به گزارش پایگاه 598 به نقل از کیهان، بامداد سه شنبه نخستین مناظره تلویزیونی هیلاری کلینتونِ دموکرات و دونالد
ترامپ جمهوری خواه در نیویورک برگزار شد. با توجه به نگاه ساده دلانه و
بعضا موذیانه عدهای به این مناظره، یادآوری چند نکته لازم است.
1-
اینکه کلینتون ضمن دفاع از برجام گفته افتخارش این است که بدون شلیک حتی یک
گلوله و با توسل به شدیدترین تحریمها توانسته توانمندیهای هستهای
ایران را مهار کند، باعث خوشحالی نشریات زنجیرهای شده است؛ فقط به این
خاطر که در متن این جمله «خصمانه»، دفاع از برجام نهفته است!
«حقوقدان
برنده شد؛ نامزد جمهوریخواه فی البداهه جنگید»، موضوع تیتر اول یکی از این
همین رسانههاست. معانی نهفته زیادی در این تیتر هست؛ از جمله مقایسه
کلینتون با رئیس جمهور کشورمان(!)، بزک کردن چهرهای که در خباثت «مادر
داعش» است!. مقایسه رئیس جمهور کشورمان با چنین موجودی آن هم فقط به خاطر
دفاع کلینتون از برجام، خلاصه نگاهی است که لیبرالهای وطنی در رسانههای
متعددشان به این مناظره داشتهاند. داشتن چنین نگاهی از سوی این طیف، البته
کاملا طبیعی است. مگر میشود لیبرال بود و از «غربزدگی» فراتر رفت؟ در
حالی که دولتمردان یکی پس از دیگری اعتراف میکنند آمریکاییها به تعهدات
برجامی شان عمل نکردهاند، «غرب پرستان»، ابتدا انکار کردند و بعد به توجیه
پرداختند و در نهایت به خود زنی روی آوردند و نوشتند، مقصر ما هستیم نه
آمریکا؛ برخلاف واقع به جامعه نا امید از گرهگشایی برجام القاء میکنند که
باید فضای آرام و غیرامنیتی به کشور باز گردانده میشد تا شرکتهای خارجی
جرات سرمایه گذاری در ایران را پیدا میکردند!... فقط از دست چنین جریانی
مقایسهای چنان زشت و القای دروغی به این بزرگی ساخته است.
2- ترامپ و
کلینتون در اصل «ایران ستیزی» هیچ اختلافی با هم ندارند. همانطور که تمام
روسای جمهور آمریکا پس از وقوع انقلاب اسلامی، در این باره هیچ اختلافی
نداشتند. اختلاف این دو در حمله یا عدم حمله به ایران نیست، اختلاف فقط در
چگونگی دشمنی است. این واقعیت در مناظره بامداد سه شنبه کاملا مشهود بود و
دیدیم که این دو چه مسابقه ایران ستیزی به راه انداخته بودند. برخی
زنجیرهایها اما برای ماله کشی این «اصل» به تناقضگویی افتادند و آسمان و
ریسمان بافتند. یکی نوشت این مواضع فقط برای جلب آراء لابیهای صهیونیستی
است، دیگری گفت سیستم حاکم بر آمریکا اجازه عملی شدن چنین تهدیدات ضد
ایرانی را به نامزدها نخواهد داد، آن دیگری نیز بدون توجه به تعارضاتی که
در توجیهاتشان موج میزد، یک جا نوشت «دیدید ترامپ-که مخالف برجام است-چقدر
خطرناک است؟» و از طرف دیگر برای کلینتون اینگونه قلم فرسایی کردند که
«کلینتون حقوقدان، فقط برای جلب آراء آن لابیها از ایران بد گفت». مخلص
کلام این بود که ترامپ برای جلب رای لابیهای قدرتمند علیه ایران موضع
نگرفت اما کلینتون چرا! آن هم فقط برای اینکه کلینتون، خالق داعش، از برجام
دفاع میکند!
