سرویس سیاسی پایگاه 598 -
محمد حسن رضایی/
افزایش روز به روز منتقدان برنامه ششم توسعه کشور که معتقد به انحراف این
سند ملی از اصول پیشرفت اسلامی ایرانی هستند، در کنار تلاش های سیاسی و
رسانه ای دولت روحانی و حامیان داخلی و خارجی، یک صدا را به گوش می رساند؛
زاویه زیاد برنامه ششم با سیاست اصلی نظام اسلامی در حوزه اقتصاد!
به گزارش پایگاه 598، دولت
روحانی که پیش از انتخابات هم از حمایت رسانههای بیگانه بهره مند بوده،
در این مقطع حساس که ریلگذاری ۵ساله اقتصاد کشور را به دنبال دارد، باز
برخوردار از این حمایت هاست. وب سایت آمریکایی المانیتور در مقاله ای با
عنوان "آیا برنامه ششم توسعه می تواند مشکلات اقتصادی ایران را حل کند؟"
کوشیده است با مدیریت افکارعمومی و نخبگان، از فشار منتقدان بر دولت
غربگرای یازدهم بکاهد.
المانیتور بعد از بزک همه جانبه برنامه ششم
توسعه، نوشته است: «در مجموع، لایحه برنامه ششم توسعه پایه خوب دیگری برای
اصلاحات مورد نیاز در ایران است اما آنگونه که تاریخ گواهی میدهد، مشکل
در ایران فقدان قانون و مقررات مناسب نیست بلکه عدم تمایل یا ناتوانی در
اجرای آنهاست. بنابراین، برای دولت روحانی مناسبتر است که ساختار و
امکانات بوروکراتیک کشور را بهبود بخشد و زمینه را برای اجرای قوانین فعلی
و جدید، فراهم کند. باید دید که چگونه مجلس جدید بر سر مواد لایحه بحث
میکند و کدامیک از این مواد بهراستی اجرا خواهند شد.»
روشن است
که دولت یازدهم نهتنها به مبانی اقتصاد مقاومتی که درونگراست، اعتقادی
ندارد بلکه دقیقاً در جهت وادادگی اقتصادی کشور را با شعار برونگرایی، بیش
از پیش به قدرت های مستکبر وابستهتر کند. محمد نهاوندیان، رییس دفتر
روحانی چندی پیش در گفتگو با هفتهنامه "تجارت فردا" گفته است: «شاید ۱۰سال
دیگر بگویید سه سیاستمدار بودند که در زمینه برونگرایی، سه عملکرد از خود
به یادگار گذاشتند. یکی "تورگوت اوزال" در ترکیه، دیگری "دنگ شیائوپینگ"
بود در چین و سومین رئیسجمهور، "حسن روحانی" بود که با نگاه به تجربه
ترکیه و چین به گونهای درهای کشورش را به روی سرمایهگذاران خارجی باز کرد
که اقتصاد کشورش رونق گرفت، فرهنگ کشورش بیشتر شکوفا شد و پایگاه سیاسی
کشورش استحکام بیشتری یافت» !
در همین باره حسن روحانی در کتاب
معروف خود با عنوان "امنیت ملی و نظام اقتصادی" در تبعیت از مدل سکولار
غربی در ساست گذاری اقتصادی کشور، نوشته است: «در این سند پس از بررسی
انواع مکاتب اقتصادی و ارزیابی و مطالعه روی آنها از منظر اسناد فرادستی
نظام از جمله اهداف اقتصادی سند چشمانداز و سیاستهای کلی ابلاغی در
برنامههای چهارم و پنجم توسعه به ویژه سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی
نظریههای مکاتب نهادگرایان و کینزیهای جدید با الگوی مطلوب توسعه در
جمهوری اسلامی ایران قرابت بیشتری دارد!»
الگوی اقتصادی روحانی در
کتابی که نظریه پرداز آن "مینارد کینز" است را در این جملات کینز باید
جستجو کرد، کینز بر این باور است که: «بار دیگر هدفها را برتر از وسایل
میشماریم و خوبها را بر مفیدها ترجیح میدهیم. … اما آگاه باشید! زمان
این آرمانها هنوز فرا نرسیده است. زیرا دستکم برای یکصد سال دیگر باید
برای خود و هر کس دیگر تظاهر کنیم که بدی، نیکی است و نیکی، بدی؛ زیرا بدی،
مفید است و نیکی، مفید نیست. حرص، ربا و احتیاط باید همچنان برای یک مدت
کوتاه دیگر، خدایان ما باشند. زیرا فقط آنها میتوانند ما را از گذرگاه
تاریک نیاز اقتصادی به روشنایی روز، رهنما شوند … هنوز زمان آن نرسیده است
که به پارهای اصول بسیار متقن مذهب و فضایل اخلاقی، یعنی "حرص، رذیلت است"
و "رباخواری، معصیت است" و "حب مال، نفرتانگیز است" بازگردیم.»
دولت
روحانی که با وجود کرنشهای ظاهری و مکرر در قبال سیاستگذاری های کلان
نظام و فرامین رهبری انقلاب دارند، در برابر این پرسش که:
- اقتصاد مقاومتی" و "ربا" چه نسبتی با هم دارند!؟
-
چگونه تئوری کینزی که ربا را الگوی پیشنهادی اقتصاد میداند، توانایی
مقاوم سازی اقتصاد با الگوی ایرانی-اسلامی در برابر انواع تهدیدهای خارجی
را دارد؟
پاسخ به این سوالات را در تفکر حاکم بر سازمان مدیریت و
برنامه ریزی کشور که با حمایت و هدایت تئوریک اقتصاددانان کینزی دائم
الجلوس در مجمع تشخیص مصلحت نظام، سال ها برنامه ریزی های ۵ساله کشور را به
انحراف برده و انقلاب را از مسیر خود خارج کرده اند.
اما همین
سازمان برنامه و بودجه که محل اجتماع برنامهریزان غربزده در کشور می
باشد، با اقدام انقلابی رئیس دولت نهم و دهم منحل شد تا رویای غرب زدگان در
برنامه ریزی کشور محقق نشود.
دکتر احمدی نژاد در این باره گفته
بود: «از دل اين سياستگذاری ها بود که شش برنامه خانمان برانداز طاغوت
درآمد که يکی از آنها باعث نابود شدن کشاورزی خودکفای ايران و نيز آسيب زدن
به فرهنگ آرمانی ملت ما و به ذلت کشيدن ملت ايران در برابر قدرت های جهانی
بود.... بايد به روح بلند شهيد رجايی آفرين گفت، چرا که وقتی مسوول اداره
کشور تصميم گرفت سازمان برنامه و بودجه را به طور کامل منحل و سازمان جديدی
بر مبنايگی فرهنگ ايرانی و اسلامی و انديشه دينی پايه گذاری کند.»
اما
با احیای این سازمان در دولت روحانی، روند سابق در مراکز تصمیم گیری
اقتصادی کشور، مجددا ادامه یافت که قطعا هزینه هایی برای جریان غرب گرا
خواهد داشت. جریان غرب گرا سال هاست که با فریاد "ما نمیتوانیم" نشان داده
که نفاق چگونه در پوسته انقلابی گری تبلور می یابد!
حقیقتاً چگونه
میتوان یک مسلمانِ انقلابی که در مجمع تشخیص مصلحت نظام اسلامی نشسته،
اعتقادی به مبانی دینی نداشته و به جای تلاش برای تحقق اقتصاد مقاومتی،
دنباله روی از غرب را راه نجات بداند!؟
قطعاً دروغ بزرگ اقتصاد
مقاومتی در دولت بنفش، و نظریه اقتصادی حاکم بر ژنرالهای بنفش و خلاء مدل
متناسب با مقتضیات بومی و دینی، برنامه ششم را به سندی خسارت بار برای مردم
و نظام تبدیل خواهد کرد!
سندی که چون "برجام"، که به اقرار المانیتور مسیر "نفوذ" اقتصادی دشمن را هموار میکند.