به گزارش پایگاه 598 به نقل از دفاع پرس، مهدي نواب و محمد قاسم سلگي دو داماد خانواده سيف كه در توپخانه
سپاه با يكديگر آشنا شده بودند، در نهايت بعد از سالها رزمندگي و كار
جهادي در عرصه توان موشكي جمهوري اسلامي در پادگان شهيد مدرس و در كنار
شهيد حسن تهراني مقدم و ديگر همكارانشان در 21 آبان 90 با انفجاري كه در
اين پادگان صورت گرفت نامشان كنار 38 نفر ديگر در زمره شهداي اقتدار جاي
گرفت.
محمد قاسم سلگي در سال 61 به عضويت سپاه درآمد. در سال 1365 با اندك سني كه
داشت وظيفه فرماندهي پادگان كرمانشاه را بهعهده داشت. بخشي از فعاليتهاي
عمده او از همان سالهاي جنگ در مهندسي ــ رزمي سپاه است. در توپخانه سپاه
با مهدي نواب و حسن تهراني مقدم آشنا و اين آشنايي به دوستي ديرينه تا
لحظه شهادت ختم شد.
پس از اتمام جنگ تحصيلي در نيروي هوايي سپاه در يگان موشكي بهدليل تخصص
فني بههمراه حسن تهراني مقدم شروع به ادامه كار كرد. از سال 1370 تا 1374
در اكثر شهرهاي مرزي كشور از جمله سيستان و بلوچستان و بندرعباس مشغول به
فعاليت نظامي بود. او در استفاده و تعميرات انواع ماشينهاي سنگين، توانايي
بسياري داشت كه مسئوليت فرماندهي ترابري و ماشينهاي سنگين سازمان جهاد
خودكفايي سپاه به او سپرده شد.
مهدي نواب در سال 65 وارد سپاه پاسداران شد. سال ۷۱ از سپاه استعفا داده تا بتواند در مغازه نجاري خدمت پدر باشد.
مهدي پس از سالها دوستي با محمد قاسم سلگي بر اثر آشنايي اتفاقي با خواهر همسر سلگي به خواستگاري رفت، اما جواب منفي شنيد.
پس از تكرار چندين بار خواستگاري و جواب منفي شنيدن، ايام شب قدر در سجده
به حضرت علي (ع) ميگويد "يا مهر اين دختر را از دلم بيرون كن و يا اينكه
اگر قسمتم هست او را نصيبم كن." پس از اين كه از سجده بلند ميشود محمد
سلگي به او ميگويد كه مادرهمسرم اجازه داده است كه به خواستگاري بياند. او
در سال 74 ازدواج كرده و حاصل اين ازدواج يك دختر است.
اواخر سال ۷۷ با دعوت شهيد تهراني مقدم به كار بازگشت و در سال 79 مجددا به
عضويت سپاه درآمد. شهيد نواب سالها در پادگان شهيد مدرس و در جهاد
خودكفايي مشغول به تحقيقات موشكي بود. همچنين مشاور و مسئول آزمايشگاه
پژوهشكده و تست سوخت پادگان شهيد مدرس، مسئول سمعي بصري جهاد خودكفايي و
مسئول كوهنوردي را بر عهده داشت.