این ایام فرصت مغتنمی است تا مساله گسترش تفکر اسلام سکولار
در جامعه مذهبی خود را از دریچه ی وقایع موجود در قیام سید و سالار شهیدان بنگریم.
اسلام سکولار از اصطلاحاتی است که تقریبا همه با مفهوم آن آشنا هستند و بدون شک
گسترش تفکر اسلام سکولار در بین اقشار مذهبی جامعه را می توان از گونه های نفوذ
دشمن دانست.
از دیگر سو اسلام مبتنی بر نظریه سکولاری را می توان در زمره یکی از
اقسام اسلام آمریکایی تقسیم بندی نمود که امام خمینی(ره) بارها و بارها نسبت به آن
هشدار داده و مشخصات آن را بیان نموده بودند. آنچه امروز می تواند از مصادیق عینیت
یافته این نوع تفکر در جامعه ما باشد همین شکل گیری و وجود هیئت های سکولار است.
هیئت هایی که هیچ نسبیتی با دغدغه های نظام اسلامی ندارند و با هرگونه تلاشی در
جهت بصیرت افزایی مردم مقابله می کنند. هیئاتی که هم می خواهند مذهبی بمانند و هم
می خواهند نسبت و قرابتی با نظام اسلامی نداشته باشند. حدودا سه سال قبل بود که بیانات
مقام معظم رهبری مبنی بر غیر منطقی بودن وجود هیئت سکولار را شنیدیم که «هیئتها نمیتوانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما
نداریم! هرکس علاقهمند به امام
حسین است، یعنی علاقهمند به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله
است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معنای اعتقاد به امام حسین این است.»
اصطلاح سکولاریسم اگرچه ابداع عصر حاضر است لکن
به صورت یک طرز فکر به خوبی در رفتار جامعه زمان امام حسین (ع) مشهود است. جامعه
ای که بین اسلام و حکومت تمایز قائل شده و دین را منحصر در رفتارهای فردی می داند.
همه ما بارها و بارها در مقاتل خوانده و یا از آنها شنیده ایم که حر بن یزید ریاحی
و سپاهش روز دوم محرم سال 61 هجری در منزلگاه «ذو حسم» با امام حسین (ع) و یارانش رو
به رو شدند و به صورت خصمانه در برابرشان صف آرایی کردند. در آنجا بود که او اجازه
حرکت امام به سمت کوفه را نداد و مانع بازگشت امام به سمت حجاز و مسبب حرکت امام
به سمت کربلا گردید. همچنین او بود که دستور ابن زیاد مبنی بر فرود آوردن سپاه
امام در بیابان بی حصر و بدون آب را اجرا نمود و حتی مانع اردو زدن امام و یارانش
در روستای نینوا گردید و نهایتا امام را در کربلا ساکن نمود.
همه این موارد حاکی
از التزام وی به دستورات حکومتی و ولایت طاغوت دارد، اما نکته قابل تامل در همه
این چند روزی که حر و سپاهش در مجاورت امام و یارانش بودند، اقامه آن نماز جماعت
بود. نماز جماعتی که به گواه تاریخ با درخواست حر به امامت امام انجام شد و این حاکی
از آن است که حر بین دین و حکومت عملا به نوعی افتراق و جدایی قائل است. طاغوت و
بدنه استکباری اش در آن زمان تفکری را ترویج داده بود که خروجی آن همین چیزی است
که امروزه اسلام سکولار نامیده می شود و تا آنجا از این طرز تفکر بهره برداری می
کند که فرد مسلمانی را در برابر امامش قرار می دهد.
پس انتظار آن است که همه ی هیئت ها به مهمترین وظیفه شان مبنی بر حفظ دستاوردهای واقعه عاشورا هوشیار باشند. بدلیل آنکه هیئت ها، مصداقی عینی از اجتماع جامعه مذهبی ما هستند، باید نسبت به تلاش دشمن از طریق گسترش اسلام سکولار در آنها هوشیار بوده و در برابر نفوذ این دسیسه دشمن ایستادگی کنیم. در خاتمه می توان از دنباله این برگ تاریخ زندگی حر در جهت بازگشت به ولایت و طرد تفکر سکولاری استفاده نمود که او سرانجام از مسیر اشتباه اش بازگشت و با این توبه عاقبت رستگار شد.
*تقی میرزایی- مدرس دانشگاه و پژوهشگر