پایگاه 598: «بازنمایی»، تولید معنا از طریق چارچوبهای مفهومی و گفتمانی است. یعنی
آنچه ما به آن واقعیت میگوییم در قالب این بازنمایی صورت گرفته است و خارج
از این «بازنمایی» واقعیت دیگری متصور نیست.
به عقیده «استوارت هال»
هیچ چیز معناداری خارج از گفتمان وجود ندارد و گفتمان نوعی زبان یا نظام
بازنمایی است که از لحاظ سیاسی و اجتماعی بسط مییابد تا مجموعهای منسجم
از معانی را درباره یک حیطه موضوعی مهم، تولید و توزیع کند.
این
واقعیتسازی تا آنجا پیش میرود که «ژان بودریار» فراواقعیت را بیان
میکند. بودریار معتقد است جهان پسامدرن جهان وانموده است و به همین دلیل
دیزنیلند و تلویزیون واقعیتهای آمریکا را تشکیل میدهند.
از نظر
بودریار، ما وارد جهان فراواقعی شدهایم. به عبارت دیگر، واقعیت تولید
میشود، ولی از قدرت ما خارج است. بودریار حتی مقالهای راجع به جنگ
خلیجفارس در اوایل دهه 1990 نوشت و اشاره کرد که این جنگ، کاملاً ساخته و
پرداخته رسانهها بود و آنها چنین جنگی را برای ما تصویر کردند. آنچه ما از
واقعیت و جهان واقعی میبینیم در واقع تصویری است که به ما نشان داده
میشود.
حال اما ما شاهد فراواقعیتی جدید از یک واقعیت تلخ در کشور خود
هستیم. داستان تخلف بزرگی است که در دستگاه رسانهای اصلاحطلبی تلاش شده
است نتیجهای اخلاقمدارانه از آن گرفته شود و اساسا مسیر تخلف را بهعنوان
یک رفتار شرافتمندانه قلب واقعیت کند.
داستان همان فیشهای حقوقی 80
میلیونی مدیران بیمه مرکزی دولت یازدهم است که چند روزی است افشا شده. در
هنگامهای که ایران بالغ بر 7 میلیون کارگر با حقوق کمتر از 812 هزار تومان
دارد، انتشار این اخبار نمکپاشی زخمهای این اقشار زحمتکش جامعه بود که
برایشان تبعیض از تحریم دردناکتر است.
این فیشهای حقوقی نشان میداد
تنها 3 مدیر ارشد بیمه مرکزی 180 میلیون تومان حقوق میگیرند و حقوق تنها
یک نفر 87 میلیون تومان بود. وام ضروری 400 میلیون تومانی، وام خودروی
مدیران، اضافهکاری 4 میلیون تومانی، اضافه کاری فوقالعاده 33 میلیون
تومانی و برخی ارقام عجیب و غریب دیگر در این فیشهای حقوقی به چشم
میخورد.
وزیر اقتصاد هم از برخورد با این مسیر غلط خبر داد و دیروز
محمد ابراهیم امین، رئیس کل بیمه مرکزی در پی افشای حقوقهای چند ده
میلیونی استعفا کرد و داستان از این جای ماجرا در پروسه وارونهنمایی قرار
میگیرد. رسانههای اصلاحطلبی که این تخلف در دولت مورد حمایت آنها قرار
گرفته از مدیری که این تخلفات تحت مدیریت او صورت گرفته قدیس میسازند و با
فراموش کردن اصل ناگوار این تخلف به اخلاقمداری رئیس بیمه مرکزی
میپردازند و استعفای این مدیر را یک پدیده نادر بیان میکنند که تنها در
دولت یازدهم اتفاق میافتد. حال آنکه پس از افشای فیشهای 80 میلیونی یکی
از مدیران میانی بیمه مرکزی به صورت شبانه توسط محمدابراهیم امین عزل شده
بود که گمانهزنیها از عزل وی اینگونه روایت میکند که «با انتشار فیشهای
حقوقی اعضای هیات عامل بیمه مرکزی در فضای رسانهای کشور، اعتماد محمد
ابراهیم امین به تیم مدیریتی میانی فرو کاسته و درصدد ترمیم مدیران طبقه
متوسط سازمان تحت امر خود برآمده باشد».
استعفای رئیس بیمه مرکزی
حداقلیترین اتفاقی بود که میتوانست بیفتد تا مرهمی باشد بر درد مردمی که
این بیعدالتی را مشاهده میکنند و اساسا این نه جای تقدیر بلکه جای تاسف
دارد که هر روز اخباری از این دست را باید شاهد باشیم و قلب این تخلف و
تغییر جهت افکار عمومی به این سمت که مدیران این دولت اخلاقمدارانه کار
میکنند، طنز تلخی است که برخی رسانهها مشغول تدوین آن هستند.