سرویس خانه ملت
پایگاه 598
- با نزدیک شدن به ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی و توجه رسانه ها و
اذهان عمومی نسبت به کمیّت حضور گروه ها و احزاب، دقت به موضوع کیفیت حضور
در این عرصه سرنوشت ساز، تا حدود زیادی دیده نمی شود. موضوعاتی چون اهمیت
و ضرورت پایداری بر ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی، آسیب ها و تهدیدات
حضور فتنه گران و منحرفین و افراد ساکت در مخاطرات و تهدید های پیش روی
انقلاب اسلامی در پست های کلیدی نظام وجود دارد.
حال به منظور
بررسی و تبیین این موضوعات، پایگاه 598 در مصاحبه ای با حجت الاسلام حسین
جلالی رييس دفتر آيتالله مصباح يزدي و همچنین از کاندیداهای جبهه پایداری
انقلاب اسلامی در حوزه انتخابیه کرمان به گفتگو پرداخته است که در ادامه
می آید.
نتیجه حضور نمایندگان سکولار،حرکت کشور به سمت سکولار شدن استحضور اساتید سکولار و نمایندگان طرفدار علوم انسانی غربی در مجلس شورای اسلامی چه خطراتی را می تواند به همراه داشته باشد؟مقام
معظم رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس فرمودند مجلس قوه مفکره نظام
اسلامی است، بدیهی است که فکر مبنای عمل است و در مجلس این فکر در قانون
تجلی پیدا می کند و این قانون در بدنه کشور به اجرا در می آید، بنابراین
اگر افرادی با تفکر سکولار و دیدگاهی مبتنی بر تفکر غربی وارد مجلس شوند
این فکر در قانون جریان پیدا می کند، نتیجه چنین قانون گذاری، حرکت کشور
به سمت سکولار شدن است و این خطر بزرگی است، به همین جهت حضرت امام
خمینی(ره) فرمودند بروید سراغ مجلس و مجلس را دریابید و این که در برخی
جاها بیان شده که مجلس در رأس امور کشور است ظاهراً اشاره به همین مبنا
است که مجلس صاحب فکر و مولد است و قوای دیگر آن چیزی را که مجلس طبخ می
کند مصرف می کنند، به همین جهت مجلس می تواند مانند چشمه ای زلال، افکار و
قوانین متقن و کارآمد را به بدنه اجرایی کشور و حتی قوه قضائیه تزریق کند.
مخالفان جبهه پایداری از تفکر علامه مصباح هراس دارند
به نظر حضرتعالی دلیل وحشت مخالفان جبهه پایداری انقلاب اسلامی از ارتباط نزدیک و صمیمیت این جبهه با علامه مصباح چیست؟آیت
الله مصباح درجه تشخیص بالایی نسبت به جریانات منحرف دارند و به محض تشخیص
انحراف، سریعا نسبت به آن هشدار می دهند. ایشان قبل از انقلاب، جریان
منحرفی که منجر به پیدایش منافقین شد و بعد از آن جریان سروش و در دوران
اصلاحات جریان خاتمی و در دولت نهم هم جریان مشایی را شناسایی نمود و نسبت
به آنها هشدار داده است.
مخالفان جبهه پایداری از اعضای این جبهه
نگرانی چندانی ندارند، بلکه به شدت از تفکر آیت الله مصباح در هراس هستند.
این جریانات از این وحشت دارند که فکر و گفتمان علامه مصباح از طریق جبهه
پایداری گسترش پیدا کند، بنابراین با اینکه در قوت فکر علامه مصباح تردید
ندارند و به خوبی می دانند این فکر مورد تایید ولایت است و از مقبولیت
اجتماعی خوبی نیز برخوردار است، اما در مقابل آن موضع می گیرند و چون نمی
توانند مستقیما سراغ خود آیت الله مصباح بروند، به سراغ حاملان و مروجان
این گفتمان می روند.
برخورد گزینشی رسانه ها نسبت به سخنان آیت الله مصباحبه نظر شما چرا برخی از مطبوعات و رسانه های مجازی تفکر آیت الله مصباح و حامیان ایشان را تخریب می کنند؟در
دوران اصلاحات بیشترین هجمه ها نسبت به آیت الله مصباح صورت می گرفت که
اگر به روزنامه های آن زمان نگاهی بی اندازیم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود،
در زمان انتخاب دولت نهم، باز هم ایشان مورد هجمه قرار گرفتند، در آن زمان
تقریبا همه جریانات می خواستند که آقای هاشمی رئیس جمهور شود، اما آیت
الله مصباح فرمودند به کسی رأی دهید که تابلوی دفاع از ارزش ها و امام را
برافراشته باشد و ساده زیست باشد. در آن انتخابات همه دیدند که آیت الله
مصباح یک تنه بر تمام جریان ها و احزاب پیروز شد و این برای آنان که به
دنبال سیاسی کاری و گسترش نفوذ خود بودند، بسیار سنگین بود، در نتیجه از
همان زمان به دنبال تضعیف جایگاه ایشان بودند.
برای تضعیف این
جایگاه، چند راه را در نظر گرفتند، اول اینکه رسانه ها تصمیم گرفتند از
ایشان هیچ سخنی منتشر نکنند و به اصطلاح ایشان را بایکوت خبری کردند، در
مرحله دوم تخریب شخصیت ایشان از طریق انتشار گزینشی سخنان و جملات ایشان
را در پیش گرفتند؛ به عنوان مثال ایشان در یکی از سخنان خود می فرمایند"
اساتیدی که در خارج کشور درس خوانده اند و بعد از آن برای تدریس به کشور
برمی گردند، این اساتید علوم غربی را در کشور تدریس می کنند و اینها برای
کشور خطر ساز هستند " . برخی از رسانه ها این سخن را تقطیع کرده و این
گونه منتشر کردند " استادهای دانشگاه برای کشور خطرناک اند" . در مرحله
سوم کسانی را که گفتمان مورد نظر علامه مصباح را ترویج می دهند، تخریب
کردند که به عنوان نمونه بارز می توان به ماجرای گرین کارت آقای آقا
تهرانی اشاره کرد، در این قضیه بی تقوایی محض صورت گرفت، چرا که همه می
دانند که هیچ ارتباطی بین تابعیت دوگانه و گرین کارت وجود ندارد، ولی باز
هم برخی از رسانه ها به این مسئله دامن می زنند.
تخریب علامه مصباح در رسانه ای وابسته به کانون های قدرت و ثروتاین
تخریب ها در رسانه هایی پر رنگ تر است که منافع خودشان را در خطر می
بینند، چون علامه مصباح با تمام وجود با کانون های قدرت و ثروت و با
تفکرات انحرافی به مبارزه می پردازند. اگر رسانه های مکتوب و مجازی را رصد
کنیم، به خوبی می بینیم که جریان آقای قالیباف که به شدت در جهت ترویج
تجمل گرایی و اشرافی گری حرکت می کند، به شدت تفکر آیت الله مصباح و
حامیان ایشان را تخریب می کند. آقای قالیباف از همان آغاز ورودش به عرصه
سیاست که مقطع انتخابات نهم ریاست جمهوری بود با هزینه های هنگفتی پا به
این عرصه گذاشت و به صورت میلیاردی در آن انتخابات هزینه کرد و متأسفانه
علی رغم اینکه بارها از ایشان و حامیانش خواسته شده است، هنوز هیچ کس
پاسخگوی هزینه های سنگین ایشان نبوده است. امروز هم متاسفانه پول های
کلانی به برخی از رسانه ها داده می شود و از این طریق زمینه وابستگی و
همکاری رسانه ها با جریانات خاص فراهم می شود.
رقابت سالم اصولگرایان، نفوذی های درون اصولگرایی را مشخص خواهد کرد
شاخصه ها و الزامات رقابت سالم درون اصولگرایی را بیان بفرمایید؟ چرا برخی از رقابت درون اصولگرایی هراس دارند؟در
پاسخ به این سؤال به دو نکته اشاره می کنم. اول اینکه اصولگرایی طیف وسیعی
از جریانات را شامل می شود. بدیهی است که این طیفها، هر یک نسبت به
معیارها و ضوابط اصول گرایی، رتبه ای خاص را کسب می کنند. با توجه به این
فاصله ها، اصول گرایان باید هر یک خود را به مردم عرضه کنند و مبانی و
رویکردهای خود را تبیین کنند و یک رقابت سالم را رقم بزنند. در اثر این
رقابت، اصولگرایی ناب و واقعی که به شاخص ها و معیارها نزدیک تر است، خود
را نمایان می کند.
نکته دوم اینکه چه بسا امروز کسانی باشند که به
لباس اصولگرایی در آمده و در جریانات اصول گرا نفوذ کرده باشند. رقابت بین
اصول گرایان بر مبنای شاخص ها و معیارهای اصول گرایی ناخالصی ها و نفوذی
ها را در این گفتمان نمایان خواهد کرد.
جبهه پایداری یعنی اصولگرایی پایداربا توجه با نکاتی که بیان کردید، مبنای جبهه پایداری در عرصه رقابت چیست؟جبهه
پایداری می گوید ما باید بر مبنای ولایت مداری و ارزش گرایی، نه فقط در
حرف، بلکه در صحنه عمل پیش رویم. مخصوصا در مسائل کلان جامعه که اثرات
بزرگی بر کل جامعه دارد جای ریسک پذیری و مسامحه کاری نیست و این گونه
امور باید به کسانی سپرده شود که اثبات کرده اند که هدفی جز خدمت صادقانه
به نظام ندارند و در راه ارزش ها و آرمان های انقلاب حاضرند هر گونه هزینه
ای را متحمل شوند.
آقای نواب که از مؤثرین در جبهه متحد است اخیرا
در مصاحبه ای بیان کرده است که فرق ما(جبهه متحد) با جبهه پایداری این است
که آنها اصولگرایی ناب هستند اما ما اصولگرایی فراگیر هستیم. علی رغم
اختلاف نظرات زیادی که با ایشان دارم این نظر ایشان را پسندیدم. جبهه
پایداری به دنبال انتخاب و معرفی ناب ترین افراد است و جبهه متحد دنبال
جمع کردن سیاهی لشکر است، به تعبیر دیگر جبهه پایداری یعنی اصولگرایی
پایدار.
جبهه پایداری می گوید اگر قرار باشد بر اساس اصولگرایی
پایدار حرکت کنیم، دیگر معامله گری، ویژه خواری، قبیله گرایی، اشرافی گری
و مصلحت گرایی و کوتاه آمدن از اصول را بر نمی تابیم و باید به دنبال همان
گفتمانی است باشیم که حضرت امام خمینی(ره) برای ما ترسیم نمود که مؤلفه
های آن ساده زیستی، پیشرفت، خدمت رسانی، عدالت محوری و حق گویی است.
ساکتین فتنه به جای عذرخواهی رفتارشان را توجه می کنند
شواهد
و قرائن موجود، جریان فتنه در صدد است در انتخابات آینده از چهره هایی که
نقش تکیه گاه برای فتنه را داشته اند، بخصوص ساکتین فتنه، استفاده کند. از
این رو شناخت ساکتین فتنه برای مردم بسیار مهم است. به نظر شما معیار
تشخیص ساکتین فتنه چیست؟ساکتین فتنه کسانی هستند که وقتی
که مقام معظم رهبری که بر همه ما ولایت دارند، با ندای رسا از جریانات
سیاسی و نخبگان جامعه خواستند به صراحت در برابر فتنه موضع بگیرند، به
ندای ایشان لبیک نگفتند و با سخنان مبهم و چند پهلو فضای تنفس را برای
فتنه گران فراهم کردند. با یک جستجوی ساده می توان مواضع آقای لاریجانی،
باهنر و قالیباف از 22 خرداد تا 9 دی را بررسی کرد و مواضع دوپهلو و کم
رنگ این آقایان را نشان داد. متأسفانه آقایان به جای عذر خواهی از پیشگاه
ولایت و ملت، عملکرد منفی خود را توجیه می کنند.
من در جایی
شنیدم که یکی از این ساکتین فتنه به یکی از ائمه جمعه گفته بود که اگر
برخی ها در فتنه ساکت بودند، به این دلیل بوده که شورای عالی امنیت ملی
آنان را از سخن گفتن بر علیه فتنه منع کرده بود. می بینید که این افراد در
توجیه عملکرد خود به چه دلایل سستی متمسک می شوند.
فکر نمی کردم که روزی زاکانی هم مداح قالیباف شود/ خود زاکانی به من گفت که روش تبلیغاتی قالیباف غربی و غیر دینی بودمتأسفانه
امروز بعضی از دوستان که توقع می رفت در مقابل ساکتین فتنه موضع گیری کنند
و آنان را وادار به پاسخ گویی و عذر خواهی کنند، میدان را برای مانور آنان
آماده کرده اند. من هیچ وقت فکر نمی کردم که آقای زاکانی به این روز بیفتد
که مداح آقای قالیباف بشود. آقای زاکانی با چه مبنایی می گوید قالیباف
سرباز ولایت و رهبری است؟ خب ایشان مسئول ستاد انتخاباتی آقای قالیباف بود
و به خوبی می داند که آقای قالیباف از مسیر اصولگرایی ناب فاصله گرفته
است. خود آقای زاکانی به بنده گفت که روش تبلیغات قالیباف، روش تبلیغات
دینی نبود، بلکه بر اساس روش های غربی بود. خود آقای زاکانی به بنده گفت
که سفارش مقام معظم رهبری به قالیباف این بود که شما سردار جبهه و جنگ و
برادر شهید هستی، با تابلوی برادر شهیدت و ارزش هایت حرکت کن. زاکانی به
من گفت که قالیباف این توصیه آقا را فراموش کرد و علت شکستش هم فراموش
کردن این ارزش ها و فاصله گرفتن از تابلوی خط امام بود.
آقای
زاکانی که این سخنان را در حضور بنده بیان کرده است، چه شده که امروز
قالیباف را سرباز ولایت می داند؟ آیا ایشان عوض شده یا آقای قالیباف؟ آقای
قالیباف که عوض نشده است، از رسانه های ایشان و یارگیری های انتخاباتی
ایشان مشخص است. دو سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری، این آقا در کرمان
که 1000 کیلومتر از تهران دور است، ستاد انتخاباتی تشکیل داده و مرتب
افرادش را به آنجا می فرستد.
من باور ندارم که آقای زاکانی، زاکانی سابق باشد آقای
زاکانی نباید برای توجیه عملکرد سیاسی و جهت گیری های خود، ایثارگری و
ولایت مداری را یدک بکشد و بگوید که من همان زاکانی سابق هستم. من باور
ندارم که آقای زاکانی، همان زاکانی سابق باشد، از تعریف و تمجید هایی که
می کند، احساس می کنم که ایشان هم نمک گیر شده باشد.
در مورد
ساکتین فتنه باید توجه کرد که معلوم نیست گناه آنان از عاملین فتنه کمتر
باشد. دیروز آیت الله مصباح در دیدار با اعضای جبهه پایداری صراحتا
فرمودند که گناه ساکتین فتنه کمتر از گناه کسانی که خون سیدالشهداء را در
کربلا ریختند نیست و متأسفانه امثال آقای زاکانی در این مقطع حساس، با
انواع فلسفه بافی ها، توجیه گر عملکرد سرتاسر غلط برخی جریانات و اشخاص
شده اند و مطمئنا باید پاسخ گوی نیروهای ارزشی و انقلابی و به خصوص نسل
جوان و انقلابی باشند که در فتنه 88 ، هتاکی فتنه گران به تمام ارزش ها و
آرمان های خود را ناباورانه مشاهده کردند و وقتی دیدند کسانی که تمام هویت
و هستی خود را از انقلاب و مقام معظم رهبری دارند، نه تنها هیچ اقدامی جهت
روشن شدن فضا انجام نمی دهند، بلکه بر غبار آلودکی فضا می افزایند، در
نتیجه خود به میدان آمدند و با غیرت حسینی، رهبر و مقتدای خود را یاری
کرده و بساط فتنه گران را جمع کردند.
