به گزارش پایگاه 598 به نقل از شبستان، در قرآن مجید که کتاب آسمانی و کلام الهی است به طور صریح و مکرربه کم فروشی اشاره شده و به شدت تقبیح گردیده است و بالاتر از آن قرآن کریم کم فروشی را موجب ویران شدن شهر مدین و نابود شدن قوم آن معرفی کرده است ، در شش سوره از 114 سوره قرآن کم فروشی مورد مذمت قرار گرفته است .
سوره مطففین که این سوره مبارکه که به نام کم فروشان معرفی شده است:
بسم الله الرحمن الرحیم . ویل للمطففین الذین اذا اکتالوا علی الناس یستوفون . و اذا کالو هم او وزنو هم یخسرون . الا یظن اولئک انهم مبعوثون . لیوم عظیم . یوم یقوم الناس لرب العالمین.
ترجمه: وای به حال کم فروشان آنان که وقتی چیزی را با پیمانه یا وزن از مردم تحویل می گیرند کاملاً حق خود را استیفاء می کنند ولی وقتی چیزی را تحویل مردم می دهند در پیمانه و وزن کمتر می دهند . آیا آنها عقیده ندارند که بعد از مرگ زنده خواهند شدو به روز بزرگ رستاخیز ایمان ندارند . روزی که تمام مردم در پیشگاه خداوند برای تعیین سرنوشت خود می ایستند، دنباله این سوره شریفه درباره کسانی است که ایمان ندارند و عذابی است که در انتظار آنها است .
تطفیف که مطففین از آن گرفته شده است در لغت به معنای اندک و کم است و مطفف به کسی اطلاق می شود که از چیزی بکاهد و آن را از حد واقعی آن کم کند و آن را اندک کند ، حال آن چیز ممکن است جنسی باشد که به دیگری می فروشد و یا کاری باشد که برای فردی انجام می دهد و یا حتی ممکن است بهای چیزی باشد که می پردازد و یا مزد کاری باشد که می پردازد در واقع امکان تطفیف کردن و کاستن فقط در داد و ستد نیست بلکه در هر معامله ای ممکن است . پس از آنجائی که قرآن کریم از جانب یگانه خالق هستی می باشد آن عالم یگانه با بیان یک کلمه (مطففین) در کمال فصاحت مطلب را طوری بیان فرموده که هر کم کاری و کم فروشی ای را شامل میشود، و این که خداوند متعال راجع به مسئله ی کم فروشی علیرغم آیاتی که در جا های متعدد قرآن آورده است هنگامی که سوره ای را با چنین عنوانی نازل می کند حاکی بر مهم بودن و شایع بودن این مسئله در بین بنی آدم می باشد. واینکه وقتی این سوره ی مبارکه با چنین جمله ای آغاز می شود وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ یعنی وای برکاهش دهندگانِِ (حق مردم ) و یا به عبارت دیگر یعنی وای بر کم فروشان ، این مطلب نشان از سنگین بودن جرم کم فروشی و حق کشی دارد .
سوره اسراء: واوفوا الکیل اذا کلتم و زنوا بالقسطاس المستقیم . ذلک خیر و احسن تأویلاً .
ترجمه: جنس را با پیمانه کامل و وزن درست تحویل بدهید . که این کار خوب می باشد و عاقبت بهتری برای شما دربردارد . در این سوره مبارکه که قبل از اشاره به موضوع پیمانه و وزن صحیح به زنا و قتل نفس و تعدی به مال یتیمان اشاره شده است و کم فروشی در ردیف این گناهها قرار گرفته است .
سوره رحمن: والسماء رفعها و وضع المیزان . الا تطغوافی المیزان . واقیموا الوزن بالقسط ولاتخسروا المیزان .
ترجمه: آسمان را خداوند برافراشت و میزان عدل را برقرار کرد . تا در آنچه وزن می کنند تجاوز و تعدی روا ندارید و هرگاه چیزی را وزن می کنید عدالت و صحت ترازو را رعایت کنید و آنچه را وزن می کنید کم ندهید .
سوره انعام: واوفوا الکیل و المیزان بالقسط ( پیمانه را تمام و وزن را درست و عادلانه تحویل بدهید )
در این سوره مبارکه خداوند متعال آنچه را بر بندگان خود حرام کرده است برمی شمرد: خودداری از شرک ، و احسان به والدین ، و خودداری از کشتن اولاد خود از ترس فقر و تنگدستی ، و خودداری از فحشاء ظاهر و باطن ، و قتل نفس ، وخودداری از تجاوز و دست درازی به مال یتیم ، و در آخر صحت پیمانه و وزن و خودداری از کم فروشی است.
سوره اعراف:
در این سوره شریفه خداوند خطاب به قوم شعیب اهالی شهر مدین می فرماید : پیمانه و وزن را تمام و کمال تحویل بدهید و در مال مردم نقصان روا مدارید و در پهنه زمین پس از آنکه صلاح و اصلاح برقرار شد فساد را منتشر نکنید و این امر برای شما بهتر است اگر ایمان داشته باشید .
سوره هود:
در این سوره مبارکه نیز خداوند داستان قوم مدین و رفتار ناهنجار آنان را با شعیب پیغمبر و سرنوشت وحشتناک آنها را بازگو می کند و در خصوص کم فروشی می فرماید :
والی مدین اخاهم شعیباً قال یا قوم اعبدوالله من آلاه غیره ولاتنقصوا المکیال والمیزان ،انی اراکم به خیر ، وانی اخاف علیکم عذاب یوم محیط و یا قوم اوفوا المکیال و المیزان بالقسط ولاتبخسوا الناس اشیاءهم ولاتعثوا فی الارض مفسدین . بقیت الله خیرلکم ان کنتم مؤمنین . و ما انا علیکم به حفیظ . قالوا یا شعب أصلواتک تأمرک ان نترک ما یعبد آباونا اوأن نفعل فی اموالنا مانشاء انک لانت الحلیم الرشید . قال یا قوم أرأیتم ان منت علی بینه من ربی ورزقی منه رزقاً حسناً و ما ارید ان اخالفکم الی ما انها کم عنه ان ارید الا الاصلاح ما استطعت ، و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت والیه انیب . ویا قوم لایجرمنکم شقاقی ان یصیبکم مثل ما اصاب قوم نوح ، اوقوم هود ، اوقوم صالح ، و ما قوم لوط منکم به بعید . و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه ان ربی رحیم ودود . قالوا یا شعب مانفقه کثیراً مماتقول وانا لنریک فینا ضعیفاً ولولا رهطک لرجمناک و ما انت علینا به عزیز . قال یا قوم أرهطی اعزعلیکم من الله و اتخذتموه وراء کم ظهریاً . ان ربی به ما تعملون محیط . و یا قوم اعملوا علی مکانتکم انی عامل سوف تعملون من یأتیه عذاب یخزیه و من هو کاذب و ارتقبوا انی معکم رقیب . ولما جاء امرنا نجینا شعیباً والذین آمنوا به رحمه منا و اخذت الذین ظلموا الصیحه فأصبحوا فی دیارهم جاثمین . کان لم یغنوا فیها، الا بعداً لمدین کما بعدت ثمود .
