به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، مصطفی قهرمانی در سرمقاله روزنامه عصر ایرانیان نوشت: «تغییراتی
با چاشنی انتخابات»؛ شاید این مناسب ترین عنوان برای خانه تکانی اخیر
کابینه دولت یازدهم باشد. آنان که به مسائل سیاسی واقفند به خوبی می دانند
که سه وزارتخانه ارشاد، آموزش و پروش و جوانان، چه تاثیر ویژه ای بر افکار
عمومی می تواند داشته باشد.
به عبارت دیگر وقتی در شرایطی که حتی وزرای
دولت هم نسبت به شرایط بد اقتصادی هشدار داده یا حتی روز گذشته معاون رئیس
جمهور نسبت به وضعیت اسفبار بیکاری هشدار می دهد، اما در تغییرات کابینه
اثری از آنچه به اقتصاد مربوط شود نیست؛ تمام گمانه زنی ها برای انتخاباتی
بودن این تغییرات تحقق می یابد. من اگر جای دولتی ها بودم حداقل کمی حرفه
ای تر در این زمینه عمل می کردم.
دقت
کنید؛ تغییر 3 وزاتخانه با شرایط ذکر شده و آنهم در آستانه انتخابات؛ خب
این گزاره ها در کنار هم برای کسانی که ضریب هوشی کاملا متوسطی هم داشته
باشند سیگنال انتخاباتی ارسال می کند. در کنار انتخابات ریاست جمهوری که
طبیعتا محور اصلی است، تاثیر گذاری بر انتخابات شوراها نیز میتواند در
همین چارچوب قلمداد شود. حامیان و منتقدان دولت یکصدا معترفند که اگر بنا
بر ایجاد تغییر در کابینه بود و مشاهده برخی استعفاهایی که از متن آن بوی
عزل به خوبی به مشام می رسد چه کسانی ارجح تر از وزرای صنعت و معدن، راه یا
رفاه؟ حداقل تغییر این وزرا آب سردی بر التهابات اقتصادی 3 سال گذشته است
که خب به نظر می رسد تا پایان عمر دولت رویه همین است که هم اکنون وجود
دارد.
اکنون بیش از 150 وعده اقتصادی همچون حل مشکلات در 100 روز و سرشار
کردن مردم از درآمد مطرح شده ولی هیچکدام عملی نشده است. آیا رکود حاکم بر
کشور، وضعیت نابسامان اشتغال، معطل ماندن مسکن مهری ها و ده ها مطالبه
دیگر اقتصادی که امروز صدای حامیان دولت را نیز در آورده کافی نبود تا آقای
روحانی کابینه را از ضلع اقتصادی آن ترمیم کند. از سوی دیگر به نظر می رسد
دولت با راه انداختن این سونامی استعفا (شما بخوانید عزل)، در پی دو هدف
کلی است که هر کدام می تواند زیر شاخه های مختلفی نیز داشته باشد. نخستین
هدف مظلوم نمایی در برابر فشار به وزیر است.
این موضوع خصوصا در مورد وزیر
ارشاد به شدت می تواند صادق باشد. بازی کنسرت و ایستادگی در برابر حساسیت
های اعتقادی خصوصا در شهرهای مذهبی نقطه شروع این ماجرا بود. اکنون دولت می
تواند با استفاده از این بازی یا ماجرای استیضاح فانی، پروسه مظلوم نمایی
را به صورت ویژه دنبال کند. اما بعد دیگر مساله همان ترفند همیشه اعتدالی
هاست.
یعنی همان انحراف افکار عمومی. به عبارت دقیقتر هرجا مشاهده شد که
مساله ای فرعی در حال بزرگنمایی در مقابل دیگر مسائل با اولویت است باید
احتیاط کرد. اینجا یعنی منفعتی در حال ذبح شدن است و برای کاهش هزینه این
ذبح، باید اذهان را به سمت مساله ای فرعی منحرف کرد. بهترین توصیه برای
ناظران بیرونی این است که در بازی عزل و نصب دولت ورود نکنند و این مساله
باید مورد توجه قرار گیرد.