ظریف هم متاسفانه ضمن محکوم کردن جایزه کاریکاتور «هولوکاست» عنوان کرد: « دولت ایران از هیچ نمایشگاهی با چنین ماهیتی حمایت نکرده و چنین نمایشگاهی ترتیب نمی دهد.» این نوع تشبیه ناصحیح جوانان خلاق و متعهد کارتونیست ایران با گروهی سیاسی در آمریکا و نادیده گی اثرات ارزشمند برپایی جشنواره ای آگاهی بخش و مقایسه فعالیت و نگره آن ها با گروهک تندروی «کو کلاکس کلان» در حالی است که گروه فوق در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری حامی مردی دیوانه چون دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه بوده است و اصولا سیاستمداران دولت یازدهم بدون وجود آگاهی لازم از برپایی جایزه کاریکاتور «هولوکاست»، نمی دانند که نگاه انسانی گروه های جوان جبهه انقلاب اسلامی در برگزاری چنین رویداد اثربخشی در راستای هویت بخشی به حقیقت بوده است و برخلاف آن چه مدعیان آزادی به روش آمریکایی اذعان دارند، سال ها است که خون های بیگناه مردمان مظلوم فلسطینی به بهانه رخدادی به ظاهر تاریخی چون هولوکاست ریخته می شود و به قول سید مسعود شجاعی طباطبایی، هنرمند مطرح عرصه تجسمی و دبیر دومین مسابقه کاریکاتور «هولوکاست»، «مردمی که در جنگ جهانی دوم هیچ نقشی نداشتند، بعد از جنگ جهانی دوم صهیونیستها ضمن لابی گری با سازمان ملل جواز اشغال نظامی کشور فلسطین را گرفتند و از سال 1948 عملا فلسطین را اشغال کردند؛ بعد هم اعلام کردند ما به خاطر این، فلسطین را میگیریم که 6 میلیون یهودی کشته شدند و ما باید انتقام هولوکاست را بگیریم.!»
آن چه پیداست دستگاه دیپلماسی کشور در جایگاه منفعلانه ای از رویدادهای منطقه و تنها در مسیر پژواک لبخندهای «دلربا برای غرب!» به سر می برد و بدون در نظر گرفتن جایگاه فرهنگ و هنری گرانقدر تنها دلخوش به گام های پسابرجامی بوده است. این در حالی است که رژیم صهیونیستی با همه تفکرات مرموزانه ای که دارد، بیشتر به اهمیت این رویداد واقف بوده و هراس از برپایی چنین جایزه ای به دلیل بُعد اثرگذاری اش داشته است، چنان که سران مزدور رژیم صهیونیستی با نگارش نامه ای به دبیرکل سازمان ملل خواستار محکومیت برگزاری مسابقه کاریکاتور «هولوکاست» شدند.
همچنین در ادامه فرآیند سیاست فریبکاری غربی ها، سخنگوی وزارت خارجه آلمان، در واکنش به برگزاری «مسابقات کاریکاتور هولوکاست» در ایران به خبرگزاریهای بین المللی گفت: «دولت آلمان همراه با دولت اسرائیل و بسیاری از متحدان بینالمللی خود خواستار تجدید خاطره شایسته و احترامآمیز با نابودی ۶ میلیون یهودی هستند.» همچنین همراه با دولت آلمان، نمایندگان احزاب سوسیال دموکرات، چپ و سبزها در مجلس فدرال آلمان به دنبال طرح دادخواهی تصنعی و اتحاد برای مقابله با برگزاری جایزه کاریکاتور «هولوکاست» شدند. این نگاه مظلوم نمایانه غربی ها البته در تناقض با تاریخ سیاسی و مغایر با اهداف برگزاری جایزه «هولوکاست» و سیاست های راهبردی آن در کشف حقیقت بوده و نیز برخلاف استقبالی است که توسط هنرمندان مختلف از چهارگوشه دنیا برای این رویداد صورت یافته است.
به طور حتم برای سران غربی بسیار دردآور خواهد بود که چند روز دیگر دومین دوره جایزه کاریکاتور «هولوکاست» به شکلی پُر شور با حضور 50 هنرمند ایرانی و خارجی برگزار می شود، اما پرسش این جا است که چگونه می شود که مسئولان دولتی به جای حمایت از چنین جریان هوشمند و دغدغه مندی، همگام با صدایی بیگانه بانگ فاصله سر می دهند و به جای گشودن درب های توجه به دنبال تبرئه نگاهشان با چنین جریان موثری هستند!
چگونه می شود که وزیر امور خارجه این دولت بدون در نظر گرفتن وضعیت مظلومان فلسطینی به شکلی تعجب برانگیز عنوان می کند که دولت در این رویداد نقشی نداشته و شرکت نمی کند؟! آیا این مسیری خارج از نگاه حق طلبانه جمهوری اسلامی ایران و مردمان حق طلبش نخواهد بود؟ شجاعی طباطبایی به بیان روشنی از این نگاه می پردازد، آن گاه که عنوان می نماید: «چرا به زعم وزیر، هولوکاست فقط در معنایی که صهیونیستها به دنبالش هستند، تداعی میشود؟! چرا وی ما را با خشونت طلبها، افراطیها و کو کلاکس کلانها مقایسه میکند؟ آیا آقای ظریف که با مفاهیم سیاسی آشنا است، نمی داند که هولوکاست مفهوم کشتار جمعی دارد؟ اتفاقهایی مثل جنگ در ویتنام، عراق و افغانستان و یمن که توسط رژیم صهیونیستی، رژیم آل سعود و امریکا رخ می دهد، به زعم ایشان چه می شود نامید؟!»
همانا آزمون های مختلفی پیش روی سیاستمداران و مسئولان دولت در بزنگاه های مختلف خواهد بود و این جا است که رنگ صداها برای مردمان قابل رویت خواهد بود تا ببینند که مسئولان در رفتارها و اعمال کاری خود به دنبال سر دادن بانگ الله اکبر در آسمان توجه جهانیان هستند و یا این که مشتاق شنیدن Welcome to America می باشند!