کد خبر: ۳۸۷۶۴
زمان انتشار: ۱۷:۱۹     ۱۸ بهمن ۱۳۹۰
مشرق - نام سعید حجاریان برای کارشناسان و صاحب نظران حوزه سیاست همیشه مساوی واژه هایی مانند ایدئولوگ  و مغز متفکر جبهه اصلاحات بوده است. کسی که همواره با فکرهای ناب توانسته اصلاحات را از تنگناهای پیش رو خلاص کند و فشارهای وارد بر این جبهه را خنثی کند.

این اطلاعاتی قدیمی که در پیچ های سرنوشت ساز برای اصلاح طلبان مانند دوم خرداد 76، انتخابات مجلس ششم، شورای شهر اول تهران و انتخابات دهم ریاست جمهوری مسوولیت اتاق فکر اصلاحات را به عهده داشت امروز از سوی رییس بزرگ ماموریت جدیدی را عهده دار شده است.

آن چیزی که محمد خاتمی آنرا ضعف تئوریک می خواند شاید باعث شود سعید حجاریان دوباره در میانه میدان اصلاح طلبی قرار بگیرد. ایجاد پشتوانه ایدئولوژیک برای اصلاحات ماموریت جدید کسی است که روزی قرار بود شهید راه اصلاح طلبی باشد، ولی به درجه جانبازی اصلاح طلبان رسید، جانبازی که برخی هنوز بعد از گذشت 12 سال از ترور ناکام او، کل ماجرا را پروژه ای از جانب خود " سعید " می دانند.

حجاریان به میدان می آید؟

سعید حجاریان، شاید آخرین بازمانده نسل مهندسان سیاست مدار باشد. خود او درباره پیشینه اش می گوید: «من بقیه‌‏السیف خیل عظیمی هستم که دیگر دستشان از دنیا کوتاه است و نمی‌‏توانند از خود دفاع کنند. کسانی چون پوینده‌‏ها و مختاری‌‏ها، فروهرها و شریف‌‏ها, دوانی‌‏ها و خیلی‌‏های دیگر که امروز در میان ما نیستند »

همانطور که در ابتدا آمد حجاریان نقش های بیاد ماندنی را برای اصلاحات بازی کرده است، به عنوان مثال وی در جایی تئوری " فشار از پائین و چانه زنی در بالا" را مطرح کرد تا اصلاحات راه اپوزوسیون بودن و در کنار آن ماندن در داخل حکومت را تمرین کند. بدون شک نمی توان در اینگونه طرح ها زیرکی سعید حجاریان را نادیده گرفت.

اما شاگرد خوش فکر حسین بشیریه در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران امروز باید عقبه استراتژیک جریانی را تعریف کند که سال ها در حزب مشارکت برای پویایی آن تلاش کرده است.

درخواست سید محمد خاتمی از حجاریان معانی بسیاری را در خود دارد. اولین نکته اعتراف سید محمد خاتمی به ضعف تئوریک جریان اصلاح طلب است، جریانی که پیوندش با جنبش سبز به دلیل برخی برداشت های احساسی، بر ضعف ایدئولوژیک آن افزود تا جایی که خاتمی در دیدار با امیر محبیان دبیرکل حزب نواندیشان ایران اعتراف می کند که " جنبش سبز اساسا یک جنبش نبوده و دارای استراتژی و پشتوانه نیست"  

نکته مهم دیگری که از درخواست خاتمی از مغز متفکر اصلاحات برداشت می شود آنست که خاتمی سعی دارد جریان اصلاحات را از برخی اصلاح طلبان جدا کرده و راه دیگری را در پیش بگیرد، راهی که شاید انتهای آن بازگشت اصلاحات به قدرت باشد. 

نکته سوم آنکه خاتمی به خوبی دریافته است که پس از انتخابات سال 88 و بروز اغتشاشات و اردوکشی های خیابانی جنبشی که به عنوان جنبش سبز مطرح شد امروز عملا گفتمان اصیلی را برای هواداران خود تعریف نمی کند.  خاتمی در کنار ارسال سیگنال هایی برای نظام و اعلام برائت از رفتارهای موسوی و کروبی در دیدارهای مختلف، نشان می دهد این پیر اصلاحات خوب فهمیده است که تنها و تنها ایدئولوگ هایی نظیر حجاریان به درد اصلاحات می خورد.


