کد خبر: ۳۹۳۳۳۳
زمان انتشار: ۱۰:۱۵     ۲۴ شهريور ۱۳۹۵
به گزارش پایگاه 598، ایران نوشت:

مرد جوان که ۷ ماه قبل به اتهام قتل و مثله کردن جسد دختر جوانی بازداشت شده و به جنایت اعتراف کرده بود در جریان محاکمه‌اش، ادعای جدید مطرح کرد.

  رسیدگی به این پرونده از بعد از ظهر ۲۹ بهمن سال گذشته و با کشف کیسه زباله‌ای که دست و پای بریده زنی در آن قرار داشت، آغاز شد. مأموران شهرداری که این کیسه را کنار اتوبان کردستان پیدا کرده بودند بلافاصله پلیس را با خبر کردند. بدین ترتیب بازپرس ایلخانی از شعبه هشتم دادسرای جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند.
 
این درحالی بود که مرد میانسالی نیز همان روز با مراجعه به پایگاه چهارم پلیس آگاهی پایتخت از ناپدید شدن دخترش خبر داده بود. از آنجا که احتمال می‌رفت دست و پای کشف شده متعلق به دختر جوان- سهیلا- باشد، دست و پای پیدا شده به خانواده سهیلا نشان داده شد که آنها نیز بقایای جسد را شناسایی کردند.

در تحقیقات بعدی مشخص شد سهیلا با پسری به نام سهراب رابطه دوستانه‌ای داشت. بدین ترتیب او تحت بازجویی قرار گرفت اما ابتدا مدعی شد چند روزی است که از دختر جوان خبر ندارد. ولی در ادامه بازجویی‌ها لب به اعتراف گشود و گفت: صبح پنجشنبه طبق قرار قبلی به‌دنبال دختر مورد علاقه ام، عاطفه در شرق تهران رفتم.
 
داخل ماشین در حال صحبت بودیم که ناگهان بر سر موضوعی جروبحث‌مان شد و او دراوج عصبانیت به خانواده‌ام ناسزا گفت. من هم در یک لحظه کنترلم را ازدست دادم و زمانی که به خودم آمدم متوجه شدم او دیگر نفس نمی‌کشد. درحالی که خیلی ترسیده بودم، جسد را به خانه‌ام درمنطقه ایوانکی-جاده گرمسار-بردم. بعدهم جسد را مثله کرده و در دو کیسه پلاستیکی گذاشتم. هر دو کیسه را داخل سطل زباله‌ای در اتوبان کردستان انداختم.

به دنبال اعتراف‌های مرد جوان و بازسازی صحنه قتل، پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری استان ارجاع شد. اما سهراب زمانی که پای میز محاکمه ایستاد ادعای جدیدی مطرح کرد. بنابراین قضات دادگاه کیفری پرونده را برای تکمیل تحقیقات به دادسرای جنایی تهران بازگرداندند.بدین ترتیب بار دیگر سهراب در مقابل بازپرس ایلخانی از شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت و ادعایی که باعث شده بود پرونده به دادسرا ارجاع شود را بازگو کرد. او این بار گفت: قتل را من انجام ندادم، بلکه چهار مرد ناشناس این کار را کرده‌اند و من به ناچار مجبور شدم که سکوت کنم. اما چون خودم را در آستانه صدور حکم و قصاص می‌بینم، تصمیم گرفتم تا راز قتل را برملا کنم.
 
او ادامه داد: صبح روز حادثه زمانی که سهیلا را سوار خودروام کردم، پس از طی مسافتی، دو خودروی پراید سفید و پرشیا نوک مدادی راه ما را سد کردند. هر خودرو دو سرنشین داشت که مسلح هم بودند آنها با تهدید اسلحه مرا سوار خودروی پراید کرده و سهیلا را سوار خودروی دیگری به اطراف تهران بردند. آنها با تهدید ما را از خودرو پیاده کرده و بعد از قتل سهیلا و مثله کردنش، به سراغ من آمدند.
 
با التماس خواستم مرا نکشند که بالاخره در دقایق آخر تصمیم شان عوض شد و گفتند اگر به دروغ بگویم که سهیلا را من کشته ام؛ اجازه می‌دهند من زنده بمانم. مردان ناشناس بخوبی ما را می‌شناختند، چون گفتند خانواده سهیلا با تو آشنا هستند و بی‌شک رضایت می‌دهند و تو می‌توانی بعد از چند سال حبس آزاد شوی. ولی اگر ما را لو بدهی، کشته می‌شوی. من هم به خاطر ترس و برای زنده ماندن چنین ادعایی را مطرح کردم.

به دنبال اظهارات جدید متهم به قتل، بازپرس جنایی دستور تحقیقات بیشتر در این‌باره را صادر کرد.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها