کد خبر: ۳۷۷۵۵
زمان انتشار: ۱۳:۳۷     ۱۴ بهمن ۱۳۹۰
نشست سراسري جبهه پايداري روز چهارشنبه در مجتمع الزهرا(س) سازمان فرهنگ و ارتباطات برگزار شد تا تعدادي از كانديداهاي جبهه پايداري دور هم جمع شوند و در مورد چارچوب‌هاي رقابت اخلاقي كه هفته‌ي گذشته آيت‌الله مصباح يزدي در ديدار با اعضاي شوراي مركزي جبهه پايداري بر آن‌ها تأكيد كرده بود، بيشتر گفت‌وگو كنند.

به گزارش رجانيوز، اصلي‌ترين برنامه‌ي اين نشست، سخنراني حجت‌الاسلام و المسلمين دكتر مرتضي آقاتهراني بود تا اين استاد اخلاق و نماينده مجلس، سخنان مبسوطي را ايراد كند كه در واقع منشور رقابت اخلاقي جبهه پايداري در انتخابات مجلس نهم باشد.

متن كامل و صوت اين سخنراني مهم در ادامه آمده است:

خدمت تمام حضار محترم سلام می‌کنم و از خداوند سلامتی و عاقبت به خیری همه عزیزان را طلب می‌کنم. از اینکه توفیق پیدا کردم در محضرتان باشم، خداوند را شکر می‌گویم. امروز چون به مناسبت شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام است، اشاره‌ای به ایشان می‌کنم و شاید همین بحث بنده باشد.

سنن الهی قابل تخطی نیست و سنت‌هاي پایدار و ثابتي است. اگر کسی در سنن الهی تحقیق کند، خداوند متعال برای خودش قوانینی را وضع می‌کند و با اینکه آزاد است، خودش هم به آن قوانین عمل می‌کند. اینها سنت‌های الهی هستند که اگر آدم اینها را بداند و خودش را با آن سنت‌ها تطبیق بدهد، حتماً به نتیجه می‌رسد. یکی از آن سنت‌ها که براي بحث انتخاب کردم، سنت شکر است. صریح آیه مبارکه قرآن است که "لئن شکرتم لازیدنکم" اگر شکر نعمت را به جای بیاورید، نعمت بر شما زیاد می‌شود، حتماً زیادش می‌کند حدود چهار پنج مرتبه هم تأکید دارد، و اگر هم ناسپاسی کنید "ان عذابی لشدید" اگر نعمت بدهد و قدر ندانیم، عذابش خیلی تند است.

شکر هم دارای مراتب است. یکی از مراتب آن، شکر زبانی است؛ یکی که به آدم محبت می‌کند، آدم دست مریزادی به او می‌گوید، خدای تعالی چیزی به آدم می‌دهد آن آدم "الحمدلله" می گوید؛ این یکی از مراتبش است. اما از آن بهتر هم هست و آن قدردانی از آن نعمتی است که خداوند متعال لطف کرده است. خدای تعالی به ما خیلی نعمت داده است. یکی از آن‌ها نعمت انقلاب و نعمت ولایت‌مداری است، دوستان پایداری، ادعای‌شان این است که ما می‌خواهیم بر مبنای عقلانیت، معنویت و عدالت عمل کنیم اما بر محور ولایت. واقعاً اگر می‌خواهیم راست بگوییم و ادعایی که داریم و جوان‌ها به ما به خاطر این شعار اقبال می‌کنند، مواظب باشیم خدای ناکرده کسی را گول نزنیم و به این ادعا هم در زبان و هم در عمل پای‎بند باشیم. اگر می‌خواهیم خدای تعالی نعمت را بر ما بیشتر کند؛ وگرنه می‌گیرد. دیدید که خیلی‌ها در دوره‌های گذشته آمدند، برای مجلس مردم هم اعتماد کردند و دفعه‌ی بعد، همان مردم به آنها رأی ندادند. رفت بالا و آمد پایین به آنها رأی ندادند که ندادند که ندادند.

یادتان هست كه آرای جانانه برای ریاست جمهوری و مجلس داشتند، ولی وقتی که ناسپاسی شد، همین‌هایی که به آنها رأی دادند، تصمیم گرفتند که ديگر رأی ندهند. برای من و شما هم همين‌طور است؛ خداوند با کسی خویشاوندی ندارد. این یکی از سنت‌های الهی است. اگر مجلس برای بنده سکوی پرشی برای قدرت بشود و خدای ناکرده زمینه معاصی و گناهان بشود، واقعاً درست نيست؛ مردم ما شهید دادند، انقلاب‎شان را دوست دارند، طردمان می‌کنند غرور شما را نگیرد.

کم نداشتیم افرادی را که رأی بسیار خوبی داشتند و در همین کشور آن‎قدر خراب شدند که با بی‌آبروگی از کشور رفتند؛ نه به‌خاطر اینکه اسمش فلان اسم بود، نه! برای اینکه سنن الهی را برنمی‌تابید. خیال می‌کرد هر کاری می‌کند، هیچ‌طوری نیست. بنابراین حواس‎تان باشد از اینکه دارید می‌آیید در دایره‌ی خاصی، قدر عملی بدانید، به ویژه نسبت به مقام ولایت دامت برکاته این را راست بگوییم. همین‌که ما می‌نالیم از دست برخی‌ اصول‌گراها سر همین است؛ آنها نمی‌گویند ما ولایت را قبول نداریم، آنها هم می‌گویند قبول داریم. تنها حرف این است که همین که شما می‌گویید پای آن بایستید، هیچ چیز بیشتري نمی‌خواهیم، همین شعارهایی که داریم خوب است.

می‌دانید چرا امام عصر غایب شده است؟ بنده فکر می‌کنم به‌خاطر همین سنت است؛ وقتی که آقایان پول‌دارهای شهری بلند می‌شوند و می‌آیند به سامرا دیدن امام یازدهم و آن‌وقت به امام قدری از شهرشان و بازارشان بابت خمس و سهم امام و زکات و صدقات و امور حسبیه پول می‌دهند، به امام مي‎گويد كه پول خدمت‌تان می‌دهم، فاکتور بدهید كه کجا خرج می‌کنید. تو با آخوند محله‌تان این کار را می‌کنی؟ شما که مرید آقای خوشوقت هستید واقعاً اگر این پول را رفتید بابت خمس دادید، آيا به ایشان می‌گویید فاکتورش را به من بده؟ نادان به امام معصوم، به ولی خدا می‌گوید فاکتور بده! یعنی به تو اعتماد ندارم. این صلاحیت حضور امام را دارد؟ بعد از همین قصه دفعه بعد وقتی آقایان می خواهند خدمت امام برسند، امام می‌فرمایند پرده‌ای بکشید و بین من و مردم فاصله‌ای باشد، این‌ها باید برای غیبت آماده شوند. امام از پشت پرده جواب سؤال را می‌دهند. چرا؟ بدانید اینها را كه اگر ولایت فقیه کوچک‌ترین ضربه‌ای خورد، امریکایی‌ها نکردند خودمان کردیم. بنابراین ما در ولایت‌داری باید شاکر باشیم. شاکر بودن یعنی اینکه صحبت‌ و بیانات ایشان را نگاه کنیم. اگر به وظیفه عمل نکنیم، به خدا قسم ضرر می‌کنید، یعنی خودمان به خودمان داریم بد می‌کنیم، خودزنی و انتحار می‌کنیم.

دوستان اگر می خواهید در کار انتخابات بروید، نروید دنبال دروغ گفتن و ناپاكي‌ها نرويد؛ پاک بیایید؛ وظیفه‌اي غير از اين نداریم، سرو دست و کله شکستن نمی‌خواهد. من وظیفه دانستم که بیایم نمی‌توانم به خاطر این کار مقدس، کار نامقدس انجام دهم. هدف که وسیله را توجیه نمی‌کند. این شعار گمراهان است. این شعار کسانی است که معتقدند سیاست با دیانت ارتباطی ندارد و یک دکانی است برای اینکه به هرشکلی آن‌جا برود، ولي ما باید به زیباترین شکل نماینده‌ی تهران باشم. رأی اول هم داشته باشم، کسی هم نمی گوید چرا؛ اما نه از هر طریق ممکن.

