههای مختلف خارجی و ضدانقلاب گفتند كسانی كه میخواهند بیایند
فیلم نشان بدهند در واقع اینها كسانی هستند كه در حقیقت فیلم را به یك نوعی
مونتاژ كردهاند، حضور آقای دانشآشتیانی در بین شعاردهندگان كه فیلمش در
زمان آقای میلیمنفرد منتشر شد و همراهی با او هیچ كتمان بحث فتنه را برملا
میكند و نخواهد شد. چه كسانی در كنار ایشان بودند؟ آقای صدیقی كه معاون
دانشجویی امروز است، آقای غلامی كه امروز مدیركل بورس است. برای چه بورس
مطرح شد؟
ما صحبتی از
بورس نداشتیم. برای اینكه در حقیقت ما را منفعل كنند. برادران عزیزم،
خواهران گرامی! همه آنچه كه جناب آقای مطهری برای اعتراضاتشان در مجلس قبل و
یا در همین مجلس بیان میداشتند برای دولت قبل، همه آنها گوشهای از
اتفاقاتی است كه در فتنه افتاد. من تعجب میكنم چرا ایشان چشمش را بر
واقعیتها میبندند. مسئله كاملاً شفاف است. قانونشكنی، تهمت زدن به
نظام، همراهی كردن با بیگانگان این قابل پذیرش نیست. امروز كشور نیاز به
آرامش دارد...
ایشان
20 سال مدیرعامل مدارس مفید بودند، تهران 3000 مدرسه دارد. تنها مدرسهای
كه مدیرش در زمان فتنه دستگیر شد، مدیر مدرسه مفید بود، تنها مدرسه. نكته
دوم اینكه تنها مدرسهای كه در روز قدس از مدرسه راهپیمایی راه انداخت
برای اینكه «نه غزه، نه لبنان» بگویند مدرسه مفید به مسئولیت و مدیریت
ایشان بود.»
اینها
بخشهایی از سخنان نمایندگان مجلس درباره صالحی امیری و دانشآشتیانی بود.
آیا این افراد تغییر ماهیت دادهاند یا دولت بر همان راه غلط و فرصتسوز
گذشته تاکید دارد!؟ آیا نمایندگان مردم، فرصت خدمتگزاری را با انتصاب این
چنین افرادی از بین خواهند برد؟