به گزارش پایگاه 598 به نقل از بانک ورزش، علیرضا منصوریان این روزها آماج شدیدترین انتقادات قرار گرفته و دوران پرفشاری را پشت سر میگذارد. او هرگز تصورش را هم نمیکرد بعد از روزهای طلایی انعقاد قرارداد که با استقبال گسترده هواداران هم همراه شد، به سرعت مبتلا به چنین وضعی شود. با این همه اما فوتبال بیش از هر چیز دیگری ورزش «نتیجه» است و اگر نتوانی خواسته هواداران را در این زمینه برآورده کنی، خیلی زود دچار مشکل خواهی شد. وضع البته برای منصوریان از این هم بدتر است؛ چرا که تیم او غیر از ناکامی در کسب نتیجه، بازی زیبا هم ارایه نمیکند و به علاوه بازیکنان گرانقیمتی که به سفارش آقای سرمربی جذب شدند نیز چنگی به دل نمیزنند. با تمام این تفاسیر، شاید صلاح باشد که استقلالیها کمی بیشتر با علیمنصور مدارا کنند و اجازه بدهند او کارش را انجام بدهد؛ حتی اگر بهبود فوری نتایج اتفاق نیفتد و در فصل نخست حضور او روی نیمکت آبیها، غنیمت دندانگیری به چنگ نیاید.
اگر از یک زاویه خاص به داستان نگاه کنیم، باید گفت علیرضا منصوریان آخرین بخت هواداران استقلال است و اگر تیر او بر هدف ننشیند، سالهای سختی در انتظار باشگاه خواهد بود. واقعیت آن است که استقلال به تازگی وارد مسیر پرمخاطرهای شده که مدتها طول کشید تا پرسپولیس با هزار مشقت از آن عبور کند. روزگاری با افول امپراتوری علی پروین، سرخها هزار مراد پیدا کردند و هرکدام مرید یکی از آنها شدند. از داییچی و کریمیچی گرفته تا آنهایی که موافق فرصت دادن به حمید استیلی و حمید درخشان بودند. تازه هواداران مربی خارجی هم همیشه در صحنه حضور داشتند و ملات لازم برای تقابلهای بیفایده و پایانناپذیر را فراهم میکردند. به این ترتیب سالها طول کشید تا نمایندگان مورد وثوق هر کدام از این گروهها بر مسند کار بنشینند، به خاطر ناتوانی خودشان و یا مقاومت سایر گروهها شکست بخورند و در نهایت جای خودشان را به بازنده بعدی بدهند. این آزمون و خطا سالها به طول انجامید و پایههای پرسپولیس را سست و سستتر کرد. تا اینکه هواداران به ستوه آمدند و به این نتیجه رسیدند که باید همه اختلافها را به سود یک گزینه اصلح کنار گذاشت. آرامش نسبی امروز در اردوگاه سرخها، حاصل عبور از آن سالهای پرتلاطم و پرهزینه است.
استقلال اما درست در نقطه آغاز ایستاده. آنها دوران سخت و پر از اختلاف نظری را در پیش دارند؛ روزهایی که هواداران قلعهنویی با طرفداران مجیدی و رحمتی و نکونام مقابله خواهند کرد و البته عدهای هم بر طبل مربی خارجی خواهند کوبید. این سرنوشت ناگوار اما، ممکن است با موفقیت احتمالی منصوریان به تاخیر بیفتد؛ چه اینکه علیمنصور هرگز خودش را به شکل واضح وارد این دستهبندیها نکرد و شاید به همین خاطر بود که توانست با اجماع حداکثری روی نیمکت استقلال بنشیند. فعلا راه چاره این است که به او زمان بدهند تا موفق شود؛ اگر نه، انبوه مدعیان به سرعت استقلال را به یک اقلیم «ملوکالطوایفی» با هزار پادشاه ورشکسته تبدیل خواهند کرد.