برادران و خواهران! راه حلال را طی کنید. هیچ‌وقت رقیب‌تان را خراب نکنید. پشت سرش غیبت نکنید و تهمت نزنید، نخواهید روی مرده های افراد پا بگذارید تا بلند شوید این‎طوری آدم بلند نمی‌شود. غیبت کردن، خوردن مرده افراد است کسی با این حرف‌ها به جایی نمي‌رسد. دو روز مردم خیال می‌کنند، خیلی آدم خوبی هستی یک رأیی هم می‌دهند اما یک جهنم گنده هم برای ما درست می‌شود و بعد هم ما را می‌اندازند آن‎طرف. واقعاً کار خود را عبادت بدانید و عبادت است. بگویید می‌خواهم بیایم با جانم از اسلام و پیغمبر دفاع کنم. برای این ‌سرمایه‌گذاری کنید. شب بنشینید فکر کنید، سحر بلند شوید و با خدای تعالی عهد ببندید نه با کانون‌هاي قدرت و ثروت. همین‌هایی که حضرت آقا فرمودند بعضی دوستان که جزو نمایندگان هستند، در آن جلسه بودند که حضرت آقا فرمودند من تواصی به حق می‌کنم؛ اگر به کانون‌هاي قدرت و ثروت متصل شدید، عاقبت به خیر نمی‌شوید. اصلاً بی‌تقوایی نکنید. ممکن است دیگران شما را سر لج بیاندازند، به شما تهمت بزنند، توهین کنند، بد بگویند، بنده تجربه آن را دارم. وقتی که آدم "مرّوا کراما" می‌شود و از کنار این چیزها رد می شود، محترمانه خیلی به دلش می‌چسبد و خیلی شیرین‌تر است تا اینکه من هم مثل او بشوم. اعتبار هر دوی‌مان هم از مردم زائل می شود.

باور کنید دوست داریم دیانت‌مان عین سیاست‌مان بشود. دوستانی که دم از پایداری می‌زنند، واقعاً این کار را کار مقدسی بدانیم. بنده نزد حضرت آیت الله مصباح نقل قولی از آقای حسینیان کردم، ایشان فرمودند به آقای حسینیان سلام برسانید و به او بگویید من این کار شما را مقدس می‌دانم و تا آخر هم پای آن می‌ایستم. این کار مقدس است، ما خودمان خرابش نکنیم. دیگران نمی‌توانند خرابش کنند، نظام ما را امریکا و دیگران نمی‌توانند خراب کنند، اگر خراب شد، خودمان خرابش کردیم. پایداری هم اگر خراب شد، به دست خود ما خراب می‌شود، به دست دیگران خراب نمی‌شود؛ این را بدانید. برای همین به کسی توهین نکنیم، به ویژه به علما و بزرگ‎ترها کاری نداشته باشید. حتی اگر خدای ناکرده او هم اشتباه کرد، شما اشتباه نکنید. طوری نمی‌شود. خیال نکنید با این حرف‌ها رأی درست می‌شود، این‌گونه نیست. دل‌هاي مردم دست یک‌نفر است و آن خدای تعالی است. کم هستند آدم‌های پول‌دار که زنش نگه‌ش نمی‌دارد؟ آدم خوشگل که زنش دوستش نمی دارد؟ معلوم می شود که دست یکی دیگر است. به پول وخوشگلی و سواد نیست. عزت دست دیگری است. خواست بدهد، نخواست نمی دهد. خودش هم گفته به چه کسی عزت می دهم؛ "العزة لله و لرسوله و للمؤمنین" عزت مال خدا و رسول و مؤمنین است.

حضرت امام خمینی اعلی‌الله مقامه شریف که ایام ورود ایشان به کشور است، خداوکیلی به شما چقدر پول داد و ریاست داد که شما اين‌قدر او را دوست می‌داشتید؟ من خودم از كساني بودم که برای امام می مُردم. چیزی به ما نداده بود، من حتی پیش ایشان درس هم نخوانده بودم. ما جوان بودیم وقتی به حوزه آمدیم، امام در تبعید بودند. اولین باری که به مدرسه حقانی آمدم، این‌قدر عاشق بودم که یک عکس از امام خمینی ببینم که این پیرمرد و آقایی که این‌قدر از او تعریف می‌کنند، چه شکلی است؟ چطور شده بود که برایش می‌مُردیم؟ دل ما دست کس دیگری است. خواست دل مردم را به سوی شما جلب کند، می کند و یک شبه همه آرا مال توست. می تواند هم کاری کند که همه آرا بریزد.

دوستان! من فکر می‌کنم به پاکی و تقوای‌تان، به مردم‌داری‌تان، به حوصله کردن با مردم و به بی‌ادبی نکردن به دیگران اين مسائل را نشان دهید. گاهی این چیزهای رسانه‌ای ما را سر لج می‌اندازند. برخی خودشان تقوا ندارند، دلیل ندارد كه من بی‌تقوایی کنم. اصلاً تقوا همین‌گونه خودش را نشان می‌دهد. اگر همه تعریف ما را کنند و ما هم ادب و احترام كنيم که کاری نکرده‌ايم؛ آن‌جایی که ناخدمتی می‌کنند، من باید درست عمل کنم. من درباره ولایت فقیه هم این‌گونه فکر می‌کنم؛ خیلی ما ادعا می‌کنیم که ولایت فقیه را قبول داریم، می‌دانید چه وقتي می شود فهمید؟ موقعی که نظر من و شما با آقا فرق می‌کند، آنجاست. آنجایی که موافقیم که موافقیم! نفس من هم همین را می‌گوید؛ اما آنجایی که من یک حرفی می‌زنم ولی آقا حرف من را قبول ندارد، حالا چه می کنید؟ اینجاست که اطاعات، خودش را نشان می دهد. بنابراین یک مقدار دوستان بیشتر از خودشان مواظبت کنند.

پایداری را با حضرت آیت الله یزدی و آیت الله خوشوقت و آیت الله مصباح و آیت الله جنتی شروع کردیم و این بزرگوران را وسط آوردیم؛ دل‌مان نمی‌خواهد كه خراب شود. ما باید نشان دهیم که ان‌شاء الله مراعات اصول را می‌کنیم، پای اصول هم می‌ایستیم و ان شاء الله کار را به بهترین شکل جلو می‌بریم. این را بايد در انتخابات نشان دهیم که می شود با بداخلاقی نکردن هم بُرد. واقعا می شود؛ با خوش اخلاقی می شود رأی آورد و با مردم بود. بگذارید مردم احساس خوبی بکنند. آقا فرمودند رقابت؛ در رقابت دعوا و لج‎بازی و بدرفتاری و بداخلاقی نیست. خواه رأی بدهند، خواه رأی ندهند. مردم باید به اصلح رأی بدهند. هرکس که بهتر است، من هم اگر خوب نیستم به من رأی ندهند. من آن دفعه که می‌خواستم رأی بدهم، در تهران رأی ندادم. به قم رفتم. گفتم در این لیست اسم من هست، ولی من خودم را اصلح نمی‌دانم. تا کی آدم بايد برای خودش بدود و بنالد؟ یک ذره هم برای خدا کار کنیم که اگر حادثه‌ای هم در این راه برای‌تان پیش آمد، شهید شوید و اجر شهید داشته باشید و پیش شهدا آبرومند باشید. اگر این‌گونه نشود، آدم بدجوري نفله می‌شود و حیف است.

سلامتی مقام ولایت فقیه و همه یاران آن عزیز و بزرگوار و عاقبت بخیری را برای همه دوستان از لطف خداوند طلب می‌کنم، باور کنید آرزو دارم وقتی انتخابات تمام می‌شود، فقط احساس کنیم آقا خوشحال شده است. همین! مثل دیروز دیدید بچه‌هایی که از خارج برای دیدن آقا آمده بودند، چقدر باعث عزت اسلام بودند. آن‌وقت من با این قیافه و این سن و این‎همه نان نظام را خوردن نتوانم به اندازه یک دختر نوجوان و یک پسر نوجوانی باشم که جلوی آقا آمده و از اسلام هم خیلی نمی‌داند؟ این خیلی زشت و شرم‌آور است. به‌ويژه احساسم بر این است که در پایداری آرام آرام همه یکی می‌شویم و همین‌طور هم فردا در مجلس می‌خواهیم باشیم. واقعاً اهل لابی‌گری نیستیم، واقعاً اهل بند و بست و معامله نیستیم، واقعاً معامله نمی‌کنیم، به‌خاطر خدا این کار را می‌کنیم. می‌خواهیم وظیفه خود را بدانیم و با هم کار کنیم.

تشبیه حضرت آقا آخرین حرف من است؛ اگر دقت کنید فرمود الآن شرایط "شعب ابی‌طالب نیست" این پاسخ چند نفری است که به اشتباه به آقا علامت داده بودند، حالا بروید آن طرف صحبت‌های ايشان را که جنگ بدر و خیبر است، تحلیل کنید. در جنگ بدر یک نفرشان ده تای دشمن بودند؛ در خیبر یک نفرشان، دوتای دشمن بودند. چرا؟ بصیرت پایین آمد. اگر آیات سوره درباره جنگ بدر را ببینید، با آیاتی که درباره جنگ خیبر است، عین هم است، تنها چیزی که هست، در جنگ خیبر مسلمانان افت بصیرت دارند. یکی‌شان برابر دوتای آنها بودند. اما قبلش آن یکی‌شان برابر ده‌تای آنها بودند، می‌برید.

این وعده خداست آقایان شاهدند در جلسه‌ای که در دوران فتنه خدمت حضرت آقا مشرف شدیم، آنجا یکی از سؤالاتی که ضمن صحبتم مطرح کردم اين بود كه حضرت آقا شما خودتان بالاخره هم بچه حزب‌اللهی بودید و هم بچه جنگ بودید، طلبه هستید، رئیس جمهور بودید، بسیاری از این چیزهایی که بعداً ما بشویم یا نشویم شما گذراندید، این سؤال جدی من است، راه ما یکی بیشتر نیست، به‌خاطر اینکه هدف وسیله را توجیه نمی‌کند، پس راه یکی می‌شود، دوستان و رقبای ما از هر دری می‌روند، میلیون‌ها راه دارند برای همین راحت جلوی ما سنگ می‌اندازند، راه ما را می‌بندند. شما چه کردید در این مدت عمرتان؟ آقا رسید به اینجا که این وعده خداست که العاقبة للمتقین اعتماد کنید به خدا. ولو در رأی، نبرید.

این‌هایی که در انتخابات رأی می‌آورند آناً به او تبریک می‌گویند این نوعی سکولاریسم است تبریک را به کسی بگویید که به وظیفه عمل کرده است، خواه رأی ببرد یا نبرد. به وظیفه عمل کرده است و هیچ حاضر نشده است با دزدی و تقلب و اینها بیاید، رأی هم نبرده است؛ من فکر کنم باید به او تبریک گفت، آفرین که به وظیفه‌ات عمل کردی. اما آن‌کسی که برده و رفته مجلس الزاماً پیروز نیست. این یک دیدگاه دیگر است.

خدایا به محمد و آل محمد ما و برنامه‌های‌مان را مورد رضایت حضرت ولی عصر قرار بده. دل ولی‌ات را از همه ما راضی و خشنود بگردان. والسلام علیکم و رحمةالله برکاته
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها