کد خبر: ۳۹۰۱۵
زمان انتشار: ۱۲:۲۳     ۱۹ بهمن ۱۳۹۰
با نگاه به ماجراهای فتنۀ 88، می‌بینیم که یکی از اساسی‌ترین ریشه‌های فتنۀ مذبور را باید در پایه‌های اخلاقی شخصیت سران فتنه، خواص سکوت کرده و بی‌بصیرت و سیاه‌لشکر ایشان دید. بنابراین، دعوت رهبر انقلاب به رعایت اخلاق در انتخابات را می‌توان به مثابه هشداری برای تکرار نشدن فتنه‌ای دیگر، تعبیر کرد. هشداری که در بیانات رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه...
بولتن نیوز: رهبر معظم انقلاب، در خطبه‌های نماز جمعه 14 بهمن‌ماه، علاوه بر موضوعات مهم و متنوعی که مورد بررسی قرار دادند، به انتخابات مجلس شورای اسلامی پیش‌رو نیز پرداخته و نکات قابل تأملی را در این خصوص ایراد فرمودند. نکاتی که قطعاً برای عمل کردن بیان شده و لازم است تا همۀ افراد دخیل در فرایند انتخابات – از رأی‌دهندگان گرفته تا کاندیداها و هیئت‌های اجرایی – خود را ملزم به اجرای آنها بدانند. در ادامه، به بیان این نکات و توضیحاتی در مورد هر یک می‌پیردازیم.

1. رعایت اخلاق

«آنچه در انتخابات لازم است، رقابت سالم است. رقابتِ بدون تهمت‌زنى و بدگوئى به يكديگر است. فضاى انتخابات بايد سالم باشد.»

انتخابات فرایندی است که نشان‌دهندۀ برخی از ویژگی‌های جامعۀ مذبور است. ویژگی‌هایی که بعضی‌ از آنها علنی‌ست و بعضی دیگر پنهان. انتخابات، میزان شور سیاسی موجود در جامعه و یا میزان مشارکت سیاسی و نتیجتاً، مقبولیت نظام سیاسی را به طور واضح نشان می‌دهد. اما در پس این نمایش، می‌توان به کیفیت موضوعاتی مانند میزان پایبندی به اخلاق در جامعه و یا سطح مسئولیت‌پذیری و قانون‌مداری عموم و خصوص جامعه نیز پی‌برد.

به نظر می‌رسد در این میان، فهم کیفیت اخلاق در بین اقشار مختلف در فرایند انتخابات، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اهمیت این مقوله از آنجاست که با نگاه به ماجراهای فتنۀ 88، می‌بینیم که یکی از اساسی‌ترین ریشه‌های فتنۀ مذبور را باید در پایه‌های اخلاقی شخصیت سران فتنه، خواص سکوت کرده و بی‌بصیرت و سیاه‌لشکر ایشان دید. بنابراین، دعوت رهبر انقلاب به رعایت اخلاق در انتخابات را می‌توان به مثابه هشداری برای تکرار نشدن فتنه‌ای دیگر، تعبیر کرد. هشداری که در بیانات رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز جمعۀ 14 بهمن به چشم می‌خورد:

«مسئولان از توطئۀ دشمن در كار انتخابات غافل نشوند. آن كسانى هم كه در انتخابات رأى نمى‌آورند، مواظب باشند آن كلاهى كه بر سر رأى‌نياوردگان سال 88 رفت، بر سر آنها نرود، فريب نخورند. همۀ نامزدهاى انتخابات و همۀ هوادارانشان، خودشان را در مقابل توطئۀ احتمالى دشمن مسئول امنيت بدانند. انتخابات را متهم نكنند، كسى آب به آسياب دشمن نريزد.»