برداشت بنده از سخنان رهبری، رویشی جدیدی در مجلس است
تحلیل شما در خصوص انتخابات آینده مجلس چیست؟مقام
معظم رهبری فرمودند که انتخابات این دوره، انتخاباتی دشمن شکن خواهد بود و
همچنین فرمودند که با مجلس جدید خون تازه ای به پیکره ی نظام وارد خواهد
شد. برداشت ما از این سخنان این است که یک رویش جدیدی در مجلس شکل خواهد
گرفت و این رویش و گفتمان جدید قطار مجلس را روی ریل خودش قرار دهد. مجلس
دو وظیفه قانون گذاری و نظارت را دارد که مجالس گذشته از این دو وظیفه تا
اندازه ای تخطی کرده اند چون وارد میدان اجرا شدند. اگر نماینده ای وارد
حیطه مسائل اجرایی شد و در عزل و نصب ها دخالت کرد، به سمت باج دادن و باج
گیری و معامله گری می رود.
مجلس اگر در بعد نظارتی اش خوب عمل می
کرد و در قوانین اقتصادی و بانکی محکم وارد می شد، شهرام جزایری ها و امیر
منصور آریایی ها فرصت نمی کردند با استفاده از خلأ های قانونی به بیت
المال و اموال عمومی دستبرد بزنند.
---------------------------------------------
---------------------------------------------
به دنبال انتشار مصاحبه حجت الاسلام و المسلمین جلالی در این پایگاه و
انعکاس سخنان ایشان در خصوص عملکرد برخی از نمایندگان و شخصیت های سیاسی
کشور، روابط عمومی مجلس جوابیه ای را برای ما ارسال نموده اند که در ادامه
می آید:
با سلام و تحیت
نظر به انتشار مصاحبه آن سایت خبری
با "حجت الاسلام حسین جلالی" رئیس دفتر آیت الله مصباح که در بخشهایی از آن
مطالبی سراسر کذب به دکتر "علی لاریجانی"در خصوص حوادث بعد از انتخابات
سال 88 با این مضمون که "...آقای لاریجانی می گوید اگر من مواضع تندی
درباره فتنه ندارم به این خاطر است که در شرایطی که رهبری و دیگران فتنه را
محکوم می کنند، می خواهم حداقل یک پناهگاهی برای برخی از آنان باشم که از
نظام طرد نشوند..." را منتسب کرده اند و در نهایت نیز در کمال بی انصافی
اینگونه نتیجه گیری کرده اند؛... این سخن آقای لاریجانی به این معنا است که
ایشان خودش را بالاتر از رهبری تلقی می کند و این جمله سنگینی است" ضمن
تکذیب این نقل و قولهای انتسابی آقای جلالی به دکتر علی لاریجانی اظهار می
دارد، ایشان هرگز چنین مواضع و نقطه نظراتی نداشته اند و اینگونه اظهار
نظرها در آستانه انتخابات خلاف اخلاق و بدور از انصاف می باشد شایسته است
رسانه های محترم قبل از انتشار مطالب بدون منبع و دارای اصالت و یا انتساب
اخبار موهن به شخصیتهای طراز اول کشور ابتدا از صحت و سقم آن مطلع گردند و
با اینگونه رفتارها افکار عمومی را دچار تشویش نکنند.
اداره کل فرهنگی و روابط عمومی
مجلس شورای اسلامی