به گزارش پایگاه 598، فارس نوشت: بخش عمدهاي از ذخاير نفت و گاز ايران به مانند ثروتي ميان ايران و همسايگانش در ميادين مشترك قرار گرفته است. بخشي از ذخاير نفت و گاز از خط مرزي ايران با ديگر كشورها گذشته و در آن سوي مرزها قرار گرفته است. بديهي است به خاطر سيال بودن جريان نفت و گاز، مرزبندي ميادين مشترك مانند مرزهاي سياسي روي كره زمين امكانپذير نيست و اين چنين است كه برداشت مشترك، قاعده ميادين مشترك ميشود. براساس اين قاعده هر كشوري بيشتر بتواند از حجم ميادين مشترك برداشت كند، برنده ماجراست. حتي اگر اين برداشت، به تهكشيدن كل نفت و گاز موجود در ميدان منجر شود، باز هم حق با كسي است كه با سرمايهگذاري بيشتر در امر استخراج، برداشت بيشتري داشته است. ايران از كشورهايي است كه ميادين متعدد مشترك نفتي و گازي با همسايگانش دارد. ميادين مشترك در طيف متنوعي در كشور پراكنده شدهاند، اما بيشتر آن در نوار غربي و جنوبي كشور تا آبهاي گرم درياي عمان قرار گرفته است. براساس اطلاعات موجود ايران 28 ميدان مشترك نفتي و گازي دارد. از اين تعداد 18 ميدان نفتي، چهار ميدان گازي و شش ميدان داراي ذخاير نفت و گاز توأمان است. شركت ملي نفت ايران تاكنون توليد از بيش از ده ميدان مشترك نفت و گاز را آغاز كرده، اما توليد از 18 مخزن مشترك هنوز آغاز نشده است.
ميادين نفتي و گازي مشترك ايران در خشكي و دريا واقع شده است. از 28 ميدان مشترك، 15 مخزن در آبهاي گرم خليج هميشه فارس و 13 مخزن در خشكي آرميده است.
مطابق مرزهاي غربي و جنوبي ايران با كشورهاي عربي، بيشتر ميادين مشترك ايران نيز با اين كشورها هم مرز است . عراق با 12 ميدان مشترك در راس همسايگان مشترك هيدروكربوري ايران قرار دارد. پس از آن امارات با هفت مخزن، عربستان سعودي با چهار مخزن، قطر با دو مخزن و كشورهاي عمان، كويت و تركمنستان هر يك با يك مخزن قرار گرفتهاند.
خليج فارس مرز آبي مشترك ميان كشورهاي ايران، عراق، كويت، عربستان سعودي، عمان، قطر، بحرين و امارات متحده عربي است. كشورهاي همسايه ايران در خليج فارس با بهرهگيري از سرمايه شركتهاي بينالمللي و انعطافپذيري سياسي به طور روزافزون و با استفاده از دانش فني روز جهان در حال بهرهبرداري از اين ميادين ميباشند. ادامه روند و بهرهبرداري بيرويه يكجانبه اين كشورها به مرور زمان باعث از بين رفتن توازن اين ميادين ميشود. در ميادين مشترك ايران در خليج فارس مسابقه حفاري از سوي همسايگان با شدت تمام در حال انجام است كه صرفنظر از مضرات اقتصادي براي كشور، به مرور زمان باعث نابودي ساختار مخازن ميشود. مديريت مطلوب ميادين مشترك، نيازمند اعتمادسازي متقابل ميان طرفين است به نحوي كه بنا به اراده سياسي طرفهاي ذينفع، اقدامات موقتي و دائمي جهت جلب اعتماد متقابل صورت گرفته و منافع اساسي طرفين تضمين گردد.
از نظر برداشت كمي از ميادين مشترك نفت و گاز خليج فارس ميتوان اينگونه تصور كرد كه همسايگان ايران در مجموع 9 برابر ايران از ميادين مشترك نفت و گاز بهرهبرداري ميكنند. قطعنظر از نحوه برداشت ايران از ميادين مشترك خود در خليج فارس، ارزيابي اقدامات كشورهاي ساحلي خليج فارس از منظر قواعد حقوق بينالملل و استخراج قاعده و رژيم حقوقي موجود در اين منطقه امري ضروري و اجتنابناپذير است. براساس اين بررسي كمعمقترين ناحيه درياچه خزر 25 متر در منطقه شمالي و عميقترين مناطق در قسمت مركزي و جنوبي واقع شده است كه در بعضي از مناطق جنوبي 900 الي 1000 متر عمق دارد كه متاسفانه سهم ايران از اين دريا در بخش عميق واقع شده است.
مهمترين ويژگي اقتصادي خزر، نفت و گاز است. متاسفانه كشورهاي آذربايجان و تركمنستان با استناد به خط مرزي فرضي آستارا – حسينقليخان (كه به هيچوجه موضوعيت حقوقي ندارد) به صورت يكجانبه اقدام به برگزاري مناقصههاي بينالمللي و انعقاد قراردادهاي مربوط به توسعه و بهرهبرداري از مخازني را كردهاند كه در صورت تقسيم عادلانه درياي خزر، بعضا به ايران تعلق خواهد گرفت. در صورت سكوت و يا عدم اعتراضهاي مشخص و رسمي نسبت به اينگونه اقدامات يكجانبه، موضوع تعيين رژيم حقوقي خاص درياي مازندران دشوار و در نهايت تضييع منافع جمهوري اسلامي ايران را دربر خواهد داشت. دلايل متنوعي را براي كمبود برداشت ايران از ميادين مشترك نفتي و گازي عنوان مي شوند كه از تحريم تا كمبود پول و سرمايه و فناوري و نوع قراردادهاي نفتي ايران گسترده است. اما اصليترين علت اين موضوع در كم توجهي مزمن خلاصه ميشود كه نمود بارز آن را ميتوان در حوزه گازي پارس جنوبي به عنوان بزرگترين ميدان مستقل گازي جهان مشاهده كرد. اين ميدان زماني كشف و بهرهبرداري از آن آغاز شد كه از تحريم و كمبود سرمايه خبري نبود. غولهاي بزرگ نفتي و گازي جهان نيز در ايران قرارداد داشتند و مشغول به كار بودند. بر اساس آمارهاي موجود در سال هاي گذشته نيز حدود 44 ميليارد دلار سرمايه به پارس جنوبي تزريق شد، اما فازهاي جديد آن نيز به بهرهبرداري نرسيده است. برخي از ميدانهاي مشترك به شرح ذيل اند:
ميدان آزادگان
ميدان نفتي آزادگان ـ كه داراي دو بخش شمالي و جنوبي است ـ يكي از بزرگترين ميادين نفتي جهان است كه سال 1376 كشف شده و در محدودهاي به وسعت 20 در 75 كيلومتر در يكصد كيلومتري غرب اهواز و منطقهاي به نام دشت آزادگان واقع شده است. اين ميدان نفتي كه در بخش عربي ـ عراق ـ از آن با نام مجنون ياد ميشود، براساس تحقيقات و لرزهنگاريهاي موجود حدود 33 ميليارد بشكه نفت خام با ضريب بازيافت 6 درصد را در خود جاي داده است. اين در حالي است كه سال 1378 نيز لايه جديدي در آن ميدان به ظرفيت 2.2 ميليارد بشكه كشف شده است.
بخش شمالي اين ميدان با مساحتي حدود 460 كيلومترمربع در حدود 120 كيلومتري (غرب اهواز و غرب رودخانه كارون) در منطقه مرزي مشترك ايران و عراق واقع شده است.
عراق از شهريور سال ١٣٩2 تنها از ميدان مجنون ـ كه بخشي از ميدان آزادگان جنوبي محسوب ميشود ـ روزانه 185 هزار بشكه نفت استخراج كرده و اميدوار است اين ميزان را بهزودي به 400 هزار بشكه در روز برساند. اين در حالي است كه حداكثر ميزان استخراج نفت ايران از اين ميدان مشترك 50 هزار بشكه در روز گزارش شده است.
هرچند اهميت اين ميدان نفتي ـ گازي مشترك بين ايران و عراق براي كشورمان از بابت وجود ذخاير عظيم كربوهيدراتي در اين مخزن مطرح است، اما با توجه به پيرشدن برخي چاههاي نفت در ايران اين ميدان جوان با توجه به ظرفيتهاي بالقوهاي كه دارد ميتواند به عنوان يكي از اميدهاي صنعت نفت كشورمان براي حفظ توليد روزانه و ارتقاي جايگاه ايران در اوپك نيز مطرح باشد.
ميدان نفتي سلمان (ساسان)
ميدان نفتي سلمان يا همان ساسان قديمي ايران يكي از ميادين نفت و گاز بسيار غني در آبهاي خليج هميشه فارس و در محدوده جزيره لاوان واقع است. براساس قوانين بينالمللي مالكيت 70 درصد از آن متعلق به ايران و 30 درصد باقيمانده در اختيار امارات متحده عربي قرار دارد. اگر بخواهيم اوضاع كشورمان در استخراج نفت و گاز در اين ميدان مشترك گازي را برآورد كنيم، درمييابيم اوضاع كشورمان دربرداشت از بخش نفتي اين ميدان مشترك بسيار مناسبتر از محصول گازي آن است و براساس برخي شواهد برداشت گازي در حد صفر است.
در مطالعات اوليه از اين ميدان نفت و گاز مشترك بين ايران و امارات متحده عربي، برآورد شده بود اين ميدان حدود 4.5 ميليارد بشكه نفت را در خود جاي داده در صورتي كه به دليل شرايط زمينشناسي اين مخزن، فقط 1.6 ميليارد بشكه از آن قابل استخراج است و با توجه به استخراجهايي كه تاكنون در اين ميدان صورت گرفته تنها نيم ميليارد بشكه از ذخاير نفتي ميدان سلمان باقي مانده است. از سوي ديگر سهم ايران از اين ميدان نفتي 4.67 درصد برآورد شده است.
در بخش ايراني ميدان نفتي سلمان و براساس آمار روزانه 60 هزار بشكه نفت از اين ميدان نفتي استخراج شده است. در حالي كه كشور امارات عربي متحده از ميدان ابوالبخوش (نام عربي سلمان) روزانه 40 هزار بشكه نفت از 70 حلقه چاه به دست ميآورد و تاكنون در مجموع 400 ميليون بشكه نفت از ميدان ياد شده به دست آورده است.
ميدان نفتي دهلران
ميدان نفتي مشترك دهلران در 22 كيلومتري شهري با همين نام واقع شده است. براساس مطالعات تخصصي طول و عرض اين ميدان به ترتيب 48 و 8 كيلومتر تعيين شده و داراي 4212 ميليون بشكه نفت خام و حدود 635 ميليون مترمكعب گاز طبيعي است.
اين ميدان نفتي سال 1351 شمسي كشف شد و با حفر يك حلقه چاه بهرهبرداري از آن آغاز شد. ميدان نفتي دهلران داراي نفتي با 43.3 درجه API و 2.7 وزني گوگرد بوده و تاكنون در مجموع 23 حلقه چاه در آن حفر شده است. در اين بين از 23 چاه حفر شده تعدادي به دليل مشكلات حفاري متروكه شدهاند.
در بخش ايراني اين ميدان نفتي مشترك هماكنون 12 حلقه چاه مشغول به كار است كه روزانه 24 هزار بشكه نفت را به صنعت نفت كشورمان تحويل ميدهد اين در حالي است كه با توجه به مشترك بودن اين ميدان نفتي با ابوغريب در كشور عراق و سرمايهگذاريهاي گسترده شركتهاي خارجي در اين ميدان نفتي در خاك عراق، لزوم توسعه و البته انجام امور تحقيقاتي هرچه بيشتر بر هيچ كس پوشيده نيست، چون در غير اين صورت ميزان برداشت كشور عراق بيشتر از ايران يا مالك اصلي اين ميدان خواهد شد و اين اتفاق ارمغاني بجز زيان مالي و ملي براي ايران به دنبال نخواهد داشت.
ميدان اسفنديار
اسفنديار نام يكي ديگر از ميادين مشترك نفتي ميان ايران و كشور عربستان است كه در بخش عربي از آن به نام ميدان نفتي لؤلؤ ياد ميشود و سال 1345 شمسي توسط شركت آيپك در تاقديس اسفنديار كشف شد. اين ميدان نفتي در 95 كيلومتري جنوبغربي جزيره خارك قرار گرفته و با توجه به بررسيهاي لرزهنگاري و طرح نقشههاي سهبعدي حاوي 532 ميليون بشكه نفت خام درجا با درجه سبكي اي. پي. آي 30 به عنوان يكي از پرمتقاضيترين محصولات نفتي در بازارهاي جهاني است.
هرچند براساس شواهد هنوز هيچ يك از طرفين در اين ميدان نفتي اقدام به برداشت نكردهاند ولي با توجه به شتاب برداشت نفت از ميادين مشترك از سوي شركاي ايران،بيترديد عربستان نيز پس از امضاي قرارداد با كنسرسيومي خارجي بزودي مشعل برداشت نفت را از ميدان ياد شده روشن ميكند و هر روز كمتر از روز قبل نفت براي بخش ايراني باقي خواهد گذاشت. اين در حالي است كه در بخش ايران برسر طرحهاي توسعه يا بهرهبرداري اما و اگرهاي فراواني وجود داشته و دارد و شركتهاي خارجي بسياري در اين ميدان آغاز به كار كردند اما در نهايت هنوز برداشت نفتي از اين ميدان صورت نگرفته است.
ميدان نفتي نصرت
ميدان نفتي نصرت در 35 كيلومتري جنوب شرقي جزيره سيري قرار گرفته است. نصرت نيز يكي از ميادين مشترك نفتي در آبهاي خليج فارس است كه با ميدان نفتي فاتح كشور امارات ذخاير مشتركي را در خود جاي دادهاست.
براساس آمار، متوسط توليد ميدان نصرت سال 1370، 3300 بشكه در روز بود و كل توليد نفت خام آن در پايان سال 1380 حدود 31 ميليون بشكه رسيد. با توجه به كاهش حجم توليد و البته با درنظر گرفتن 188 ميليون بشكه حجم نفت خام در جاي ميدان نصرت، سال 1389 طرحي به منظور افزايش توليد، ارزيابي و توسعه اين ميدان نفتي مشترك در قالب قرارداد بيع متقابل تعريف شد كه هدف آن افزايش توليد نفت خام و دستيابي به حداكثر توليد 16 هزار و 450 بشكه نفت در روز بود. اما احتمالا طرح افزايش توليد ميدان مشترك نفتي نصرت با غيراقتصادي شدن آن منتفي شده است، چراكه به گفته يكي از مديران شركت فلات قاره 98 درصد برداشت از اين ميدان به دليل تزريق آب از سوي طرف اماراتي، منتفي و تنها 2 درصد ذخاير نفت آن قابل برداشت است. هزينه حفر يك چاه چه در ميدان نصرت و چه در ديگر ميادين ديگر حدود 35 ميليون دلار است و با توجه به اين كه هزينههاي توليد براي همه ميادين نفتي يكسان است، بهتراست به جاي سرمايهگذاري در اين ميدان در همه ميادين مشترك (مثل هنگام، فروزان و سلمان) كه توليد آنها بيشتر از ميدان نصرت است، سرمايهگذاري شود.
ميدان نفتي - گازي فروزان
ميدان نفتي ـ گازي فروزان كه قبل از پيروزي انقلاب به نام فريدون شناخته ميشد يكي ديگر از ميادين مشترك نفت و گاز ايران با كشورهاي حاشيه جنوب خليج فارس است و در منطقه خارك و صد كيلومتري جنوب غربي اين جزيره است. اين ميدان در عربستان به نام منطقه نفتي و گازي مرجان شناخته ميشود و برداشت از آن در عربستان تقريبا از اواخير دهه 60 ميلادي آغاز شده است.
ميدان نفت و گاز فروزان براساس اسناد موجود سال 1345 شمسي (1966 ميلادي) با ذخيره نفت درجاي دو ميليارد و 309 ميليون بشكه توسط شركت پان آمريكن كشف شد و تقريبا از اوايل دهه 50 به چرخه توليد نفت كشورمان افزوده شد و بيشترين ميزان برداشت ايران از ميدان فروزان مربوط به سال 1978 با 180 هزار بشكه نفت در روز بوده است.از آنجا كه تقريبا بيش از چهار دهه از عمر فعاليت اين ميدان ميگذرد، در سالهاي گذشته قرار شد طرحهاي توسعه و تجهيز گوناگوني در آن صورت گيرد و با اجراي آن در اين ميدان مشترك سهم برداشت نفت و گاز ايران به ميزان قابل توجهي افزايش يابد، اما بنا به گزارشهاي رسمي هنوز اين طرحها به نتيجه نرسيدهاند و ميزان برداشت عربستان از اين ميدان نفت وگاز 9 برابر بيشتر از ايران يعني حدود 405 هزار بشكه در روز است.
در همين حال يكي از امتيازات ويژه نفت استخراج شده از اين ميدان كه باعث معروف شدن نام فروزان در ميان بيشتر خريداران بينالمللي شده است، ميزان درجه آ.پي.آي (API) بسيار مناسب نفت استخراجي از آن يعني در حدود رقم 30 تا 31 است. به روايت بسياري از كارشناسان مسائل نفتي، اين ميزان درجه آ.پي.آي يكي از بهترين درجات براي نفت خام و پرتقاضاترين محصول در بازارهاي بينالمللي است، اين در حالي است كه ميدان فروزان از لحاظ تجهيزات نيز سنگينترين سكوي شش پايه را نيز به خود اختصاص داده و نامش همچنان در صدر بازارهاي بينالمللي نفت و گاز قرار گرفته است.
پارس جنوبي
بزرگترين ميدان گازي جهان به نام پارسجنوبي در آبهاي گرم خليج هميشه فارس بين كشورمان و قطر به صورت مشترك قرار گرفته است. هر چند ميزان قابل ملاحظهاي از اين ميدان داخل مرزهاي قطر قرار دارد، اما مهمترين امتياز در بخش ايراني وجود نفتوگاز با يكديگر است چون بخش عربي آن كه به نام گنبد شمالي از آن ياد ميشود حاوي مقادير كمي نفت و بيشتر گاز است. اين ميدان عظيم گازي در اوايل سال 1991 ميلادي كشف و از سوي قطر براي نخستين بار سال 1997 ميلادي گاز آن به خارج صادر شد.
مساحت اين ميدان 9700 كيلومتر مربع تعيين شده كه 3700 كيلومتر مربع آن در آبهاي سرزميني ايران و 6000 كيلومتر مربع آن در آبهاي سرزميني قطر قرار دارد. كل حجم گاز قابل برداشت ميدان به همراه ميعانات گازي، معادل 230 ميليارد بشكه نفت خام است.
اين در حالي است كه ذخيره بخش ايراني ميدان 14 تريليون مترمكعب گاز درجا و 10 تريليون مترمكعب گاز قابل برداشت و 17 ميليارد بشكه ميعانات گازي (9ميليارد بشكه قابل برداشت) است كه باوجود اين پارسجنوبي 50 درصد ذخاير گازي ايران و 8 درصد از ذخاير گازي جهان را در خود جاي داده است، اما ذخيره بخش قطري ميدان 37 تريليون مترمكعب گاز درجا و 26 تريليون مترمكعب گاز قابل برداشت و 30 ميليارد بشكه ميعانات گازي (10ميليارد بشكه قابل برداشت) است كه معادل 9/99 درصد ذخاير گازي قطر و 21 درصد ذخاير گازي جهان است.
اين ميدان نفتي و گازي كه تقريبا توان تامين انرژي مورد نياز 10درصد از جمعيت كره زمين را دارد همواره محل بحث و گفتوگو بين مسئولان و كارشناسان نگران ايراني بوده است. البته نه براي مالكيت و تعيين حدود مرزي آن بلكه براي ميزان برداشت و نحوه استحصال از ذخاير اين منبع عظيم گازي جهان؛ چون مدتهاست كه ايران دربرداشت گاز از رقيب خود قطر عقب افتاده است.
ميدان آرش؛ مشترك ميان 3 كشور
يكي از پرحاشيهترين ميادين مشترك نفتي و گازي كشورمان در آبهاي خليج فارس ميدان آرش نام دارد. اين ميدان ميان ايران، كويت و عربستان سعودي مشترك است و همواره درباره قدرالسهم هر يك از كشورهاي نام برده شده مشكلاتي وجود داشته است.
ميدان نفتي ـ گازي آرش كه در ميان كشورهاي عربي به «الدوره» شناخته ميشود به طور كلي حدود 70 كيلومترمربع وسعت دارد كه 5 درصد از آن به طور كامل در مرزهاي كشورمان قرار گرفته و بقيه در نقطه صفر مرز آبي ميان سه كشور است. براساس مطالعات اوليه در اين ميدان مشخص شده ميزان گاز موجود در آن به يك ميليارد مترمكعب و ميزان نفتش 450 ميليون بشكه است و با توجه به سهم كشورمان از اين ميدان مشترك، اين گونه ميتوان گفت كه سهم گازي ايران از ميدان آرش 70 ميليون بشكه ميعانات گازي و 42 ميليون بشكه نفت خواهد بود. تاكنون برداشت كشورمان بسيار ناچيز بوده و شركاي عرب با تمام قدرت مشغول برداشت از آن هستند.مناقشات ايران، كويت و عربستان بر سر ميدان آرش راه به جايي نبرد تا جايي كه سال 2000 ميلادي دو كشور عربي توانستند بر سر ميدان الدوره ميان خود به توافق برسند و از آن زمان به بعد بدون در نظر گرفتن سهم قابل ملاحظه ايران از اين ذخاير، يك طرفه دست به اكتشاف در منطقه زدند و برآورد ميشود از اين رهگذر، برداشت حدود يك ميليارد مترمكعب گاز و تقريبا 350 هزار بشكه نفت براي مالكان الدوره به ارمغان آورده شود.نمونه اصلي كارشكني دو كشور عربي درباره سهم ايران در اين ميدان مشترك، مناقشات سال 2001 ميلادي بود كه كويت با شكايت كردن از ايران مانع از اكتشاف و انجام هر گونه عمليات از سوي كشورمان در آبهاي اين ميدان مشترك شد. ايران نيز به مقامات بينالمللي در اين زمينه شكايت نامهاي ارسال كرد، اما از آن تاريخ تاكنون همواره كارشكنيهاي دو كشور عربي ياد شده مانع از انجام عمليات اكتشاف و استخراج بدون دردسر براي كشورمان بوده است.
برادران فرزاد
براساس اطلاعات موجود اين ميدان گازي به دو بخش فرزاد A(در 150 كيلومتري جنوب غربي بوشهر) و فرزاد B با كمي فاصله از فرزاد A تقسيم ميشود كه بخش كوچكي از فرزاد A در مرزهاي آبي كشورمان قرار دارد، اما روايت فرزاد B يا همان فارس B كاملا متفاوت است، چون عمده ذخاير اين ميدان گازي به ايران تعلق دارد و بخش كوچكي از آن در آبهاي عربستانسعودي واقع شده است. به طور كلي روند ساختمان فرزاد A به صورت شمال شرقي ـ جنوب غربي است در حالي كه روند ساختمان فرزاد B بهصورت شمال غربي ـ جنوب شرقي شكل گرفته است. مطالعات نشان ميدهد ميدان گازي فرزاد (B) داراي 12.5 تريليون فوت مكعب گاز است. اما از حجم ذخاير فرزاد (A) كه در عربستان به آن ميدان گازي «حصبه» ميگويند زياد اطلاعاتي در دست نيست.زيرا بررسي و ارزيابي آن به طور جدي آغاز نشده است. البته عمليات اكتشاف و ارزيابي ميدان ياد شده از سال 1390 با حفر اولين چاه توصيفي آغاز شد، ولي با شروع به كار دولت يازدهم و به دستور وزير نفت قرارداد كنسرسيوم هندي، مالزي و كانادايي لغو شد.
اما در فرزاد B موضوعي كاملا متفاوت رخ داد و از آنجا كه قرارداد توسعه و بهرهبرداري بيع متقابل اين ميدان با هندوستان بسته شده بود، بارها ايران طي اولتيماتومهاي مختلف از هند خواست تا درباره انجام قرارداد با حداكثر سرعت زماني اقدام كند كه به دليل تحريمهاي يكجانبه غرب عليه ايران اين اتفاق رخ نداد. براساس قرارداد هند بايد طي سه فاز توسعهاي ظرفيت توليد اين ميدان را به 2.2 ميليارد فوت مكعب ميرساند كه ظاهرا هنوز در اين زمينه اتفاق خاصي رخ نداده است و روند كار بلاتكليف است.
ميدان مشترك نفت شهر
اين ميدان جزو يكي از ميادين مشترك واقع در خشكي است و در فاصله صد كيلومتري شمال غرب ايلام و 225 كيلومتري جنوب غرب كرمانشاه قرار گرفته و از سال 1315 با به نفت رسيدن چاه معروف شماره 13 استخراج از آن رسما آغاز شد.
گرچه تاسيسات استخراج از ميدان نفت شهر در دوران دفاع مقدس خسارات فراواني ديد، اما هماكنون به عنوان تنها ميدان نفتي در حال توليد استان كرمانشاه با ذخيرهاي بالغ بر 692 ميليون بشكه و شش چاه مشترك ميان دو كشور و 25 حلقه چاه در خاك ايران، فعاليت ميكند.
اين در حالي است كه در كلاهك گازي اين ميدان مقادير زيادي گاز طبيعي ذخيره شده است.
از سوي ديگر با توجه به آمار منتشر شده از سوي وزارت نفت، ايران در اين منطقه روزانه حدود ده تا 15 هزار بشكه نفت توليد ميكند، اما اطلاع دقيقي از ميزان برداشت نفت در بخش عراقي در دست نيست. اما بد نيست بدانيم در مجموع، توليد نفت ايران در ميادين مشترك با كشور عراق حدود 140 هزار بشكه است، اما عراق از همين ميادين حدود 300 هزار بشكه نفت استخراج ميكند.
ميدان گازي سردار جنگل
اين ميدان گازي كه بزرگي آن ده برابر ميدان گازي شاه دنيز در كشور آذربايجان شناخته شده در عمق 700 متري درياي خزر است كه 24 كيلومتر طول و 16 كيلومتر عرض دارد.
ميدان گازي سردار جنگل در سال 1380 شمسي كشف شد، اما مدارك و آمارهاي نهايي در اين زمينه يك دهه پس از اكتشاف آن ارائه شد كه بر اين اساس ميدان گازي سردار جنگل 50 تريليون فوت مكعب ذخيره درجاي گاز دارد و پيش از اين سهم ايران در اين ميدان گازي حدود 11 تريليون فوت مكعب گاز اعلام شده بود.
اما براساس آمار و تائيد سازمانهاي معتبر اين ميدان ذخيره عظيمي از لايه نفتي نيز دارد كه ميزان آن حدود دو ميليارد بشكه تعيين شده است؛ ولي فقط 500 ميليون بشكه نفت آن قابل استخراج است.
اين در حالي است كه آزمايشات انجام شده روي لايه نفتي ميدان سردار جنگل نشان داده نفت اين ميدان از مرغوبترين نفتهاي جهان و با درجه خلوص 38 تا 40 است كه از پرمتقاضيترين نفتهاي جهان به شمار مي رود.