جام جم:بهمن و انقلابهاي منطقه
«بهمن و انقلابهاي منطقه»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم جلال برزگر است كه در آن ميخوانيد؛«تحولات اخير منطقه نشان ميدهد كه ملت ايران توانسته در طول سه دهه براي خود ياوران، همراهان و همگاماني پيدا كند. ما نميگوييم كه ملت ايران تحولات اخير منطقه را به وجود آورده است، اما ناديده گرفتن تاثير بيداري ملت بزرگ ايران در بيداري اسلامي منطقه نيز منطقي نيست.»
اين فراز از سخنان رهبر معظم انقلاب در ديدار ديروز با فرماندهان، مسوولان و كاركنان نيروي هوايي در سالروز حركت تاريخساز همافران اين نيرو در سال 1357، تبيينكننده نوع نگاه انقلاب اسلامي ايران و رهبري آن به ارتباط ميان انقلاب اسلامي ايران و بيداري اسلامي منطقه است ؛ ارتباطي از جنس همدلي، همراهي و همگامي كه بهخاطر وجود زمينههاي مساعد نزد ملتهاي منطقه در طول سه دهه ميان ملتهاي مسلمان ايران و ديگر كشورهاي منطقه تبادل شده و حال به ثمر رسيده است.
جلوههايي از اين همدلي و همگامي همين چند روز پيش در تصاوير ضيافت صميمي و پرحس و حال جوانان انقلابي كشورهاي عربي در تهران به چشم جهانيان آمد؛ همان واقعهاي كه تعدادي از رسانههاي غربي از آن به عنوان نشانه قدرت و بمب هستهاي اصلي ايران ياد كرده و گفتند با وجود چنين ظرفيت و پتانسيل و نفوذ و پيوند معناداري، ايران هرگز به بمب اتم نياز نداشته و نخواهد داشت.
22 بهمن امسال قطعا جلوهاي ديگر از ظهور و بروز اين همدلي و همگامي و پيوند عميق ميان ملتهاي مسلمان ايران و منطقه است.
در سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي ايران، قطعا چشم هزاران زن و مرد انقلابي در كشورهاي منطقه به ايران دوخته شده تا ببينند پيشگامان راه مبارزه با استبداد و استكبار، سالگرد انقلاب خود را چگونه گرامي خواهند داشت.
آنها همچنين پرچم ملتهاي مصر و تونس و ليبي و يمن و بحرين را در كنار پرچمهاي ايران و فلسطين در دست راهپيمايان تهراني رصد خواهند كرد.
اهتزاز اين پرچمها بر فراز دستان راهپيمايان ايراني عمق استراتژيك انقلاب اسلامي ايران را نشان خواهد داد كه جغرافيايي به وسعت دلهاي ايرانيان هميشه در صحنه تا ديگر مردمان پا در ركاب گذاشته منطقه دارد.
در 22 بهمن امسال مردم ايران علاوه بر گراميداشت انقلاب و نشان دادن امتداد و استمرار اين انقلاب مردمي كه متعلق به آحاد ايرانيان بوده و هست، پيوند خود با مردم مسلمان منطقه را نيز نمايان ميكنند.
22 بهمن امسال انقلابهاي منطقه پهلو به پهلوي هم داده و در برابر موج فشار و تهديد و تلاش براي ايجاد انحراف در مسير آنها از يكديگر پاسداري ميكنند.
حضور ميليوني مردم در 22 بهمن پاسخي روشن و هشداردهنده به تهديدات و تحريمهايي است كه دشمن به آن دلبسته است.
بيترديد حضور در اين ميدان و عرصه انتخابات ضريب امنيتي كشور را به اتكاي عزم راسخ ميليونها ايراني در سراسر كشور افزايش خواهد داد. وعده ما راهپيمايي 22 بهمن.
كيهان:... هفت گنبد افلاك پرصداست
«... هفت گنبد افلاك پرصداست»عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن ميخوانيد؛در آستانه سي و سومين سالگرد انقلاب كبير اسلامي مي توان موضوع اين يادداشت را به مسيري كه طي شده اختصاص داد. مسير پرخاطره و مخاطره اي كه در بهمن 57- فوريه 1979- با ورق خوردن تاريخ آغاز شد. تاريخي كه مقارن با آن فضا اردوگاه شرق و غرب ساز كمونيسم و امپرياليسم كوك كرده بودند اما با انقلاب اسلامي و طنين شعار «نه شرقي، نه غربي؛ جمهوري اسلامي» نامعادله سياسي و سيطره گفتماني سوسياليستي و ليبراليستي در منطقه و جهان ترك برداشت و طرحي نو به صحنه آمد. از همين روي؛ درگيري جمهوري اسلامي با نظام سلطه و قلدرمآبان بين المللي يك درگيري ماهيتي و پردامنه بوده كه در طول سه دهه گذشته استمرار و جريان داشته است.
اكنون آنچه در پس اين سي و سه سال و در صحنه اين رويارويي بزرگ و همه جانبه رخ داد را بايد دوباره به نظاره نشست؛ چون هرچند نظام سلطه و جبهه استكبار با پروپاگاندا و امپراتوري رسانه اي خود «پايان انقلاب اسلامي» را از همان ابتدا و سپس در مقاطع مختلف و بزنگاه هاي حساس القاء نموده و در پي آن، اين آرزوي شوم را دنبال مي كرد اما واقعيت و جان كلام را بايد از جناب حافظ شنيد كه؛
«زين قصه هفت گنبد افلاك پرصداست
كوته نظر نگر كه سخن مختصر گرفت»
بنابراين در همين خط، براي آن كه تصويري واقعي از انقلاب اسلامي ايران ديد و درك كرد كه چرا دشمن در برآورد انقلاب اسلامي پي درپي دچار اشتباهات استراتژيك شده است بايد مواجهه دشمن با انقلاب اسلامي و خروجي آن را مجددا واكاوي كرد و دوباره تاكتيك هاي بكار گرفته شده عليه انقلاب اسلامي را در حوز ه هاي مختلف سياسي، ديپلماسي، اقتصادي، فرهنگي، دفاعي و نظامي مورد سنجش قرار داد.
گفتني است؛ در تمام سي و سه سال گذشته دشمنان انقلاب اسلامي از تمام اهرم ها و ظرفيت هاي خود براي ضربه زدن به انقلاب اسلامي استفاده كردند و تاكنون نيز اين روند استمرار داشته است اما اكنون كه آن كارشكني ها، ترفندها و دسيسه ها براي ترور «گفتمان انقلاب اسلامي» به بار ننشسته بايد موقعيت و وضعيت فعلي ايران اسلامي را سنجيد تا مسير آينده را بهتر و بدون پارازيت نظاره كرد.
يكي از گزينه هايي كه در تمامي سال هاي پس از انقلاب اسلامي و تا امروز دشمن عليه جمهوري اسلامي بكار بسته است بحث «تحريم هاي اقتصادي» است تا در پي آن مسير پيشرفت و بالندگي و توسعه علمي متوقف شود. نگاهي گذرا به خط تحريم ها نشان مي دهد آمريكايي ها دارايي هاي ايران را در اقدامي غيرقانوني بلوكه كردند، تحريم هاي يك جانبه اقتصادي و قانون داماتو را بر ضد ايران اجرايي كردند و اكنون نيز تحريم بانك مركزي و تحريم نفتي ايران را دنبال مي كنند اما سؤال اين است كه چه طرفي بسته اند؟ آيا ايران را مستأصل كرده اند؟ اجازه بدهيد پاسخ به اين پرسش را در آمارهاي مستند علمي و خارجي جستجو نماييم.
لازم نيست خيلي به زحمت افتاد چرا كه همين چند روز پيش صندوق بين المللي پول در گزارش خود آخرين وضعيت اقتصادي ايران را اعلام و تصريح مي كند؛ ايران در سال 2011 با 930 ميليارد دلار توليد ناخالص داخلي و با رشد 8 برابري توليد ناخالص داخلي به جايگاه هفدهمين اقتصاد بزرگ جهان رسيده است.
همچنين جاي شگفتي است اما واقعيتي مستند و بدون خدشه است كه با وجود «تحريم ها» اكنون جمهوري اسلامي بنابر اعلام مجله علمي «نيچر» در «رشد علم» رتبه اول دنيا را از آن خود كرده و در «توليد علم» نيز بنابر گزارش منتشره از پايگاه علمي اسكوپوس در منطقه به رتبه اول دست پيدا كرده است.
آمار ديگري كه توجه جهانيان و كارشناسان را به خود معطوف كرده است رتبه نوزدهم جهاني ايران در «توليد علم» است كه همه آنچه گفته شد از دل همان «تحريم ها» بدست آمده است. نمونه بارز ديگر ايران در پيشرفت علمي، دستيابي به فناوري هسته اي است. كشوري كه به لحاظ سياسي و اقتصادي در تنگناهاي شديدي بوده و يك جنگ فرسايشي 8 ساله را نيز پشت سر گذاشته است اكنون در شرايطي از اقتدار علمي است كه رسانه هاي غربي نيز بدان معترف هستند و واشنگتن پست در ستايش ايران هسته اي مي نويسد: «ايران در روند هسته اي شدن خود هرگز از حمايت خارجي برخوردار نبوده است... اما توانست با موفقيت از آستانه هاي فن آوري عبور كند و به يك شبكه غني سازي در حال رشد و پيشرفته دست بيابد و نسل جديدي از سانتريفيوژ را مي تواند رونمايي كند و همه اينها نشان دهنده نبوغ علمي ايرانيان است.»
مسئله درباره انقلاب اسلامي وقتي پيچيده تر مي شود كه گزينه نظامي را نيز عليه ايران بكار گرفتند ولي باز ناكام ماندند و به بركت همان ايستادگي و مقاومت در جنگ، امروز ايران اسلامي در بعد نظامي و دفاعي از قدرت هاي منطقه اي است و به خودكفايي دفاعي رسيده است.
خاطرنشان مي شود طي چند هفته گذشته مقامات اسرائيلي و آمريكايي جنگ رواني حمله به ايران اسلامي را پيش كشيدند و ژست مي گرفتند كه «همه گزينه ها روي ميز است»! اما پس از بيانات رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه تهران عقب نشستند چون دريافتند كه ايران در برابر تهديدات دست بسته نيست و آيا اين چيزي جز توانمندي دفاعي بازدارنده جمهوري اسلامي است؟
مشكل ديگر دشمنان نشاندار جمهوري اسلامي اين است كه دچار يك سردرگمي در مواجهه با ايران هستند به گونه اي كه به تعبير چندي پيش نشريه فارين پاليسي نمي توانند ايران را تحليل نمايند.
از يكسو دشمن هجمه سنگيني را بر نقش «ولايت فقيه» در ايران اسلامي طرح ريزي مي كند و تلاش مي كند آن را اقدامي ناكارآمد جلوه دهد و از سوي ديگر؛ اعتراف مي كند كه اقتدار ايران بخاطر هدايت هاي رهبري بوده است. به عنوان نمونه، موسسه آمريكايي «رند»- RAND- پس از فتنه 88 كه دشمن تمام سازمان رزم خود عليه ايران را بسيج كرده به كارايي و مديريت و اقتدار رهبري و ولايت فقيه در ايران اسلامي اشاره و تصريح مي كند.
دشمن وقتي در حوزه اقتصادي، سياسي و نظامي نتيجه نمي گيرد در حوزه فرهنگي با سازماندهي جديدي در قالب «ناتوي فرهنگي» به ميدان مي آيد تا باورها رادرباره گفتمان انقلاب اسلامي كمرنگ كند اما استيصال كنوني دشمن اين است كه چطور از دل براندازي خاموش و جنگ نرم كه بر ضد ايران تدارك ديده بودند طرفي نبسته اند بلكه الگوي انقلاب اسلامي بيش از گذشته بسط پيدا كرده و تعميم يافته است.
آمريكايي ها در تمامي يك سال گذشته پس از تحولات منطقه خاورميانه و شمال آفريقا كوشيدند آن را در جهت دموكراسي و نفي بيداري اسلامي مصادره نمايند اما واشنگتن تايمز در همان بحبوحه تحولات منطقه مي نويسد اين تحولات متاثر از الگوي انقلاب اسلامي است و انقلاب خميني همچنان در حال سركوب قدرت و نفوذ آمريكاست. نكته قابل اعتنا در اين ميان اين است كه امروز بيش از تمامي سال هاي گذشته مدل حكومتي انقلاب اسلامي مورد استقبال كشورهاي مسلمان در منطقه قرار گرفته است.
اين واقعيت غيرقابل انكار را بايد در اعتراف روزنامه صهيونيستي هاآرتص خواند كه نوشت: «اسلام گراها در حالي قبضه قدرت را به دست مي گيرند كه اسلام آنها اسلام داراي رنگ و بوي آمريكايي يا اسلام از نوع تركيه اردوغاني نيست بلكه اسلامي است كه خطري واقعي براي موجوديت اسرائيل به شمار مي رود.»
خب، اين كدام اسلامي است كه رژيم جعلي و نامشروع صهيونيستي را برنمي تابد و حامي حقوق حقه ملت فلسطين است؟
پاسخ روشن است و اينجاست كه اگر انقلاب اسلامي در بهمن 57 تاريخ را ورق زد و نگاهها از دو صفحه كمونيسم و ليبراليسم به صفحه جديدي از تاريخ يعني «جمهوري اسلامي» معطوف شد اكنون با بيداري اسلامي متاثر و ملهم از گفتمان انقلاب اسلامي، دنيا در يك پيچ تاريخي قرار گرفته كه نشانه هاي آن در خاك اروپا و آمريكا نيز قابل مشاهده است.
اين پيچ تاريخي در شرايطي است كه پروژه ها و طرح هاي راهبردي دشمنان جمهوري اسلامي عليه گفتمان انقلاب اسلامي به شكست انجاميده است.
پروژه سكولاريسم در منطقه راه به جايي نبرد و دليل آشكار آن موج اسلام خواهي در منطقه است كه امروز با به زيركشيده شدن دولت هاي دست نشانده و سرسپرده، اين اسلام گراها هستند كه به قدرت مي رسند و آيا اين اتفاق جز اين بوده كه الگوي انقلاب اسلامي تز جدايي دين از سياست را منسوخ كرده است؟
وضعيت ديگر پروژه هاي آمريكايي- صهيونيستي مانند «خاورميانه بزرگ» و بعد «خاورميانه جديد» نيز كه مختصات خاورميانه اي را با پارامترهاي مد نظر نظام سلطه و جبهه استكبار دنبال مي كرد اكنون روشن است و به تعبير الحيات چاپ لندن خاورميانه جديد با مدل اسلامي و متاثر از جمهوري اسلامي ايران شكل گرفته است.
و بالاخره بايد گفت؛ تلاش ها و تقلاهاي اخير دشمنان جمهوري اسلامي در تهديد، تحريم و ترور براي ياس و نااميدي در آحاد ملت ايران مصداق تخم افكندن در شوره زار است و بطور مشخص پاسخ قاطع و كوبنده ملت بصير و انقلابي ايران را پس فردا در راهپيمايي 22بهمن دريافت خواهند كرد.
خراسان:سر ارادت ما وآستان مصطفي (ص)
«سر ارادت ما وآستان مصطفي (ص)»عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم کورش شجاعي است كه در آن ميخوانيد؛اي جان جانان آمدي و رحمت آوردي، اي مهربان ترين مهربانان آمدي و رافت آوردي، اي گشاده رو و شيرين لبخند آمدي و بر چهره کون و مکان لبخند آفريدي، اي «نرم سخن» آمدي و کلام را زينت بخشيدي و سخن نرم و لين را همچون ابر در آسمان بر زبان ها جاري کردي، اي «کريم السجايا» آمدي و فعل حق را به زيباترين وجه پيش چشم خلق به نمايش گذاشتي، اي «جميل الشيم» آمدي و زيباترين مشي و مرام و کردار را بر تارک عالم نشاندي، اي حبيب خدا که همه انبيا را سروري و اعظمي. اي که براي اتمام و اکمال مکارم اخلاقي از اوج آسمان خوش خلقي آمدي، ستاره ات بدرخشيد و «ماه مجلس» شد، دل رميده همه عالم را انيس و مونس شد، اي بدرالدجي نور تو کجا و نور خورشيد کجا، اي خلاصه هستي، اي عصاره هستي آمدي و حقت سلامت کرد و پس آن گاه همه خلق سلامت مي کنند. اي بهانه آفرينش، آمدي تا آدميان دامنت بگيرند و تا عرش خدا پر گشايند.
اي که به مصداق آيه ان الله و ملائکة ... مدام خدا و ملائک بر تو درود مي فرستند و آدميان نيز بدين مفتخرند که در ادامه سلام خدا و فرشتگان، بر تو از سويداي دل سلام کنند و صلوات بفرستند.
اي جان عالميان آمدي و خدايت چنان سينه ات فراخ گردانيد که همه نور لوح محفوظ در قلبت جاري و نازل شد، اي جان جانان آمدي و همه راز هستي را خداوند عالم در سينه تو يک جا به امانت گذارد و تو چه امانت دار اميني هستي، اي امين آفرينش و راز هستي تو هميشه محمدامين بوده و هستي. تو، هم رازدار راز عالمي هم رازدار سر امتي. تو هم شيفته و عاشق دلباخته خدايي هم انيس و مونس و غمخوار امتي. اي جان ناقابلم به فداي جان قابل و عرشي ات که در معراج هم در آن گاه بي همتا ياد و غصه امتت را به دل داشتي و از خدايت رحمتش را براي آنان درخواستي. اي جان جانان، جانم نه يک بار که هزاران هزار بار فدايت که خصم دون دندانت شکست و ساحر و فسونگرت خواند اما همچنان مهربانانه امتت را پدري کردي. اي حبيب خدا آمدي و نور خدا را با مهرباني هايت، با رحمت بي منتها و بي منتت از دريچه قلب آدم ها بر جانشان جاري کردي.
اي فرزند عبدا... و آمنه آمدي و يتيم شدي اما جهان را از يتم و يتيمي نجات بخشيدي، اي در بي همتاي هستي آمدي و به انسان کرامت بخشيدي، اي عزت هستي آمدي و آدم را عزيز کردي، اي عزيز هستي آمدي و هستي به عزت تو عزيز شد. اي سرچشمه مهرباني اي جاري عشق آمدي و عشق معنا شد و مهرباني بر جان آدميان جاري شد، مهر از جان تو سرچشمه مي گيرد، عشق در خم ابروي تو معنا مي شود و در «خم جان» تو صافي مي شود. تو محبوبي، معشوقي، جان جاناني، اقيانوس رحمتي، سرچشمه رافتي، مظهر خلق خوشي تو خلق عظيمي ، تجسم عدل و رحمت و رافت خدايي.
اي بزرگوار رسول خالق هستي، اي پيام آور نور آمدي و جهان را به نور خود روشن کردي، آمدي و مدينه علم شدي تا جهل و خرافه بميرد و آدميان در نور و روشنايي به سوي علم و دانايي و حقيقت و نور مطلق رهنمون شوند، اي نگاري که به مکتب نرفتي و خط ننوشتي اما به غمزه مسئله آموز صد مدرس شدي. اي اعظم پيامبران، آمدي و خدايت اعظم معجزات را براي اثباتت به خلق هديه کرد.
اي عزيزترين عزيز هستي آمدي و درهاي آسمان يکسره به روي زمين و زمان گشوده شد، آمدي و خدا قرآنش را از قلب لوح محفوظ بر ژرفنا و فراخناي سينه تو جاري کرد تا تو و اهل بيت طاهرينت اين نور را تا ابد در جان آدميان جاري کنيد. اي محمد اي نگين بي همتاي آفرينش اي وجودت همه رحمت و بخشايش اي همه نور و هدايت اي دستگير آدميان اي نيکوسرشت آمدي تا دست آدميان را به يدالله برساني آمدي که تا دست آدميان را در دست خدا بگذاري. اي خاتم انبياء، اي محمد مصطفي اي کاش ما هم توفيق يک نگاه عاشقانه و عارفانه به نور وجود تو را مي يافتيم.
اي کاش ما هم يک لحظه «اويس» کوي تو مي شديم تا جانمان از نور کوي وجودت نور گيرد و همه وجودمان از عطر وجودت تا قيامت معطر شود اي کاش «نمي» از «يم» زلال وجودت را بر جانمان جاري کنيم تا هميشه به سوي خدا جاري باشيم. اي کاش از بيکرانه خلق عظيمت جرعه اي در جان کنيم که تا ابد جان و دل و گفتار و رفتار به خلق نبوي تازه کنيم، اي مصطفي عالم اي پيغمبر خاتم اي مبارک ترين مولود عالم تو را به آبرويت نزد خدايت در مبارک روز ولادتت سوگند مي دهيم دست ما را بگير و نيت و گفتار و کردار ما را آن چنان از خدا بخواه که در روز موعود آبرويي داشته باشيم که در زمره امت محمدي باشيم و شفاعتمان فرمايي.
جمهوري اسلامي:تحليل سياسي هفته
«تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛ماه ربيع كه از آن به "بهار ماهها" تعبير ميشود درحالي به نيمه رسيد كه بزرگترين هديه الهي و فضل بيانتهاي رحماني در اين ماه بر بشريت نازل شده و ميلاد خجسته فخر كائنات، اشرف موجودات و عصاره خلقت حضرت محمد مصطفي(ص) و صادق آل محمد(ص) از جلوههاي عظمت آن است.
وجود مقدس پيامبر اكرم براي بشريت، سراسر رحمت است و خداوند به واسطه اين "خلق عظيم" بر انسانها منت نهاد و وجود شريفي را از ميان آنها براي هدايت ابناء بشر برانگيخت. اين هديه و فضل بيمنتهاي الهي به دليل "خلق عظيم"اش كه مجموعهاي از صفات نيكو همچون متانت، عفو، سعه صدر، مدارا، تواضع و... از جلوههاي آنست، توانست سنگدلترين افراد جامعه جاهلي را جذب و هدايت كند و از آنها انسانهايي موحد و با ايمان بسازد و مشعل هدايتي را در دل سياهيهاي قرون وسطي فراروي بشريت بر افروزد كه تا بلنداي تاريخ، جاودانه بماند. اكنون نيز در اين كورسوي تاريخ، ما به عنوان پيروان پيامبر رحمت بايد با اتصاف به رفتارهاي شايسته محمدي(ص)، انقلاب را به پيش ببريم، زيرا كه انقلاب اسلامي ما بر مبناي فرهنگ و اصول و ارزشها به پيروي رسيده و تنها راه تداوم آن نيز حسنات اخلاقي نيكوست.
اين روزها در سي و سومين دهه فجر انقلاب اسلامي، مردم ايران خود را براي برپايي بزرگترين مانور مردمي و نمايش اقتدار نظام در روز 22 بهمن آماده ميكنند. هر چند سالهاست كه از روزهاي فجرآفرين بهمن 57 فاصله گرفتهايم و بعضيها ممكن است آن نعمت بزرگ رحماني و يكرنگيهاي آسماني را كه انقلاب اسلامي ملت ايران را به پيروزي رساند، فراموش كرده باشند ولي بايد دانست كه انقلابي ماندن نظام، به احياي همان خصلتها و روحيههاي ايثارگرانه و همدليهاي برادرانه است و امروز نيز كه در سي و چهارمين دهه فجر انقلاب اسلامي قرار داريم بايد با همه اختلاف نظرهايي كه ممكن است در سطوح مختلف وجود داشته باشد براي پاسخگويي به توطئههايي كه دشمنان انقلاب متوجه اين سرزمين كرده اند، همه با هم و يكدل و يكزبان، مشتها را به سوي دشمن واحد نشانه بگيريم و در روز 22 بهمن بر تداوم انقلاب اسلامي تاكيد كرده و بر دفاع از آرمانها و ارزشهاي آن پافشاري نمائيم و به جهانيان اعلام كنيم كه هرگز بر سر استقلال و آزادگي خود معامله نخواهيم كرد و در برابر زياده خواهيهاي غرب كوتاه نخواهيم آمد.
در اين هفته سخنان مهم و تحليل جامع رهبر معظم انقلاب از دستاوردهاي انقلاب، شرايط منطقهاي و اوضاع بينالمللي در نماز جمعه تهران بازتاب وسيعي داشت. ايشان گراميداشت دهه فجر سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي را به معناي شكرگذاري اين نعمت بزرگ الهي دانسته و تاكيد كردند در اين ايام بايد همچنين از ملت ايران نيز تشكر كرد كه در 33 سال گذشته، از خود وفاداري، ايثار، شجاعت و بصيرت نشان داده و در تمام مراحل در صحنه حضور داشتند. ايشان با برشمردن دستاوردهاي مهم انقلاب، به بيان برخي نقاط ضعف نيز پرداختند و تصريح كردند ما ضمن تقويت نقاط قوت نبايد نقاط ضعف را پنهان كنيم بلكه بايد با برطرف كردن ضعفها، از نهادينه شدن آنها جلوگيري كنيم.
حضرت آيتالله خامنهاي بر ادامه حركت در مسير اهداف انقلاب اسلامي و رسيدن به آرمانها را تاكيد كرده و افزودند: "غافل نشدن از مسائل و ارزشهاي انقلاب به دليل سرگرم شدن به مسائل فرعي، حفظ اتحاد و همدلي و مسئوليت پذيري از مهمترين وظايف مسئولين است." ايشان هوشياري در مقابل دشمن و فريب نخوردن در مقابل لبخند و وعدههاي دروغ مستكبران را يكي از وظايف مسئولين برشمرده و بر مقابله با غده سرطاني اسرائيل تاكيد كرده و در پاسخ به تهديدات مقامات آمريكايي گفتند: "آمريكاييها بدانند كه جمهوري اسلامي ايران در مقابل اين تهديدها، وقتي كه لازم باشد، تهديداتي دارد كه انشاءالله اعمال خواهد شد."
رهبر معظم انقلاب در زمينه انتخابات توصيههاي مهمي به مسئولين اجرايي، كانديداها و مردم داشتند و فرمودند: "هيچ كس نبايد با متهم كردن ديگري، آب به آسياب دشمن بريزد." ايشان حضور در انتخابات و راهپيمايي 22 بهمن را براي كشور مصونيت بخش توصيف كرده و مردم را به حضور گسترده و دشمن شكن در اين دو صحنه فرا خواندند.
فرمانده كل قوا همچنين ديروز در سالروز بيعت جاودانه همافران نيروي هوايي با بنيانگذار جمهوري اسلامي در 19 بهمن سال 57 كه نقش ويژهاي در شكستن كمر ارتش رژيم طاغوت داشت، مهمترين درس اقدام شجاعانه و خط شكني بزرگ نيروي هوايي در روزهاي پيروزي انقلاب را درك تأثيرگذاري ابتكار و اقدام به هنگام و لزوم حركت رو به جلو با نگاه اميدوارانه به آينده دانستند و تاكيد كردند: تحولات اخير منطقه و بيداري اسلامي در ميان ملتها، نشانگر حقانيت و ادامه حركت بالنده، و اسلامي ملت ايران است و حركت مردمي بعد از گذشت 33 سال همچنان با طراوت و پرنشاط به سمت اهداف اصلي خود به پيش ميرود.
در موضوعات خارجي، تحولات سوريه در صدر رويدادهاي خبري هفته بود. اين هفته فشارها عليه دولت سوريه به گونهاي بيسابقه شدت گرفت و جبهه مشترك دولتهاي استعمارگر غربي و حكام وابسته عرب، همه عزم خود را جزم كردند تا به زعم خودشان كار دولت دمشق را يكسره كنند. اين كشورها پيش نويس قطعنامهاي را به شوراي امنيت بردند كه متضمن كناره گيري بشار اسد، رئيس جمهوري سوريه از قدرت بود. آنها به اين طريق و به بهانه حمايت از مردم سوريه درصدد بودند خواسته ديرينه خود را كه همانا سرنگوني دولت سوريه ميباشد محقق سازند. جالب آنكه دولتهاي عرب كه پيشقراول جبهه ضد سوري شدهاند، جملگي از ديكتاتورهاي معروف منطقه هستند و پروندهاي مملو از سركوب ملتهاي خود، فساد حكومتي و وابستگي به قدرتهاي استعماري را دارند.
واقعيت اين است كه مقاومت دولت سوريه در برابر صهيونيستها و عدم سازش نظام سوريه با رژيم صهيونيستي موجب شده است، دولتهاي استعمارگر و متحدين عرب منطقهاي آنها از ديرباز كينه سوريه را به دل بگيرند. اكنون كه اوضاع سوريه متشنج شده است آن دولتها زمينه و شرايط را براي انتفام گيري از دمشق مساعد يافتهاند و به بهانه دفاع از حقوق مردم سوريه، قصد پياده ساختن منويات ديرينه خود را دارند.
البته اين بدان مفهوم نيست كه نظام سوريه مشكل ندارد ولي قطعاً هر تصميمي در مورد مسائل سياسي سوريه منحصر به ملت سوريه ميباشد و اين تنها ملت سوريه هستند كه صلاحيت تعيين سرنوشت خويش بدون دخالت دولتهاي خارجي را دارند. نظام سوريه، بدون تحت تأثير قرار گرفتن از فشارهاي بين المللي، بايد به خواسته مخالفان خود توجه كند و به درخواستهاي قانوني آنها در چارچوب اقدامات مسالمت آميز گردن نهد تا زمينه دخالتهاي خارجي از ميان برود.
با اينحال كاملاً مشخص است كه برخوردهاي كنوني غرب و جناح مرتجع عرب انگيزه و بار سياسي دارد. اين گونه برخورد، به تمسخر گرفتن شعور و افكار عمومي جهان است كه اين دولتها، براي مردم سوريه اشك تمساح ميريزند درحالي كه در فاصلهاي كمتر، رژيم جنايتكار و اشغالگر صهيونيست آشكارا تمام قوانين و مقررات بينالمللي را با قلدري زير پا ميگذارد و انواع جنايتها را در حق ملت بيدفاع فلسطين روا ميدارد ولي صداي اعتراضي از اين مدعيان دفاع از مظلوم بر نميخيزد.
اين هفته، مقامات حماس و فتح در قطر توافقنامه تشكيل دولت واحد را امضا كردند كه براساس آن، محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان در رأس دولت ملي قرار ميگيرد. اين تحول غيرمنتظره، شگفتي ناظران را به همراه داشته است. مردم فلسطين و افكار عمومي منطقه از جنبش حماس به خاطر سابقه مبارزاتي و كارنامه عملكرد ضد صهيونيستي، انتظار چنين اقداماتي را نداشتند و به همين لحاظ منتظر توضيحات مسئولان حماس ميباشند. در ذهن افكار عمومي منطقه اين سؤال مهم شكل گرفته است كه مسئولان حماس به چه دليل پذيرفتهاند ابتكار عمل به جناح سازشكار فلسطين منتقل شود درحالي كه اين جناح عملكردي نامطلوب براي آرمان فلسطين داشته است؟!
از سوي ديگر جنبش حماس با شعارهاي ضد صهيونيستي و ضدسازش توانست در انتخابات گذشته راي اكثريت مردم فلسطين را كسب كند ولي موضع گيريهاي جديد اين جنبش با شعارهاي اوليه آن مغايرت دارد.
وحدت ميان جناحهاي فلسطيني امري مطلوب است و بديهي است كه تصميم گيري در مورد آن به عهده خود فلسطينيها ميباشد ولي اين امر نميتواند سپردن سرنوشت ملت فلسطين به سازشكاران را توجيه نمايد. در اين ميان برخي گزارشهاي تائيد نشده حكايت از آن دارد كه حكام متمول عرب و در رأس آنها دولت قطر از دلارهاي نفتي براي تطميع برخي مسئولان فلسطيني و ترغيب آنها به پذيرش شرايط جديد استفاده كردهاند كه توضيحات مسئولان فلسطيني ميتواند به روشن شدن مسئله و رفع اين ابهام كمك نمايد.
اين هفته نيز مردم بحرين به مبارزات ضدديكتاتوري خود ادامه دادند و در اين راه شهداي ديگري را تقديم انقلاب كردند. اكنون يكسال است كه مردم بحرين عليه رژيم خودكامه و سركوبگر آل خليفه به پا خاستهاند و سياستهاي سركوبگرانه رژيم، نتوانسته است شور و اشتياق انقلابيون را از ميان ببرد و استقامت آنها را بشكند. بهمن ماه سال گذشته بود كه هزاران بحريني براي نخستين بار به خيابان آمده و در ميدان "لولو" تجمع كردند و شعارهاي ضد حكومتي سردادند. از آن زمان اين ميدان سمبل مبارزه مردم بحرين شد و در طول يكسال گذشته شاهد اعتراضات باشكوه مردم و جنايتهاي رژيم بوده است. گزارشهاي رسيده حاكي است مردم بحرين خود را آماده ميكنند تا در سالگرد آغاز انقلاب خود حضوري ميليوني در ميدان لولو داشته باشند.
بهمن ماه همچنين يادآور مبارزات مردم مصر و سقوط ديكتاتور اين كشور ميباشد. اين هفته، مردم مصر بار ديگر با برگزاري تظاهرات گسترده بر درخواستهاي خود داير بر كناره گيري شوراي نظامي حاكم تاكيد كردند. هر چند يكسال از سقوط مبارك ميگذرد ولي غصب حكومت توسط نظاميان و عدم تمكين آنها در انتقال قدرت به منتخبين مردم باعث شده است تا مردم مصر نتوانند لذت آزادي و دمكراسي را بچشند و همچنان سايه چكمههاي نظاميان را بر سر خود احساس ميكنند.
با اينحال تداوم حضور مردم مصر در صحنه كه طي هفتهها و روزهاي اخير گسترش يافته است نظاميان حاكم را، كه ميكوشند چارچوب رژيم سابق را حفظ كنند، به شدت تحت فشار قرار داده است و ادامه اين روند قطعاً پيروزي كامل انقلاب مردم مصر را در آيندهاي نه چندان دور، در پي دارد.
رسالت:يومالله 22 بهمن و اقدام پيشدستانه
«يومالله 22 بهمن و اقدام پيشدستانه»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن ميخوانيد؛اقدام پيشدستانه در ادبيات نظامي تعريف دارد. اما ملت ايران آن را در حوزه سياست به كار ميبرد. حمله يا اقدام يك طرف به قصد از ميان بردن امكان حمله قريبالوقوع طرف ديگر را جنگ پيشدستانه ميگويند.
جنگ پيشدستانه معمولا زماني ميتواند آغاز شود كه يكي از طرفهاي درگير، خطر حمله حريف را اجتنابناپذير و فوري فرض كند يا براي دستيابي به برتري راهبردي مدعي اجتنابناپذيري و فوريت حمله شود.
ملت ايران طي دو قرن اخير همواره مورد تهاجم غرب بوده است و در نيم قرن اخير آمريكا به نمايندگي از غرب هميشه در جنگ و ستيز و خصومت با ملت ايران بوده است.
دشمني آمريكا با ملت ايران با پيروزي انقلاب اسلامي مضاعف شده و طي 33 سال اخير هيچ اقدام خصمانهاي متصور نبوده كه آمريكا عليه جمهوري اسلامي انجام نداده باشد.
پاسخ ملت ايران به تناسب هر تهديدي روشن بوده است. چماق "ترور"، "تهديد" و "تحريم" و بالاخره جنگ نرم و سخت همواره روي ميز سيا، پنتاگون و وزارت خارجه آمريكا بوده كه با همين چماق ما را دعوت به مذاكره، سازش و سپس تسليم ميكنند.
يكي از اقدامات پيشگيرانه و پيشدستانه ملت ايران عليه توطئههاي آمريكا همين راهپيماييهاي ميليوني در تهران و سراسر كشور و نيز راهپيمايي يومالله 22 بهمن است. راهپيمايي يوم الله 22 بهمن يك مانور قدرت عليه اقدامات خصمانه آمريكاست. راهپيمايي يوم الله 22 بهمن اعلام آمادگي براي دفاع همه جانبه از نظام مقدس جمهوري اسلامي است.
راهپيمايي يوم الله 22 بهمن پاسخي قاطع به تهديدهاي سياسي، نظامي، اقتصادي و فرهنگي غرب است. راهپيمايي يومالله 22 بهمن اعلام عمق و ژرفاي مشاركت سياسي مردم در دفاع از دستاوردهاي انقلاب اسلامي است. راهپيمايي يومالله 22 بهمن تكريم و تعظيم شهيدان، ايثارگران و جانبازان و آزادگان است.
راهپيمايي يوم الله 22 بهمن روز يكصدايي ملت ايران عليه صداهاي بيگانه است. راهپيمايي يوم الله 22 بهمن روز تكريم امام خميني (ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي و تعظيم اقدامات هوشمندانه رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آيتالله العظمي خامنهاي در مديريت خوب نظام اسلامي در مسير خط امام(ره) است. ما در يومالله 22 بهمن تمرين "حضور" براي آمادگي عصر "ظهور" ميكنيم. تجربه نشان داده است بعد از هر راهپيمايي در يوم الله 22 بهمن توطئهها و نقشهها و حتي اقدام روي ميز آمريكا براي مقابله با انقلاب اسلامي خنثي و بياثر شده است. به همين دليل مردم به راهپيمايي يوم الله 22 بهمن به ديده يك راهبرد پيشدستانه و پيشگيرانه نگاه ميكنند. راهبردي كه با كمترين هزينه بيشترين درآمد را براي امنيت و اقتدار ملي به دست ميآورد. اينكه مردم بصير و آگاه ايران به راهپيمايي 22 بهمن به عنوان يك عبادت و حضور در يك جشن ملي نگاه ميكنند از همين منظر است.
ملت ما طي سه دهه گذشته خوب آموخته است كه براي جلوگيري از بازتوليد استبداد و بازگشت استعمار، حضور در ميدان سياست و راهپيماييهاي ميليوني در خيابانها و دفع تهديدات داخلي و خارجي يك نسخه شفابخش است.
امروز كه بانگ بيداري اسلامي در منطقه و جهان به گوش ميرسد تجربه الهي ملت ايران فرا روي ملتهاست. آنها نيك ميدانند براي سرنگوني استبداد و بيرون كردن استعمار از جوامع خود حتما بايد در صحنه و ميادين مبارزه حضور داشته باشند. انقلاب اسلامي بر اساس نسخه ملت ايران كم هزينهترين انقلابهاست. مشتهاي گره كرده فريادهاي آسمانكوب و قوي مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل و شعار مقدس الله اكبر پشت استكبار جهاني را ميلرزاند.
راهپيماييهاي دشمن شكن مختص يك طبقه و يك قشر نيست بلكه همه بايد بيايند از طفل شيرخواره گرفته تا پيرمرد 80 ساله، هيچ كس نبايد زير سقف بماند همه بايد زير سقف آسمان ايران عزت و عظمت انقلاب را كه نمادي از اقتدار ملي است به رخ دشمنان بكشند. در يوم الله 22 بهمن ملت هر سال قويتر از سال گذشته ظاهر ميشود. امسال نيز به فضل خدا همين طور خواهد بود.
حمايت:بازي خطرناك
«بازي خطرناك»عنوان يادداشت روز روزنامه حمايت است كه در آن ميخوانيد؛كشورهاي عربي و غربي كه به خيال سرنگوني اسد و سلطه بر سوريه پرونده اين كشور را تحت نام اتحاديه عرب در شوراي امنيت بازگشايي كردند با وتوي چين و روسيه تمام آرزوهاي خود را بر باد رفته ديدند. به رغم تمام تحركات صورت گرفته، چين و روسيه با تاكيد بر عدم پذيرش دخالت در امور سوريه قطعنامه پيشنهادي كشورهاي عربي و غربي را وتو كردند تا شكستي ديگر براي ائتلاف ضد سوري رقم زده شود.
نكته قابل توجه در تحولات سوريه مواضع و اقدامات كشورهاي عربي و غربي پس از وتوي قطعنامه مذكور ميباشد. از يكسو كشورهاي عربي با محكوم سازي وتوي چين در روسيه بر ادامه همراهي با غرب تاكيد و حتي شوراي همكاري خليج فارس سفراي خود را از سوريه فراخواندند. كشورهاي غربي به ويژه انگليس، آلمان، فرانسه، آمريكا نيز ضمن فراخوان سفير صراحتا اعلام كردند كه از گروههاي صلح در سوريه حمايت ميكنند تا سرنگوني اسد را اجرايي سازند.
هرچند كه اقدامات خصمانه غربي عليه سوريه بر كسي پوشيده نيست و همگان اذعان دارند كه مواضع غرب عامل اصلي چالشهاي سوريه بوده اما رويكرد كنوني غربي برگرفته از اصلي فراتر از تحركات عليه سوريه است كه تهديدي براي امنيت بينالملل ميباشد. كشورهاي غربي كه ادعا دارند جهان بايد پيرو تصميمات شوراي امنيت باشد، با اين رويكردها نشان ميدهند كه براي آنها نهادهاي بينالمللي ارزش و اعتبار نداشته و به نوعي خود تنها محور تحولات هستند.
سياستهاي كشورهاي مذكور نشانگر آن است كه غرب به دنبال انزوا و حذف سازمان ملل ميباشد و تلاش دارد كه آن را به مهرهاي مبدل سازد كه صرفا تابع خواستههاي آن باشد. زماني كه قطعنامه سازمان ملل به نفع غرب باشد اجراي آن را الزام آور ساخته و هر زمان مغاير با اهداف آنها باشد، آن را ابطال كرده به صورت يك جانبه عمل ميكند.
به عبارت ديگر غرب تلاش دارد تا خود را پليس جهان معرفي كند كه قاضي و مجري حكم نيز ميباشد.براساس اين تفكرات كه مشاهده ميشود غربيها در قبال كشورهاي ديگر تحريمهاي يك جانبه و حتي نظاميگري را اجرايي ميسازند كه نمود آن را در سوريه ميتوان مشاهده كرد. با توجه به اين شرايط ميتوان گفت كه عملكردهاي غرب صرفا عليه سوريه نميباشد بلكه آنها به دنبال تضعيف نقش ساير كشورهاي بزرگ نظير چين و روسيه و حتي سازمان ملل در معادلات جهاني هستند.
اقدامي كه تهديدي بزرگ براي امنيت بينالملل بوده و ميتواند به هرج و مرج در عرصه جهاني مبدل گردد لذا حمايت از سوريه صرفا حمايت از اين كشور نميباشد بلكه اقدامي در جهت مقابله با يك جانبهگرايي و سلطه طلبي غرب است كه عدم اجراي آن هزينههاي بسياري براي عرصه بينالملل به همراه خواهد داشت.
مردم سالاري:ضرورتي به نام توجه به مشارکت عمومي
«ضرورتي به نام توجه به مشارکت عمومي»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاري به قلم سروش ارشاد است ه در آن ميخوانيد؛جشن هاي سي و سومين سالگرد پيروزي انقلا ب اسلا مي در حالي اين روزها در حال برگزاري است که بررسي جايگاه مردم و توجهي که امام خميني (ره) به عنوان بنيان گذار اين انقلا ب به مشارکت عمومي مي کرد، همچنان از اهميت برخوردار است.
امام خميني (ره) از همان آغاز راه بر نقش مردم و مشارکت آنها در اداره امور تاکيد داشت، تا بدين ترتيب انقلا بي که با نام اسلا م صورت گرفته، در مسير مناسبي قرار بگيرد. اصولا هر حکومتي براي اداره امور نيازمند بهره مندي از مردم در اداره امور است، چرا که وقتي جامعه خود را در تصميم گيري ها دخيل مي داند، عملا نوعي نشاط عمومي براي اداره امور پديد ميآيد.
امام خميني(ره) نيز با بهره گيري از پشتوانه علمي و فقهي خود، بر اين موضوع واقف بودند، تا با نقش دادن به مردم در يک جامعه اسلا مي، حرکتي جديد را پايه ريزي کنند.
«ميزان راي ملت است» نيز از آن جمله هاي مهمي بود که از امام(ره) به يادگار مانده تا انتخابات که يکي از مهمترين ويژگي هاي هر حکومت با ويژگي مردم سالا ري است، اينگونه توسط امام (ره) تبيين شود.
به هر حال توجه به جايگاه مردم و ايجاد زمينه براي مشارکت عمومي همواره بايد جزو اولويت هاي نظام اسلا مي باشد تا بدين ترتيب شاهد اعتماد دوسويه بين مردم وحکومت باشيم. اين روزها سي وسومين سالگرد پيروزي انقلا ب اسلا مي، با رقابت هاي غيررسمي انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلا مي همزمان شده است. با نظر به جايگاه مردم در جمهوري اسلا مي بيان چند نکته ضرورت دارد:
اول آنکه بهتر است شوراي نگهبان در مدت باقيمانده شرايط مطلوب تري براي حضور کانديداها پديد آورد و به توصيه هاي مقام معظم رهبري درخصوص بررسي صلا حيت ها توجه جدي شود.
دوم آنکه، دولت به عنوان مجري انتخابات، به گونه اي رفتار کند که شائبه اي در خصوص دخالت مجريان در انتخابات پديد نيايد و اصل بي طرفي در برگزاري انتخابات رعايت شود.
سوم آنکه، اميد است نامزدها و کانديداهاي انتخابات، در اين روزها که به نحوي تبليغات غيررسمي آغاز شده از فضاي تخريب خارج شوند و اگر نشستي هم دارند به بيان ديدگاه هايشان بپردازند. چرا که انتخابات، جلوه اي عملي از مشارکت عمومي در عرصه تصميم گيري کشور است و با نظر به حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري، ضروري است فضايي مساعد براي اعتمادسازي ملي پديد آيد.
شرق:ماموریت روسی در سوریه
«ماموریت روسی در سوریه»عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم صادق زيباكلام است كه در آن ميخوانيد؛احتمالا تجربه، سن و آگاهيهاي سياسي و بينالمللي آقاي سرگئي لاوروف وزير امورخارجه روسيه آنقدر بود كه ديروز در مسير فرودگاه دمشق به كاخ رياست جمهوري و ديدار با بشار اسد، خيل آن هزاران نفري را كه در مسير ايستاده بودند و پرچمهاي روسيه و سوريه را تكان ميدادند و به نفع روسيه شعار ميدادند را جدي نگيرد.
او ميدانست اگر همه استقبالكنندگان به اراده خودشان در مسير حركت جمع شده بودند، در بهترين حالت آن طرفداران صرفا بخشي از جمعيت سوريه بودند. بسياري ديگر، او و كشورش را شريك اقدامات سوريه ميدانند. آقاي لاوروف يقينا ميداند كه بسياري از اعراب از سياست روسيه در قبال سوريه رضايت ندارند و بالاخره آقاي لاوروف نميتواند نداند كه رژيم سوريه طرفداران و دوستان زيادي در جهان عرب ندارد.
در واقع و برخلاف تصور بسياري كه فكر ميكنند روسيه بنا دارد تا به آخر پشت بشار اسد بايستد، مسكو چنين غرضي ندارد. به همين دلیل است كه وزير خارجهشان (كه مورد وثوق پوتين است) پس از مخالفت با طرح غربيها و اتحاديه عرب در شوراي امنيت، به سرعت راهي دمشق شده است. به احتمال خيلي زياد، او سخنان بسيار محبتآميز خطاب به بشار اسد ندارد.
اتفاقا او رفته دمشق كه به رهبران سوريه بگويد كه روسيه براي آنان زمان خريده و آنان بايد به سمت و سوي يك راهحل سياسي بروند. تفاوت نگاه روسها با غربيها و اتحاديه عرب در اين است كه غربيها و اعراب به دنبال تغيير رژيم در سوريه هستند، در حالي كه روسها با تغيير رژيم مخالفند.
مخالفت آنان با تغيير رژيم به معناي آن نيست كه آنان يكپارچه از بشار اسد حمايت ميكنند، بلكه به معناي آن است كه خواهان جلوگيري از تكرار سناريوي ليبي و سرهنگ قذافي هستند. مسكو معتقد است كه به جاي رفتن به سمت و سوي يك جنگ داخلي و تكه و پاره شدن سوريه، بهتر است كه به سمت يك انتقال قدرت آرام و آهسته برويم.
در مرحله نخست، اسد دولتي ائتلافي با شركت برخي از مخالفان معتدل و ميانهرواش تشكيل ميدهد و نظاميان و گروههاي امنيتي را به پادگانها برميگرداند و سوريه گام به گام ميرود به سمت عادي شدن و در عين حال دموكراتيك شدن. لاوروف براي تلاش مجدد يا حتي يك راهحل معتدل به سوريه رفته. اما بزرگترين مانع انتقال آرام حكومت اتفاقا مخالفان راديكال و اسلامگراي بشار اسد در «حما» و «حمص» نيستند.
بيشترين مخالفان انتقال تدريجي قدرت و برگزاري انتخابات آزاد شماري از نظاميان، رهبران حزب بعث، مسوولان امنيتي و بالاخره شخص بشار اسد است. آنان همه قدرت را ميخواهند و حاضر نيستند ديگران را در قدرت سهيم كنند و آقاي لاوروف رفته كه شايد بتواند آنان را وادار كند كه در جهت اصلاحات و تغييرات تدريجي حركت كنند.
اين درست است كه روسها منافع اقتصادي زيادي در سوريه دارند؛ اين درست است كه دمشق مهمترين پايگاه دريايي را در مديترانه در اختيار روسها قرار داده؛ اين درست است كه سوريه دومين خريدار تسليحات از روسيه است؛ اين هم درست كه سوريه آخرين متحد استراتژيك روسيه در خاورميانه است، اما آنچه كه از همه اين ملاحظات مهمتر شده، خاورميانه جديدي است كه «بهار عرب» به همراه آورده.
يقينا روسها هم متوجه شدهاند كه آينده خاورميانه جديد به دموكراسي و حكومتهاي فارغ از معترضان تعلق دارد. يعني همان سرنوشتي كه از تونس آغاز شد و مصر و ليبي را در نورديد و ديگر حكومتهاي عرب را نيز نگران آينده خود کرده است.