تیتر تاریخی روزنامه امروز درباره ترور مغز اصلاحات

حال باید دید سعید حجاریان که ترور وی تنها توانست زبانش را از او بگیرد و نه فکرش را، تا کجا با خاتمی همراهی می کند و آیا حاضر می شود دوباره مسوولیت نظریه پردازی را برای اصلاحات قبول کند و یا به اعترافتش در دادگاه متهمان حوادث پس از انتخابات سال 88 پایبند می ماند و خود را کنار می کشد.

داستان حجاریان و گربه های روی شیروانی اصلاحات

جمله معروف "اصلاحات مرد" جمله همین کسی است که امروز ماموریت بازتعریف اصلاح طلبی را دارد. اگر چه این جمله حجاریان بخش دومی با عنوان " زنده باد اصلاحات " را نیز در خود جای می داد ولی سعید باید به این سوال پاسخ دهد، که از سال 84 و پس از گفتن این سخن در مصاحبه با ایسنا چرا هنوز نتوانسته تئوری و پشتوانه جامعی برای اصلاحات تدوین کند؟

البته حجاریان در ادامه آن مصاحبه اذعان دارد که "من تئوریسین اصلاحات نیستم و تاکید می‌کند؛ " اصلاحات به تئوري نياز دارد و تئوری‌پردازی در اتاق فكر و بين خواص انجام می‌شود"

حال پس از گذشت 6 سال و ناکامی اصلاحات در دو انتخابات پیاپی در برابر اصولگرایان، در روزهای منتهی به انتخابات مجلس نهم، این جریان باز به دنبال تئوری پردازی است. البته باید منتظر ماند و دید کارتئوری پردازی برای اصلاح طلبان 6 سال دیگر به تاخیر می افتد یا خیر؟

البته نظرات سعید حجاریان درباره  اصلاح طلبان بعد از انتخابات 88 نیز جالب است. وی درباره اصلاح طلبان تعبیر جالبی را به کار می برد: " فرماندهي ده هزار گوسفند راحت تر از فرماندهي ده گربه است. فرماندهي اصلاح طلبان به فرماندهي جمع گربه ها مي ماند كه هريك به سويي مي روند يكي از ديوار بالا مي رود، يكي بالاي درخت مي رود، يكي مي خوابد، يكي بازيگوشي مي كند و خلاصه آن كه هيچ كس تن به خواسته فرمانده نمي دهد."
اين تمثيل وصف حال حركت جنبش سبز و سلف، آن حركت اصلاح طلبي است. يك نمونه جالب آسيب شناسانه اين وصف حال، سخنان آقاي خاتمي و واكنش هايي است كه از سوي پاره اي از سبزها در فضاي مجازي نسبت به آن صورت گرفت. "

حجاریان این سخن را زمانی مطرح می کند که به گفته خودش برخی از لایه های اجتماعی جنبش سبز و سلف آن (اصلاح طلبی) به سخنان رهبر اصلاحات واکنش های همسویی نشان نمی دهند. در واقع وی بزرگترین مشکل اصلاح طلبان را ضعف تبعیت از رهبری این جریان معرفی می کند.

حجاریان که سابقه درخشانی در جنگ روانی و گرفتن سرپل ها برای اصلاحات دارد،  این روزها خود را مخالف اردوکشی خیابانی معرفی  می کند، مساله ای که روزی در گفتمان " فشار از پائین و چانه زنی در بالا" جایگاه ویژه ای داشت، اما به نظر می رسد مغز متفکر سال های دور اصلاحات به خوبی از تجربه وقایع پس از انتخابات و ریزش مرحله ای هوادارانش به دلیل ضعف تئوریک درس خوبی گرفته است.

حال باید منتظر ماند و دید کار حجاریان و گربه های روی شیروانی به کجا کشیده می شود و آیا وی که در کارنامه اش تاسیس دفتر اطلاعات نخست وزیری، مدیرکلی وزارت اطلاعات، معاونت سیاسی دفتر مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری و سمت مشاور سیاسی سید محمد خاتمی و چندین عنوان دیگر را دیده می شود، می تواند گربه ها را همصدا کند یا خیر؟
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها