کد خبر: ۳۸۹۲۴۹
زمان انتشار: ۱۱:۵۶     ۲۶ مرداد ۱۳۹۵
دوستی دختر و پسر ۱۴ ساله در تلگرام پایان خوشی نداشت. پدردختر وقتی پی به این رابطه برد، پسرنوجوان را با زور به خانه‌اش کشاند و تا حد مرگ وی را کتک زد.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از همشهری، چند روز پيش پسرنوجواني همراه مادرش به شعبه چهارم بازپرسي در دادسراي جنايي تهران رفت و مدعي شد كه مردي 3ساعت او را گروگان گرفته و شكنجه كرده است.پسرنوجوان در توضيح ماجرا گفت: مدتي قبل از طريق تلگرام با دختري به نام مژگان كه همسن و سال خودم بود آشنا شدم. مژگان عضو يكي از گروه‌هاي تلگرامي بود كه پس از آشنايي با او در پاركي قرار گذاشتم.

بعد از اينكه سر قرار حاضر شد با يكديگر درخصوص افرادي كه عضو گروه بودند صحبت كرديم و پس از آن او خيلي زود راهي خانه‌اش شد. وي ادامه داد: فرداي آن روزمژگان با من تماس گرفت و اصرار داشت كه مرا ببيند. محل دومين قرارمان در نزديكي خانه آنها بود. من هم از همه جا بي‌خبر در محل قرار حاضر شدم اما درآنجا به جاي مژگان با مردي روبه‌رو شدم كه بعدها فهميدم پدر مژگان است.

او با زور و كشان كشان مرا به سمت ساختماني مسكوني برد. هرچه فرياد مي‌زدم و كمك مي‌خواستم فايده‌اي نداشت. او مرا به زور به آپارتماني برد. در آنجا مژگان را ديدم كه وحشت زده كنار مادرش ايستاده بود. پدرمژگان با كمربند به جانم افتاد و آنقدر كتكم زد كه بي‌حال روي زمين افتادم.

پس از آن برگه‌اي مقابلم گذاشت و از من اقرارنامه گرفت. مجبورم كرد با دستخط خودم بنويسم كه من دخترش را فريب داده‌ام و تعهد دهم كه ديگر برايش مزاحمت ايجاد نمي‌كنم. حتي از من خواست به چيزهايي اعتراف كنم كه هرگز انجام نداده بودم. در آخر هم مجبورم كرد كه بنويسم هرگز شكايتي در اين خصوص مطرح نخواهم كرد.

شاكي گفت: پدرمژگان موبايلم را گرفت و شماره دخترش را از گوشي‌ام پاك كرد و دوباره كتكم زد؛ طوري كه بيهوش شدم پس از 3ساعت شكنجه مرا سوار ماشين كرد و در نزديكي خانه‌مان درحالي‌كه از شدت درد بيهوش شده بودم، رها كرد. خوشبختانه در آن لحظه مادرم مقابل خانه‌مان بود و مرا به بيمارستان رساند.

زهرچشم

با اين شكايت، قاضي، آرش سيفي دستور تحقيق و بازداشت متهم را صادر كرد. مرد 40ساله خيلي زود دستگير شد و در بازجويي‌ها مدعي شد كه مي‌خواسته از پسرنوجوان زهرچشم بگيرد تا ديگر مزاحم دخترش نشود.

وي گفت:وقتي آن روز دخترم را با پسرنوجوان ديدم خيلي عصباني شدم. از دخترم خواستم او را سرقرار بكشاند تا او را بترسانم. مي‌خواستم كاري كنم كه ديگر حتي اسم دخترم را به زبان نياورد چه برسد به اينكه بخواهد برايش پيامك بفرستد يا به او زنگ بزند. به گزارش همشهري، هم‌اكنون متهم با دستور قاضي در اختيار مأموران پليس آگاهي تهران قرار گرفته و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها