به گزارش پایگاه 598، «محمدحسن قدیری ابیانه» در روزنامه«حمایت»نوشت:
یکی از سیاستهای استعمار برای سلطه بر کشورها، به کارگیری سیاست معروف «تفرقه بینداز و حکومت کن» در ابعاد و اشکال گوناگون است. سیاستهایی نظیر «تجزیه کشورها» و «اختلافافکنی بین اقوام مختلف»، شاخصترین راهکارهای اجرای این توطئه به خصوص در بین مسلمانان است اما این نقشه شوم، تنها به این موارد محدود نمیشود. از دیگر عوامل نفوذ و رخنه دشمنان در میان جوامع اسلامی، ساختن و جعل فرقههای ضاله و دروغین است.
در حقیقت این سیاست خطرناک، برای ایجاد اختلاف و از بین بردن یکپارچگی مسلمانان که دارای بیشترین مواهب انسانی و طبیعی در جهان هستند، به کار گرفته میشود.
ابداعکننده و طراح این شیوه انگلستان است که این سیاست امروز به شکل پیچیدهتری از سوی آمریکا دنبال میشود.
شکلگیری فرقه «قادیانیت» در پاکستان و «وهابیت» در عربستان نتیجه این سیاست بوده و از جمله این فرقههای ضاله که افزون بر پشتیبانی همیشگی انگلستان، همواره از حمایت صهیونیستها برخوردار بودهاند جریان بهاییت است. رشد و جولان این فرقه در محافل بینالمللی پس از استقرار رژیم غاصب صهیونیستی و فعالیت آزادانه بیتالعدل به عنوان بالاترین نهاد مرجع در بهاییت در سرزمینهای اشغالی از جمله شواهد بارزی است که با اسناد تاریخی به خوبی قابل اثبات است. از آنجا که غالب ویژگیهای رفتاری بهاییت با ویژگیهای رفتاری صهیونیستها همخوانی داشت، با تشکیل رژیم صهیونیستی و تشکیلات مرکزی بهاییت در شهر حیفا، این فرقه کاملاً در خدمت این رژیم قرار گرفت و فعالیتهای آنها بر اساس خواستهها و سیاستهای مقامات تلآویو تنظیم شد. افزون بر این، نباید فراموش کنیم که بهاییها همچنین از حمایت گسترده آمریکا و انگلستان نیز برخوردار هستند.
بر اساس اسنادی که از دستگاه مخوف ساواک رژیم منحوس پهلوی به دست آمده است، رهبران و پیروان این فرقه منحرف مانند سران رژیم صهیونیستی، با عقاید مسلمانان و به خصوص آرمانهای ضد استکباری آنان مخالفاند و به دلیل استقرار اکثر دفاتر آنان در سرزمینهای اشغالی، مانند صهیونیستها، پیشرفت خود را در عقبماندگی کشورهای اسلامی میبینند.
علاوه بر این، رژیم صهیونیستی با حمایت همه جانبه از فرقه ضاله بهاییت و نفوذ دادن آنها در کشورهای مخالف خود، سعی میکند تا عقبه سیاسی – اجتماعی برای خود دست و پا کند. نمونه آن، حضور بهاییان در ارکان قدرت نظام فاسد پهلوی است که آن برهه را باید دوران طلایی بهاییان نامگذاری کرد.
بهاییان علاوه بر کارشکنی آشکار و پنهان با وحدت کشورهای اسلامی – به خصوص ایران - که از اصول این فرقه نیز هست، به دلیل بیگانگی از جوامع ساکن در آنها، فعالیتهای براندازانه و مخربی برای اربابان خود دارند. نمونه آن، حضور در فتنه سال 88 است.
پس از برملا شدن نقش بهاییان به همراه سایر گروههای وابسته در حوادث روز عاشورا، تشکیلات مرکزی بهاییت واقع در فلسطین اشغالی، در آخرین بیانیه خود خطاب به هواداران این فرقه و وابستگان آنها، ضمن دعوت از فتنه گران برای ارائه نقش فعال در اغتشاشات آن سال، نقش سازماندهی کننده خود را به عنوان یک فرقه برانداز و معاند نظام جمهوری اسلامی ایران پذیرفت.
از سوی دیگر، فعالیت بهاییان به خصوص در ارتباط با ترویج عقیده باطل «جدایی دین از سیاست» و «اختلافافکنی»، به گونهای برای نظام سلطه و صهیونیسم دارای جایگاه و اهمیت است که امروزه به ابزاری برای فشار علیه انقلاب اسلامی تبدیل شده است.
آمریکا و همپیمانانش در پوشش دفاع از حقوق بشر و آزادی ادیان، از بهاییان در ایران حمایت میکنند، در حالی که از صدر تا ذیل این فرقه جعلی، ساخته و پرداخته استکبار و صهیونیسم بوده و بر همین اساس، عقاید این فرقه، «دین» محسوب نمیشوند تا بتوان احترامی برای آن قائل شد. اگر بنا بود که هر فردی یا گروهی، تحت عنوان آزادی دین هر عقیده باطلی را به نام دین جعل کند، یکپارچگی و وحدت در کشورمان دچار خدشه میگردید و قدرت انقلاب اسلامی، تحتالشعاع قرار میگرفت.
جالب اینجاست که حامیان این فرقه جعلی از کشتار مردم منطقه به دست مزدورانشان حمایت میکنند و نه تنها مسلمانان در معرض نقض گسترده حقوق بشر توسط معماران بهاییت بودهاند بلکه غیرمسلمانان نیز از شرّ آنان در امان نبودهاند.
هولوکاست اتمی در هیروشیما و ناکازاکی یکی از این نمونههاست. چگونه میشود، کشوری با سلاح هستهای صدها هزار نفر انسان را در دم قتل عام کند و در عین حال ادعای دفاع از حقوق بشر را نیز داشته باشد ؟ کشورهایی که از آزادی به اصطلاح دینی بهاییان حمایت کرده و آن را در چارچوب حقوق مذهبی قلمداد مینمایند، حتی مانع فعالیت مسلمانان در کشور خود میشوند؛ همچنان که در فرانسه، حجاب ممنوع بوده و دانشآموزان محجبه از تحصیل محروماند.
دفاع از بهاییان به این دلیل است که آنها همسو با استکبار هستند و با آرمانهای نظام اسلامی، مخالفتی تمام عیار دارند. بهاییان موظفاند اطلاعات محرمانه کشورهای اسلامی از جمله ایران را به دست آورده و به مراکز خود در جهان از جمله سرزمینهای اشغالی ارائه دهند و لذا جاسوسی علیه مسلمانان و ضربه زدن به آنان، تنها بخشی از وظایف آنان به شمار میآید.
بر اساس آنچه بیان گردید، وابستگی، انضمام و انقیاد کامل این فرقه ضاله به نظام سلطه، اظهر من الشمس است و به مصداق حدیث شریف امیر سخن، حضرت علی (ع) «اعتبروا الصاحب بالصاحب» (دوست را به دوست میشناسند) هر جریان، گروه یا فرد مرتبط با این جریان انحرافی – خواسته یا ناخواسته – در مسیر تأمین منافع دشمنان نظام اسلامی و مسلمانان قرار دارد.
متأسفانه برخی با نادیده گرفتن عقاید دینی درباره حرمت ارتباط با دشمنان اسلام و فراموش کردن آرمانهای نظام در استکبارستیزی، سعی میکنند مراوده و ارتباط با مخالفان نظام مانند بهاییان و منافقین را عادی جلوه داده و خود را پیشگام این تابوشکنی معرفی نمایند. یقیناً ملت انقلابی ایران، نسبت به چنین تحرکاتی هوشیارند، از اهداف پشت پرده این افراد و جریانات به خوبی مطلع هستند و اجازه نخواهند داد تا ایادی و عمله استکبار، اهداف دشمن را در کشوری که مصداق کامل مبارزه با نظام سلطه است، به ثمر بنشانند.