مهر، همان اواسط دي ماه كه نبیل شعث عضو کمیته مرکزی جنبش فتح از توافق فتح
و حماس براي تشكيل دو دولت پيش و بعد از انتخابات فلسطين خبر داد، موجي
از تحليل ها درباره چگونگي رابطه حماس با ساير محورهاي مقاومت در منطقه
بخصوص سوريه و ايران به راه افتاد.
همان روز كه نماينده سابق حماس
در لبنان خبر از خروج خالد مشعل از دفتر سياسي حماس داد و متعاقب آن برخي
منابع غربي از خروج دفتر مركزي حماس از دمشق و احتمال استقرار آن در قطر
خبر دادند، اين احتمال تقويت شد. آشتي فتح و حماس و تشكيل دولت مستقل
فلسطيني آرزويي بود كه لااقل 5 سال بر دل مردم فلسطين و ملت هاي منطقه
ماند. بماند كه در جبهه عربي و غربي چه تلاشهاي گستردهاي صورت گرفت تا
فتح و حماس هيچ گاه به هم نرسند و به آشتي دست پيدا نكنند.
از همان
روزي كه حماس پيروز انتخابات فلسطين شد، اختلافاندازيها ميان فتح و حماس
آغاز شد و اين روند تا آنجا ادامه يافت كه به برادركشي در خيابان هاي غزه و
كرانه باختري انجاميد. محاصره غزه توسط رژيم صهيونيستي و همراهي برخي
اعضاي جنبش فتح با صهيونيست ها در پروژه فشار بر دولت حماس، بزرگترين
تراژدي تاريخ در محاصره سياسي و اقتصادي را رقم زد. محمود عباس اگرچه بر
صندلي ياسر عرفات نشسته بود و خود سابقه مبارزاتي بزرگي داشت اما همان راهي
را رفت كه پيش از او عرفات رفته بود.وي بر سر همان ميزي نشست كه ياسرعرفات
بارها بر سر آن نشسته و بر سر حقوق مسلم مردم فلسطين با صهيونيستها به
چالش برخاسته بود و بدون گرفتن نتيجه اي از سر آن برخاسته بود.
ياسر
عرفات كه مرد، عباس هم به اشتباه تنها راه احقاق حقوق ملت فلسطين را در
گفت و گو يافت. دولت اولمرت اگرچه همان راه ساير دولت هاي پيشين اسرائيل را
مي رفت اما لااقل در حرف بهتر از آنها عمل كرد و چيزهايي به عباس داد كه
به عرفات نداده بود . جنگ 33 روزه با حزب الله و 22 روزه غزه، اولمرت و
يارانش را خيلي زود به پايين كشيد و رژيمي جايگزين اولمرت شد كه بر خلاف
اولمرت از كوچكترين امتيازدادن ها به محمود عباس ولو در مقام عمل هم پرهيز
مي كرد.
نتانياهو گويا كاري جز شهرك سازي بلد نبود و آنقدر در اين
مسير پيش رفت كه چيزي نمانده بود خانه محمود عباس در كرانه باختري راهم سر
راه شهرك سازي ها قرار داده و آن را تخريب كند. پروژه گفت و گوهاي صلح و
مذاكرات خيلي زود شكست خورد و اصرارهاي هيلاري كلينتون و اوباما هم نتوانست
عباس و نتانياهو را بر سر ميز مذاكرات برگرداند. سقوط مبارك در مصر هم
مزيدبرعلت شد تا فتح و حماسي ها با فشار و اصرار گروههاي اسلامگراي مصر كه
از قضاي روزگار پيروز انتخابات اين كشور هم شده اند، بار ديگر بر سر ميز
مذاكرات بنشينند و سخن از دوستي بر زبان برانند.در همين فضا همانگونه كه در
ابتدا اشاره شد، نزديكي حماس به فتح و توافق بر سر دولتي كه محمود عباس
رئيس آن باشد، اين تحليل را نزد برخي كارشناسان به وجود آورد كه رهبران
حماس آرام آرام در استراتژي خود تجديد نظر كرده و به سوي محورهاي ديگري جز
ايران در حال حركتند.
برخي هم بر اين باور بودند كه توافق حماسي ها
با فتح بيش از آن كه مبنايي ايدئولوژيك داشته باشد، تاكتيكي است. به اين
معنا كه توافق شده عباس صرفا تا زمان انتخابات رئيس دولت باشد. حماس با اين
توافق عملا غزه را از فشار اقتصادي خارج كرده و از سويي اراده خود براي
آشتي ملي را به رخ جهانيان كشانده است.اسماعيل هنيه دو هفته است كه راهي
منطقه شده و بازديدهايي از چند كشور منطقه داشته است.
آنگونه كه از
سوي دفتر سياسي حماس اعلام شده بود، هنيه قرار بود همان روزهاي اول سفرهاي
منطقه اي اش راهي تهران شود. اخبار متفاوتي هم از مخالفت برخي كشورهاي
منطقه همچون عربستان و قطر با سفر هنيه به تهران در رسانه ها منتشر شد.
هنيه اما به عمد آنقدر اين سفر را به تاخير انداخت تا آنكه در سالگرد
پيروزي انقلاب اسلامي به تهران آمد و با حضور در جمع ميليون ها نفر از مردم
تهران نشان داد كه مقاومت فلسطين همچون لبنان بر ادامه همراهي با تهران
تاكيد دارد.
سخناني هم كه اسماعيل هنيه در جمع مردم تهران گفت همان
ها بود كه قبلا هم گفته بود. استفاده هنيه از واژه «بيداري اسلامي» به جاي
بهار عربي هم تاكيد ديگري است بر اين مسير. پيوند حماس و تهران پيوندي است
ناگسستني. حتي اگر برخي آن را بر نتابند.