دقايقي بعد بازپرس امور جنايي تهران به همراه اكيپ تشخيص هويت اداره پليس آگاهي و كارشناسان پزشكي قانوني در محل اعلام اين خبر تلخ حاضر شدند و در بررسي اوليه مشخص شد دختران نوجوان خود را از طبقه پنجم ساختمان به پايين پرت كرده و جان خود را از دست دادهاند.
اهالي محل اين حادثه تلخ، از خودكشي دختران نوجوان شوكه بودند و حتي خانواده آنها مدام دليل اقدام به خودكشي دخترانشان را از خود ميپرسيدند و ميگفتند چرا آنها بايد دست به چنين كاري بزنند.
اما به راستي علت اين اقدام از سوي دو دختر نوجوان چه بود؟! اقدامي كه مشابه آن چند روز قبل در ياسوج اتفاق افتاد و دو جوان بيست و دو و بيست و هفت ساله در اقدامي جنونآميز خود را از درخت حلقآويز كرده و به زندگيشان پايان دادند البته وصيتنامه دو جوان ياسوجي نشان داد كه خستگي از دنيا علت پايان دادن به زندگي آنهاست اما در اقدام به خودكشي دختران نوجوان قضيه متفاوت بود، آنها مشكلات خانوادگي و رفتار نامناسب پدر و مادر خود را علت اين كارشان عنوان كرده بودند.
اما اين تمام علت ماجرا نبود چرا كه اين دختران نوجوان در كانال خاصي در تلگرام عضو بودند كه محتواي عمده اين كانال، القاي ياس، نااميدي و حتي ارائه روشهايي براي پايان دادن به زندگي بود؛ بله! اين كانال در تلگرام با حدود 150 عضو هر از چندگاهي مطالب و عكسهاي مرتبط با خودكشي در آن انتشار مييافت.
يكي از مطالبي كه در اين كانال انتشار يافته و دختران نوجوان نيز از در اقدام به خودكشي از آن تبعيت كرده بودند، پريدن از طبقه پنجم ساختمان بود؛ با بررسي ديگر رفتارهاي دختران سيزده و چهارده ساله به جرأت ميتوان گفت كه آنها در اقدام به خودكشي اخير خود كاملاً از اين كانال تلگرامي الگو گرفته بودند حتي قبل از اقدام به خودكشي، آنها به رگزني اقدام كرده اما در نهايت توانسته بودند با اين روش به زندگيشان پايان دهند.
دكتر «مهدي كريمي» روانپزشك و عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي نيز معتقد است زمانيكه والدين حضور مؤثري در كنار فرزندان نداشته باشند و تعامل سازندهاي بين آنها صورت نگيرد، نيازهاي فرزندان در كنار والدين و در بستر خانواده تحقق پيدا نكند؛ ممكن است تحت تأثير دوستان و فضاي مجازي قرار بگيرند، فضاي مجازي علاوه بر فوايد زيادي كه دارد، ميتواند اثر تخريبي نيز داشته باشد.
وي ميگويد: غفلت والدين از فرزندان ميتواند باعث گرايش آنها به فضاي مجازي و شبكههاي مخرب شود؛ بحث خودزنيها، خودكشيها را آموزش ببينند، پررنگ شدن خودكشي در فضاي مجازي ميتواند باعث تحريك در اقدام به خودكشي شود.
براي بررسي ديگر علل اقدام به خودكشي در نوجوانان با دكتر مهدي كريمي؛ استاد دانشگاه شهيد بهشتي، روانپزشك و متخصص در زمينه خودكشي گفتوگويي ترتيب داديم؛ وي سالها در رابطه با خودكشي مطالعه و آسيبشناسي داشته و به واكايي افراد متعددي كه پس از اقدام به خودكشي، پشيمان شدهاند، پرداخته است؛ در ادامه حاصل گفتگوي تفصيلي تسنيم با اين روانپزشك تقديم مخاطبان ارجمند تسنيم ميشود:
تسنيم: اخيراً چه عواملي باعث افزايش خودكشي در سنين پايين يعني دوره نوجواني شده است؟
اقدام به خودكشي در زنها حدود سه برابر نسبت به مردها بيشتر است اما به هر حال خودكشي موفق در مردها بيشتر از زنها است؛ با توجه به اينكه روشهايي كه مردها براي خودكشي انتخاب ميكنند، كشندهتر از روشهايي است كه زنها براي خودكشي انتخاب ميكنند البته در موارد خودكشي كه اخيراً اتفاق افتاد اين موضوع برعكس بود و زنها از روشهايي استفاده كردند كه واقعاً باعث مرگ آنها شد.
سومين علت مرگ در گروه سني 15 تا 24 سال، خودكشي است و يكي از موارديست كه علت مرگ بالايي را شامل ميشود، از ديگر مواردي كه ميتواند در بروز خودكشي نقش داشته باشد، يك سري بيماريهاي روانيست كه از شايعترين آنها اختلالات افسردگي است كه در خود فرد نيز اين افسردگي ميتواند زمينهساز خودكشي باشد.
سوءمصرف مواد مخدر كه در جامعه ما نيز آمار بالايي دارد، از ديگر علل شايع خودكشي محسوب ميشود همچنين بيماريهاي روانپزشكي ديگري مانند اسكيزوفرني، نارضايتي شغلي، طردهاي عاطفي و فشارهاي اطرافيان از ديگر علل خودكشي هستند.
با توجه به تحقيقات صورت گرفته و مطالعات انجام شده در افرادي كه اقدام به خودكشي كردهاند، ميتوان گفت بيشتر خودكشي كه در حال حاضر صورت ميگيرد به دليل يك مشكل انطباقي است يعني در حقيقت به فرد استرس يا فشار روحي و رواني وارد ميشود كه اين فشار روحي و رواني ممكن است در چند روز و چند ماه اخير باشد، معمولا اگر استرس شديدي در طي سه ماه اخير رخ داده باشد كه فرد نتواند با آن كنار بيايد و درك فاجعهباري از آن استرس داشته باشد، ممكن است وي را به سمت خودكشي سوق دهد.
اين استرسها دلايلي متفاوتي دارد، فقدان يك شخص محبوب براي فرد، تغيير محل زندگي از دلايل اين استرسها است؛ مشكلاتي كه در بستر خانواده بين پدر و مادر و والدين و فرزندان شكل ميگيرد، يكي از مهمترين دلايل اين استرسهاست، اين مشكلات ميتواند باعث اختلال انطباقي، افسردگي ناشي از آن و در نهايت اقدام به خودكشي شود.
البته بعضي اوقات اقدام به خودكشيها به صورت «تكانهاي» (ناگهاني) رخ ميدهد يعني اينكه به طور مثال مريض اختلال عمده روانپزشكي از قبل ندارد ولي يك استرس جديد برايش به وجود ميآيد كه نميتواند اين استرس را مديريت و در نهايت به دنبال اين استرس شديد اقدام به خودكشي كند همچنين مواردي وجود داشته كه افراد به دنبال يك استرس شديد اقدام به خودكشي كردهاند.
خودكشي تكانهاي بدين صورت است كه امكان دارد به فرد استرس جدي وارد شود البته درك فرد از آن استرس نيز متفاوت است، افراد مختلف ممكن است درك متفاوتي از آن استرس داشته باشند البته بعد از اقدام به خودكشي احتمال پشيماني در افراد وجود دارد اما بعضي اوقات اين پشيماني فايدهاي ندارد.
مشكلات تحصيلي از ديگر مسائلي است كه ميتواند فرد را دچار اختلالات انطباقي كند؛ موارد متعددي وجود داشته كه افراد به دليل مشكلات تحصيلي و عدم قبولي در كنكور خودكشي كردهاند، طرد از سوي والدين، طلاق و سوءمصرف مواد مخدر والدين، مشكلات مالي و ... ميتواند باعث شود كه نوجوانان نتوانند خود را با اين استرسها تطبيق دهند و اقدام به خودكشي كنند؛ روابط ناهماهنگي كه در خانوادهها وجود دارد يكي از معياريهاي بسيار مهم در اقدام به خودكشي است.
روابطي كه خود فرد با جنس مخالف يا موافق پيدا كرده، اگر بعد از مدتي اين دوستيها دچار از هم گسستگي شود و فرد نتواند با اين جدايها كنار بيايد، آن را فاجعه و استرس بسيار بزرگي تلقي كند، ميتواند باعث اقدام به خودكشي شود.
تسنيم: سختگيرهاي پدر و مادرانه تا چه حد ميتواند در اقدام به خودكشي در نوجوانان مؤثر باشد؟
با صحبت مختصر با خانواده نوجواني كه خودكشي كرده است، نميتوان بستر خانواده را تعيين، ارزيابي و آسيبشناسي كرد؛ آسيبشناسي يك خانواده را بايد دقيق و در جلسات مشاورهاي كه با روانپزشك انجام ميشود، بررسي كرد، در حقيقت بايد سابقه فاميلي در خودكشي را در يك خانواده بررسي كنيم، بسياري از مواردي كه خودكشي انجام شده، يك سابقه فاميلي مثبت در اقدام به خودكشي در آن خانواده وجود داشته و به طور مثال پدر، مادر و يكي از بستگان آن فرد قبلا خودكشي كرده است.
همانطور كه گفتم فقدان والدين در كودكي ميتواند باعث خودكشي شود، جدايي والدين از يكديگر كه متأسفانه در كشور ما رو به افزايش است از ديگر عوامل مؤثر در اقدام به خودكشي است البته حتي طلاقهايي كه به صورت قانوني انجام نشده (طلاق يا همان جدايي عاطفي) در اقدام به خودكشي مؤثر است.
سوءاستفادههاي جنسي و جسمي ممكن است آسيبهاي رواني جدي را براي افراد ايجاد كند و اقدام به خودكشي را افزايش دهد، بنابراين اين موارد فاكتورهاي خطريست كه باعث ميشود فرد را به سمت خودكشي سوق دهد.
تسنيم: به نظر حضرتعالي چه تفاوتي بين نوجوانان نسل امروز با نوجوانان دهههاي گذشته وجود دارد كه كمتر توانايي حل مشكلات و بحرانها را دارند و اقدام به خودكشي در آنها بيشتر است؟
به نظر من از هم گسيختگي خانواده ميتواند در اين موضوع نقش داشته باشد، به اين دليل كه ممكن است حل مسأله در خانواده صورت نگيرد، از بدو تاريخ، انسانها مشكل و فشارهاي روحي و رواني داشتهاند منتهي حل مسئله نيز وجود داشته است.
زمانيكه خانواده از هم گسسته، پدر خانواده به سمتي و سويي رانده شده و درگير مسائل شخصي و كاري خانواده باشد، مادر خانواده به همين ترتيب از فرزند غفلت كند و تعامل سازندهاي بين اعضاي خانواده وجود نداشته باشد، ميتوان شاهد چنين اتفاقاتي بود.
مادري كه به حد كفايت بايد خوب باشد و با فرزند خودش وقت بگذارد، مسائل فرزندش را حل كند و اين موارد باعث ميشود كه فرزند بتواند مشكلاتش را حل كند و اگر اين فرصت كافي به دلايل مشغلههاي موجود در خانوادهها، از هم گسيختگي خانوادهها و عدم تعامل خانوادهها با يكديگر به وجود نيايد، اين موارد تأثيرگذار است و نوجوان زمانيكه دچار استرسي ميشود، از حل مشكل باز ميماند و فكر ميكند كه بايد صورت مسأله با از بين بردن خود پاك كند، يا حداقل خودش نباشد و بار اين مشكل را به دوش نكشد.
تسنيم: بسياري از والدين در ظاهر هميشه كنار فرزندان خود هستند اما برخي مواقع از بسياري از كارهاي فرزندانشان خبري ندارند؛ فرزند در گوشه و كنار رفتارهاي نادرستي را بدون اطلاع از خانواده خود انجام ميدهد و والدين از آن موضوعات اطلاعي ندارند، به همين دليل نحوه نظارت بر فرزندان چگونه بايد باشد؟
در حقيقت حضور مؤثر والدين در كنار فرزندان از اهميت خاصي برخوردار است، گاهي اوقات والدين گمان ميكنند اگر تمام شبانهروز كنار فرزندان خود باشند، ميتوانند حضور مؤثري داشته باشند، در صورتي كه اينطور نيست؛ در حقيقت مادري ممكن است شاغل باشد و فقط چهار تا پنج ساعت وقت حضور مؤثر كنار فرزندش را داشته باشد، اين تعامل بسيار مهم است، امكان دارد مادري صبح تا شب كنار فرزندش باشد اما مشغول كارهاي خود، فرزند مشغول بازي با خود باشد، نگاهي در صورت يكديگر نداشته باشند و راهنمايي و مهر و محبتي ميان والدين و فرزند به وجود نيايد، چه بسا حضور دو تا سه ساعته پدر و مادر با فرزند بيشتر از حضور 24 ساعته آنها تأثير داشته باشد.
تسنيم: حضور در فضاي مجازي و رفت و آمد با دوستان بيهويت تا چه حد ميتواند در بروز خودكشي بين نوجوانان نقش داشته باشد؟
زمانيكه والدين حضور مؤثري در كنار فرزندان نداشته باشند و تعامل سازندهاي بين آنها صورت نگيرد، نيازهاي فرزندان در كنار والدين و در بستر خانواده تحقق پيدا نكند؛ ممكن است تحت تأثير دوستان و فضاي مجازي قرار بگيرند، فضاي مجازي علاوه بر فوايد زيادي كه دارد، ميتواند اثر تخريبي نيز داشته باشد.
غفلت والدين از فرزندان ميتواند باعث گرايش آنها به فضاي مجازي و شبكههاي مخرب شود، بحث خودزنيها، خودكشيها را آموزش ببينند، پررنگ شدن خودكشي در فضاي مجازي ميتواند باعث تحريك در اقدام به خودكشي شود.
البته گفتن لفظ «اقدام موفق در خودكشي» زياد جالب نيست و بايد بگوييم كه اين افراد خودكشي كردهاند و نگوييم كه امر موفق يا ناموفقي بوده است.
خودكشي دسته جمعي نيز وجود دارد؛ معمولا زمانكيه يك اختلال انطباقي بين يك گروه يا يك موقعيت اجتماعي رخ ميدهد، امكان دارد بر چند نفر تأثير بگذارد، اين افراد ميتوانند جزو گروههاي نژادي، اجتماعي و مذهبي خاصي باشند و اقدام به اين كار بكنند.
البته در سنين پايين، نوجواناني كه اقدام به خودكشي ميكنند، بيشتر تحت تأثير همديگر ممكن است اين اقدام را انجام دهند، بر اساس بينش خاصي اين كار را نكنند، تحريك و ترغيب شوند و به صورت تكانهاي دست به خودكشي بزنند.
تسنيم: كنكاش بيش از حد والدين كه تبديل به سختگيريهاي بيمورد شود، تا چه حد ميتواند در افزايش خودكشي بين نوجوانان تأثير داشته باشد؟
انتقاد كردن، مداخلهگري در كار فرزندان، سوءظنهاي بيمورد، نصيحت كردنهاي بيش از حد، مقايسه و قضاوت كردن، اعمال محروميتهاي زياد براي فرزند اينها همگي از عواملي هستند كه نتيجه معكوس ميگذارد؛ نه تنها نتيجه خوب عايد والدين نميشود بلكه نتيجه معكوس ميتواند داشته باشد، فرزند ممكن است لجبازي كند و آنچه كه خانواده به دنبالش نيستند را انجام دهد.
جانب اعتدال در برخورد فرزندان بايد رعايت شود، پدر و مادر بايد با فرزندانشان دوست باشند و مانند يك دوست با آنها برخورد كنند و فرزند بتواند مسائل خصوصي زندگي شخصيش را راحت با پدر و مادرش در ميان بگذارد، اينگونه نباشد كه خارج از چهارچوب خانواده بخواهد بعضي از مسائل را مطرح كند و سوءاستفادههايي از وي شود؛ زمانكيه اين سوء استفادهها صورت ميگيرد، فرد فكر كند تمام ماهيت وجودي خودش را از دست داده است و بهتر است كه ديگر وجود نداشته باشد.
تسنيم: مباني اعقتادي و پايبند بودن به اعتقادات ديني تا چه حد ميتواند در جلوگيري از اقدام به خودكشي در نوجوانان مؤثر واقع شود؟
اعتقادات مذهبي در نگرش فرد و جامعه از تأثير بسيار بالايي برخوردار و فاكتور مثبتي است؛ اعتقادات مذهبي خانواده، پدرها، مادرها، خواهرها و برادرهاي بزرگتر و در كل خانواده اوليه فرد ميتواند نقش مهمي داشته باشد، اعتقادات فرد و بستري كه در آن آموزش ميبيند، ميتواند معيار بسيار پيشبيني كنندهاي از اقدامات اينچنيني باشد.
زمانيكه ايمان مذهبي فرد قوي باشد، در حقيقت تكيهگاهي مطمئني براي وي وجود دارد كه ميتواند استرسهاي وي را كمتر كند و زمانيكه استرسهاي وي كم شد، افسردگي در او كاهش مييابد و در نهايت آمار اقدام به خودكشي در اين افراد پايين ميآيد.