به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، سیدجلال امام در نشست «آشنایی با وضعیت کنونی اسلام در چین» که در محفل انس برگزار شد، گفت: با توجه به سهمیهای که جامعةالمصطفی(ص) در سال 2008 در اختیارم قرار داد، یکی از بهترین دانشگاهها در رشته تاریخ در کشور چین برای من اختصاص داده شد. طی یک سال زبان چینی را فرا گرفتم و بعد از یک سال برای تحقیق درباره مسلمانان چین مشغول شدم.
وی اظهار داشت: در آن ایام با یکی از اساتید در خصوص تحقیق درباره مسلمانان چین صحبت کردم که ایشان به من گفت موضوع مسلمانان یکی از موضوعات حساسیت برانگیز است و بهتر است یک موضوعی را انتخاب کنی که خیلی با موضوع مسلمانها در کشور کمونیست، ارتباط نداشته باشد اگرچه بتوانی زیر لایه آن تحقیق خودت را انجام بدهی و قرار شد بنده درباره زبان فارسی در فرهنگ مسلمانان چین تحقیق کنم.
وجود ۱۰ اقلیت قومی مسلمان در چین
این مبلغ اسلام در چین عنوان کرد: مساحت چین، ۶ برابر بزرگتر از ایران است و یک میلیارد و 400 میلیون نفر جمعیت دارد و تاریخ خیلی درازی دارد و تقریبا 80 درصد جمعیت آن به هیچ دینی اعتقادی ندارند و مابقی هم پیرو بودیسم و تعداد اندکی هم مسلمان هستند. دولت چین جمعیت مسلمانان این کشور را 28 میلیون نفر اعلام کرده است گمانهزنی درباره تعداد مسلمانان چین آنقدر زیاد است که محافظهکاران خارج از کشور جمعیت یکصد و پنجاه میلیونی را برای آن تخمین زدهاند.
وی ادامه داد: با پرس و جوهایی که بنده خودم از اساتید و از مردم داشتهام برایم مشکل است که بخواهم بگویم بیشتر از 30ـ40 میلیون نفر مسلمان در چین وجود دارد. اساتید مسلمان جزو هیئت علمی دانشگاه نیز معتقدند همان جمعیتی را که دولت برای مسلمانان اعلام کرده است باید بپذیریم. این تعداد مسلمان در چین، 10 اقلیت قومی را از میان 56 قوم چین به خود اختصاص دادهاند.
سیدجلال امام تصریح کرد: دو قومیت مسلمانان در چین تعداد بیشتری به نسبت سایر قومیتهای مسلمان دارند؛ یکی قومیت اویقورها که در استان سینکیانگ بوده و ترک هستند، مساحت استان سینکیانگ تقریبا با مساحت ایران برابری میکند و در «ارومچی» که در شمال سینکیانگ و در شهر کاشغر و شهر ختن در جنوب سینکیانگ در نزدیک بلندیهای پامیر است.
وی ابراز داشت: یکی از پر جمعیتترین قومیتهای مسلمان که تاریخ و فرهنگ جدایی دارد و چهرههای متفاوتی دارند اویقورها در سینکیانگ غربیترین استان چین هستند. دومین قومیت پرجمعیت در چین، «خویی»ها هستند که در زبان چینی به «Hui» نوشته میشود. که هر دوی این دو قومیت مسلمانان فرهنگدار و شناسنامهدار هستند. قوم خویی، پراکندهترین اقلیت قومی در چین هستند که جای ثابتی نمیتوان برای آن در چین پیدا کرد و بنده برای اینکه بخواهم آنها را ببینم به خیلی جاها سفر کردم.
چینیها بعد از 800 سال هنوز نیت نمازهایشان را به فارسی میگویند
این مبلغ اسلام در چین یادآور شد: اویقورها ترک هستند اما خوییها اقلیتی هستند که در زمان حمله مغولها شکل گرفتند. مغولها وقتی به سمت جنوب چین حمله میکنند در قرن سیزدهم میلادی حریف حکومت سونگ نمیشوند به همین دلیل به سوی مغرب میروند و ایران را تسخیر میکنند وقتی ایران را گرفتند با سربازان ایرانی، با منجنیق ایرانی و به کمک نیروهای فارسی زبان مسلمان دوباره به سوی جنوب حمله کرده و موفق میشوند حکومت سونگ جنوبی را شکست دهند و مغولها همانطور که آسیای میانه را تحت سیطره خود داشتند چین را هم به قلمرو خود اضافه میکنند. بخش اعظم جمعیت خوییها که به این منطقه میروند فارسی زبان بودند.
وی اظهار داشت: در واقع اسلام از 1300 سال پیش، اندک زمانی بعد از پیامبر اکرم(ص) وارد چین میشود، تاجران و بازرگانانی که به جاده ابریشم میرفتند کم کم اسلام را معرفی میکنند و مساجدی را هم میسازند مسلمانان زیادی به چین میروند و در سه منطقه شمال غرب چین، جنوب غرب چین و در منطقهای در مرکز چین به نام «جونیان» ساکن آنجا میشوند.
در قرن 14 زبان فارسی، زبان مقدس دین برای چینیها بود
سیدجلال امام، کار اصلی مغولها را برش فرهنگ اسلام ایرانی به سوی چین بوده است، گفت: زبان فارسی در قرن 11 ـ 12 میلادی در اوج بود. بعد از 700ـ800 سال هنوز وقتی پیرمردهای چین میخواهند نماز بخوانند نیت نمازهایشان را به فارسی میگویند؛ «نیت کردم دو رکعت نماز بگزارم». البته آنها نمیدانند که به زبان فارسی میگویند چرا چون فقط شنیدهاند و تکرار کردهاند.
وی افزود: در دوره مینگ، 150 سال بعد از سقوط حکومت مغولها دوره بومیسازی بود و حکومت وقت فضا را میبندد و نمیگذارد مردم خیلی با خارج ارتباط داشته باشند به همین دلیل حوزه علمیه چینی در مسجد ساخته میشود و یک سری روحانی دست به کار میشوند و طلبه و دانشجو ثبت نام میکنند، بین کتابهای فارسی آنها گلستان و بوستان سعدی هم پیدا میشود که در حوزههای علمیه تدریس میشود.
این مبلغ اسلام در چین خاطرنشان کرد: در نگاه مسلمانان چین در قرن چهاردهم میلادی، زبان فارسی، زبان دین به شمار میرفته زبانی مقدس که همرتبه با زبان عربی بود و مسلمانان چینی مجبور بودند از الفبای فارسی به لهجه چینی استفاده کنند اما در سده 16 میلادی شاهدیم که یک فردی پا به عرصه میگذارد که مطالب دینی را به زبان چینی مینویسد و شاهد عصر ترجمه هستیم که از واژههای چینی برای معرفی دین و کلمات دینی استفاده میشد.
وی گفت: کسانی که به ترجمه میپرداختند تلاش داشتند از واژههای چینی برای تعلیم آموزههای دینی استفاده کنند که مسلمانان چین در مقابل این حرکت موضع میگیرند، آنها معتقد بودند که اسلام دینی مقدس است و نباید از واژههای چینی استفاده کرد از این رو نهضت ترجمه نتوانست موفق شود.
«باور به خدا داشتن» جزو بدیهیات جامعه چینی است
سیدجلال امام تصریح کرد: وقتی میگوییم «خدا» چینیها میگویند باور به خدا را که اصلا نمیشود رد کرد و آن را جزو بدیهیات میدانند. آنها تا میترسند میگویند: خدای من! و در واقع به چیزی ماورای این جهان اعتقاد دارند، چیزی که وقتی از همه چیز ناامید شدند میتواند کمکشان کند.
وی با بیان اینکه اوایل قرن هجدهم میلادی، تصوف وارد چین میشود و یکدستی جامعه مسلمانان چین به هم میخورد، اظهار داشت: در حال حاضر، فرقههای متعددی در چین وجود دارد و در کنار مذهب اصلی و قدیمی که همان ایرانیها بودند میتوان از چهار طریقت خفیه، جهریه، کبرویه و قادریه نام برد.
این مبلغ اسلامی در چین درباره وضعیت فعالیت مسلمانان در این کشور عنوان کرد: مسلمانان در صورت پذیرفتن یک مسؤلیت باید کمونیست را بپذیرند. مسلمانان در چین در حد شهردار است و اگر فعالیت سیاسی نداشته باشند دولت چین، کاری با حضور مسلمانان ندارد و آنها میتوانند آزادانه به انجام فعالیتها و مناسک مذهبی خویش بپردازند.