ترجمه: و همچنین برای مردم مدین برادرشان شعیب را فرستادیم . شعیب به آنان گفت ای قوم خدای یگانه را پرستش کنید که پروردگار دیگری جز او ندارید و در پیمانه ترازو کم فروشی نکنید ، من شما را در حال و روز خوبی می بینم ولی برای شما بیم دارم از فرا رسیدن روزی که عذاب آن شما را هر طرف دربرگیرد ای قوم پیمانه و ترازو را از روی عدالت به تمام و کمال ادا کنید و حق مردم را ضایع نکنید و در روی زمین فساد را پراکنده نسازید . آنچه که بدون کم فروشی و با اطاعت از دستورات الهی برای شما باقی می ماند متضمن خیر و برکت بیشتر می باشد اگر ایمان به داشته باشید، و من مأمور مراقبت شما نیستم بلکه خدا ناظر و مراقب شما است و من اخطار کننده ام و بس . قوم مدین گفتند ای شعب آیا نماز تو به تو امر می کند که ما آنچه را که پدرانمان می پرستیدند کنار بگذاریم و در اموال خود به دلخواه خود تصرف نکنیم ( و از روی تمسخر و استهزاء) به شعیب گفتند واقعاً که تو مردی بردبار و عاقل و رشید هستی . شعیب گفت ای قوم آیا چنین می پندارید که اگر من آگاه به خواست خدا هستم و در راه راست قدم برمیدارم و خداوند به من روزی حلال داده است ، پس به خاطر شما باید روزی حلال خود را با کم فروشی و دست درازی به مال دیگران تبدیل به حرام کنم ، و من نمی خواهم شما را از چیزی منع کنم سپس خود دست به انجام آن بزنم ، من هدفی ندارم جز اصلاح کار و وضع شما به اندازه ای که برای من مقدور می باشد و توفیق من فقط از ناحیه خداوند است که بر او توکل کرده ام و بازگشت من به سوی او است . ای قوم مدین مبادا که مخالفت شما با اصلاح طلبی من موجب شود که مانند قوم نوح یا قوم صالح گرفتار عذاب الهی شوید و همچنین قوم لوط که گرفتار عذاب خدا شدند از شما زیاد دور نبودند . از خدای خودتان طلب مغفرت بکنید و از کارهای ناپسند و زشت خودتان که کم فروشی است به درگاه خدا توبه کنید که خدای من بخشنده و مهربان است . قوم مدین گفتند ای شعب ما بسیاری از آنچه تو می گوئی درست نمی فهمیم ( به این لحن با شعیب سخن گفتند که نسبت به گفته ها و نصایح او بی مبالاتی و عدم اعتناء نشان داده باشند ) و ما ترا در میان خود فرد ذلیل و ضعیف می بینیم و اگر خویشان و کسان تو نبودند ترا سنگسار می کردیم چه تو در نزد ما عزت و حرمتی نداری شعیب گفت ای قوم آیا کسان من در نظر شما از خدا عزیزتر هستند که به خاطر آنها از آزار من صرفنظر می کنید ولی به خاطر خدا به نصایح من گوش نمی دهید و فرمان خدا را یک امر مهمل دانسته و پشت سر خود به بی اعتنائی انداخته اید . خدای من به تمام کارهای شما عالم است و احاطه دارد . ای قوم مواظب حال و روز خودتان باشید که من هم مواظب حال و روز خودم هستم وشما را معلوم خواهد شد که چه کسی گرفتار عذابی ذلیل کننده می شود و دروغگو چه کسی است و منتظر فرارسیدن عذاب الهی باشید که من هم منتظر فرا رسیدن آن برای شما هستم . وقتی زمان نزول عذاب ما برقوم مدین فرا رسید شعیب را و کسانی را که با او به خدا ایمان آورده بودند مورد رحمت خود قرار داده و از آن عذاب نجات دادیم وصحیه آسمانی کسانی را که ستمکاره بودند ( به خدای یگانه ایمان نیاورده بودند و کم فروشی می کردند ) هلاک کرد پس در شهر و دیار خودشان در حالی که زانوی خود را بغل کرده بودند نابود شدند آنچان که گوئی هرگز نبوده اند دور هلاک باد قثوم مدین همچنان که دور وهلاک گردید قوم ثمود .
کم فروشی وگران فروشی در احادیث
گران فروشی یکی از آفت های کسب روزی حلال است که بسیاری از اهل بازار ممکن است دانسته یا ندانسته به آن مبتلا شوند. درآمد حاصل از گران فروشی حرام است و باید به صاحبان حق برگردانده شود و فروشنده ای که گران فروشی کرده، شرعا مالک آن اموال نیست،زیرا درآمد حاصل از گران فروشی، حرام است و از حق الناس به شمار می رود که باید به صاحب اصلی آن برگردانده شود.
در حدیثی از آقا امام صادق علیه السلام داریم که می فرمایند:
«مغبون ساختن مؤمن، حرام است و مغبون ساختن کسی که در قیمت کالا (و سالم بودن جنس) به فروشنده اعتماد کرده، حرام است.»(کافى ، ج 6، ص 153)
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: هر مردی که قوت مردم را بخرد و تا چهل روز آنرا نگاه دارد به انتظار اینکه مسلمانان در گرانی واقع شوند گناهی کرده که اگر تمام آن قوت را بفروشد و پولش را صدقه بدهد، کفاره آن گناهی که کرده نمی شود.
کم فروشی وکم کاری در کارهای مختلف
نکته دیگر اینکه گاهى مساله کم فروشى تعمیم داده مى شود به گونه اى که هر نوع کم کارى و کوتاهى در انجام وظائف را شامل مى شود، به این ترتیب کارگرى که از کار خود کم مى گذارد، آموزگار و استادى که درست درس نمى دهد کارمندى که به موقع سر کار خود حاضر نمى شود و دلسوزى لازم را نمى کند، همه مشمول این حکمند و در عواقب آن سهیمند. البته الفاظ آیاتى که در بالا گفته شد مستقیما شامل این تعمیم نیست، بلکه یک توسعه عقلى است ولى تعبیرى که در سوره الرحمن خواندیم: «وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِیزانَ أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزانِ» اشاره اى به این تعمیم دارد.
مهمترین موانع برای کم فروشی:
مهم ترین عامل در عدالت از جمله عدالت در خرید و فروش و ایجاد امنیت و اعتماد عمومی، دین و ایمان است. خداوند در آیاتی از جمله 1 تا 6 سوره مطففین اعتقاد به خدا را مهم ترین عامل در عدالت اقتصادی و مانع جدی در برابر کم فروشی معرفی می کند و در آیات 85 و 86 سوره هود به ایمان به عنوان مهم ترین بازدارنده از کم فروشی انسان ها توجه می دهد.
در حقیقت عناصر دین و دینداری (هود، آیه 87 و نیز مجمع البیان، ج 5 و 6، ص 286) و نماز با اخلاص (مجمع البیان، همان، ص 284) و تقوا (شعراء، آیات 181 تا 184) مهم ترین عوامل بازدارنده از کم فروشی و گرایش به عدالت در همه حوزه ها از جمله اقتصادی است.
اگر جامعه ای بخواهد به سوی کم فروشی نرود و عدالت اقتصادی بلکه عدالت جامع را تجربه کند می بایست بر این عناصر بینشی و نگرشی تأکید و توجه داشته باشد وتنها با افزایش مأموران نظارتی نمی توان به این مهم دست یافت؛ چرا که انسان باید وجدانی به نام فطرت الهی بیدار، داشته باشد تا بتواند از درون، خود را نظارت و مدیریت و مهار نماید؛ زیرا اگر چنین پلیس داخلی و پاسبان نفس نباشد نمی توان امید داشت که از کم فروشی رهایی یافت؛ چرا که پس از رفتن مأموران بیرونی، شخص دوباره به همان بی عدالتی و کم فروشی گرایش می یابد و آن را مرتکب می شود. از این رو خداوند و پیامبران همواره بر مأموران درونی از بینش توحیدی و معاد و حسابرسی قیامت و نماز و تقوا توجه داده اند و آن را مهم ترین ابزارهای مبارزه با بی عدالتی معرفی کرده اند.