فرهيختگان:۱۲ فروردین در ۲۲ بهمن
۱۲« فروردین در ۲۲ بهمن»عنوان يادداشت روز روزنامه فرهيختگان به قلم بهروز قزلباش است كه در آن ميخوانيد؛ طعم زمستان بهشدت بهاری است. حتی برگهایی که از درختان بالا میروند و برفهایی که چترهای سیاه را سپید میکنند این را به خاطر دارند. ۲۲ بهمن. دست در دست، همدل و همزمان و یکصدا در مقابل صف بچههای مدرسه باختر میخوانیم. «روزها کوشم و شب نخوابم، پاس میدارم از انقلابم... انقلابم... انقلابم ...»
تنها آدمهایی خوششانس بودند که درست دم در فروشگاههای شیرینیفروشی ایستاده بودند، حتی به نیم ساعت هم نکشید که تمام شیرینیهای شهر تمام شد و طعم بهار به شیرینی گرایید. مزه آزادی، نامأنوس بود. چون کسی آن را پیش از آن روز تاریخی تجربه نکرده بود. آهستهآهسته رفتیم و رفتهرفته آزاد شدیم. حالا برگهایی که از درختان بالا رفته بودند، ژنرالها را تا در پادگانها بدرقه کردند. همافرها، سربازها و پاسبانهای شهر به محل خدمت خود رفتند تا دوباره شهر بشود همان شهری که بود- نه- نبود. و نشد. مردم مهربانتر، صمیمیتر، امیدوارتر و سرخوش از پیروزی بودند.
این صدای انقلاب است. رادیوها انقلاب را سوار بر امواج در فضا پراکندند. همهچیز رفتهرفته رنگ انقلاب را به خود گرفت و آهستهآهسته رنگ خودش را به آفتاب داد.
امام، تکیهگاه و نقطه امید ملت بود. کلامش ساده، قاطع، صمیمی و با صدای مردم بود. طولی نکشید که رفراندوم جمهوری اسلامی آری- نه برگزار شد. حاصل آن شد «جمهوری اسلامی آری». بیش از ۹۸ درصد مردم، آزادی را در «آری» به جمهوری اسلامی دیده بودند. این روزها، ۳۳ سال از آن روزها میگذرد. و ۳۲ بار پیش از این مردم آزادی را در یکی از روزهای تاریخی وطن جشن گرفتهاند.
همه خیابانها به خیابان انقلاب و خیابان انقلاب به خیابان آزادی و خیابان آزادی به میدان بزرگ آزادی خواهد رسید. هیچ جشنی باشکوهتر از جشن استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی نیست. روز ۲۲ بهمن هم سحر ۱۲ فروردین، طلوع سحرانگیزی خواهد داشت. جای امام و شهدا خالی.
دنياي اقتصاد:بودجه 91 و بخش خصوصي
«بودجه 91 و بخش خصوصي»عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم محمد صادق جنان صفت است كه در آن ميخوانيد؛دولتها براي اداره جامعه، بايد پول خرج كنند.
بخشي از اين پولهايي كه بايد خرج شود به كارمندان دولت به عنوان حقوق و مزد پرداخت ميشود و بخش ديگري از هزينهها نيز براي حفظ و توسعه امنيت داخلي و همچنين حفاظت از شهروندان و مرزهاي كشور در برابر خطرات خارجي اختصاص داده ميشود. همچنين بخش قابلتوجهي از پولهايي كه دولت بايد خرج كند براي بهداشت و درمان، آموزش، آباداني و عمران و زيرساختها اختصاص داده ميشوند. دولتها اما براي خرج كردن بايد درآمد موثر و به اندازه خرج داشته باشند تا اداره جامعه ممكن باشد.
دولتها بايد به اين پرسشها جواب بدهند كه: چقدر براي حفظ امنيت، چقدر به بهداشت، چقدر به آموزش و... اختصاص يابد. آيا خرجي كه قرار است براي بهداشت شود در روستاها باشد يا در شهرها، براي كارگران يا براي كارمندان؟ دولتها براي كسب درآمد هم با دشواري مواجه هستند: كدام گروهها بايد درآمد دولت را تامين كنند؟ توليدكنندگان يا مصرفكنندگان؟ واردكنندگان يا صادركنندگان؟ سهم هر كدام چقدر باشد و ...
اينها مسائل واقعياند و هر خرج يا هر درآمدي مابهازاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي دارد و به همين دليل است كه دولتها موظف شدهاند بودجه سال آينده را در فاصله زماني مناسب تهيه و عرضه كنند. اگر اين اتفاق بيفتد چند مزيت دارد؛ مزيت اول اين است كه نهاد قانونگذاري و نظارت، فرصت كافي براي بررسي دقيق و كارشناسانه لايحه بودجه را دارد و ميتواند نوعي توازن در دخل و خرج دولت و همچنين توزيع قدرت اقتصادي ميان گروههاي اجتماعي برقرار كند.
علاوه بر اين، اقتصاددانان نيز ميتوانند با بررسي ارقام كلان بودجه و تطبيق آن با واقعيتهاي اقتصاد كلان فعلي، بزرگنمايي در منابع درآمدي يا كاستيهاي بخش خرج را براي اصلاح لايحه به دولت ارائه كنند.
فعالان اقتصادي و صنعتي نيز ميتوانند با بررسي ارقام برخي اقلام و تبصرهها، براي سال بعد، برنامهريزي دقيقتر انجام دهند. بازكاوي كارشناسانه لايحه بودجه سالانه از طريق رسانهها، شهروندان را نيز نسبت به برنامههاي دولت آگاه ميكند. اين مزيتها و ضرورتها است كه دولت را موظف ميكند، لايحه بودجه را در يك زمان معين به نهاد قانونگذاري ارائه كنند. دولت دهم در سال 1389 و همچنين امسال لايحه بودجه سالهاي 1390 و 1391 را با تاخير قابل توجه ارائه كرده است.
تاخير در ارائه لايحه بودجه علاوه بر پيامدهاي سياسي كه ساختار و توزيع قدرت ميان دولت و مجلس را از تعادل خارج ميكند و دست مجلس را براي بررسي دقيق و بهنگام ارقام بودجه ميبندد، در شرايط حاضر به دليل انتخابات مجلس نهم كار را سختتر كرده است. در حالي كه دولت پيوستهاي لايحه بودجه را ارائه نكرده است، فعالان صنعتي و اقتصادي چگونه ميتوانند از رويدادهاي آتي باخبر شوند.
در وضعي كه اكنون قرار داريم، توصيه نوشته حاضر به نهادهاي غيردولتي به ويژه اتاقهاي بازرگاني ايران، تهران و ساير اتاقها و همچنين تشكلهايي كه توانايي كارشناسي يا توانايي پرداخت هزينه براي به كار گرفتن كارشناسان را دارند اين است كه در غياب بررسي كامل لايحه بودجه از طرف مجلس، دست به كار شده و با برپايي همايشها و نشستهاي كارشناسي، لايحه بودجه ارائه شده را بررسي كنند.
در غياب اين اقدام و دست روي دست گذاشتن تا بررسي لايحه در مجلس و تصويب آن، ديگر نميتوان كاري كرد. بخش خصوصي ايران بايد بتواند براي شناخت رفتار آتي دولت در سال 1391، ارقام لايحه را با دقت و وسواس علمي و همچنين با شهامت و شجاعت بررسي و ضعفهاي آنها را آشكار كند. آيا اين كار انجام ميشود؟ دست روي دست گذاشتن چاره كار نيست.