جرس نوشت: از آن روز نحس، گروهي از اصلاح طلبان بيش از پيش سكوت پيشه مي كنند تا پايان خود را در ابهام نگه دارند؛ گروهي به دامن نهادهاي اجتماعي برمي گردند؛ گروهي به دامن اپوزيسيون برانداز ريزش مي كنند و عده اي نيز شكست طلبي مي ورزند.
جرس اضافه مي كند: شكست طلبان، بخشي از سياستمداران و فعالان سياسي و رسانه اي خواهند بود كه تاب و توان بازگشت به نهادهاي مدني را ندارند. پس؛ شكست اصلاحات را پشتوانه توجيه هاي شكست طلبانه مي كنند و شكست اصلاح طلبي را به اصلاح طلبي ديني و- حتي اخلاقي- پيوند مي زنند.
جرس افزود: شكست طلب، از به پايان رسيدن سياست به جنگ مي رسد. ظاهراً از تهاجم نظامي به كشورش حمايت نمي كند اما مخالفتش را با هزار و يك اما و اگر همراه مي كند. غرور ملي و وجدانش با دخالت بيگانه مخالف است اما از فرط شكست! در مفهوم «بيگانه» و «دخالت» تجديدنظر مي كند.
دويچه وله آلمان نيز در گزارشي درباره مواضع منافقانه افراطيون مدعي اصلاحات نوشت: اين جريان سياسي اكنون با صراحت بيشتري از عدم مشاركت در انتخابات سخن مي گويد و به مشاركت منفي دعوت مي كند و انتخابات را فرمايشي مي خواند. بخشي از اصلاح طلبان نااميدانه از پايان پروژه رفورم مي گويند. در ميان اين جريان هنوز هم افرادي هستند كه اميدوارند فشارهاي خارجي، حاكميت را وادار كند تا ميدان بازي را به آنها بسپارد.
منبع: کیهان