2. التزام به قانون و اعتماد به شورای نگهبان

«بعضى‌ها به اين نظارت‌هاى شوراى نگهبان و عوامل نظارتى معترضند. ممكن است اعتراضشان بجا و واقعاً درست هم باشد. منتها توجه كنيم كه وقتى يك مقام مسئول قانونىِ مورد اعتماد تصميمى گرفت، ما تسليم باشيم. همه‌مان بايد تبعيت كنيم. مثلاً مجلس يك قانونى را می‌گذراند، ممكن است من به آن قانون اعتراض داشته باشم، بگويم اين قانون معيوب است، اما قانون است، بايد بر طبقش عمل كنم. وقتى يك مقام مسئولى كه مورد اعتماد هم هست - مثل شوراى نگهبان - تصميمى گرفت، بايستى تسليم آن شد، بايد تبعيت كرد.»

شاید برای امنیت، آزادی، پیشرفت و سعادت یک جامعه، هیچ چیز به مانند "قانون" حیاتی و استراتژیک نباشد. زیرا این قانون است که نوع رفتارهای بهنجار را تعیین می‌کند و افراد را به سرمنزل مقصود می‌رساند. علاوه بر این، قانون برای جوامعی مانند ایران اسلامی ما که آرمان‌های متعالی و انقلابی دارند، تبلور دهندۀ ارزش‌ها و ایده‌آل‌هایی‌ست که برای آنها خون داده و از خیلی چیز‌های دیگر گذشته‌اند.

حال، اگر موضوع به این مهمی مورد خدشه قرار بگیرد، اساس یک جامعه و به عبارتی دلیل موجبۀ آن مورد تعرض قرار گرفته است. پس بدیهی‌ست که رعایت قانون در همۀ عرصه‌های اجتماعی واجب بوده و این وجوب، برای عرصه‌ای مانند انتخابات که خود تلاشی‌ست برای تقویت اصل و اساس قانون، از درجۀ بیشتری برخوردار است.

شورای نگهبان نیز به عنوان یکی از نهادهای در ارتباط با قانون در نظام جمهوری اسلامی، از این قاعده مستثنی نیست و لازم است تا همۀ افراد حاظر در انتخابات، به نهادی که تا به امروز بر اساس مرّ قانون عمل کرده و به همین دلیل، مورد اعتماد رهبر انقلاب است، گردن نهند و سعی نکنند تا نقاط ضعف احتمالی در خود را از طریق نفی این ساختار پوشانده و یا خطاهای موردی و احتمالی این نهاد را به کل مجموعه تعمیم داده و بر انحلال آن بکوشند.

3. داشتن حجت در انتخاب

«مردم اگر خودشان نامزدهاى انتخاباتى را می‌شناسند، طبق تشخيص خودشان حتماً عمل كنند. اگر نمی‌شناسند، از افراد بصير و متدين در گزينش‌هاى انتخاباتى استفاده كنند.»

همه می‌دانیم که هر انسانی، بنابر نوع خلقتش، از زمانی که توانایی به کارگیری جناب عقل را پیدا می‌کند، در دو یا چند راهی "انتخاب" قرار می‌گیرد. از انتخاب ابتدایی‌ترین چیزها گرفته تا برگزیدن مواردی که سعادت دنیا و آخرت خویش و جامعۀ محل زیستش را تحت شعاع قرار می‌دهد. این امر، در مورد جوامع نیز صادق است. اصولاً از زمانی که اجتماعات بشری از حالت "تجمع" خارج شده و به واسطۀ بلوغ روح جمعی، به حالت "جامعه" درمی‌آیند، توقع این است که مبتنی بر عقلانیت رفتار کنند، گویی اصولاً گزار از تجمع به جامعه، محصول گزار از غریزه‌گرایی به عقل‌گرایی است.

آنچه که باعث می‌شود یک فرد یا جامعه، در امتحان انتخاب، سربلند بیرون آید آن است که رفتارهای انتخابی خود را مبتنی بر معیارهای اصیل، قابل دفاع و منبعث از فکر و اندیشه نماید. لازم به ذکر است که در اینجا، سخن از "بود و نبود معیار" نیست. زیرا هر انسان یا جامعۀ انسانی، در هر انتخابی، آگاهانه یا ناآگاهانه از معیارهایی تبعیّت کرده و بر اساس آنها دست به عمل می‌زند. بلکه سخن از "نوع معیار" است. به عبارت دیگر، عاملی که سبب می‌شود تا یک انتخاب، در مدار صحیح و با سرانجامی نیکو صورت پذیرد، حضور معیارهای پشتوانه‌دار بجای اصولِ از روی هوس، در فرایند انتخاب است.

حال، یکی از مواردی که محل امتحان فرد و جامعه به طور توأمان است، عرصۀ انتخابات سیاسی است. در این عرصه، از یکسو هر انسان عاقلی موظف به استفاده از چهارچوب‌هایی برای سنجش فرد یا افراد پیشنهادی است و از سوی دیگر، به علت جنبۀ عمومی موضوع، گزینشِ از روی اصول، باید تبدیل به یک اعتقاد همگانی شده باشد. زیرا صرف اینکه برخی افراد، مجزا و مستقل از هم به این باور رسیده باشند که باید از یکسری معیارهای خاص برای گزینش نمایندۀ اصلح استفاده کنند، آیندۀ روشنی را در سرانجام آن مملکت قرار نمی‌دهد.

در این میان، از بین انواع انتخابات سیاسی که در هر سرزمینی برگزار می‌شود، انتخابات مجلس قانون‌گذاری (که در جمهوری اسلامی ایران از آن تعبیر به مجلس شورای اسلامی می‌شود) از اهمیت خاصی برخوردار است. در برخی از کشورها که نظام پارلمانی دارند، اهمیت این انتخاب از آن روست که در آن کشور، مجلس، در بین قوا، قوۀ اصلی است. اما در نظام‌های ریاستی نیز این اهمیت وجود دارد، زیرا قوانین مجلس این کشورها لازم‌الاجرا بوده و قوۀ مجریه در قبال قوۀ مقننه پاسخگوست. در کشور ما نیز با اینکه تلفیقی از دو نظام پارلمانی و ریاستی است و از طرفی هیچ کدام از این دو نوع نیست، جایگاه مجلس شورای اسلامی، جایگاه ویژه‌ایست. زیرا اولاً؛ بر طبق قانون اساسی، دولت موظف به انجام کلیۀ قوانین مجلس است و مانند نظام‌های ریاستی، از حداقل حق وتو نیز برخوردار نیست. ثانیاً؛ مجلس، توانایی انحلال دولت را دارد ولی چنین قدرتی به دولت داده نشده است. و ثالثاً؛ بنابر نظر امام خمینی (ره) که مبدع نظام سیاسی ما هستند و دیدگاه مقام معظم رهبری، مجلس در رأس امور است و باید باشد.

اکنون که اهمیت انتخاب نمایندۀ مجلس معلوم شد، سوال مهمی به ذهن می‌رسد و آن اینکه این انتخاب باید طبق چه اصولی صورت بگیرد؟ آن معیارهای عقلانی که راهنمای ما در این گزینش مهم هستند، کدامند؟ باید به کدام منبع رجوع نماییم و از آن، چنین اصولی را استخراج کنیم؟

چیزی که به ذهن می‌رسد این است که یکی از بهترین منابعی که می‌تواند چراغ راه ما در این انتخاب باشد، بهره‌گیری از تجویزهایی است که توسط "اندیشمندان سیاسیِ امتحان پس داده" در این‌باره ارائه شده است. یعنی افرادی که اولاً؛ در حوزۀ مسائل سیاسی و حکومتی دارای نظریه و حرفی برای گفتن هستند و به این طریق سطح بینش، بصیرت و دانش خود را نشان داده‌اند و ثانیاً؛ در گذر ایام و با سنجش سایر اهل فن موجود در این حوزه و مسائل رخ داده در عرصۀ عمل سیاسی، استحکام و پُر باری اندیشه‌شان مورد تأیید قرار گرفته است.

4. تلاش برای تحقق حضور حداکثری

«برادران و خواهران عزيز! ملت عزيز ايران! انتخابات مصونيت‌بخش به كشور است. آن چيزى كه هيبت اين ملت را حفظ می‌كند، قدرت معنوى او را به رخ دشمنان می‌كشاند و آنها را از تعرض منع می‌كند و می‌ترساند، حضور مردمى است كه يكى از مظاهرش همين انتخابات است، يكى از مظاهرش هم همين بيست و دوى بهمنى است كه شما در مقابل داريد. هرچه حضور پررنگ‌تر باشد، اعتبار و ارزش ملى بالاتر خواهد رفت. انتخابات هم همين جور است. هرچه صندوق‌هاى رأى شلوغ‌تر باشد، گسترش شركت مردم بيشتر باشد، اعتبار كشور بالا خواهد رفت، مصونيت كشور بيشتر خواهد شد. مشاركت مردم می‌تواند آيندۀ كشور را تأمين و تضمين كند.»

از فردای انتخابات 88 و آغاز فتنه، تلاش برای تضعیف انتخابات در جمهوری اسلامی شدتی بیشتر از قبل یافت. جاهلان داخلی و دشمنان خارجی، دست در دست هم تلاش کردند تا انگیزۀ عمومی را برای شرکت در رأی‌گیری‌های بعدی کم کنند و برای به مقصود رسیدن، از هر کاری - حتی استخدام آگاهانه و یا ناآگاهانۀ برخی خواص - کوتاهی نکردند. ولی از همان موقع معلوم بود که این کار، یک لجبازی و یا دشمنی سیاسی بیشتر نیست. هدف این کار نیز تضعیف عمومی نظام و استفادۀ سیاسی از شرایط مفروض بود. رهبر معظم انقلاب در اینباره فرمودند:

«الان دو سه ماه است بوق‌هاى تبليغاتى دشمن دارند تلاش می‌كنند كه مردم را نااميد و مأيوس كنند تا در انتخابات شركت نكنند. بعضى هم در داخل بدون اينكه بفهمند چه كار دارند می‌كنند، متأسفانه با آنها همصدا می‌شوند! آنها مغرضند، اينها غافلند. مسائل كوچك را نبايد بزرگ كرد. نبايد القاء بحران كرد. سعى می‌كنند با هزار وسيله اثبات كنند كه در ايران بحران هست. چه بحرانى؟ كدام بحران؟ كشورِ آرام، ملتِ قوى، بانشاط؛ اين همه كار از سوى دستگاه‌هاى گوناگون، از سوى آحاد مردم در اين كشور دارد انجام می‌گيرد. به توفيق پروردگار، امنيت كامل برقرار است. دستگاه‌ها با همديگر همكارى داشته باشند. اگر همكارى بكنند، كارها خيلى بهتر هم خواهد شد. دشمن اين را نمی‌خواهد.»



اما یک ایرانی مومن و انقلابی می‌داند که مشارکت سیاسی با کیفیت در یک نظام، میزان مقبولیت آن نظام را نشان می‌دهد و این مقوله، از اساسی‌ترین پایه‌های برقراری هر کشوری است. شاید به دلیل اهمیت وافر همین موضوع بود که رهبر انقلاب، توصیۀ زیر را به شورای نگهبان نمودند:

5. نگاه با سماحت‌تر شورای نگهبان

«شوراى نگهبان از لحاظ قانونى موظف است صلاحيت‌ها را احراز كند. بايد تشخيص بدهد، بايد برسد به اين كه اين صلاحيت وجود دارد. البته توصيۀ هميشگى ما اين بوده است كه سطح صلاحيت‌ها را آنقدر بالا نبرند كه يك عدۀ معدودى ته آن بمانند. آنچه كه موجب صلاحيت است، يك قدرى سطح آن را باسماحت‌تر نگاه كنند.»

اینکه یک نظام سیاسی برای حفظ ارزش‌ها و خط قرمزهایش از نهادهای نظارتی استفاده کند، امری عقلانی و رایج است. اما نکته‌ای که در این بین وجود دارد، تقسیر و تعبیری است که از این کارویژه به عمل می‌آید. این تفسیرها نیز تا حدودی متأثیر از شرایط سیاسی-اجتماعی موجود خواهد بود. حال، با توجه به سابقۀ مجلس ششم، فتنۀ 88 و ظهور جریان انحرافی، قابل پیش‌بینی بود که شورای نگهبان در بررسی کاندیداهای این دورۀ مجلس سخت‌گیری بیشتری داشته و تفسیر ریز‌بینانه‌تر و ریسک‌ناپذیرتری داشته باشد. اما گویی این سبک کار شورای نگهبان باعث حذف برخی از نیروهای انقلابی شده که نه تنها تعجب‌ها را برانگیخته، بلکه خطر ریزش از انقلاب و تبدیل دوستان به منتقدین، و منتقدین به مخالفین را در پیش داشته است.

