به گزارش پایگاه 598 به نقل از بانک ورزش، اولین بازیهای بعدی استقلال در لیگ برتر فوتبال کشور در روزهای 21 و 26 شهریور انجام میشود. اولی برابر ماشینسازی در ورزشگاه آزادی تهران است و آبیها را روبهروی آندو تیموریان قرار میدهد که شاید میتوانست اینک و در این فصل هم هافبک وسط و لیدر آبیها باشد و دومی هم البته شهرآورد تهران است. تا پایان این دو مسابقه علیرضا منصوریان قطعا سرمربی استقلال است اما پس از آن را نمیتوان حدس زد و قدرمسلم اینکه ابقا یا رفتن سرمربی آبیها وابسته به نتایج این دو دیدار شده است.
با اینکه برخی مدیران استقلال و بسیاری از پیشکسوتان این باشگاه متوقعاند که علی منصور تحت هر شرایطی حداقل تا پایان نیم فصل اول بماند، باخت احتمالی در شهرآورد با ضمیمه شدن به نتایج بسیار تلخ چهار هفته اول لیگ چنین چیزی را بسیار سخت و بعید میسازد. تقابل آشکار و نهان منصوریان با سیدرضا افتخاری هم یک وجه مهم تعیینکننده در این روند است. افتخاری بر اساس آنچه در زمان ریاستش در کمیته فوتسال هم رویت شد، مردی است که برای نشان دادن سلطهاش از تغییر سرمربی ابایی ندارد و اگر او دلیل قاطعی میخواهد که نشانگر حمایت سکوها از چنان تغییری باشد، ناکامی احتمالی در شهرآورد بعدی تهران، دقیقا همان دلیل و علت است.
از ماست که بر ماست
اینکه چرا کار منصوریان در بدو سرمربیگریاش در استقلال و بسیار سریع به
چنین نقطهای کشیده شده، به عملکرد خود او و بیلان کار نفرات انتخابی وی
برمیگردد.
او برای نقطهای حساس چون دفاع میانی که پس از جداییهای تدریجی منتظری، صادقی و عمرانزاده طی سالهای اخیر به وضوح فاقد نظم شده بود، خریدهای نامطمئنی داشته است. لابد میدانید کار محمدحسین کنعانیزادگان به کجا انجامید و او حتی در روزی که محروم بود و روی نیمکت نشسته بود و در صورت محروم نشدن نیز به سبب مصدومیت توان بازی نداشت، توسط داور از روی نیمکت اخراج شد (!!) و کاشتن رابسون جانواریو برزیلی در مرکز خط دفاعی در بدو آمدنش به تهران نوعی خودزنی بوده زیرا فضای لیگ ما و ماهیت فوتبال ما را اصلا نمیشناسد و به یک سال یا حداقل شش ماه وقت برای تطابق با آن نیاز دارد اما منصوریان چون خریدهای بدی برای دفاع وسط داشته، مجبور شد بلافاصله به او روی بیاورد. زوج رابسون با هرایر مگویان نیز به رغم سابقه دو سال و اندی عضویت این مرد ارمنستانی در جمع آبیها به سبب تازه شکل گرفتن آن جواب نداده زیرا آنها سابقه بازی کنار یکدیگر را ندارند و طبعا فعلا هماهنگ نیستند. بدیهی است که هر ناکامی فشار روی سرمربی تیم را افزایش بدهد و چون این اتفاقات در استقلال افتاده و نه هر تیم دیگری، فشار روی منصوریان وحشتناک بوده و او کاملا تنها و ایزوله شده است. این فشار و ایرادگیری و اعتراض به سرمربی استقلال فقط از بیرون باشگاه نبوده و از قضا بخش عمدهای از آن از درون باشگاه شکل گرفته و از جانب کسانی که مجبورند از حالا برای روزهای برکنار شدن احتمالی منصوریان فکر کنند و جانشینی را برای وی برگزینند.
هنوز قصهها باقی است
هر اتفاقی برای استقلال و منصوریان پس از بازگشایی لیگ روی بدهد، محصول
عملکرد همین مربی و باورهای اوست و تنهایی امروزش و قرار گرفتن وی زیر
رگبار «خودی» و «غریبه» نیز محصول شروع کردن لیگ با غروری بیش از حد بوده
است.
منصوریان در حالی به یک باور محکم و اساسی درباره تواناییهای خودش و تیمش
رسید که هنوز نه به دار بود و نه به بار و بر اثر چنان باورهای زودهنگامی
آبیها حتی به یک برد هم نرسیدهاند و اینک کاستیهای فنی فراوانی دارند و
طوری بازی میکنند که نشانی از جذابیت و اقتدار در آن نیست و امیدشان صرفا
به جور شدن در و تخته و به ثبت یک پیروزی روحیهساز و عوض شدن شرایط روانی
تیم از این طریق و تغییر دادن تدریجی چارچوب بازی تیم پس از این رویدادهای
محتمل است. این در حالی است که با رسیدن تدریجی دو دیدار بعدی آبیها و
فرصت کم موجود برای ارتقای اساسی سطح بازی تیم و البته با احتساب فشار مفرط
فعلی روی منصوریان، استمرار مشکلات وی و تیمش محتملتر از حل سریع آن نشان
میدهد و برای سرمربی سابق نفت هنوز قصههای متعددی در بازگشت تا این لحظه
نافرجامش به استقلال باقی مانده است.