به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، همزمان با شهادت سردار محمد ناظری، استاد حسن عباسی در دانشگاه علوم پزشکی تهران طی سخنانی به بیان ویژگی ها و شاخصه های تربیتی و خدمات ارزشمند این سردار شهید پرداخته است که متن کامل سخنان ایشان در ادامه تقدیم می گردد:
امروز، عزادار یکی از فرزندان رشید روحالله کبیر هستیم که بخش عمدهای از انقلابیون جهان آموزشیافته و دستپروردهی او هستند. شهید محمد ناظری از چنان خلقیات و روحیات جوانمردی و مردانگی برخوردار بود که با وجود سن بالا، همچنان پابهپای جوانان رشید مبارزه و مجاهدت داشت.
اعتقاد راسخ دارم که در دهههای آینده شاگردان «شهید محمد ناظری» در نیروی زمینی، نیروی دریایی، نیروی قدس، سازمان بسیج مستضعفین و… مکتب فکری نیروهای اسلامیکه بخشی از انگارههای امام علی(ع)، امام حسین(ع) و سایر معصومین(ع) در حوزه علم جهاد هستند را بیش از پیش تئوریزه خواهند نمود و دانشکدههای نظامیجهان عطش تدریس مکتب انحصاری ایران را خواهند داشت
اگر تاریخ انبیا و ائمه را مرور کنید، خواهید دید که هیچیک موفق به برپایی حکومتی به طول ۳۸ سال نشدند؛ عنایات حضرت حق در ۳۸ سال گذشته از این جهت شامل حال ملت ما بوده است که انسانهای بزرگی چون شهید محمد ناظری زحمات عظیمیبرای این انقلاب متحمل شدند.
برای شناخت محمد ناظری، جغرافیای نهضت اسلام در ۲۸ سال گذشته میبایست مطالعه بشود. اگر امروز دهها جنبش مقاومت از حزبالله لبنان تا جهاد اسلامیو حماس، مجاهدین عراقی، مجاهدین کرد عراق، مجاهدین افغانی تا همدورهایهای شهید احمد شاه مسعود و… در سراسر جهان مبارزه میکنند، غاطبهشان شاگردان محمد ناظری بوده و توسط ایشان تربیت شدند.
صرف الهامبخشی از راه دور، نبوده که امروز جنبشهای مقاومت اسلامی، نهضت اسلام را در سراسر جهان اینگونه بسط میدهند، بلکه کسانی را برای راهبری خود داشتند که در این مسیر، بالاترین نقشها بر عهدهی محمد ناظری بوده است.
اگر دستاورد زحمات «حسن تهرانی مقدم» و یاران او در طول ۲۵ سال گذشته در صنعت دفاعی کشور را میبینیم، بخش دیگر از فعالیتهای نیروهای انقلاب، تربیت کادر ویژه انقلابی بود. پروژهی نیروسازی برای انقلاب اسلامیدر قالب فرماندهان نیروی قدس، حزبالله لبنان، جهاد اسلامیو حماس، فرماندهان الحشد الشعبی عراق، فرماندهان مقاومت اسلامیدر سوریه و فرماندهان مجاهد افغانی در مبارزه با شوروی صورت گرفت، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم توسط «شهید محمد ناظری» تربیت شدند.
شهید محمد ناظری در ۲۰ سال گذشته مسئولیتهای ذیل را برعهده داشت:
:: آموزش واحدهای ویژه نیروی دریایی
:: نیروهای ویژه نیروی زمینی
:: نیروهای ویژه نیروی قدس
:: نیروهای ویژه نیروی مقاومت -در قالب امنیت پرواز و واحدهای حفاظت شخصیتهای طراز اول-
:: نیروهای ویژه نیروی انتظامی
:: واحد ویژه ضدتروریسم نوپو
:: و تمام دیگر واحدهای ویژه را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم آموزش میداد.
آنچه که در قالب «مجموعهی فرمانده» برای تربیت نیروهای جوان را ملاحظه کردید، عمدهی نسل اول انقلابیون وابسته به جریان فکری انقلاب اسلامینیز اینگونه زیر دست سردار شهید ناظری تربیت شدند. یکی از شاخصترین این افراد، «حاج رضوان یا عماد مغنیه» است که به عنوان یک شخصیت استراتژیک، تا لحظهی به شهادت رسیدنش رژیم صهیونیستی را ذله کرده بود. ایشان از شاگردان شهید محمد ناظری بودند.
در ۳۰ سال گذشته که توفیق همکاری با شهید ناظری را داشتم، در مقطع جنگ تحمیلی، ۴ عملیات ویژهی برونمرزی، در تیپ نیروهای ویژه هوابرد را ایشان طراحی نمود:
:: عملیات ویژه کرکوک در سال ۱۳۶۵ که به انهدام تأسیسات نفتی کرکوک انجامید.
:: عملیات فتح ۵ (پس از فتح ۱) که تأسیسات شهر سلیمانیه عراق و پایگاه هوایی آن منهدم گردید. شهید ناظری خود در این عملیات مجروح شد و به دلیل برجای گذاشتن پیکر چند تن از نیروهایش در خاک دشمن، لحظات دشواری را سپری نمود.
:: عملیات فتح ۸ در سال ۶۶ که در این عملیات توفیق همراهی با ایشان را داشتم.
:: طراحی عملیات عبور از اروند و تسخیر جنوب شهر فاو (شبه جزیرهای در پایین شهر فاو و نزدیک به خلیج فارس) این عملیات بر عهده لشکر ۴۱ ثارالله بود که شهید ناظری به عنوان معاون حاج قاسم سلیمانی، نقش اصلی را در آن برعهده داشت.
تا پیش از انقلاب اسلامی، بزرگترین چریکهای جهان گریواس در یونان- ژیاپ در ویتنام- ارنستو چهگوارا در کوبا- بنیانگذار S.A.S یعنی دیوید استرلینگ در انگلیس- چارلی بکویس، بنیانگذار نیرویویژه دلتا (که عملیاتشان را در خاک ایران و ماجرای طبس شاهد بودیم) بودند.
در مقابل این واحدهای ویژه جهان که عملیات مخفی، سری و اقدامات انقلابی و ضدانقلابی را انجام میدادند، حال وقت آن رسیده بود تا انقلاب اسلامینیز با دارا بودن سابقه تاریخی رئیسعلی دلواری در جنوب و میرزا کوچکخان جنگلی در شمال و مصطفی چمران در لبنان و ایران، به یک مکتب ویژه در عملیات ویژه دست یابد. اگر امروز مدافعین انقلاب اسلامیدر جایجای جهان اینگونه رشید و غیور میجنگند، بخش مهمیاز آن بابت تولید مکتب جدید عملیات ویژه، عملیات چریکی و عملیات انقلابی از دل تفکر انقلابیست.
«خوشبختی نسل شما» در این است که این الگوهای برجسته و انسانهای طراز همچون حسن طهرانی مقدم، و شهید محمد ناظری و… را در راه روشن خود برای زمینهسازی ظهور پیشرو دارید. حسرت ما در دوره نوجوانی، این بود که آیا وجود امثال چهگوارا، چارلی بکویس و… در نیروهای عملیات ویژه ما امکان پذیر خواهد بود؟!
مهمترین علم در حوزه علوم انسانی که بروز اجتماعی دارد، علم استراتژی و دانش مبارزه است. امروز، انقلاب اسلامیدر بخش علوم استراتژیک و در حیطه علم مبارزه صاحب مکتب فکری و نظری در جهان است.
امروز، روش اقدام نامتقارن در نیروهای مسلح ایران، که شیوهای متفاوت و منحصربهفرد در مبارزه است، در تمامیدانشگاههای جهان تدریس میشود. در حالیکه دانشگاههای ما هنوز از تولید علم بومیعاجز هستند، نیروهای انقلاب در بیرون از دانشگاهها علمیتولید مینمایند که در دههها و صدههای آینده در محافل دانشگاهی جهان تدریس خواهد شد.
علم، تنها در دانشگاهها نیست؛ بلکه حقیقت علم، در بیرون از فضای دانشگاه تولید میشود. توسط انسانهایی که صدایی از اینان شنیده نمیشود تا تنها بعد از شهادتشان- آنگاه علمشان وارد دانشگاه شده و تدریس میشود.
در همین نقطه از جهان که هنوز بزرگان علوم انسانی از قبیل جامعهشناسی، فلسفه، اقتصاد، مدیریت، روانشناسی، علوم ارتباطات و… در تولید علم بومیتردید دارند، همه شاهد هستند که حزبالله لبنان، جهاد اسلامیو حماس، انصارالله یمن، الحشد الشعبی در عراق و بسیاری دیگر از مبارزین راه حق در جهان، ایرانی-اسلامیمیجنگند.
روشی که صهیونیستهای مسلمان (داعش، القاعده، النصره) و بسیاری از جنبشهای چریکی در جهان دنبال میکنند، خشونت عریان است؛ النصر بالرعب. همان مدلی که سیستم شورش رژیم صهیونیستی انجام میدهد؛ یعنی در مقابل دوربینهای خبری، قسیترین رفتاری که یک جانور وحشی میتواند از خود بروز دهد را علیه زنان و کودکان و مردان فلسطینی انجام داده و ضبط و منتشر میکند.
اما علم مبارزهی اسلامی-ایرانی، علم مبارزهای ضد مارکسیستی، ضدکپیتالیستی، ضد سوسیالیستی، و ضد لیبرالیستی است. شیوهی مبارزهی مدافعان حق را مردم پس از شهادت بزرگوارانی چون حسن تهرانی مقدم، حسین همدانی و عروج محمد ناظری میبینند.
محمد ناظری و شاگردان او، حریت و آزادگی و مردانگی را ارائه کردند؛ فرق نیروهای انقلابی از نیروهای غیرانقلابی در این است.
امروز، عجز شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهادهای وابسته به آن را در تحول در علوم انسانی شاهد هستیم؛ دعوا بر سر این است که یک کتابی را تغییر داده یا سرفصلی را جایگزین آن کنند. هنوز اساتید دانشگاههای ما در حوزه علوم انسانی با دارا بودن مهمترین انگاره اجتماعی یعنی امنیت، در کنار هزاران بودجه و امکانات و… در مباحثات خود هنوز صحبت از امکان یا عدم امکان تولید علم انسانی میکنند.
امنیت که مهترین عنصر اجتماعیست، نیروهای انقلابی آن را در میدان نبرد ایجاد میکنند، تا دیگران در آسایش بتوانند به تولید فکر بپردازند. اگر اینجا عراق، یمن، سوریه، افغانستان، پاکستان بود قطعاً امکان تولید فکر در آن نبود. اما یلی در حوزه علوم انسانی نمیبینیم که با وجود برخورداری از امنیت در این محیط کاملاً ناامن، بتواند قدم در میدان گذاشته و حرف جدیدی بزند.
درحالیکه تنها بعد از عروج یا شهادت نیروهای انقلاب، برای اولین بار میشنوید که تمامیفرماندهان حزبالله، حماس، جهاد و اغلب نیروهای اعزامیبه بوسنی و هرزگوین در جهت خلاصی بخشیدن این ملت، تربیت یافته دست نیروهای انقلابی چون شهید محمد ناظری بودند.
به تعبیر شریعتی، «شهید شمع تاریخ است» و به گفته مطهری، «شهید قلب تاریخ است». قلب و شمع تاریخ، امثال محمد ناظری هستند.
مکتب اینان [شهید محمد ناظری] که مکتب روحالله است، ادامه داشته و شاگردان ایشان در تربیت مجاهدین انقلابی برای همهی جهان کوشا خواهند بود، زیرا که برای زمینهسازی ظهور، تکتک نیروهای انقلابی جهان میبایستی آموزش دیده و تربیت بشوند. همچنان که امروز برای بیش از ۶۰ کشور جهان، نیرو تربیت شده است و یک نمونهی آن، «عالم مجاهد شیخ زکزاکی» است و دیدید که چگونه در مدتی کوتاه، ۱۵ میلیون نفر را در نیجریه شیعه کرد.
اگر اینگونه اقدامات نیروهای انقلابی نبود، C.I.A از مدتها پیش با نابودی انقلاب و نظام اسلامی، سوریه و عراقی دیگر از ایران برجای گذاشته بود؛ صد سال دیگر باید بگذرد تا معلوم گردد چه اقداماتی صورت گرفت تا این انقلاب تا این حد پایدار باقی ماند.