به گزارش پایگاه 598، صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب که پیش از این از ظریف و عارف به عنوان گزینه اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 نام برده بود، در جدیدترین یادداشت خود(95/3/1) در روزنامه آرمان نامزد ریاست جمهوری اصولگرایان را هم معرفی کرد.
یادداشت امروز زیباکلام را در ادامه میخوانید: کنایههای شهردارتهران نسبت به آقای روحانی و اساسا رویکرد عدم همکاری که او از فردای تشکیل دولت یازدهم در شهریور 92 تا به امروز در دستور کار قرار داده، مبین این واقعیت است که آقای قالیباف داستان آن مناظره تاریخی در انتخابات خرداد سال 92 را فراموش نکرده است.
وقتی که در آن مناظره، آقای قالیباف میخواست نشان دهد که آقای روحانی، شخصیتی لیبرال یا طرفدار حقوق شهروندی نیست، به سراغ اتفاقات سال 78 رفت. زمانی که آقای روحانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی بود و در همان سالها، آقای قالیباف فرمانده نیروی انتظامی. قالیباف مدعی میشود که روحانی در آن سال گفته که دانشجوها را به وسط خیابان بکشانیم و بعد هم با حمله گاز انبری، آنها را قلع و قمع کنیم. آنجا بود که آقای روحانی در آن مناظره، به آقای قالیباف گفت: به چشمهای من نگاه کن و بگو چه کسی میخواست دانشجوها را با حملهای گاز انبری قلع و قمع کند. واکنش آقای قالیباف، هیچ تردیدی در میان میلیونها نفر که آن مناظره را نگاه میکردند، باقی نگذاشت که چه کسی عین واقعیت را میگفت و چه کسی با این کار مخالفت کرد.
با وجود این زخم تبلیغاتی که آقای قالیباف از آقای روحانی خورد، یک مساله دیگر هم مطرح است. آقای قالیباف، مانندآقای محسن رضایی، «نامزد همیشه در صحنه» اصولگرایان بوده است. او همچنان گوشه چشمی به خرداد 96 و انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهوری دارد.
بنابراین، آقای قالیباف فکر میکند که با عدم همکاری با آقای روحانی و با انتقاد از او و دولت، میتواند نامزد اصولگرایان در انتخابات سال 96 باشد. آقای قالیباف، روزنامه همشهری را اساسا عملا به یکی از منتقدان و مخالفان دولت تبدیل کرده است البته اشکالی هم ندارد.
در چارچوب قانون، قالیباف میتواند روزنامهای را که مدیریت آن به عهده شهرداری تهران است، به سکویی علیه آقای روحانی بدل کند. اما برای لحظهای فرض بگیریم که عکس این حالت اتفاق رخ میداد، یعنی شهردار، شخصیتی اصلاحطلب بود و رئیسجمهور، شخصیتی اصولگرا. آقای روحانی شهردار و مسئول روزنامه همشهری میشد و آقای قالیباف، رئیسجمهور شده بود. سوال اینجاست که آیا باز هم آقای قالیباف یا یک رئیسجمهور اصولگرای دیگر، اجازه میدادند که روزنامه شهرداری که با پول، مالیات و عوارضی که از مردم میگیرد، اینگونه منتشر شود و علیه رئیسجمهوری عمل کند که منتخب مردم است؟! یقینا اگر چنین ماجرایی علیه اصولگرایان اتفاق افتاده بود، آنها روزگار شهردار اصلاحطلب و روزنامه همشهری را تیره و تار میکردند. اما به هر حال، دولت به اصول و ضوابطی و به حداقلی از آزادی مطبوعات معتقد است و پای آن هم ایستاده است.
با وجود اینکه روزنامه همشهری که از بودجه بیت المال منتشر میشود، به تریبونی علیه دولت تبدیل شده یا نیش و کنایههایی که آقای قالیباف به آقای رئیسجمهور وارد میکند، اما همچنان آقای روحانی صبوری کرده و واکنشی نسبت به انتقادات آقای قالیباف نشان نداده است. در عین حال، احتمال دارد آقای قالیباف چشم امیدی به انتخابات ریاستجمهوری داشته و همچنان ظاهر شدن در انتخابات سال 96 را از نظر دور ندارد.
آنچه که با قطعیت میتوان گفت: چنین است که موضعگیریهای آقای قالیباف علیه آقای روحانی، در حقیقت نوعی سرمایهگذاری برای انتخابات سال 96 است. اما وقتی که محسن رضایی از هاشمی و روحانی انتقاد کرد، به او شفاف گفتم و حالا هم باید به آقای قالیباف بگویم که دارند وقت شان را تلف میکنند، چرا که نامزد اصولگرایان، نه آقای رضایی خواهد بود و نه آقای قالیباف.
اگر اصولگرایان جدا بخواهند در انتخابات سال 96 به قدرت برسند، نامزد نهایی آنها یا احمدینژاد خواهد بود یا جناب سردار قاسم سلیمانی.