کاظمیپور، یک جمعیت شناس:
نامزدیهای نافرجام آمار طلاق را در کشور بالا میبرند
شهلا کاظمی پور ، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ضمن بیان آنکه معتقدم ازدواج هایی که در سال اول منجر به طلاق میشوند، "نامزدیهای نافرجام" هستند گفت: در گذشته افراد نامزد میشدند و یا در غرب "هم باشی"دارند زیرا برای داشتن ازدواج مستحکم، زوجین باید آشنایی بیشتری با یک دیگر داشته باشند.
وی در ادامه تصریح کرد: در غرب به این نتیجه رسیدند که چند سال با هم دوست باشند ، زندگی کرده و سپس اقدام به ازدواج کنند؛ اما این مسئله با فرهنگ ما همخوانی ندارد و تاکید داریم که حتما دختر و پسر حتی اگر قرار است با هم صحبت در حد آشنایی هم داشته باشند ،حداقل صیغه محرمیت میان آنها خوانده شود این درحالیست که خانواده دختر هم به صیغه محرمیت اعتقاد نداشته و نتیجه آن عقد رسمی میشود و این همان آشناییهایی است که در گذشته نامزدی بوده و در حال حاضر این نامزدیهای نافرجام آمار طلاق را در کشور بالا میبرند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود:در دهه 60، سن ازدواج رو به بالا بود و مسئولان ما به شدت به دنبال کاهش سن ازدواج و تسریع آن بودند، در حالیکه آمارها نشان میدهد که ازدواجهای زودرس بیشتر منجر به طلاق میشود.
کاظمی پور همچنین اظهار کرد: ازدواجهایی که از روی عواطف و احساسات و دوستیهای زودگذر اتفاق میافتند هم بیشتر منجر به طلاق میشوند بنابراین اقدامات دهههای قبل در حوزه تسریع فرآیند ازدواج نه تنها مثمر ثمر نبود، بلکه درحال حاظر نمود آنها در آمارهای طلاق دیده می شود.
وی در ادامه خاطر نشان کرد: قوه قضاییه اقدامات بسیار موثری را انجام
میدهد، اما در چه زمانی؟ وقتی که خانواده به آستانه اختلاف رسیده و تصمیم
به طلاق گرفتهاند؛ پس بهتر است نیرو و اجبار خودمان را به روی گروههایی
بگذاریم که هنوز به آستانه مشکلات و اختلافات نرسیدهاند.
طلاق در انتظار ازدواجهایی که با چانه زنی آغاز می شوند
این جمعیت شناس ادامه داد: در حال حاضر مسئلهای که به طور بیمارگونه در
جامعه ما خودش را نشان میدهد «مادی نگری» است. بارها گفتهام که ازدواج
هایی که با چانه زنی آغاز شوند به طلاق کشیده خواهند شد. امروزه با چانه
زنی ازدواجها را آغاز میکنند . ملاکها تغییر کرده است. دختران به دنبال
آن هستند که پسر خانه دارد، ماشین دارد یا نه و پسرها هم به دنبال دخترانی
هستند که خانوادهشان تا حدی تمکن مالی داشته باشد.
«مهریه» ، ضامن ازدواج نیست/لزوم جایگزینی بیمه زنان
کاظمی پور ادامه داد: نکتهای که در راستای این مادیگرایی به
شدت خود را نشان میدهد "مهریه" است که نه تنها ضامن ازدواج و تحکیم
خانواده نیست بلکه آن را متزلزل میکند.
وی تصریح کرد: به محض اینکه دختر و پسر جوانی با هم به خشونت
میرسند از ابزار مهریه به عنوان تهدید استفاده کرده و این تبدیل به
پایهای برای اختلافات زناشویی میشود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تاکید کرد: باید در راستای تحکیم
خانواده راه حلهای جایگزین مهریه را ارائه دهیم؛ برای مثال بیمه زنان و یا
... جایگزین آن شود، تا اگر مشکلی در زندگی زناشویی ایجاد شد، زن تمکن
کافی برای زندگی بعدی خود را داشته باشد.
کاظمی پور در ادامه با تاکید بر لزوم اجرایی شدن این بیمه به صورت همگانی
،افزود: بسیاری از زنان سرپرست خانوار به علت عدم بیمه همسر خود پس از مرگ
وی مستمری و دریافتی نداشته و به زیر خطر فقر رفته و دچار مشکلات عدیدهای
می شوند که درصورت استقرار چنین بیمه ای در کشور بسیاری از مشکلات ساماندهی
خواهد شد.
وی همچنین در پاسخ به میر محمد صادقی که عنوان کرده بود "کودکی که کتک
میخورد،در آینده کتک خواهد زد"، گفت: سوال من این است که آیا در گذشته این
مسائل نبوده؟ چرا درحال حاضر به این شکل خودش را نشان می دهد؟ مگر در
گذشته خانواده ها سنتی و مرد سالار نبودند؟.
این جمعیت شناس ادامه داد: در خانوادهای زن سالار و یا مردسالار به
علتآنکه مشخص است حرف آخر را چه کسی میزند، انسجام وجود دارد اما
خانوادههایی که در آنها معلوم نیست چه کسی حرف آخر را میزند و متزلزل
هستند به طلاق عاطفی کشیده میشوند.
کاظمی پور تصریح کرد: بنابراین در گذشته نابرابری جنسیتی پذیرفته شده جود
داشت که با توجه به توسعه کشور و پیشرفت، در حال حاضر شاهد یک نابرابری
جنسیتی غیرقابل پذیرش از سوی زنان هستیم و زنان به دنبال احقاق حقوق خود
هستند.
وی ادامه داد: اولین حقی که زنان به دنبال احقاق آن هستند «آموزش» بوده که در حال حاضر برای زنان ایرانی محقق شده است اما در بسیاری دیگر از موارد این نیازها محقق نشده و همین عدم تجانس باعث تضاد منافع و ایجاد برخورد میشود که یکی از نمودهای آن طلاق، دیگری کاهش باروری و عدم تمایل به فرزند آوری، افزایش سن ازدواج و ...است و تا زمانیکه به مطالبات زنان پاسخ داده نشود و به اصطلاح «نابرابری در برابری جنسیتی» ادامه یابد، اوضاع همین خواهد بود.
صبحی: اعتقاداتی که نیازمند به روز رسانی هستند
صبحی، مدیرکل دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان نیز در ادامه بحث گفت: دوستان اشاره میکنند که در حال حاضر "قانون تسهیل ازدواج" در کشور وجود دارد اما مورد غفلت واقع شده است.
صبحی ادامه داد:در سال 88 مجلس شورای اسلامی مصوب کرد که سازمان مدیریت و برنامه ریزی وقت،متولی " قانون تسهیل ازدواج" شود و با همکاری سه وزارتخانه کشور،مسکن و شهرسازی و اقتصاد و دارایی،کا را به ثمر برساند،این درحالیست که در دولت قبلی به طور کلی سازمان مدیریت و برنامه ریزی منحل و همچنین به جای "صندوق اندوخته جوانان" ،صندوقی دیگر به نام " صندوق مهر" تشکیل شد.پس از این اتفاقات،قانون مذکور 4سال روی زمین ماند و 4 سال بعد هیئت وزیران مجددا آن را مصوب و وزارت بهداشت را به عنوان متولی انتخاب کردند تا با همکاری سازمان بهزیستی ،سازمان ملی جوانان وقت و معاونت زنان ریاست جمهوری آئین نامهای را در این خصوص تدوین کنند.
مدیرکل دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان افزود: پیش از نوروز 95 با همکاران خود در وزارت بهداشت جلسه ای در این خصوص داشتیم و متوجه شدیم که کار تا حدی پیش رفته اما به علت عدم همکاری دستگاهها متوقف مانده است.
صبحی در ادامه ضمن اشاره به اهمیت آموزشهای پیش از ازدواج، گفت: اگر ساختمان را بد بسازیم فردا با آسیبهای آن مواجه خواهیم شد و علت اصلی طلاق نیز همان شکل گیری نادرست ازدواج است.
وی در ادامه تصریح کرد: برای شکل گیری یک ازدواج صحیح ملاکهای زیادی لازم
است اما در این میان 2 شرط اساسی است؛ نخست آنکه فردی که اقدام به ازدواج
میکند باید حداقلهای سلامت روان را داشته باشد، دوم آنکه طرفین باید
حداقل تطبیق شخصیتی را با یکدیگر داشته باشد.
مدیرکل دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان ادامه داد: پس از این دو شرط سایر موارد مهم، اما فرعی هستند و در اصطلاحی که در کشور ما جا افتاده و بعضا غلط درک میشود مبحث «کف» و «کفیت» اهمیت پیدا می کند که اگر آن را به معنای همان تطابق شخصیتی در نظر بگیریم مسئلهای اصلی است،اما چنانچه منظور آن تنها تطبیق سنی ، اقتصادی و موقعیتی باشد خود به یکی از عوامل اصلی طلاق مبدل خواهد شد.
صبحی در ادامه به صحبت های کاظمی پور در خصوص "برابری جنسیتی" اشاره کرد و افزود: وقتی از برابری و نابرابری جنسیتی صحبت میکنیم نباید با عوض شدن نقش زن و مرد اشتباه گرفته شود؛هر چند قبول دارم در حال حاضر نابرابری جنسیتی علیه زنان در کشور وجود دارد،اما اگر حرف از برابری میزنیم این سوال مطرح می شود چرا زنان ابتدای ازدواج حتی اگر خودشان فاقد مسکن ،ماشین و ... باشند از پسر انتظار تمام اینها را دارند؟.
وی همچنین به صحبتهای کاظمی پور در خصوص "مهریه" نیز اشاره کرد و گفت:
کاملا با دکتر کاظمی پور موافق هستم، اگر زنان خود را برابر میدانند، پس
چرا در ابتدای ازدواج برای خود قیمتی تحت عنوان مهریه مشخص می کنند؟ و اگر
برابر نیستند و برای خود قیمت مشخص میکنند و مرد هم قیمت آنها را نقد یا
نسیه می پذیرد، دیگر نمیتوانند ادعایی داشته باشند.
مدیرکل دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان در
ادامه خاطر نشان کرد: اینها مباحثی است که در دین، شرع و قانون ما وجود
دارد و نمیتوانیم آنها را کنار بگذاریم اما همان طور که دکتر کاظمی پور
مطرح کردند، نیاز است این اعتقادات به روز شوند.
زنگانه: تست سلامت روان در ازدواج لزومی ندارد
به گزارش ایسنا، زنگانه مدیرکل پیشگیریهای فرهنگی و اجتماعی قوه قضاییه در ادامه ضمن اشاره به آنکه برخی از دوستان اصرار میکنند که ما تماما باید بر مسئله "ازدواج صحیح" متمرکز شویم گفت: باید بدانیم که برای حل یا کاهش آسیبهای اجتماعی نیاز به طیفی از مداخلات داریم.
زنگانه تصریح کرد: همان طور که دکتر میرمحمد صادقی اشاره کردند پدر خوب و مادر خوب بودن ،در واقع حفظ قداست خانواده و نهادینه کردن آن در سه سال اول دبستان است ، که همان مداخلات اولیه بشمار می رود و از اهمیت بسیار بالایی برخوردارهستند.
وی افزود: این مداخلات پس از خانواده باید تا دوران دانشگاه، سربازی و ... ادامه یابد؛ به همین دلیل است که معتقدیم حل آسیبها نیازمند "ائتلاف ملی" است.
مدیرکل پیشگیریهای فرهنگی و اجتماعی قوه قضاییه در ادامه خاطرنشان کرد: همانطور که دکتر صبحی تاکید کردند «آموزشها و مشاورههای پیش از ازدواج» اهمیت بسیار زیادی دارند زیرا همسان گزینی، ازدواج صحیح و آگاهانه را یاد میدهند در حالیکه باید از خود بپرسیم چقدر به این موارد ،منابع اختصاص میدهیم؟ .
زنگانه تاکید کرد: باید مداخلات خود را در گلوگاهها جدی بگیریم و حتی اگر
از ابتدا کم کاری و غفلت داشتیم،حداقل برای مداخله در گلوگاهها با یکدیگر
ائتلاف کنیم تا بتوان با ارائه آموزشها و مشاورههای صحیح آسیب را به
حداقل رساند.
وی افزود: 100درصد با این مسئله مخالف هستم که بدلیل آنکه بخشی از علل طلاق به مسائل روانی و روان شناختی ارتباط دارد لذا باید همه زوجین را برای سنجش سلامت روان ارجاع دهیم؛ کجای دنیا این کار را میکنند؟ یعنی چی که هر کسی میخواهد ازدواج کند به او الزام کنیم که باید مشخص شود شما دیوانه هستید یا نه؟ .نه قانونگذار و نه عقل هیچ کدام این موضوع را تایید نمیکنند،متاسفانه عدهای به دنبال پر رنگ کردن مسائل روانی در ازدواج با انگیزههای مادی هستند در حالیکه با این مسئله کاملا مخالف هستیم و هیچ کس آن را تایید نمیکند.
زنگانه در ادامه با تاکید برآنکه ارائه مشاوره های ازدواج اهمیت بسیار
زیادی دارد اما تست سلامت روان اصلا اهمیت ندارد گفت: همان طور که دکتر
کاظمی پور و دکتر صبحی اشاره کردند طبیعی است که درصدی از ازدواجها به
طلاق منجر شود و اگر غیر آن بود در اسلام به آن اشاره نمیشد زیرا در برخی
مواقع طلاق راه چاره است.
وی همچنین با بیان آنکه کاهش طلاق در قوه قضائیه هدف ما نیست،
بلکه کاهش منطقی طلاق هدف ما است گفت: قانونگذار برای رسیدن به این هدف به
هر دستگاهی وظیفهای محول کرده است که مداخله در بحران طبق مواد 16 و 17
قانون حمایت خانواده ذیل فصل دوم به قوه قضائیه واگذار شده است و
یار اصلی و ثابت قدم خود را در مداخله در بحران سازمان بهزیستی میدانیم و
انصافا اقدامات مشترک خوبی را تاکنون انجام داده که امیدواریم این اقدامات
بیش از پیش پیگیری شوند.
مدیرکل پیشگیریهای فرهنگی و اجتماعی قوه قضاییه در ادامه ضمن اشاره به ماده 25 فصل چهارم قانون حمایت از خانواده در خصوص طلاق گفت: چنانچه زوجین متقاضی طلاق توافقی باشند دادگاه باید حتما آنها را به مراکز مشاوره ارجاع دهد و در حال حاضر نیاز است تا از ظرفیتهای کشور استفاده شود تا عمده دعاوی حوزه خانواده را به مراکز مشاوره ارجاع دهیم.
زنگانه تصریح کرد: در ماده 27 این قانون عنوان شده که «در تمامی موارد درخواست طلاق، به جز طلاق توافقی، باید به منظور ایجاد صلح و سازش موضوع را به داوری ارجاع کند و دادگاه در این موارد باید با توجه به نظر داوران رای صادر و چنانچه آن را نپذیرند نظریه داوران را با ذکر دلیل رفع کنند؛ به این ترتیب حتی در این قانون به مسئله داوری نیز اشاره شده است.
68 درصد فرزندان کانون های اصلاح و تربیت حاصل خانواده های متشنج هستند
وی ادامه داد: اصلا کاری ندارم طلاق آسیب است یا پدیده اجتماعی، هر چه که هست به عنوان یک متخصص و کارشناس حوزه اجتماعی معتقدم طلاق را حتی اگر به عنوان پدیده اجتماعی هم بپذیریم، خود مولد آسیبهای بسیار زیادی است؛به طور کلی ناهنجاریهای حوزه خانواده نتیجهاش به جایی میرسد که کانونهای اصلاح و تربیت کشور اعلام میکنند که بیش از 68 درصد فرزندان حاضر در آنها حاصل خانوادههای متشنج هستند.
مدیرکل پیشگیریهای فرهنگی و اجتماعی قوه قضاییه افزود:براساس مطالعاتی در کشور فرانسه نیز به این نتیجه رسیده اند که بیش از 80 درصد افراد حاضر در کانونهای اصلاح و تربیت آنجا نیز حاصل خانوادههای متشنج هستند،به همین دلیل باید به عواقب فروپاشی خانواده و آسیبهای همراه آن توجه کنیم، زیرا طلاق و فروپاشی خانواده باعث بر هم زدن تعادل عاطفی و روانی افراد و به دنبال آن جامعه میشود.
زنگانه در ادامه اظهار کرد: طلاق همچنین ایجاد کننده هزینههای مالی و
معنوی برای دولت و جامعه است و مسائلی چون انحرافات جنسی و فحشا، گرایش به
خودکشی، اعتیاد و ... را افزایش میدهد؛ پس اینکه ما بپرسیم طلاق آسیب است
یا پدیده اجتماعی چه سودی دارد؟ در حالیکه باید به عواقب ناشی از آن توجه
داشته باشیم.
میرمحمد صادقی: ضرورت ایجاد مراکز همسر یابی برای گروههای خاص
به گزارش ایسنا، مدیر کل دفتر مشاوره و امور روانشناسی سازمان بهزیستی کشور
نیز در ادامه به "ازدواج با اتباع بیگانه" و" بازار ازدواج" اشاره کرد و
گفت: ازدواج زنان ایرانی با اتباع بیگانه و حمایت از آنها مسئله بسیار
مهمی است زیرا وقتی این ازدواجها ثبت نمیشوند در صورت تولد فرزند نیز
آسیبهایی را ایجاد میکنند.
میر محمد صادقی در خصوص "بازار ازدواج" گفت: ازدواج بازار دارد و در گذشته بازار آن به شکل معرفی خانوادهها به یکدیگر بود، اما الان میبینیم که فرهنگ جامعه به شکلی رفته که افراد معتقدند که نباید معرفی کنیم زیرا در آینده دردسر آفرین می شود و به این ترتیب معرفیها کاهش یافته است.
وی ادامه داد: در جامعه با افرادی مواجه هستیم که دارای شرایط خاص
هستند،مانند مطلقه ها که خواهان ازدواج مجدد اند یا معلولان و ... به همین
دلیل وجود مراکز "همسریابی" در کشور، نه برای عموم مردم بلکه برای افرادی
با شرایط خاص بسیار لازم و ضروری است زیرا اگر نتوانیم فرد مناسب برای
ازدواج با این افراد را بیابیم ،خواهیم دید که فرد به انحرافاتی کشیده
خواهد شد.
مدیر کل دفتر مشاوره و امور روانشناسی سازمان بهزیستی کشور افزود: به همین دلیل مسئله «مراکز همسریابی» برای گروههای خاص با شرایط خاص نیاز واقعی کشور است زیرا باید بدانیم کسی که مشکل ژنتیکی دارد و ... هم حق ازدواج و تشکیل خانواده دارد و جامعه موظف است شرایط مناسب را برای وی فراهم کند.
مسعودی فرید: لزوم تدوین بسته مداخلاتی برای تحکیم بنیان خانواده
به گزارش ایسنا،در ادامه معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی اظهار کرد: با
مطالعه بر روی 75 هزار زوج متوجه شدیم که در حال حاضر مهم ترین علت طلاق
زوجین عدم مهارتهای ارتباطی و اجتماعی ، عدم مهارت حل تعارض، اعتیاد،
دخالت اطرافیان و ... است.
فرید در ادامه ضمن بیان آنکه طلاق در تمام دنیا به عنوان مشکل اجتماعی در
نظر گرفته میشود گفت: در آمریکا سالیانه بیش از 22 میلیارد دلار برای طلاق
هزینه میشود.
وی همچنین ضمن تاکید بر آنکه طلاق فرآیند است، ادامه داد: بهترین زمان
مداخلات 6 تا 16 سالگی است پس ما نمیتوانیم افراد را رها کنیم و در هنگام
ازدواج تازه یاد ارائه آموزشها بیفتیم.
فرید در ادامه با تاکید برآنکه آموزشهای مهارت های زندگی به کودکان و
مهارت های فرزند پروری به والدین باید در مهدهای کودک ارائه و در مدارس نیز
پیگیری شوند، افزود: باید بسته مداخلاتی برای تحکیم بنیان خانواده و
پیشگیری از طلاق در کشور داشته باشیم که در حال حاضر این مسئله وجود ندارد.
وی در ادامه ضمن بیان آنکه نباید در ارائه آموزشهای مهارت زندگی و ... اجبار را مورد تاکید قرار دهیم، گفت: هر چند اجباری کردن بسیاری از مسائل نتیجه بخش است اما مهم تر از آن فرهنگ سازی صحیح است.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی در ادامه به مفهوم بازاریابی اجتماعی
اشاره کرد و افزود: در بازاریابی اجتماعی مردم به سمت انجام رفتارهای سالم
هدایت میشوند و باید این رویکرد در کشور مورد تاکید قرار گیرد.
فرید ادامه داد: سالیانه 750 هزار ازدواج در کشور اتفاق میافتد و حدود 2
میلیون نفر هم در شرف ازدواج هستند که اگر بخواهیم بودجه مناسبی را برای
ارائه آموزش های زندگی به این افراد ارائه دهیم رقم بالایی میشود که
سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور توان اختصاص آن را ندارد اما اگر مفهوم
بازاریابی اجتماعی را در تمام مداخلات اجتماعی در دستور کار قرار دهیم،
مردم آگاه شده و به سمت انجام آن کار میروند.
وی در ادامه عنوان کرد: درچنین شرایطی خانواده در صورت داشتن منابع مالی
کافی حتما رفتار صحیح را انجام میدهد و در نتیجه دولت نیز تنها منابع خود
را به گروهی اختصاص میدهد که حتی در صورت آگاهی هم تمکن مالی لازم را
ندارند و نیاز است تا از آنها حمایت کند.
آموزش های پس از طلاق باید در دستور کار مسوولان قرار گیرد
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی در ادامه خاطر نشان کرد:طلاق به خانواده استرس میدهد ،به همین دلیل نیاز است مثل سایر کشورهای دنیا آموزشهای پس از طلاق را نیز در دستور کار قرار دهیم.
فرید تصریح کرد: برای مثال 25 هزار مددکار اجتماعی مختص مدرسه در آمریکا داریم و در ایران اصلا چنین عنوان کاری وجود ندارد.
انصراف از طلاق 30 درصد از زوجین پس از ارجاع به مراکز مشاوره بهزیستی
وی در ادامه عنوان کرد: مشکل کشور آنست که رویکرد بازاریابی اجتماعی نداریم و علاوه بر آن مشکل تامین اعتبار نیز همواره وجود دارد.
به گزارش ایسنا، زنگانه نیز در پاسخ فرید گفت: بهترین راه حل برای اجرای
بهتر طرحها ارائه خدمات اجتماعی مبتنی بر «تعرفه» است؛ یعنی همه آن وابسته
به منابع دولتی نباشد و برای احقاق آن نیاز باشد تا بازاریابی اجتماعی و
فرهنگ سازی در کشور انجام شود.
وی تصریح کرد: برای مثال در آئین نامه قانون حمایت از خانواده آمده است که
«مراکز مشاوره خانواده مبتنی بر تعرفه است» این در حالیست که اگر قرار بود
مثل دادگاههای خانواده ، قاضی مشاور زن معطل بودجه دولتی باشیم تا 100 سال
دیگر هم اجرایی نمیشد اما درحال حاضر میبینیم که مراکز مشاوره در این
حوزه بسیار فعال شدهاند.
وی در ادامه در خصوص میزان تاثیرگذاری مراکز مشاوره بهزیستی در
آمار طلاق گفت: با توجه به بررسیهای صورت گرفته حدود 30 درصد زوجین که از
دادگاههای خانواده به مراکز مشاوره ارجاع داده میشوند، میتوان با ارائه
مشاوره موجب سازش در آنها شد.
معاون امور اجتماعی بهزیستی در ادامه با تاکید بر آنکه 30 درصد رقم بسیار بالا بوده و قابل قبول است گفت: اینکه بتوان 30 درصد زوجینی را که تا پایان طلاق آمدهاند با ارائه مشاوره از تصمیم خود منصرف کنیم رقم بسیار قابل توجهی است.
فرید در ادامه به مشاورههای قبل و بعد از ازدواج نیز تاکید کرد و گفت: برای جلوگیری از شکل گیری طلاق عاطفی نیاز است تا این مشاورهها در دستور کار قرار گرفته ودر کشور توسعه یابد همان طور که در بسیاری از کشورهای دنیا این اقدام انجام میشود.
وی ادامه داد: برای تاثیرگذاری بیشتر بر فرآیند طلاق در کشور نیاز است که نخست بودجه خود را در این حوزه افزایش دهیم و سپس رویکرد و کارکرد برخی دستگاهها را نیز در این حوزه بازنگری کنیم؛برای مثال در آموزش و پرورش ونظام آموزش باید تحول جدی صورت گیرد.
نصر: وکلایی که روند طلاق را تسریع می کنند
به گزارش ایسنا، نصر همچنین عنوان کرد: پروسه خدمات دستگاهها بعد از شروع ثبت دادخواست طلاق آغاز میشود و آن زمانست که زوجین وخانوادهها دعوای خود را کردند و دیگر اقدامات به حد کافی تاثیر گذار نخواهد بود.
افزود: در حال حاضر در بالای شهر وکلایی داریم که با گرفتن حق الزحمه بالا و برقراری ارتباط کافی که دارند، روند طلاق را تسریع میکنند.
نصر ادامه داد: باید پروسهای تهیه شود که طی آن به راحتی دادخواستهای طلاق ثبت نشوند و قبل از ثبت نیز همان طور که دکتر زنگانه اشاره کردند به مراکز مشاوره ارجاع داده شوند و اگر نتیجه نگرفتند سپس دادخواست خود را ثبت کنند.
فرید نیز در ادامه عنوان کرد: اطلاع رسانی در خصوص مراکز مشاوره کشور خیلی چندان شفاف نبوده تا مردم بدانند که حتی قبل از ارائه دادخواست طلاق می توانند به این مراکز مراجعه کنند که این اقدام باید توسط سازمانی چون بهزیستی و سایر نهادهای ذیربط در کشور صورت گیرد تا مراکز مشاوره بیش از پیش شناخته شوند.
کاظمیپور: بسیاری از اقدامات در کشور نوشداروی بعد از مرگ سهراب است
به گزارش ایسنا، شهلا کاظمی پور ضمن اشاره به سخنان زنگانه و با بیان آنکه اقدامات قوه قضائیه بسیار مفید است گفت: معتقدم تمام اقداماتی که درکشور صورت میگیرد همانطور که نصر اشاره کردند نوشدارو بعد از مرگ سهراب است.
کاظمی پور ادامه داد: وقتی حریمها شکسته میشود وخانوادهها در کشمکش و جدال با یکدیگر میافتند تازه اقدامات خود را شروع میکنیم در صورتی که باید زودتر سراغ خانوادهها برویم، زیرا معتقدم ما بحران جوان نداریم بلکه بحران خانواده داریم.
وی تصریح کرد: زیرا این خانواده است که موجب سوق دهی جوان به انحراف و آسیب چون فرار از خانه، اعتیاد و ... میشود و خانوادهای که دچار بحران است هم به علت آن است که بحران ازدواج ناسالم بوده است.
کاظمی پور ادامه داد: ازدواج ناسالم ازدواجی است که بر پایه عشقهای زودگذر، دوستی و بدون نظارتهای خانوادگی رخ داده است.
وی افزود: درگذشته نقش خانواده در فرآیند ازدواج بسیار پررنگ بود اما همان طور که اشاره شد در حال حاضر این نقش به حداقل خود رسیده است و خلاء آن در جامعه احساس میشود و نه گذشته را قبول داریم و نه آینده را و این دوران گذر درجامعه ما در دست اندازی افتاده که سپری نمیشود.
کاظمی پور ادامه داد: تحقیقی داشتیم در 10 سال گذشته که در آن 70 درصد جوانان مدعی شدند که دوست داریم از طریق دوستی ازدواج کنیم؛این دوستیها در غرب منجر به ازدواج میشود اما در ایران به محض اینکه به سمت خانوادهها میرود از یک روند کاملا مدرن به سمت کاملا سنتی میرود و به علت آن که خانوادهها ممکن است با یکدیگر هم کفو نباشند در بسیاری مواقع منجر به ازدواج نمیشود.
اختلافات در بلوغ جسمی و ذهنی دختران و پسران
وی در ادامه عنوان کرد: علتی که در گذشته ازدواجها به این شدت دچار طلاق نمیشد آن بود که بلوغ جسمی و ذهنی و اجتماعی تقریبا هم عرض بودند اما الان در جامعه بلوغ جسمی بسیار زودرس شده در حالیکه بلوغ ذهنی و اجتماعی به تاخیر افتاده است.
کاظمی پور ادامه داد: اختلافی که در بلوغ جسمی دختران و پسران وجود دارد در بلوغ ذهنی و اجتماعی آنها نیز دو چندان وجود دارد.
وی ادامه داد: بلوغ اجتماعی پسران دیرتر از دختران بوده و این علت همان عدم سازشی است که بیشتر از سوی دختران مطرح شده و باعث تاخیر در سن ازدواج دختران میشود.
کاظمی پور ادامه داد: مردان ما در مرحله انتخاب همسر کاملا مدرن فکر میکنند اما به محض خواندن خطبه ازدواج کاملا سنتی میشوند و اینها عواملی است که باید به صورت ریشهای مورد بررسی قرار گیرند.
وی در ادامه تاکید کرد: مسائل فرهنگی را نمیتوان از طریق یک وزارتخانه پیگیری کرد زیرا اساسا فرهنگ را نمیتوان دیکته کرد بلکه باید از درون جامعه نشأت بگیرد.
جعفریان: ممانعت از ورود وکلا در فرآیند مشاوره
جعفریان در ادامه در پاسخ به نصر مبنی بر آنکه اقدامات ما پس از دادخواست طلاق تازه آغاز میشود گفت: در قانون حمایت از خانواده تبصرهای منجر به پیگیری مداخلات پیش از ارائه دادخواست طلاق در دادگاهها مطرح شده است که امیدواریم این تبصره با فرهنگ سازی صحیح در کشور محقق شود و خانوادهها بداند که قبل از ارائه دادخواست باید به مراکز مشاوره مراجعه کنند.
وی در خصوص وکلا نیز اظهار کرد: در حال حاضر در قوه قضائیه پیگیری کردیم که در فرآیند مشاورهها وکلا هیچ دخالتی نداشته باشند و تا حد امکان از ورود آنها جلوگیری شود و مانع از ایفای نقش آنها در تسریع طلاق باشیم.
صبحی: مجوز وزارت کشور به برخی NGO ها برای راه اندازی مراکز همسریابی
صبحی نیز عنوان کرد: یکی از افتخارات ما این است که یکی از قوانین اساسی پیشرفته دنیا را داریم اما متاسفانه آن را نادیده میگیریم، درست است که این قانون بسیار مترقی و پیشرفته است اما وحی منزل نیست و ساخته و پرداخته انسان است و هر موقع نیاز باشد باید تغییر کند.
وی ادامه داد: با دکتر کاظمی پور موافقم که عنوان کردند ما بیشتر به آسیبها میپردازیم برای مثال قانون حمایت از خانواده زمانی بعد از تشکیل خانواده آغاز میشود در حالیکه پیش از شکل گیری خانواده باید اقدامات خود را آغاز کنیم.
صبحی خطاب به زنگانه اظهار کرد: قانون ما مبتنی بر شرع است، شرعی که جوانان ما یا بر آن توجیه نشدهاند یا دارای سوالات بیپاسخ فراوان است واین در روند اجرای قانون مشکل ساز میشود.
وی ادامه داد: در قانون ما مواردی وجود دارد که نسل جوان نسبت به آن توجیه نشده است و باید این موارد را وضع کنیم.
صبحی در باره آسیب شناسی دستگاههای کشور نیز اظهار کرد: با بررسی مشخصات افرادی که در حوزه طلاق و کاهش آسیب و همچنین مدرسین ازدواج وخانواده فعالیت می کنند خواهیم دید که بیش از 50 درصد آنها غیر متخصص هستند که این امر آسیب زا است و باید آنها را پایش کرد.
صبحی همچنین در پاسخ به میر محمد صادقی مبنی بر راه اندازی مراکز همسریابی گفت: معتقدم این مراکز خوب است اما همسریابی یکی از اقدامات مراکز تخصصی مشاوره ازدواج وخانواده است.
وی ادامه داد: تاکنون از طریق وزارت ورزش و جوانان به هیچ موسسهای تحت عنوان همسریابی به طور رسمی اجازه فعالیت در این زمینه ارائه نشده است اما طی رصدی که داشتیم برخی از وزارتخانهها از جمله وزارت کشور به برخی NGOها در این زمینه مجوزهایی دادند که این مساله خارج از شرح وظایف آنهاست.
وی ادامه داد: جای تاسف دارد که ستاد ملی امور جوانان که مساله ازدواج در کشور به آن سپرده شده است برای سال 95 آنقدر بودجه اش کم است که بودجه یک سازمان کوچک 10 برابر آن است.
صبحی ادامه داد: تا سایر دستگاههای پای کار نیایند و بودجه لازم تخصیص داده نشود وضعیت از این بهتر نخواهد شد که هیچ بدتر نیز خواهد شد.
فرید نیز در ادامه اظهار کرد: در حال حاضر همگرایی و همکاری بین بخشی را باید مورد تاکید قرار داد؛ مردم را نیز باید با همان رویکرد بازاریابی اجتماعی به این فرآیند وارد کنیم تا بتوانیم اقدامات موثری را انجام دهیم که نیاز است برای این سرمایهگذاریها فرهنگ سازی کنیم.
زنگانه نیز اظهار کرد: باید منابع خود را برای عملیاتی شدن قوانین، اسناد و وظایف موجود متمرکز کنیم؛ سازمانها نیز باید نگاه خود محوری را حذف کنند. از قوانین موجود باید حداکثر بهره برداری داشته باشیم زیرا برای اثر بخشی مداخلات حوزه اجتماعی نیازمند "ائتلاف ملی" هستیم.
زنگانه ادامه داد: مقام معظم رهبری در جلسات اخیر خود بر استفاده از علم جهت طراحی و انجام اقدامات فوق العاده و آینده نگری توام با اخلاص "مداخلات اجتاعی تاکید کردند که باید در برنامههای ما در حوزه ازدواج و طلاق نیز مدنظر قرار بگیرد .باید سلایق خود را کنار بگذاریم و بدانیم سلامت اجتماعی ، سلامت خانواده و پیشگیری از طلاق نیاز به ائتلافی ملی دارد.
وی در ادامه تاکید کرد: بررسی شبکه علیتی و تمرکز به علتها به جای معلولها نیز مساله بسیار مهمی است که همواره نادیده گرفته شده و بیش از پیش باید مورد تاکید قرار گیرد.
کاظمی پور نیز توصیه کرد: باید در قوانین بازنگری شود زیرا مطالعات نشان میدهد کشورهایی که قوانین خانواده قوی دارند ،هم تاثیر در ازدواج و هم تسریع در طلاق دارند.
وی تصریح کرد: در زمان ازدواج مردان دیرتر اقدام به ازدواج کرده و در زمان طلاق نیز به علت حمایت زیاد از زنان روند طلاق تسریع می شود.
کاظمی پور ادامه داد: باید قوانین حتما بومی سازی شوند و به هیچ وجه نباید مدلهای غربی را بدون بومی سازی درکشور وارد و اجرا کنیم.
وی افزود: معتقدم سازمان و ارگانی که بخواهد با دستورالعمل، مسائل فرهنگی را پیگیری کند موفق نخواهد شد بلکه باید این مسائل از طریق خانواده پیگیری شوند.
کاظمی پور در ادامه ضمن تاکید برآنکه باید فرهنگ سازی از بطن جامعه صورت گیرد گفت: باید در سطح دولتمردان و سایر افراد تاثیر گذار در جامعه نیز ورود کنیم زیرا برای مثال برخی دولت مردان ازدواجهایی با ریخت و پاشهای اساسی دارند و آنوقت به جوانان میگویند ساده زیست باشید؛ این تناقضها باعث تزلزل شخصیتی میشود و متاسفانه این عقل گرایی رو به رشد در جامعه نشأت گرفته از بنیان های کلان جامعه است و باید بپذیریم جوانان را دچار دوگانگی کردیم.
کاظمی پور ادامه داد: معتقدم باید به مساله آموزش در سطح خرد و کلان تاکید کنم و در این راستا از مدرسین توانمند استفاده کنیم.
نصر نیز در ادامه بر بازگشت به هویت ایرانی اسلامی اشاره کرد و گفت: نیاز است به هویت ایرانی ـ اسلامی خود بیش از بیش توجه کنیم زیرا در حال حاضر شبکههای اجتماعی بر این هویت تاثیرات منفی گذاشته و باید بدانیم هنوز هم جامعه ایرانی از جامعه روحانیت بسیار متاثر است و باید از این ظرفیت عظیم در جهت فرهنگ سازی استفاده کنیم.
برداشتها از واژه «ازدواج سفید» اشتباه است
به گزارش ایسنا،در ادامه این نشست به پدیده "ازدواج سفید" نیز اشاره شد که مدیرکل دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان گفت:تصور میکنم برداشت بسیاری از افراد از واژه غربی "white mariage" اشتباه بوده و ترجمه آن به "ازدواج سفید" صحیح نیست؛ اما وقتی تاریخچه آن را بررسی میکنیم، متوجه میشویم این نوع مسائل در طول تاریخ در تمام جوامع از جمله کشور ما وجود داشته است.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی نیز در خصوص واژه"ازدواج سفید" اظهار کرد: "Mariage blanc" واژه
ای فرانسوی است که وقتی به دیکشنریهای آمریکایی مراجعه میکنیم به معنای
ازدواجی بدون هیچ گونه تماس جنسی تعلق می گیرد؛ در حالیکه "هم باشی" بیشتر
به منظور تماس جنسی ایجاد میشود.
فرید در ادامه ضمن بیان آنکه باید برای بررسی یک پدیده اجتماعی به
پژوهشهای بین المللی توجه داشته باشیم افزود: در استرالیا و آمریکا لاتین
پژوهشی در خصوص افرادی که سابقه زندگی "هم باشی" داشتهاند، نشان میدهد
این افراد کیفیت زندگی بدتری داشته و چه با هم خانه خود ازدواج کنند،چه با
شخص دیگری معمولا میزان شکست آنها بیشتر است.
وی در ادامه عنوان کرد: اصلا تحقیقی در دنیا وجود ندارد که نشان دهنده آن باشد "هم باشی" باعث تحکیم بنیان خانواده می شود.
در ادامه کاظمی پور در پاسخ به فرید عنوان کرد: علت این مسئله آنست که "هم
باشی" در میان سیاه پوستان به علت آنکه فرصت ازدواج برایشان پایین است،بالا
بوده و آن ها عامل شکل گیری این پدیده بودند.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی تاکید کرد: به هرحال معتقدم که
نباید از واژه «ازدواج سفید» در رسانهها استفاده شود، زیرا برداشت اشتباه
از یک واژه تعابیر نادرستی را هم به همراه خواهد داشت.
کاظمی پور نیز تاکید کرد: اصلا نباید واژه «ازدواج سفید» را به کار ببریم و
باید بدانیم ازدواج سفیدی که در غرب هست با ازدواج سفیدی که حالا در جامعه
ما مطرح شده کاملا متفاوت است.
این جامعه شناس تصریح کرد: در غرب 2 نفری که با هم زندگی میکنند،نسبت به
هم تعهد اخلاقی دارند، در صورتیکه در جامعه ما صرفا به علت بی بند و باری و
ارتباطات جنسی با یکدیگر ارتباط داشته و اقدام به "هم باشی" می کنند.
شباهت و تفاوت ازدواج سفید با صیغه
مدیر کل دفتر مشاوره و امور روانشناسی سازمان بهزیستی کشور نیز در ادامه ضمن بیان آنکه با کاظمی پور مخالف است، گفت: تصور میکنم آنچه اکنون بعنوان "هم باشی" در جامعه ما مطرح است، شباهتهایی با "صیغه" دارد و اگر بخواهیم این پدیده را با فرهنگ خود تطابق دهیم میتوان آن را با صیغه مقایسه کرد.
میرمحمد صادقی ادامه داد: همان طور که صیغه در جامعه ما خیلی امر
پسندیدهای نیست و به لحاظ عرفی نکوهش میشود، نسبت به "هم باشی" هم در غرب
همین نگاه وجود دارد؛این درحالیست که در جامعه تصور می کنند "هم باشی" و
حضور در یک خانه بدون ثبت ازدواج همراه با ارتباطات همسرانه، خیلی مدرن و
عالی است، اما این فکر مثل آنست که صیغه را مدرن در نظر بگیریم.
وی افزود: ازدواج و طلاق بحث دولتی و حاکمیت نیست بلکه میتوانند آن را هدایت کنند و اینکه باید بدانیم ازدواج دارای اشکال گوناگون است و باید اشکال مختلف آن را که مبتنی بر شرع و عرف است را بپذیریم.
مدیر کل دفتر مشاوره و امور روانشناسی سازمان بهزیستی کشور افزود: مساله بسیار مهمی که در حال حاضر در جامعه وجود دارد مساله دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج دائم است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و نباید آن را انکار کنیم.
میرمحمدصادقی ادامه داد : باید اشکال مختلف ازدواج را بپذیریم زیرا تاکید بر یکی از اشکال آن هم آسیب زاست و باید تغییرات را بپذیریم و آنها را انکار نکنیم.
به گزارش ایسنا، مدیرکل دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان در ادامه در پاسخ به میر محمد صادقی که ازدواج سفید را با صیغه مقایسه کرد ؛ گفت: "صیغه" در هر شرایطی ازدواج است اما به طور موقت، اما "هم باشی" به هیچ وجه ازدواج نیست و اینها زمین تا آسمان با یکدیگر فرق دارند.
شهلا کاظمی پور،جمعیت شناس نیز در پاسخ افزود: "هم باشی" از دید افرادی که اقدام به انجام آن میکنند "ازدواج" محسوب میشود.
صبحی نیز در پاسخ گفت: بله از دید غرب و در فرهنگ غربی ممکن است ازدواج در نظر گرفته شود اما در فرهنگ ما این گونه نیست.
وی در ادامه ضمن بیان آنکه برای بررسی این پدیده ابتدا باید چیستی و گستردگی آن را بررسی و متوجه شویم که میزان آن در کشور چگونه است افزود: آمارها به ما نشان می دهد که بین 11 تا 20 میلیون نفر جوان در کشور داریم و طبق قانون "سند جوانان وزارت بهداشت و درمان" جمعیت کشور 80 میلیون و 20 درصد آن(معادل 16 میلیون نفر) جوان هستند.
مدیرکل پیشگیریهای فرهنگی و اجتماعی قوه قضاییه نیز در ادامه در خصوص "هم باشی" عنوان کرد: ترجمه "Marriage blanc"
به ازدواج سفید یک کج سلیقگی به تمام معنا بود، زیرا نباید برای یک مسئله
مخرب از کلمههای مثبت استفاده کنیم. اگر در غرب از آن با عنوان blanc یاد میشود به علت عدم ثبت آن است ،پس نباید ما در اینجا آن را به عنوان سفید ترجمه کرده و در رسانه نیز دائما بر آن دامن بزنیم.
مدیر کل دفتر امور آسیب دیدگان بهزیستی کشور نیز در ادامه با بیان آنکه سازمان بهزیستی هر ساله از پروندههایی که به آن ارجاع داده میشود، تحلیلی دارد گفت: در سال 94 از 75 هزار و 200 پرونده ارجاع شده به مراکز مشاوره، تحلیلی صورت گرفت.
نصر همچنین به تشریح تحلیل سازمان بهزیستی پرداخت و گفت: بر اساس این تحلیلها شاهد "تغییر الگوی همسرگزینی و عدم حمایت بستگان" بودیم؛ به طوریکه نتایج آن به ما گوشزد میکند که در حال حاضر بسیاری از ملاکهای آشنایی زوجین تغییر کرده و شبکههای اجتماعی، ماهوارهای و ... در این میان نقش بسیار زیادی دارند.
وی در ادامه ضمن بیان آنکه این تحلیلها خام بوده و باید از لحاظ آکادمیک و دانشگاهی هم بررسی شوند افزود: "تغییر الگوی همسرگزینی و عدم حمایت بستگان" در فرآیند ازدواج زوجین به عنوان دستاورد این تحلیل، بسیار محرز بود.
مدیر کل دفتر امور آسیب دیدگان بهزیستی کشور همچنین به سایر نتایج تحلیل سازمان بهزیستی از پرونده های طلاق در کشور اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از نتایجی که در مطالعه این پروندهها به دست آوردیم «تغییر نگرش جنسیتی زنان نسبت به وضعیت خودشان» در این برهه زمانی به ویژه در میان زنان تحصیل کرده است.
نصر ادامه داد: در حال حاضر زنان تحصیل کرده کمتر پذیرای نقش خانه داری به عنوان وظیفه اصلی خود هستند و همین مسئله میتواند یک مطالبه اجتماعی و همچنین مشکلاتی را به دنبال داشته باشد.
وی در ادامه ضمن تاکید برآنکه بر اساس این تحلیلها به این نتیجه رسیدیم که «بستر مناسبی برای آشناییهای قبل از ازدواج» در کشور تعریف نشده است خاطر نشان کرد: مقام معظم رهبری نیز اخیرا به این موضوع اشاره کرده و انتظارات خود را از مراجع مذهبی و روحانیت در این حوزه مطرح کردند و خواستند که بیشتر در این زمینه ورود کرده و تعاریفی را داشته باشند زیرا اگر دین بتواند نقش بهتری را در روابط بین دختر و پسر و آشناییهای قبل از ازدواج ایفا کند، شاهد اثرات بسیار نتیجه بخش آن خواهیم بود