به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه آرمان، هر زمان از نقش های منفی در سینما و تئاتر حرفی به میان می
آید سیاوش طهمورث یکی از اولین افرادی است که با نقش هایی که بازی کرده است
در ذهنمان تداعی می شود. مگر می شود بازی او را در «پدر سالار» یا «زیر
تیغ» را با وجود همه تلاشی که برای بد بودن به خرج داده بود، فراموش کرد.
حالت چهره اش در نقشی عصبانی به نظر می رسد و در نقش دیگر زیرک و موذی.
حدود پنجاه درصد از کارهایی که انجام داده بازی در نفش شخصیتهای خاکستری
بوده است؛ شخصیت هایی که شباهتی به یکدیگر ندارند. خبرآنلاین با این بازیگر
که با ایفای نقشهای منفی در جامعه محبوب شده است، به گفتوگو نشسته است
که در ادامه می خوانید.
شما یکی از بازیگرانی هستید که در نقش های منفی بسیاری حضور داشته اید. چرا در آثار اخیر از نقش های منفی متفاوت خبری نیست؟
به
نظر من نقش منفی و مثبت وجود ندارد و آدمها همگی خاکستری هستند. بنابراین
هر زمان افراد در برابر یکدیگر قرار می گیرند کسی که منافع مادی و معنوی
خود را بیشتر در نظر می گیرد از دید ما منفی محسوب میشود. این شخصیت
ضدقهرمان جلوه می کند در حالی که منفی نیست.
تجربه خودتان در این مورد چیست؟
۵۰
درصد کارهایی که من انجام دادم طبق تعریف موجود منفی بوده اما گاهی مردم
به قدری به من لطف دارند که من تعجب می کنم و می گویم من که نقش منفی بازی
کردم چرا این همه به من لطف دارید میگویند شما واقعیت آن نقش منفی را به
قدری خوب به ما نشان میدهید که ما شما را از آن کاراکتر جدا می کنیم. به
همین دلیل من هم راحت زندگی می کنم و مشکلی ندارم. عدهای تصور می کنند اگر
نقش منفی بازی کنند منفی میشوند در حالی که این افراد تنها تیپ منفی می
گیرند.
فیلمنامه ها تاثیری در این جریان داشته است؟
خیر،
متاسفانه در فیلمنامه های ما نویسندگان شخصیتها را خاکستری در نظر نمی
گیرند و این بازیگر است که باید تشخیص دهد. اما معمولا شخصیت را صرفا منفی
یا مثبت ارائه می دهند در حالی که هر فردی نقاط مثبت و منفی در درون خود
دارد و آن که نقاط منفی پررنگتری دارد تبدیل به شخصیت منفی می شود اما
مثبت بازی کردن و تبسم کردن خیلی راحت تر از این است که شما با تمامی اعصاب
و روان بازی کنید تا یک آدم بد را مجسم کنید. هر یک از کاراکترهای خاکستری
با هم متفاوت هستند.
چرا به این شرایط رسیدهایم؟
متاسفانه
ما بازیگر کم داریم و اکثرا هنرپیشه هستند. هنرپیشگی شغل است اما بازیگری
شغل نیست. بازیگری کاراکترسازی دارد و دارای خلاقیت است در حالی که
هنرپیشگی تیپ سازی برای کسب درآمد است. به همین دلیل بسیاری از آدم ها خسته
شده یا به راه های دیگر کشیده می شوند در حالی که اگر بازیگر باشید از آن
حرفه لذت می برید. زمانی که نقشی را بازی می کنید برای لحظاتی خود را
فراموش می کنید که این فراموش کردن لذت بخش است. در حالی که هنرپیشهها در
حال ادا درآوردن هستند و هیچ گاه از کار خود لذت نمی برند.
بازی
در نقش یک کاراکتر ضد قهرمان به گفته شما پیچیدگی های بسیاری دارد.
بازیگرانی که در حال حاضر داریم قابلیت بازی در چنین نقشهایی را دارند؟
برای
آن که بی انصافی نکنیم باید بگوییم تمام کسانی که در حال حاضر کار می کنند
حتی کسانی که من کارشان را قبول ندارم بی استعداد نیستند. ۹۹ درصد از این
افراد استعداد دارند اما آن را در راه اشتباه استفاده می کنند و راهشان را
درست انتخاب نمی کنند. این راه بازیگری نیست بلکه شغلی است برای کسب درآمد.
من هم زندگی دارم و باید درآمد کسب کنم اما این دلیل نمی شود که صورت
مساله را پاک کرده و واقعیت را فراموش کنیم. بازیگری داری معنی است همان
طور که آهنگری و دیگر مشاغل هم دارای معنی هستند. مثل این می ماند که شما
به داروخانه مراجعه کنید که آب آلبالو بخرید همین اتفاقی که در حال حاضر در
سوپرمارکت ها رخ می دهد. فروش فیلمها در سوپرمارکت شرم آور است. چرا
نباید این فیلمها در ویدئوکلوپها عرضه شود. این نوع فروش بی احترامی است.
هرچند فیلم هایی که در این سوپرمارکتها ارائه میشوند حاصل بازی همین
هنرپیشهها است. البته بازیگران خوب هم در این بین حضور دارند اما آنها ضرر
می کنند چون فیلم شان در بقالی ارائه می شود.اگر هنرپیشگی تبدیل به شغل
شود، جامعه را خدشه دار میکند. نمی توان گفت که ما در فیلمها بازی می
کنیم و همه چیز تمام می شود.
چند کاراکتر ضدقهرمان خوب معرفی کنید.
من
نمی توانم اسم ببرم. کسی را هم نمی توانم معرفی کنم. چون آدم های بسیاری
آمده اند و رفته اند اما تعداد کسانی که در نقش های خاکستری خوب ظاهر شده
اند انگشت شمار بوده است. در بسیاری از نقش هایی که به عنوان نقش منفی می
بینیم باز هم تیپ سازی در آن وجود دارد.
سینما و تئاترمان امروز جایگاه خوبی در جامعه دارند؟
نه.
نسل های جدید فاجعه هستند و یک خط مشی درستی برای پیشرفت هنر وجود ندارد
به همین دلیل باندهای مختلف ایجاد می شود. زمانی شما گروه و باند تشکیل می
دهید که خودتان ضعف دارید و افراد دیگر را به شراکت می گیرید این جاست که
کار خراب می شود.