به گزارش پایگاه 598، روزنامه «جوان» در یادداشتی از «وحید حاجیپور»نوشت:
چندی پیش بود که یکی از مدیران وزارت نفت با افتخار هر چه تمام اعلام کرد ایران به رتبه نخست صادرات نفت کوره در جهان دست یافته است؛ خبری که مورد استقبال برخی رسانهها قرار گرفت و با بزرگنمایی خاصی همراه بود به طوری که مخاطبان این رتبه را یکی از افتخارات صنعت نفت کشور قلمداد کردند، در حالی که چنین رتبهای یک امتیاز منفی برای کشور است.
برای درک بهتر این موضوع بهتر است روند تولید فرآوردههای نفتی را مورد بررسی قرار داد. نفت خام به محض ورود به پالایشگاهها در برجهای تقطیر در معرض حرارت قرار میگیرد و با توجه به خواص فیزیکی آن و تکنولوژی به کار برده شده در واحد پالایشی، محصولات مختلفی را تولید میکند. در رتبهبندی محصولات و فرآوردههای نفتی از نظر ارزش و کیفیت، سوخت جت و بنزین و گازوئیل در درجه نخست قرار میگیرند و ته مانده نفت به فرآوردههایی مانند نفت کوره و مازوت و قیر تبدیل میشوند؛ فرآوردههایی کمارزش که صنایع پالایشی جهان هرساله برنامههای مختلفی را برای کاهش تولید این محصولات تدوین و اجرا میکنند.
پالایشگاههای پرسود جهان با توسل به تکنولوژیهایی جهت کاهش تولید این محصولات سکه رایج در میان پالایشگاههاست اما در ایران توجه خاصی به این موضوع نمیشود. نفت کوره تولید شده در پالایشگاه با تخفیفهای فراوان در اختیار دلالان قرار میگیرد و آنها با بارگیری آنها و فروش آن به کشورهای شرق آسیا مانند ژاپن و هندوستان، هم از تخفیفهای نجومی برخوردار میشوند و هم سود خوبی کسب میکنند.
کشورهای مقصد اما سود اصلی را به جیب میزنند؛ با توجه به فاصله قیمتی نفت کوره و مازوت به نسبت قیمت نفت خام، آنها خوراک ارزانتری را دریافت کرده و با تبدیل آن به بنزین از طریق واحدهای RFCC، همان بنزین را توسط همان دلالها به ایران صادر میکنند!
در واقع دلالها در یک بازی دو سر برد، نفت کوره با تخفیف از شرکت ملی نفت دریافت کرده و به کشورهای شرق آسیا میفروشند، آنها نیز همان محمولهها را تبدیل به بنزین کرده و از طریق همان دلالها به ایران میفروشند.
در دولت گذشته گام بزرگی برای احداث واحدهای RFCC برداشته شد اما تنها در پالایشگاه شازند اراک پیاده شد و موجب افزایش تولید بنزین این پالایشگاه شد. جالب اینجاست که یکی از بهانههای جلوگیری از احداث واحدهای RFCCسازمان حفاظت محیطزیست است. این نهاد به بهانه حفاظت از محیطزیست و طبیعت، توسعه صنعت پالایش در شهرهای تهران، تبریز، اصفهان و... را متوقف کرده و معتقد است به دلیل آلاینده بودن این صنایع نباید تغییری در پالایشگاهها بهوجود بیاید.
نتیجه چنین دیدگاهی به این نقطه ختم میشود که پالایشگاهی با فناوری 100 سال پیش به فعالیت خود ادامه میدهد و بخش اعظمی از تولیداتش همان نفت کوره و مازوت است. با تولید این فرآوردهها، محلی جز نیروگاهها برای مصرف نبوده یا این فرآوردهها با هزینه سرسامآور به جنوب کشور منتقل میشود تا صادر شود.
در مقابل این صادرات، اما بعضا بنزین بیکیفیت و فاقد استاندارد وارد کشور میشود که از قضا نه تنها مورد اعتراض سازمان حفاظت محیطزیست قرار نمیگیرد بلکه از آن نیز دفاع میشود. این سازمان مشکلی با آلودگی محیط و هوا از طریق فرآوردههای سنگین ندارد اما با ارادهای راسخ اجازه راهاندازی واحدهای RFCC و تولید بنزین یورو 4 را نمیدهد تا دلالها از نانخوری عاجز نشوند. این مهم از نظر اقتصادی نیز در نوع خود قابل توجه است، نفت کوره و مازوت از شمال و مرکز کشور راهی جنوب میشود تا به شرق آسیا حمل شود و پس از آن بنزین تولید شده توسط همین فرآوردهها، به شمال و مرکز کشور حمل شود و مورد استفاده قرار بگیرد!
از نظر کارشناسان، بهترین محل برای احداث واحدهایRFCCپالایشگاههای کنار شهرهای بزرگ مثل تهران، اصفهان، تبریز و شیراز هستند که بنزین و گازوئیل یوروی مورد نیاز شهر را در همان محل تولید میکند تا هزینه حمل و نقل مواد سوختی کاهش یابد. گویا برای تصمیمسازان چیزی به نام هزینه - فایده و محیطزیست اهمیت خاصی ندارد و تنها موردی که نمیتوانند با آن مقابله کنند رانتهایی است که چشم میلیونها نفر را میسوزاند اما به سود عدهای خاص و رانتخوار تمام میشود.