اما رهنمود رهبر انقلاب مبتنی بر با تسامح نگاه‌کردن به کاندیداها به این معنی‌ست که اولاً؛ شرایط سیاسی فعلی، نامتعادل و غیرعادی نبوده و هیچ الزامی را برای اتخاذ چنین رویکردی برنمی‌انگیزد. ثانیاً؛ لازم است تا این نهاد محترم، در رویکرد فعلی‌اش تجدید نظر کرده و به برگزاری انتخاباتی با شکوه‌تر، کمک فراوان نماید.

6. برداشت‌ ناصواب از رد صلاحیت‌ها، ممنوع!

«اين را من اعلام می‌كنم، همۀ افراد بدانند: اينهائى كه رد صلاحيت می‌شوند، لزوماً آدم‌هاى بى‌صلاحيتى نيستند. اينجور خيال نشود كه حالا چون فلانى در انتخابات رد صلاحيت شد، پس ديگر بكلى از صلاحيت ساقط است. نه، طبق قانون، در انتخابات نمي‌تواند به عنوان نامزد شركت كند، اما ممكن است مقامى كه او را رد صلاحيت كرده، اشتباه كرده باشد. ممكن است براى اين كار صلاحيت نداشته باشد، اما صلاحيت‌هاى فراوان ديگرى داشته باشد. اينجور نباشد كه اگر كسى رد صلاحيت شد، اين معنايش اين باشد كه او ديگر از هستى ساقط شد. نه، صلاحيتهاى گوناگون ديگرى وجود دارد.»

متأسفانه یکی از نمودهای بی‌اخلاقی انتخاباتی که این روزها نیز به چشم می‌آید، سوءاستفاده از نظر کارشناسی شورای نگهبان دربارۀ کاندیداهای تأیید نشده است. نکته‌ای که در اینجا وجود دارد آن است که شورای نگهبان صرفاً از منظر نمایندگی مجلس به بررسی افراد می‌پردازد و قصد ایفا کردن نقش "نکیر و منکر" را ندارد. اما برخی از سیاسیون، با توسعه دادن نظر این شورا به همۀ ابعاد شخصیتی فرد، عدم تأیید وی را به مثابه ضد ولایت فقیه بودن او و عناد با این راهبرد دینی عنوان کرده و یا تهمت‌های اخلاقی و اقتصادی به فرد مدنظر بسته تا او را از صحنۀ انتخابات حذف کنند. کاری که نمونۀ بارز بی‌اخلاقی‌ و منکر شرعی‌ست.

بهترین راه مقابله با این سوءاستفاده، تغییر فرهنگ عمومی و تلقی همگانی نسبت به این پدیده است که همت مضاعف رسانه‌ها و چهره‌های تأثیرگذار می‌طلبد تا به این طریق، فشار روانی حاصل از این اعلام نظر کاسته شده و چنین رد و تأییدهایی که جزء ذات یک نظام سیاسی و فعالیت‌های این چنینی‌ست، در نزد عموم مردم، عادی جلوه داده شود.

در انتها لازم است دوباره به مطلبی که در ابتدای این نوشتار بیان کردیم اشاره کنیم و آن اینکه هشدارهای رهبر انقلاب، نه برای پوستر و بنر شدن است و نه برای اینکه در بالای سربرگ‌های‌ سازمان‌مان درج کنیم. توقع رهبر انقلاب از همۀ ما این است که این رهنمودها را در قلب خویش درج کرده و در عمل‌مان متبلور سازیم و به این طریق، یکبار دیگر ولایت‌پذیری خویش را به خود و دیگران اثبات نماییم.

سیدمجتبی نعیمی

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها