به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، آیت الله سید محمد حسینی همدانی – صاحب تفسیر «انوار درخشان»- میفرمود: در
مدرسه قوام حجره داشتم، مطلع شدم مرحوم آقای قاضی تبریزی در گوشه تنگ
مدرسه حجره کوچکی اختیار کرده و من از این کار تعجب کردم، بعد معلوم شد
ایشان به علت تنگ بودن منزلشان و نیز کثرت عیال و اولاد، فراغت بال برای
تهجد و عبادت و خلوت نداشتند؛ در طول دوران تحصیل در مدرسه قوام، شبی را
ندیدم که مرحوم قاضی به آرامش و خواب و استراحت بگذارند و شبی را بدون ناله
و گریه به سر بیاورد.
در این مدت نزدیکی با مرحوم قاضی، حالات و
جریاناتی از ایشان می دیدم که در عمرم جز در مرحوم نائینی و اصفهانی، در
شخص دیگری ندیده بودم. او را چنین یافتم که در تمام رفتار و اخلاق اجتماعی و
خانوادگی و تحصیلی خود غیر از همه کسانی بود که من از نزدیک در درس آنها و
یا در کنار آنان تحصیل می کردم. مخصوصاً او را دائم السکوت و الصمت می
یافتم.
احیاناً از دادن پاسخ نیز طفره می رفت و گاهی احساس می کردم
که برای او پاسخ دادن بسیار سخت است تا اینکه تصادفاً به نکته ای برخوردم
که بسیار توجه مرا جلب کرد و آن هم این بود که داخل دهان مرحوم قاضی کبود
رنگ بود، از استاد پرسیدم علت چیست؟
ایشان مدتها پاسخم نداد
بعدها که خیلی اصرار کردم و عرض کردم که به جهت تعلیم می پرسم و قصد دیگری
ندارم،باز به من چیزی نفرمود تا اینکه روزی در جلسه خلوتی فرمودند: آقا سید
محمد! برای طی مسیر طولانی سیر وسلوک، سختی های فراوانی را باید تحمل کرد و
از مطالب زیادی نیز باید گذشت؛ آقا سید محمد! من در آغاز این راه در دوران
جوانی برای اینکه جلوی افسار گسیختگی زبانم را بگیرم و توانائی بازداری آن
را داشته باشم 26 سال ریگ در دهان گذارده بودم که از صحبت و سخن فرسایی
خودداری کنم، اینها اثرات آن دوران است!»