به گزارش پایگاه 598، فارس نوشت: هيلاري كلينتون در جريان مناظره خود در چهارشنبه گذشته به اشتباه شهر موصل در شمال عراق به عنوان بزرگترين شهري كه تحت كنترل تروريستهاي داعش قرار دارد را هم مرز با سوريه خواند كه البته از سوي مطبوعات و شخصيتهاي مختلف مورد توجه جدي قرار نگرفت.
در قياس با پوشش گسترده گاف مضحك «گري جانسون» ديگر نامزد انتخابات رياست جمهوري آمريكا در گفتگو با شبكه اماناسبيسي آمريكا در ماه گذشته ميلادي كه به اشتباه فكر كرده بود واژه انگليسي Aleppo(شهر حلب سوريه) مخفف عبارتي طولاني است، گاف كلينتون آنچنان مورد توجه قرار نگرفت آن هم از سوي سياستمداري كه تجربه وزارت خارجه آمريكا را داشته و مسائل خارجي همواره يكي از موضوعات راهبردي و مهم در دستور كار روساي جمهوري آمريكا بوده است.
نامزد دمكراتها خطاب به حدود 70 ميليون مخاطب داخلي مناظرهاش با ترامپ كه با درگيري لفظي و ناسزاهاي گسترده بين دو نامزد همراه بود گفت: «آنچه كه در حال حاضر اهميت دارد فهم مسائلي است كه در جريان است. موصل شهري سني است و در مرز سوريه قرار دارد.»
موصل نه تنها در نزديكيهاي سوريه هم نيست بلكه حدود 100 مايل به مرز غربي و 75 مايل به نزديكترين گذرگاه مرزي در شمالغربي عراق فاصله دارد. عموما كلينتون به عنوان كارشناس مسائل سياست خارجي شناخته شده و براي اكثر سالهاي جنگ عراق به عنوان سناتور در بسياري از مسائل مرتبط با سياست خارجي دست داشته و در عين حال به عنوان همسر بيل كلينتون رييس جمهوري پيشين آمريكا، به اطلاعات دست اولي دسترسي داشته و در دوره اول باراك اوباما وزير خارجه بوده است. موصل به اين دليل در مناظره بين كلينتون و ترامپ مطرح شده بود چون دولت عراق و پيشمرگههاي كرد تحت حمايت آمريكا دست به تهاجمي براي بازپسگيري اين شهر از داعش زدند كه از ژوئن 2014 در كنترل تروريستهاي آن قرار دارد.
كلينتون در اين مناظره گفت: «ما مي توانيم موصل را بازپس گرفته و وارد سوريه شويم...هدف اين است كه موصل را بازپس گرفته و سپس به فشارها ادامه دهيم تا وارد سوريه شده و رقه را بازپس بگيريم.»
اين در حالي است كه بي اطلاعي سياستمداران آمريكايي درباره جغرافياي خاورميانه تنها به رقابتهاي انتخابات رياست جمهوري ختم نمي شود چرا كه «باب كوركر» سناتور جمهوريخواه اهل تنسي و رييس كميته روابط خارجي سنا در حالي كه به دنبال توجيه فروش سلاح به عربستان سعودي بود، مكان تنگه هرمز را نيز اشتباه بيان كرده بود.
گري جانسون فرماندار پيشين ايالت نيومكزيكو در مناظرهاش كه بعدها به استهزاي وي انجاميد، اين سوال را مطرح كرد كه « Aleppo(حلب) چيست؟». وي چندي بعد گفت به اشتباه بر اين باور بوده كه از وي درباره مخفف Aleppo پرسيده شده و چند لحظه بعد تحليل مبسوطي درباره جنگ سوريه ارائه داد. جالب آنكه «جيل استين» نامزد انتخاباتي حزب سبز كه معمولا در نظرسنجيها در مقام چهارم پس از كلينتون، ترامپ و جانسون قرار دارد درباره گاف كلينتون مي گويد:«اين حقيقت كه هيلاري به نادرستي موصل را در مرز سوريه ناميده به رغم آنكه آمريكا را به جنگ با عراق هدايت كرده و از طرفداران مداخله آمريكا در سوريه به عنوان وزير خارجه بوده، منعكس كننده جنون حاكم بر سياست خارجي دوحزبي ماست. تشكيلات سياسي و رسانهاي، كلينتون را به عنوان بهترين و باتجربهترين نامزد در قبال سياست خارجي به تصوير كشيدهاند حال آنكه تجربه وي شامل مجموعهاي از ويرانيها و دولتهاي ورشكسته از عراق و ليبي گرفته تا هندوراس است.»
كلينتون در عين حال اظهارات ضدروسياش مورد توجه قرار نگرفت هنگامي كه گفت روسيه سرور كميته ملي دمكراتها را هك كرده در حالي كه هيچ يك از 17 سازمان اطلاعاتي آمريكا هيچ گزارشي در اين رابطه ارائه ندادهاند.
جالب آنكه كلينتون در مناظره اش ترامپ را متهم كرد كه عامل يك قدرت خارجي(روسيه) است و چنين اتهامي حتي در دوران جنگ سرد نيز مطرح نمي شود گرچه برخي جمهوريخواهان، دمكراتها را متهم مي كردند كه در قبال كمونيسم «ملايم» هستند اما كلينتون در مناظرهاش به وضوح ترامپ را متهم مي كند كه «جاسوسي روسيه» را زمينه ساز و ترغيب كرده است.
با نگاهي به مواضع دو نامزد اصلي انتخابات رياست جمهوري در آخرين مناظره آنها، اكثر مواضع آنها در قبال مسائل سياست خارجي معطوف به عراق و سوريه بود و اين امر از بي اطلاعي يا عدم توجه اين دو به سياست خارجي آمريكا حكايت دارد در حالي كه كشور مداخلهگري چون آمريكا در بسياري از امور جهاني و بحرانها نقش اصلي را ايفا ميكند، مي بايست سكان هدايت خود را به كلينتون يا ترامپي بدهند كه به نظر نمي رسد در سياست خارجي كه بيترديد يكي از مسئوليتهاي جدي و اصلي رييس جمهور است و حوزهاي است كه رييس جمهور آزادي عمل بسياري در آن دارد بدون آنكه از مقاومت قابل توجهي از سوي ديگر اركان حاكميت روبرو شود، از دستورالعمل مدون و حساب شدهاي پيروي كنند. ضمن آنكه بي اختيار بودن كنگره در حوزه سياست خارجي بر كسي پوشيده نيست.
در عين حال چالش اصلي اين است كه مردم آمريكا شناخت كافي از نگرش نامزدهاي رياست جمهوري در قبال سياست خارجي و فهم درستي از نگاه نامزدها در قبال موضوعات مرتبط با سياست خارجي ندارند كه ارتباط مستقيمي با لشكركشيها و جنگافروزيهاي دولت در اقصي نقاط جهان و تحميل هزينههاي هنگفت بر مردم آمريكا دارد.
در واقع از سال 2000 به بعد سياست خارجي در انتخابات عمومي آمريكا بشدت مورد بي توجهي قرار گرفته و بسياري از موضوعات مهم درسياست خارجي در مبارزات انتخاباتي ناديده گرفته شده اند. جنگ در افغانستان و جنگ يمن از جمله بارزترين و مهمترين مسائلي است كه در انتخابات ناديده گرفته شده اند.
گرچه ناديده گرفته شدن سياست خارجي منعكس كننده نبود علاقه از سوي رايدهندگان به آن است اما اين امر توجيهكننده فقدان مستمر مسائلي كه درباره جنگهايي كه آمريكا در آنها درگير است يا به طور فعالي از آنها حمايت مي كند، نمي شود. هر كه رييس جمهور بعدي آمريكا شود- و شواهد و قرائن از بيتجربگي كلينتون و ترامپ در مديريت بحرانها حكايت دارد- چهرهاي به مراتب خشنتر از آمريكا در مسائل جهاني قابل پيشبيني است. نظام حاكميتي آمريكا به نحوي است كه روساي جمهور تنها مجري سياستهايي هستند كه از سوي مراكز قدرت نهفته در ساختار حاكميتي نوشته شدهاند.