3- در اینکه لابیهای صهیونیست در آمریکا نفوذ زیادی
دارند و نامزدها برای رسیدن به قدرت باید سبیل آنها را چرب کنند شکی نیست،
اما سوال اینجاست که آیا پس از به قدرت رسیدن یکی از این نامزدها، این
لابیها دیگر وجود نخواهند داشت؟! یا در طول مدت ریاست جمهوری فرد منتخب،
این لابیهایِ شدیداً ضد ایرانی، دست از سر وی بر خواهند داشت؟! مسابقه
ایران ستیزی که دو نامزد آمریکایی در مناظره اخیر گذاشته بودند، آیا پیش از
این و در فضای قبل از انتخابات در فضای سیاست آمریکا وجود نداشت؟! در
ماجرای برجام هم زنجیرهایها میگفتند، مواضع به شدت ضد ایرانی مقامات
آمریکا در پسا برجام، مصرف داخلی دارد و حقیقی نیست. اما دیدیم که مواضع
آنها نه نمایشی بود و نه برای مصارف داخلی. آمریکا تا همین لحظه تحریمها
را فقط روی کاغذ لغو کرده اما وزیر خزانه داری این کشور میگوید، به تعهدات
برجام صددرصد پایبند بوده است!
4- داشتن فهم و بصیرت ، فقط به دین و
ملیت نیست. گاهی رسیدن به این مقصود حریت و آزادگی میخواهد. کشورهای مرتجع
عربی و مواضع آنها در مواجهه با مسئله فلسطین مثال خوبی برای تبیین این
موضوع است. وقتی ارتجاع عرب با عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی به
آرمان فلسطین دهن کجی میکند و در مقابل، 60 شهر اسپانیایی، این رژیم را به
خاطر ظلم به ملت فلسطین تحریم میکنند، یعنی حریت مردم این شهرها -دست کم
در ماجرای فلسطین- از ارتجاع عرب بیشتر است. نظرسنجیهای موسسه پیو درباره
دو نامزد انتخابات آمریکا را که بخوانید میبینید بیشتر مردم این کشور اصلا
این دو نامزد را قبول ندارند؛ اما به قول اولیور استون، کارگردان مشهور
هالیوود، مردم بین ترامپ دیوانه و کلینتون دروغگو، مجبورند یکی را انتخاب
کنند. این یعنی مردم آمریکا هم فهمیدهاند این دو دیوانه، جنایتکار و
دروغگو هستند اما لیبرالهای وطنی نه! شاید هم صلاح نمیدانند بفهمند!
5- در نهایت یکی از این دو نامزد، رئیس جمهور بعدی آمریکا خواهد شد. اگر
تصور کنیم با انتخاب کلینتون دشمنیها با ایران از بین رفته یا کمتر خواهد
شد، دستکم به خاطر وجود همان لابیهای پرنفوذ هم که شده باید نتیجه
بگیریم سخت در اشتباهیم. مگر همین دموکراتها، با ایران کم دشمنی میکنند و
مگر تشدید تحریمها جز محصول همین حزب است؟! کلینتون همان ترامپ است. در
آمریکا چه ترامپ روی کار بیاید چه کلینتون دشمنی با ایران ادامه خواهد
داشت، اعمال نفوذ لابیهای صهیونیست هم متوقف نخواهد شد. بدعهدیها نیز مثل
امروز همچنان ادامه خواهد داشت.
راه حل پایان این دشمنی ها-همانطور
که در ماجرای توافق هستهای ثابت شد- از دست دادن یک به یک مولفههای قدرت
نیست، برعکس افزودن به مولفههای قدرت است. تا وقتی ملت ایران بخواهد
مستقل باشد، دشمنیها ادامه خواهد داشت. چاره مشکلات اقتصادی در آمریکا
نیست، در داخل کشور و در اعتماد به جوانان مومن کارآمد و انقلابی است که
رهبر معظم انقلاب آنها را ثروت واقعی کشور دانستند؛ چاره در بهکارگیری در
ظرفیتهای عظیم بر زمین مانده کشور است. معنای توجه به ظرفیتهای داخلی،
کشیدن حصار به دور کشور و قطع رابطه با دنیا نیست چرا که دنیا فقط آمریکا و
انگلیس و فرانسه نیست. همانطور که دیدیم چشم دوختن به اولاند برای ایجاد
اشتغال برای جوانان ایرانی چقدر مضحک بود، این نگاه که «با انتخاب ترامپ
مشکلات اقتصادی ما حل خواهد شد یا با انتخاب کلینتون ؟» اگر نگوییم خیانت
آلود، مضحک و ساده لوحانه است.
*جعفر بلوری