کد خبر: ۳۹۸۳۳۴
زمان انتشار: ۱۵:۲۴     ۰۱ آبان ۱۳۹۵
سيّد مصطفي خميني از نوابغ و برجستگان حوزه‏ هاي علميّه بود كه در زمان كوتاهي در عرصه علم و عمل به مدارج عالي دست يافت.

به گزارش پایگاه 598، آيت‏ اللّه سيّد مصطفي خميني در سال 1309 ش در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او را به مناسبت نام جدّش مصطفي نام نهادند. وي كودكي خود را در فضايي ملكوتي و در دامان خورشيد فروزنده اسلام و پدري بزرگوار و مادري پاك‏سرشت و در محيطي پر از معنويّت و صفا و صميميّت سپري نمود.

آيت‏اللّه سيّدمصطفي خميني تحصيلات ابتدايي را در مدرسه‏هاي باقريّه و سنايي قم به پايان رساند. علاقه فراوان وي به علوم اسلامي و روحانيّت و همچنين راهنمايي‏هاي پدر بزرگوار و دوستان دلسوزش موجب گرديد كه بعد از پايان دوران ابتدايي به صف طلاّب حوزه علميّه بپيوندد. او در راه فراگيري علومِ اهل‏بيت تلاش فوق‏العاده‏اي داشت و همين امر باعث شد كه در اندك‏زماني به مراتب علمي و فرهنگي چشم‏گيري دست يابد و در كم‏تر از شش سال دروس سطح حوزه را نزد استاداني همچون آيات بزرگوار شيخ مرتضي‏حائري، شهيد صدوقي، سلطاني و شيخ عبدالجواد اصفهاني به پايان رسانَد.

وي بعد از شش سال تحصيل دروس سطحِ حوزه، در 22 سالگي به دوره تخصّصي خارج اصول و فقه وارد شد و از محضر استادان بزرگواري همچون آيات عظام حجّت، بروجردي، محقّق داماد، امام خميني، شاهرودي، خوئي، محمدباقر زنجاني و محسن حكيم بهره برد و در 27 سالگي به درجه اجتهاد نايل گرديد.

حاج آقا مصطفي خميني از جمله بهترين شاگردان حضرت امام بود. وي از چنان هوش سرشاري برخوردار بود كه علاوه بر فقه و اصول، در علوم معقول و فلسفه و كلام نيز در اندك‏زماني به مراتب بالاي علمي دست يافت. او منظومه حكمت را نزد يكي از استادان فلسفه آموخت و بلافاصله به تدريس آن پرداخت و طولي نكشيد از استادان برجسته حكمت شناخته شد. وي اسفار را از علاّمه مرحوم سيّدابوالحسن رفيعي قزويني و علاّمه عالي‏قدر سيّد محمّدحسين طباطبايي فراگرفت. به بركت هوش سرشار و استعداد فوق‏العاده‏اي كه داشت هنوز به سي سالگي نرسيده بود كه در دانش‏هاي معقول و منقول از جمله افراد صاحب نظر حوزه شد.

سيّد مصطفي خميني از نوابغ و برجستگان حوزه‏هاي علميّه بود كه در زمان كوتاهي در عرصه علم و عمل به مدارج عالي دست يافت. وي در كنار تحصيل و تدريس علوم اسلامي در فرصت‏هايي كه پيش مي‏آمد به تأليف و نگارش مي‏پرداخت كه در زمينه‏هاي مختلف كتاب‏هاي ارزنده‏اي را به يادگار نهاده است.

حاج آقا مصطفي خميني در دامان مكتبي بزرگ شده بود كه سياست در آن عين ديانت به حساب مي‏آيد. لذا از همان روزهاي اول دوره جواني به دنبال پدر بزرگوارش در اين مسير گام نهاد و با كمال جديّت و تلاش مشغول فعّاليّت شد. وي از سويي تحت تأثير شخصيّت نستوه پدر بزرگوارش حضرت امام خميني رحمت‏الله عليه قرار داشت و از سويي ديگر به سبب شناخت عميق و متفكّرانه مسائل سياسي و فرهنگي روز كشور و جهان، از همان سال‏هاي نوجواني و جواني به سوي مبارزه هاي سياسي كشيده شد و توانست در روند حركت پيروزمندانه انقلاب اسلامي ايران نقش مهمّي را ايفا كند.

 او در سال‏هاي زندگي دست از جهاد و مبارزه برنداشت و همواره در مسير حمايت از دين و احكام الهي گام برمي داشت. ايشان در آغاز جواني با فداييان اسلام آشنا شد و با بنيان‏گذاران آن رابطه‏اي صميمي داشت. وي بعد از دستگيري حضرت امام رحمت‏الله عليه در 15 خرداد سال 42، نقش بسزايي در به حركت درآوردن نيروهاي مردمي داشت و قيام غرورانگيز مردم قم را رهبري كرد و با اين فرياد كه «مردم! خميني را گرفتند» همه را بر ضدّ حكومت پهلوي بسيج نمود. او در تبعيدگاه تركيه افزون بر ياري امام، پيام‏رسان نهضت اسلامي بود و از هر فرصتي كه به‏دست مي‏آمد، براي هدايت و مبارزه و افشاگري استفاده مي‏كرد.

مرحوم حاج آقا مصطفي خميني رحمت‏الله عليه حتي در روزگاري كه در عراق و نجف اشرف دوره تبعيد را مي‏گذراند در مقابل جنايت‏هاي استكبار جهاني به رهبري آمريكاي جهان‏خوار و صهيونيست‏ها و دستگاه جبّار شاه و دولت بعث عراق سكوت نكرد و افزون بر مبارزه با نظام شاه، از مبارزه با نظام بعث عراق نيز غافل نشد. فعّاليت‏هاي ايشان به حدّي بود كه سبب شد در 21 خرداد سال 48 از طرف حزب بعث دستگير و به بغداد برده ‏شود و رئيس جمهور عراق، حسن البكر، به او هشدار ‏دهد كه در صورت ادامه مخالفت، نظام عراق ناچار به تصميمي خواهد شد كه موجب ناراحتي پدر بزرگوار او ميشود.

وقتي حكومت‏هاي ايران و عراق نتوانستند فعاليّت‏هاي سياسي حاج آقا مصطفي را متوقّف كنند و وجودش را خطري جدّي براي حكومت‏هايشان تشخيص دادند، به فكر عملي كردن تهديدهاي خود افتادند و سرانجام در روز يكشنبه اوّل آبان 1356 ش، در حالي كه بيش از 47 بهار از عمر او نمي‏گذشت، به طرز مشكوكي وي را مسموم كردند و به شهادت رساندند. مرحوم حاج سيّد احمد خميني در اين‏باره مي‏فرمايد: «آنچه مي‏توانم بگويم و شكي در آن ندارم اين‏كه ايشان را شهيد كردند؛ زيرا علامتي كه در زير پوست بدن ايشان روي سينه، روي سر و دست و پا و صورت ايشان بود، حكايت از مسموميّت شديد مي‏كرد و من شكي ندارم كه او را مسموم كردند. اما چگونه اين كار صورت گرفته، نمي‏دانم. ولي همين‏قدر بگويم كه ايشان چند ساعت قبل از شهادت در مجلس فاتحه‏اي شركت كردند كه در آن‏جا بعضي از ايادي رژيم پهلوي دست‏اندركار دادن چاي و قهوه بوده‏اند.»

حضرت امام خميني رحمت‏الله عليه در وصف حاج آقا مصطفي فرمودند: «من اميد داشتم كه اين مرحوم(حاج آقا مصطفي) شخص خدمت‏گزار و سودمند براي اسلام و مسلمين باشد، ولي «لا رادَّ لَقضائِهِ وَ اِنَّ اللّهَ لَغَنيٌ عَنِ العالمين»؛ تقدير الهي چيز ديگري بود و هيچ امري نمي‏تواند قضا الهي را مانع گردد.»

مراسم‌هاي ختم شهيد مصطفي خميني به ويژه مراسم چهلم او حركت مردم مؤمن را كليد زد و چراغ انقلاب را روشن كرد.

آيت‏اللّه بهاءالديني رحمت‏الله عليه درباره حاج آقا مصطفي خميني مي‏فرمودند: «آيت اللّه حاج آقا مصطفي خميني دانش‏هاي عقلي و نقلي و سياست اسلامي و ديني را در جواني ياد گرفته و به جايي رسيده بود كه از نخبگان زمان ما، بلكه عصرها و زمان‏ها بود. درست‏گفتار و نيك سيرت بود. با كمال زيركي و هوشياري به نفوس آگاهي داشت. در انقلاب اسلامي و حوادث آن نقش بسيار ارزنده‏اي داشت.»

مقام معظم رهبري در تجليل از شخصيّت حاج آقا مصطفي مي‏فرمايند: «سيّد مصطفي خميني يكي از شخصيت‏هاي بالقوّه و بالفعل اسلام بود. او شخصيّتي همه‏جانبه داشت و چنين به نظر مي‏رسيد كه همه خصوصيّات مثبت در وجود ايشان در حال رشد و ترقّي است. بنده ايشان را به عنوان يك چهره برجسته حوزه علميه قم از سال‏هاي قبل مي‏شناختم و تجليل از مقام [و] منزلت وي در واقع احترام به حضرت امام رحمت‏الله عليه و تجليل از ارزش‏هاي اسلامي و انقلابي محسوب مي‏شود.»

 

منابع

1. اميد اسلام، شهيد آيت الله حاج سيد مصطفي خميني به روايت اسناد ساواك.

2. ماهنامه شاهدياران، ويژه نامه شهيد آيت الله سيدمصطفي خميني.

3. گلشن ابرار، جلد 2، زندگي نامه «سيد مصطفي خميني».

 

فصلنامه فرهنگ پويا 27-26.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها