هوادارانی که بعضا با حمایت های نابجا و غیراصولی، باعث می شوند بازیکنان با دلی قرص به سمت حاشیه ها غوطه ور شوند. حمایت هایی که مثل تمام دنیا می تواند صرف بازیکنانی شود که در زمین مسابقه می درخشند.
پرده اول – کی روش / رحمتی
بعد از نمایش نه چندان خوب رحمتی در دیدار با ازبکستان و البته مصاحبه غیرقابل هضم سید، پرونده حضور این سنگربان شایسته در درون دروازه تیم ملی برای همیشه بسته شد؛ در حالیکه در ابتدا و بعد از چند نمایش معمولی در تیم ملی، حتی سیاسیون و سینمایی ها از آن "پیرمرد پرتغالی" خواستند تا رحمتی را به تیم ملی بازگرداند، کیروش ذره ای از مواضع خود پایین نیامد و ایران بدون رحمتی، سه بازی متوالی کلین شیت کرد و رهسپار جام جهانی شد.
تاثیرات آن تصمیم صحیح علیرغم نداشتن هیچگونه شکی به توانایی های بسیار
بالای فنی کاپیتان استقلال، باعث ایجاد یک نسل سنگربان مطمئن و البته
دیسیپلینی غیرقابل توصیف در فوتبال ایران شد که امروز نشانه های بارز آن را
در نمایش های تیم ملی می بینیم. حضور بیرانوند، اخباری، حقیقی، مظاهری و
... احتمالا سنگر ایران را تا سالها بیمه خواهد کرد؛ اما نکته مهم تر این
است که در سالهای اخیر حتی شاهد یک رفتار بحث برانگیز از شاگردان کی روش
نبوده ایم؛ حتی یاغی های باشگاهی نیز زیر نظر او اردوهای آرامی را سپری می
کنند. باید اقرار کرد که این نظم و انضباط را بی شک مدیون رفتارهای قاطعانه
سرمربی پرتغالی تیم ملی هستیم.
پرده دوم – برانکو / رضاییان – طارمی
چهره ناراحت طارمی در دیدار برابر نفت، همه را به یاد کمتر از 50 روز قبل انداخت که وی علیرغم فضای نه چندان مساعد ایجاد شده از سوی هواداران، از ترکیه راهی ایران شد و برانکو نیز نام این مهاجم خوش آتیه را به جمع بازیکنانش اضافه کرد. اما حالا طارمی با حمایت همان هواداران به خودش اجازه می دهد رفتاری خارج از عرف فوتبال روز جهان در هنگام تعویض داشته باشد. تعویضی که در دنیای امروز فوتبال حتی شامل ستارگانی مثل نیمار، گرت بیل و مسی هم می شود.
قصه رامین رضایان نیز همانند همسفر خود در مسیر ترکیه، البته با ابعادی
وسیع تر در حال تکرار شدن است. بازیکنی که تا دو ماه پیش مغضوب هوادارن
بود، حالا بیشترین نامی ست که حتی در خلال بهترین نمایش فصل پرسپولیس از
روی سکوها شنیده می شود و حاضران در آزادی، به جای تمرکز بر روی حمایت از
تیمی که بعد از سالها نمایش های کاملی از خود ارائه می دهد، به تنها مسئله
ای می پردازند که ممکن است در ادامه فصل حاشیه ساز شود.
البته به نظر می رسد برای اولین بار در فوتبال ایران، برانکو و کی روش گوش
های خود را گرفته اند و بدون توجه به خواسته های غیرمنطقی، روی مرز باریک
حرفه ای بودن قدم بر می دارند. تجربه نیز ثابت کرده است که معمولا پذیرفتن
تصمیمات این دو سرمربی، نتیجه مثبتی برای ما به همراه داشته است.
اما آن طرف ماجرا، هوادارانی هستند که بارها نشان داده اند حمایت غیرمعقول
از یک بازیکن، چگونه می تواند او را در برابر سرمربی قرار دهد و منافع تیم
را به خطر بیندازد. به نظر می رسد بهتر است هواداران پرسپولیس سعی بر آن
کنند که یک نمونه مشابه در یک گوشه دنیا پیدا کنند و اگر پیدا نکردند (که
نخواهند کرد)، سعی نکنند تیم منسجم و یکدست خود را با دست خود به قربانگاه
بفرستند.