و در اين قلمرو، براي او كه خالق هستي است، شريكي متصور نيست. «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ؛ خداوند، يكتا و يگانه است»
در نتيجه فرماني جز فرمان خداوند وجود ندارد «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ؛ حكم تنها از آن خداست فرمان داده كه غير از او را نپرستيد!».
بر اساس آيات فوق انحصار «حاكميت» و «ولايت» در خداوند به وضوح بيان شده است. حاكميت چه در نظام تكويني و چه در نظام تشريعي، اختصاص به خداوند دارد، خداوند منشأ تمام قدرت ها و شريعت اسلام تنها مصدر قانون گذاري است، چرا كه خالقيت، مالكيت، ربوبيت، و حقّانيت مختص خداوند است.
همچنين با توجه به آيات فوق ميتوان نتيجه گرفت اطاعت از امامان معصوم عليهمالسلام نيز در طول حاكميت خداوند متعال است و خداوند اطاعت از خدا و رسول را در رديف اطاعت از خود قرار داده و آن را واجب دانسته است: «يا أَيُّها الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِى الأمْرِ مِنْكُمْ [نساء/59] اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا اطاعت كنيد و از رسول خدا، و صاحبان امر (اولوالامر) خودتان اطاعت كنيد».
بنده مطيع، امري را كه مولا به او فرمان ميدهد، بدون كم و كاست به نحو احسن به فعليت ميرساند، پس پيروزي در زندگي انسان زماني مهيا ميشود كه حكم خداوند را در زندگي و در مرحله بعد در شهر و جامعه حاكم كنيم، كه اين حكومتِ حكم خداوند، در تمام امورات پيروزي نهايي و مطلق انسان محسوب ميشود.
از ابو بصير روايت شده: از امام صادق (ع) از اين آيه 56 سوره مباركه احزاب پرسيدم و گفتم صلوات خدا بر پيامبر (ص) چگونه است، فرمود:
«اى ابو محمد، تزكيه و پاكيزه نمودن اوست، در آسمانهاى بلند، پس گفتم: شناختم صلوات خود را بر آن حضرت، پس تسليم چگونه است؟
فرمود: تسليم شدن و گردن نهادن براى اوست در كارها، پس بنا بر اين معناى قول خدا «وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً» چنين است گردن نهيد به اوامر او و جديت و كوشش كنيد در طاعت و پيروى از او در تمام آنچه شما را به آن امر مي كند».
يكي از جلوهها و اهداف درخشان نهضت كربلا را ميتوان همين فعليت بخشيدن و گردن نهادن به حكم خداوند دانست، لذا توسط معتقدترين انسانها اين نهضت به وجود آمد. كه از آن جمله ميتوان به حضرت «مسلم بن عقيل» آن مرد شجاع و پاكدامن اشاره كرد كه به نوبه خود نهضت امام حسين عليهالسلام را با پاكدامني و پرهيزگاري پيوند اساسي بخشيد.
از جمله كارهاي حضرت مسلم بن عقيل(ع) در رعايت اصول و فروع دين و عامل بودن به اوامر الهي و دوري كردن از نواهي را ميتوان در چند واقعه حساس كه قبل از واقعه عاشورا رخ داده است مشاهده كرد:
1ـ عدم ترور و حمله غافلگيرانه
يكي از بزرگان كوفه به نام «شريك» مريض شد عبيدالله خواست كه به عيادت او برود، به مسلم خبر دادند به منزل «شريك» برود و پشت پرده كمين كرده و «عبيد الله» را به قتل برساند.
مسلم به خانه شريك آمد و با شريك قرار گذاشت كه وقتي شريك تقاضاي آب كرد، مسلم به عبيد الله حملهور شود. وقتي عبيد الله به خانه شريك آمد و او در فرصت مناسب چندين بار علامت داد و درخواست آب كرد، مسلم حمله نكرد تا جايي كه عبيد الله مشكوك شد و رفت.
بعد به مسلم گفتند: چرا حمله نكردي و از اين فرصت طلايي استفاده نكردي؟!
گفت: يادم آمد كه پيامبر اكرم(ص) ترور را حرام ميداند و فرمود: «إِنَّ الْإِيمَانَ قَيَّدَ الْفَتْك؛ ايمان مانع ترور و حملهي غافلگيرانه است».
اين نشان دهنده تقيّد و اعتقاد قلبي يك مجاهد في سبيلالله است كه منافع مادي خود كه تأثير بسزايي در امورات دنيايي او داشته را فداي حكم الهي ميكند و حضرت مسلم به زيبايي هرچه تمامتر اين هنر زيباي خود را در اين برهه از تاريخ به نمايش گذاشته است.
2ـ استفاده از غذاي پاك و طاهر
يكي از فروعات ديني در مورد لقمه پاك و طاهر و عدم نجاست است. بر اساس موازين شرعي انسان از خوردن غذاي نجس بايد دوري كند. و اعتقاد و عمل به اين دستور را در سيره عملي «مسلم بن عقيل» به وضوح حتي زمانيكه به شدت محتاج بود ميتوان مشاهده كرد. (البته در فروعات ديني حكم اضطرار موجود است، كه در اين مواقع مي توان به فروعات ديني عمل نكرد)، اما حضرت مسلم با اين عمل خود ميخواست در زمره اين روايت حضرت رسول(ص) «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا»غ بهترين اعمال سختترين آنهاست»، واقع شود.
وقتي حضرت مسلم بن عقيل را با جراحات و زخمهاي متعدد دستگير كردند، به شدت تشنه شد و درخواست آب نمود. وقتي خواست آب بخورد، خون دهانش به آب مخلوط شد و آب نخورد. آب را عوض كردند، خواست بخورد باز آب نجس شد.
لذا آب نخورد. چرا؟! چون شرع مقدس اجازه نميدهد انسان آب نجس بخورد.
3ـ اداي حقوق ديگران
حضرت مسلم در هنگام شهادت دو وصيت انجام ميدهد:
الف ـ به حسين بن علي (ع) خبر دهيد كه به كوفه نيايد.
ب ـ من هفتصد دينار به اين مردم مقروض هستم، زره و شمشيرم را بفروشيد و بدهي من را بدهيد.
در اين مورد نيز ميتوان عملگرايي و اعتقاد راسخ او به انجام احكام و دستورات شرع را مشاهده كرد و بايد گفت: كساني كه تمام ابعاد اسلام را پذيرفتهاند مفتخر به شهادت در راه حضرت امام حسين (ع) خواهند شد.
در نتيجه پيروزي حقيقي و واقعي در اطاعت از فرامين الهي و رسول و جانشينان بر حق اوست و آنكس كه بتواند در تحقق اين امر موفق باشد مزد زحمات خود را گرفته و جايگاهي به وسعت روزي خوردن نزد پروردگار را مييابد و مسلم بن عقيل و شهداي كربلا در زمرهي اين افراد هستند.
منابع:
[1]. طبرسى، فضل بن حسن، ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج20، ص171
[2]. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي
[3]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، ج67، ص191
[4]. طاهرزاده، اصغر، كربلا مبارزه با پوچيها