به گزارش پایگاه 598، در خاطره اي درباره شهيد داور سيري آمده است:
به خاطر دارم. در ماههاي دي و بهمن سال پنجاه وشش، مرا به خود به كنار
زاينده رود برد. در آن سوز سرماي شديد زمستاني، لباس شنا بر تن كرد. يخهاي
حاشيه رود را شكست و بعد از آبتني، از آب بيرون آمد و از من خواست كه با
شاخه درخت بر بدن خيس و سرما زدهاش بكوبم. وقتي اعتراض كردم، با اظهار
صميميت از من درخواست نمود كه اين امر براي مبارزه با كسب آمادگي جسماني
لازم است.
گويي به ايشان الهام شده بود كه چند روز بعد، درست به همين شيوه، از سوي عمّال جنايتكار ساواك شكنجه خواهد شد.
اين سبز سرخ، ص 34