دیدگاه قرآن در رابطه با رازداری
خداوند متعال در آیه 26سوره جن در رابطه با رازداری فرموده است: «عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًا؛ داناى نهان است و کسى را بر غیب خود آگاه نمىکند» خداوند متعال، از همه اسرار مطلع است و از تمام اتفاقات، آگاه؛ اما با این وجود، هیچکس از اسرار غیب او آگاه نیست. خداوند متعال خود، رازهای بندگانش را می پوشاند و به همین دلیل بر رازداری تاکید دارد.در آیه 5سوره یوسف نیز در رابطه با رازداری آمده است: «قَالَ یَا بُنَیَّ لاَ تَقْصُصْ رُوْیَاکَ عَلَى إِخْوَتِکَ فَیَکِیدُواْ لَکَ کَیْدًا إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِینٌ؛[یعقوب] گفت اى پسرک من خوابت را براى برادرانت حکایت مکن که براى تو نیرنگى مى اندیشند زیرا شیطان براى آدمى دشمنى آشکار است».
عوامل افشای راز
اسباب و عواملی که در افشای راز نقش بسزایی دارند عبارت اند از:1- پرحرفی و سست زبانی: اشخاص پرحرف، برای اشباع میل سخنگویی، از هر دری سخن به میان میآورند و یافتههای خویش را به دیگران انتقال میدهند. چنین کاری سبب پرده برداشتن از اسرار آدمی میشود.2- دوستی و رفاقت: شخص دانای اسرار باید توجه داشته باشد که مرز دوستی و رفاقت را از حریم اسرار پنهانی خویش جدا کند و نه تنها اسرار خود، بلکه اسرار شخصی دیگران را نیز در اختیار دوستانش قرار ندهد.امام صادق (ع) فلسفه این کار را چنین بیان میفرماید: دوستت را بر آن مقدار از اسرارت آگاه ساز که اگر دشمنت هم آن را بداند، به تو زیان نرساند. شاید دوستت نیز روزی دشمنت شود.3- احساساتی شدن و عصبانیت: آنهایی که بازیچه احساسات نمیشوند و بر خشم خویش مسلط هستند، بر حفظ اسرار خود و دیگران تواناترند.4- جهالت و نادانی نسبت به سرانجام بد افشای راز. 5- دشمنی نسبت به صاحب راز. 6- وجود امکانات و وسایل ارتباطی عمومی از جمله: تلفن، اینترنت و...خلاصه این که در یک تعبیر میتوان عوامل کلی افشای راز را چنین بیان کرد: تاریکی قلب، ضعف ایمان، سستی زبان، عادت به اذیت و آزار دیگران.
مقدمهای برای رازداری دیگران
اسلام بر حفظ اسرار تاکید دارد؛ زیرا این امر، تمرینی است برای حفظ آبروی خویش و پاسداری از رازهایی که دیگران نزد شخص به امانت گذاشته اند. آنکه رازدار خویش نیست، نمیتواند اسرار دیگران را حفظ کند. از سوی دیگر، شخصی که در حفظ اسرارش، ناتوان یا نسبت به آن بی اعتناست، نباید توقع داشته باشد که مردم سر او را پوشیده نگاه دارند. امام رضا (ع) می فرماید: «امین به تو خیانت نکند، تویی که به خیانتکار امانت [یعنی راز خود را] سپردی». چه بسا انسان از بعضی اسرار دیگران آگاه شود، اما بنا به دستورات دین می بایست امین مردم بوده و با حفظ اسرار ایشان و عدم آشکارسازی آنها که به هدفی جز مطامع نفسانی رخ نمی دهد، آبروی ایشان را نریخت و برایشان مشکل پدید نیاورد. «آبرو» از هر سرمایه ای بالاتر است و با رازداری میتوان «آبروداری» کرد.حفظ اسرار را باید از خدا آموخت. خداوند بیش و پیش از هر کس، از اعمال و عیوب و گناهان بندگانش با خبر است، اما بردباری و پرده پوشی و رازداری او بیش از همه است. اگر خداوند، کارهای پشت پرده و پنهانی بندگانش را افشا کند، آیا کسی با کسی دوست میشود؟ اگر خداوند، «آن کارهای دیگر» مردم را رو کند، برای چه کسی آبرو و حیثیتی باقی میماند؟