به گزارش پایگاه 598، پايگاه برهان نوشت: يكي از دستاوردهاي مهم و البته پابرجاي انقلاباسلامي دميدن روحيه انقلابي و پويايي به همه چارچوبهاي ديني و مناسك شرعي بود كه ميتوان آن را نوعي احياگري و بازگشت به نسخه اصل و ناب معارف اسلامي دانست. بهعبارتديگر اگرچه سالها دسايس طواغيت و غفلتهاي افراد سطحي و منفعتطلب سبب شده بود تا بعضاً زنگارهاي نفساني و باطل بر برخي شعائر ديني بنشيند و حتي گاه آن را در 180 درجه نقطه مقابل آن هدفي كه شارع مقدس تعقيب ميكرده، قرار دهد، اما دم مسيحايي انقلاب و خصوصاً معمار كبير آن، علاوه بر زنگارزدايي مسير بازگشت به فطرت الهي را باز نمود.
از جمله اين شعائر مقدس، «حج» بود كه بهرغم آنكه قدمتي حتي بيش از
تاريخ اسلام را داراست، اما در سدههاي اخير، بهواسطه دخالتهاي حكومتهاي
طاغوتي و عناصر وابسته به آن از روح حقيقي خود تهي شده بود و عليالخصوص
در يك قرن اخير با سلطه وهابيت تكفيري بر حرمين شريفين، اين كنگره عظيم كه
بايد وفاقآفرين وحدتبخش جهان اسلام و محل حل چالشهاي اساسي مسلمين باشد،
به كانون تفرقهافكني و كاشتن بذر كينه تكفير تبديلشده بود.
تأكيد امام راحل عظيمالشأن مبني بر احياي حج ابراهيمي، خصوصاً با تأكيد بر
نزديك كردن هرچه بيشتر با معارف اسلام ناب محمدي(ص) كه در كليت و مناسك آن
تجلي مييافت، روح جديدي در اين فريضه الهي دميد، بهگونهاي اكنون
بهجرئت ميتوان گفت در سه دهه اخير حج تا حد زيادي جايگاه حقيقي خود را
يافته است.
با اينحال رژيم آلسعود و دستگاه وهابيت تكفيري وابسته به آن در آشكار و
صهيونيسم بينالملل و نظام سلطه در وراي ماجرا، از اين روند راضي نبودهاند
و هر از چند گاهي تلاشهاي زيادي براي مانعتراشي در اين مسير رخ ميدهد.
نمونه بارز اين ماجرا را در سال 1366 و در فاجعه كشتار حجاج
بيتاللهالحرام در راهپيمايي برائت از مشركين ميتوان مشاهده نمود.
در سالهاي اخير كه جبهه انقلاباسلامي در منطقه اقتدار فزونتري يافته و
موفقيتهاي محور مقاومت، محور عبري، عربي و غربي را به عقب رانده است، حج
معنا و مفهوم عميقتري يافته و به يكي از مهمترين كانونهاي تسري گفتمان
مقاومت و انقلاباسلامي در جهان اسلام تبديلشده است. همين تحول مهم است كه
ارتجاع منطقه را به وحشت انداخته و شاهبچههاي «روضهالخريم» را به
واكنشهاي عصبي و غيرانساني واميدارد. هرچند برخي از كساني كه به دلايل
اداري و سياسي با آلسعود گرفتار رودربايستيهاي كاذب شدهاند يا
خدايناكرده منافعي – هرچند كمارزش- را در خطر ميانگارند، ميكوشند فاجعه
غمبار منا را تا حد حادثه غيرمترقبه تنزل داده و آن را «غيرعمدي» قلمداد
كنند، اما نگارنده كه با تحولات اين حادثه و رويدادهاي پسازآن تا حدي
مرتبط بوده و پژوهشهاي مفصلي در اين باب به انجام رسانده است، فرضيه
خوشباورانه «غيرعمدي بودن فاجعه منا» را يك گزاره غيرعلمي و داراي
كاركردهاي سياسي ميداند.
اكنون پس از گذشت نزديك به يك سال از فاجعه منا، هنوز جامعه در شك و بهت عمق اين واقعه به سر ميبرد و درد بيشتر خانوادههاي داغدار نيز التيام نيافته است. از سويي شدت سبعيت سعوديها در اين فاجعه و نيز برخوردهاي بعدي آنان نگرانيهاي عميقي در جامعه گسترانده كه برگزاري حج 95 از سوي ايرانيان را با علامتهاي سؤال بزرگي مواجه كرد تا آنكه عملاً به دليل كارشكنيهاي سعودي اعزام ايرانيان به حج امسال منتفي گرديد.
حتي اگر كارشكنيهاي آلسعود نيز وجود نداشت مشاركت جمهوري اسلامي ايران در
حج امسال به سه چالش مهم مواجه بود. نخست امنيت حجاج ايراني، دوم عزت و
كرامت شهروندان ايراني و سوم امكان برگزاري حج بهصورت كامل و منطبق بر
شعائر در تراز حج ابراهيمي.
در خصوص نكته نخست روشن است كه اعتماد ورزيدن بهطرف سعودي خطاي بزرگي است،
خصوصاً حال كه به دليل قطع روابط سياسي و تعطيلي دفاتر، امكان حمايتهاي
كنسولي و حقوقي نيز ميسر نيست.
در خصوص نكته دوم يعني عزت و كرامت شهروندان ايراني نيز بايد گفت، چشم بستن
بر تلاش همهجانبه آلسعود براي تضعيف محور مقاومت در منطقه، امر پنهاني
نيست و تجربه نشان داده است كه سعوديهاي زبون انتقام شكستهاي منطقهاي
خود را از شهروندان بيگناه و بيسلاح ميگيرند كه مصداق بارز آن را در
كشتار مردم يمن و حجاج بيتاللهالحرام ميتوان ديد.
اما مورد سوم يعني امكان برگزاري «حج ابراهيمي» از دو شرط قبل نيز مهمتر
است. نكته مهم قابلذكر در اينجا آن است كه برخي از مدافعان سرسخت اعزام به
حج در شرايط كنوني معمولاً به واجب و فريضه بودن حج استناد ميكردد و گاه
حتي امنيت و عزت حاجي را در مقابل اصل فريضه قابلاغماض ميانگاشتند.
در اين خصوص بايد گفت بيترديد حج فريضهاي واجب و غيرقابل تعطيل است؛ اما
حجي در تراز حج ابراهيم(ع). زماني كه رژيم آلسعود با انواع شرطگذاريهاي
عجيبوغريب، تلاش دارد حجاج ايراني را از عمل به مناسك اصيل حج همچون برائت
از مشركين باز دارد و مانع از وفاق جهان اسلام براي مبارزه با صهيونيسم و
تكفير گردد، آيا اساساً حج بهمعناي واقعي كلمه در حال اقامه است كه فريضه و
غيرقابل تعطيل باشد. نگارنده براي خود جايگاهي از افتاء نميبيند و از
ورود به اين حوزه حساس پرهيز ميكند اما در مكتب امام راحل عظيمالشأن و
رهبر معظم انقلاباسلامي حضرت امام خامنهاي آموخته است كه «حج بيروح و
بيتحرك و قيام، حج بيبرائت، حج بيوحدت و حجي كه از آن هدم كفر و شرك
برنيايد، حج نيست.»
*محمدجواد اخوان