کد خبر: ۳۸۵۰۸۱
زمان انتشار: ۱۳:۳۷     ۲۷ تير ۱۳۹۵
اگر حال داشتي و با خدا خلوت كردي و دعا و مناجاتي هم خواندي، آن وقت پروردگار عزيز قلبت را كه در غلاف رفته از غلاف بيرون مي‌آورد و تازه‌ آماده سير الي الله مي‌شوي! بايد سحرها بيداري داشته باشيد، نمي‌گويم: نماز و دعا، فقط بيداري!
به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، مرحوم آيت‌الله عبدالكريم حق‌شناس در يكي از درس‌هاي اخلاق خود به موضوع «كيفيت اتعاظ و شروع خودسازي» اشاره كرد كه در ادامه مي‌آيد:

*ناله و زاري شهيد براي ترك يك نماز شب

حال اگر حال داشتي و با خدا خلوت كردي و دعا و مناجاتي هم خواندي، آن وقت پروردگار عزيز قلبت را كه در غلاف رفته از غلاف بيرون مي‌آورد و تازه‌ آماده سير الي الله مي‌شوي! بدانيد كه غيرممكن است تا از اين راه وارد نشويد، بتوانيد سفر الي الله بكنيد آقاجان! بايد سحرها بيداري داشته باشيد، نمي‌گويم: نماز و دعا، فقط بيداري!

تمام اولياي ما تمام علماي اعلام و بزرگان و اكابر دين اين طور عمل مي‌كردند، يك شب شهيد بنا به مصلحتي كه خدا مي‌داند، سحر خوابش برد تا شايد عجبي، عيبي يا مانعي برايش پيش نيايد، چقدر حسرت خورد و ناراحت شد، از يك شبش هم نبايد گذشت، البته گاهي تأثر بعد از بيدار نشدن، بهتر از اين است كه بنده در وقت نماز شب بلند شود و عبادت كند.

آقاي محدث قمي در كتابي كه در شرح حال علما نوشته است، اين شعر را از زبان شهيد نقل كرده است:

اي پروردگار عزيز من! اولياي تو در بيداري شب، وقتي سحرها بلند مي‌شوند و به در خانه تو ناله مي‌كنند و نماز مي‌خوانند، غرق لذت مي‌شوند، چطور شد كه من امشب خوابم برد؟ چطور شد كه من محروم شدم؟!

*ضرورت استاد و رفيق در مسير سير و سلوك

رفقاي ما چند نوع هستند، گاهي كسي است كه من از او استفاده مي‌كنم، بايد ملازم او باشم و از دستش ندهم، اميرالمؤمنين(ع) فرمود: هر كس يك كلمه به من ياد دهد، من عبد او هستم، آدم بايد رفاقت با عالم‌‌تر و عامل‌تر از خود را از دست ندهند! پس يك نوع از رفيق، كسي است كه به منزله غذا است و اگر نباشد، انسان مي‌ميرد.

اگر بفهميم كه رفيق خوب چقدر ارزش دارد، مسأله به خوبي برايمان روشن مي‌شود كه چرا در روايات به پيدا كردن دوشت خوب اين قدر سفارش شده است، در روايتي فرمود: «اطلبْ مُواخاةَ الأتقياءِ و لو في ظُلُماتِ الأرضِ»، حتي اگر در دل تاريكي‌هاي زمين بودي، دنبال رفيق متقي باش، ببينيد چطور ترغيب مي‌فرمايد! نظير همين مطلب درباره علم وارد شده كه «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ»؛ آن موقع چين را به عنوان دورترين نقاط عالم مي‌شناختند، لذا فرمود كه براي طلب علم به اقصي نقاط عالم سفر كنيد، يا در جاي ديگر فرمود: «خوضِ اللُّجَج»، ولو در درياها فرو بروي، برو علم را طلب كن!

رفيق خوب، بسيار ارزشمند است و به درد سير و سلوك من مي‌خورد، پس اگر من بخواهم اين راه را بروم، اول رفيق، بعداً طريق، البته يك استاد بيدار هم لازم است كه قبلاً به آن اشاره كرده‌ام، چنين رفيقي مثل غذا است و وجودش براي انسان لازم است.

*قدرت دوست‌يابي، خيرخواهي خداست

اينكه گفتيم دوست خوب لازم است، دليل دارد، رسول‌ اكرم(ص) مي‌فرمايد: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْرًا... كرهه مجالسة المعرضين عن ذكر الله»، وقتي خدا براي كسي خوب بخواهد، قوه‌اي به او مي‌دهد كه به قول صاحب كتاب «دوست‌يابي»، بفهمد دوست حقيقي كيست؟ پروردگار براي او يك ملاكي در اثر علاقه به سير الي الله ايجاد مي‌كند كه اگر به يك شخصي برسد كه براي رفاقت صلاحيت ندارد، نفرتي در قلبش حاصل مي‌شود و از او اعراض مي‌كند، خواهي نخواهي از او و همنشيني با او بدش مي‌آيد، اين قوه دوستيابي را چه كسي به او مرحمت كرده است؟ پروردگار.

*بدون حكيم مرشد، هلاك خواهي شد

اين هم كه گفتيم يك استاد هم بايد باشد، دليلش اين است كه فرمود: كسي كه يك دانشمند او را راهنمايي نكند، هلاك شده است.

*سخت‌ترين فن، قانون معاشرت است

حضرت فرمود: حواريون به حضرت عيسي(ع) عرض كردند كه با چه كسي همنشين باشيم؟ معلوم مي‌شود كه اين مسأله ريشه عقلاني دارد و همه دنبال دوست خوب هستند، ايشان فرمودند: با كسي كه چهر‌ه‌اش و نگاه به صورتش مذكّر باشد و وقتي نگاهش مي‌كني، ياد خدا بيفتي، مثلاً كسي كه مي‌خواهد صحبت كند، اول فكر مي‌كند بعد حرف مي‌زند، ديدنش براي آدم يادآوري دارد، چون آدم عاقل حرف مزخرف نمي‌زند، سخن بد نمي‌گويد، مزاح و شوخي بيجا و اين حرف‌ها را ندارد، خيلي متين و با ادب با روي خوش با افراد جامعه برخورد مي‌كند.

قانون معاشرت بسيار مشكل است و هر كسي چنين كمالي را دارا نيست، يك مرتبه در قم مذاكره شد كه چه علمي از همه علوم مشكل‌تر است، هر كس چيزي گفت، يكي گفت: رياضيات، يكي گفت: فلسفه، يكي گفت: فقه و ... ولي برخي گفتند: نه آقا! علم معاشرت! يعني علمي كه انسان بداند چگونه بايد با افراد جامعه برخورد كند، در روايت آمده هر كسي كه در برابر پروردگار كرنش كند، پروردگار هم صلاحيت و توانايي برخورد با افراد جامعه را به او مرحمت مي‌كند.

دوست خوب كسي  است كه چهره‌اش مذكرّ است و حرف زدنش به علم انسان اضافه مي‌كند، اگر هيچ يك از اينها نبود، حداقل بايد كارهايش شما را به سمت آخرت سوق دهد، عملش براي شما مرغب و تشويق كننده به آخرت باشد، مثلاً‌ نمازهايش را اول وقت بخواند و شوق شما را به نماز اول وقت بيشتر كند، اگر اين‌ها را دارد، دوست خوبي است.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها